قهرمان قفس توری
ورزشگاه آزادی، جایی که زمان برای چند ثانیه متوقف شد. شبی سرد و سوزان برای استقلال؛ شبی که نام سیدحسین حسینی، نه فقط در قلب هواداران، بلکه در صفحات تاریخ این باشگاه حک شد. در جدال نفسگیر با النصر، او تنهای تنها مقابل ستارههایی ایستاد که قیمتشان از کل بودجه برخی تیمهای این قاره بیشتر است. اما مگر همیشه همه چیز به قیمت است؟ گاهی غرور یک مرد و غیرتی که در رگهایش میجوشد، از صفرهای روی قراردادها پررنگتر میشود.
* سدی در برابر موجهای طلایی
النصر، تیمی که فقط یک نام نبود، بلکه موجی از ستارگان بود؛ از جان دوران جوان تا سادیو مانه، بازیکنی که توفانهای جزیره را به چشم دیده. حمله پشت حمله، شلیکهای پرقدرت، پاسهای عمقی اما انگار سدی نامرئی میان آنها و تور دروازه کشیده شده بود. این سد، کسی نبود جز حسینی؛ مردی که انگار با دستانش جاذبه توپ را از مسیر دروازه منحرف میکرد. برای سومین بار در این رقابتها، کلینشیت کرد اما این یکی چیز دیگری بود. کلینشیتهای قبلی مقابل الغرافه و الریان، شاید به اندازه این یکی سخت نبود اما جنگ تنبهتن با هیولاهایی بود که آمده بودند دروازه استقلال را به آتش بکشند.
* آن لحظه، آن نجات طلایی
اما صحنهای که شاید برای همیشه در ذهن هواداران بماند، لحظهای بود که دروازه استقلال در آستانه فروپاشی قرار گرفت. همهمه در آزادی پیچید. فریادها بلند شد. توپ از میان مدافعان گذشت، درست جایی که دیگر هیچکس نبود، جز سیدحسین حسینی. او با عکسالعملی که فقط از گلرهای خاص برمیآید، با انگشتانش سرنوشت را تغییر داد. لحظهای که اگر دروازه باز میشد، هیچکس حسینی را سرزنش نمیکرد اما او نیامده بود که تنها یک دروازهبان معمولی باشد. آمده بود که ناجی باشد، آمده بود ثابت کند هنوز هم قلبی درون پیراهن آبی میتپد که برای افتخار میجنگد.
* صدرنشین سیوها؛ مرد بیادعا
آمارها را که نگاه کنی، نام حسینی در صدر جدول بیشترین سیوهای این رقابتها میدرخشد. ۳۴ مهار تا پیش از این مسابقه و حالا؟ خدا میداند چندتای دیگر به این عدد اضافه شده. اما همین که توپ به سمتش میآید، میدانی که هنوز یک مرد درون این قفس توری ایستاده.
اما حسینی چقدر باید مهار کند تا دیده شود؟ چقدر باید ناجی تیمش باشد تا باور کنند او از جنس اسطورههای این باشگاه است؟
او این فصل را بد شروع کرد، اشتباه داشت، انتقاد شنید اما به جای تسلیم شدن، به جای فرورفتن در سایهها، برگشت. بازی به بازی، واکنش به واکنش، ثابت کرد نمیخواهد فقط یک نام در لیست بازیکنان باشد.
اما این فوتبال است. همین حالا که دوباره محبوب شده، کافی است یک گل دریافت کند. کافی است در بازی برگشت، در مقابل رونالدو و یارانش، یک بار دستش به توپ نرسد، آنگاه دوباره منتقدان برمیگردند.
* دوشنبه شب، موعد آزمون نهایی
حالا همه چیز به بازی برگشت گره خورده؛ جایی که سیدحسین باید احتمالا مقابل کریستیانو رونالدو، روبهروی دوربینهایی که فقط ستارههای جهانی را میبینند، بایستد. او شب درخشانش را مقابل النصر ثبت کرد اما آیا در ریاض هم میتواند قهرمان بماند؟
جوابش را فوتبال خواهد داد. اما برای ما، برای کسانی که دوشنبه شب او را دیدند، یک چیز روشن است: گاهی بزرگترین قهرمانها، آنهایی هستند که کمتر دیده میشوند.