18/فروردين/1404
|
18:51
۲۲:۴۷
۱۴۰۴/۰۱/۱۷
گفت‌وگوی «وطن امروز» با حجت‌الاسلام ابوالحسن حسنی درباره حکمرانی مجازی در دولت متعالیه

نیازمند فهم فلسفی از رسانه هستیم

بسته به تلقی‌ای که از دولت می‌توان ارائه داد، نگاه‌ها به حکمرانی در حوزه‌های مختلف نیز متفاوت است. یکی از حوزه‌های مناقشه‌برانگیز در زمانه کنونی، حوزه مجازی است. حال سوال این است: دولت متعالیه و دولتی که برخاسته از سنت فلسفی اسلامی است، چه نوع نگاهی به فضای مجازی دارد و برای پاسخ به مسائل آن، چه امکان‌هایی پیش روی خود می‌بیند؟ برای بررسی این موضوع با حجت‌الاسلام ابوالحسن حسنی، محقق و پژوهشگر اندیشه و فقه سیاسی به گفت‌وگو نشستیم.

* چه تلقی‌ای می‌توان از «حکمرانی مجازی دولت» و «دولت مجازی» داشت؟
معمولاً در تعریف حکمرانی، مفهوم اقتدار لحاظ شده است اما در حوزه فضای مجازی ما دنبال معنایی از حکمرانی هستیم که در آن اقتدار نباشد. دلیل آنچه هست؟ ما الان نمونه‌هایی از حکمرانی در فضای مجازی را می‌بینیم اما اقتدار به ‌معنای سیاسی در اینها نیست. اگر هم هست خیلی نادر اعمال شده است. نمونه آن گوگل است. گوگل اکنون یک حکمرانی را اعمال می‌کند. تقریباً همه نرم‌افزارهایی که ایجاد می‌شوند، با هویتی که شما برای خود در گوگل ثبت کرده‌اید، برای شما ثبت می‌شوند. اگر نخواهید از طریق گوگل ثبت کنید، خیلی کار شما سخت‌تر است و راحت‌‌تر این است که شما دستگاه خود را خواه کامپیوتر باشد یا لپ‌تاپ یا موبایل، در گوگل ثبت کنید و سپس برای ورود به هر نرم‌افزاری که می‌خواهد از شما ثبت هویت بگیرد، از طریق هویت گوگل وارد شوید و کار خود را انجام دهید. در مواردی هم اقتدار نشان دادند. نمونه آن حذف تلگرام طلایی از گوشی‌های ایرانی بود ولی خیلی نادر انجام می‌شود. در واقع ما در عصر فضای مجازی با گونه‌ای از حکمرانی مواجه هستیم که در فضای سیاسی سنتی ماقبل عصر فضای مجازی مطرح نبود. در اینجا منظور من از فضای سیاسی سنتی، دوره ماقبل مدرن نیست، بلکه دوره ماقبل پیدایش رسانه و فضای مجازی است. قدرت در فضای سیاسی سنتی غالباً با مفهوم تحمیل اراده تعریف می‌شد اما با پیدایش رسانه‌ها مفهوم تحمیل اراده ضعیف شد و کم‌کم معنای هدایت اراده‌ها پیش آمد. به طور اساسی هدایت اراده‌ها در عصر فضای مجازی به شکل‌های مختلفی انجام می‌شود. فکر نکنید که هدایت اراده‌ها با توجه به بار معنایی مثبتی کلمه هدایت در بین ما دارد فرآیند مثبتی دارد، نه! فقط با جابه‌جایی اطلاعات خیلی راحت یک نفر تصمیم غلط می‌گیرد. یعنی من هدایت کردم اما هدایت به ضلالت کردم. حتی دروغ هم نگفتم اما جابه‌جایی اطلاعات انجام دادم؛ اطلاعاتی را پنهان کردم یا حتی اطلاعاتی را که در درجه اهمیت مثلاً مرتبه چهارم بود، در اهمیت مرتبه اول آوردم. الی ماشاءالله در فضای سیاسی موجود این کار دارد انجام می‌شود. 
ما در عصر فضای مجازی مجبوریم در کنار مفهوم قدرت، یک مفهوم جدیدی تعریف کنیم. من اصطلاح «قوت» را استفاده می‌کنم. منظور من از قوت، توانایی هدایت اراده‌هاست که همراه با پشتوانه ضمانت اجرایی به‌ همراه جلب امکانات و رفع موانع خواهد بود. این هدایت اراده‌ها با «نفوذ» اشتباه نشود. نفوذ پشتوانه ندارد اما هدایت اراده‌ها پشتوانه اجرایی دارد ولی تحمیل نمی‌کند.
لذا حکمرانی در عصر فضای مجازی را اینگونه می‌توان تعریف کرد: اعمال قوت کافی برای تعریف و نهادینه‌سازی یک مبنا جهت تعریف هویت و مشروعیت و ایجاد یک روند برای نظام‌سازی بر آن مبنا. البته این حکمرانی بدون قوت ممکن نیست اما قدرت ابزاری را هم دارد. 
دقت کنیم که 2 اصطلاح «دولت مجازی» و «دولت در عصر فضای مجازی» داریم. بین دولت مجازی و دولت در عصر فضای مجازی تفکیک قائل شوید. اگرچه دولت در عصر فضای مجازی در بستر شبکه نیست اما بدون بستر شبکه هم نخواهد بود. دولت مجازی فقط در بستر شبکه هست. دولت متعالیه مجازی هم در بستر شبکه هست اما در بستر شبکه اهداف متعالیه را پیگیری می‌کند. یعنی دنبال عزت انسان است تا در برابر فقیر بالذات مثل خود او سر فرود نیاورد. در پی توسعه عقلانیت است تا به کمال مطلوب خود برسد و خود و جامعه‌ را به مرتبه تخلق به اخلاق الهی برساند. این دولت متعالیه مجازی را امروز متأسفانه حتی در اذهان هم نداریم. فقط آرزو است. این چنین دولتی را ما اصلا حتی روی کاغذ هم نداریم. من یک نکته را برای شما بگویم. ریچارد رزکرانس که یکی از اندیشمندان سیاسی آمریکاست، کتابی با عنوان «ظهور دولت مجازی» دارد.1 فکر می‌کنید نویسنده این کتاب با توجه به تفکرات جدیدی که دارد و نسبت به عصر جدید اندیشه می‌کند، الان چند ساله است؟ او 91ساله است. تا حالا فکر کردید بیاییم در عرصه فضای مجازی دولت تشکیل دهیم؟
اما درباره عناصر فضای مجازی عرض کنم که فضای مجازی از 4 مؤلفه سخت‌افزار، نرم‌افزار، شبکه و پروتکل تشکیل می‌شود. پروتکل نه سخت‌افزار و نه نرم‌افزار است. پروتکل قبل از کار مهندس آغاز می‌شود. اندیشمندان پایه اصلی آن را می‌نویسند، ریاضی‌دان آن را تبدیل به فرمول ریاضی می‌کند، فرمول ریاضی تبدیل به زبان فنی می‌شود و سپس به مهندس می‌گویند بر اساس این موارد به تولید اقدام کن. 
ما زمانی دولت مجازی متعالیه تشکیل خواهیم داد که بتوانیم برای 50 سال آینده از حیث فنی پیش‌بینی کنیم که چه اتفاقی می‌افتد و بعد برای آن بتوانیم از همین حالا کتاب فلسفه سیاسی، جامعه‌شناسی و دولت‌سازی بنویسیم. چیزی که همین الان طلبه جوان ما فکر آن را نمی‌کند. 
کتاب مک لوهان برای چند سال پیش است؟ 70 -60 سال پیش بوده است. قبل از اینکه اینترنت درست شود. چه طور جامعه‌شناسی عصر اینترنت را انجام داده؟ او 30 سال پیش از اختراع شبکه جهانی وب تعداد آنها را پیش‌بینی کرده است. اتفاقاً یک تفسیری هم از فناوری رسانه دارد که تفسیر خیلی جالبی است و در فضای مجازی هم شاید قابل استفاده باشد. می‌گوید فناوری‌های رسانه امتداد انسان هستند، مثلا رادیو امتداد دهان گوینده یا امتداد گوش شنونده است. این یک بیان فلسفی است و ما هم باید چنین نگاه‌های فلسفی داشته باشیم.
* امروز جمهوری اسلامی در قیاس با سایر کشورها چه سهمی از حکمرانی مجازی دارد؟
از حیث حکمرانی، حکمران اصلی فضای مجازی چند شرکت آمریکایی هستند. چین و روسیه هم یک حکمرانی نسبی در حد و حدود مرزهای خود دارند. کشورهای اروپایی، همچنین ایران تقریباً بهره‌ای از حکمرانی مجازی ندارند اما برخی لوازم حکمرانی را داریم. یعنی برخی ابزارهایی را که برای حکمرانی لازم است داریم که البته این ابزارها خیلی مهم هستند. برای مثال اروپایی‌ها نسبتاً از حیث زیرساخت‌های فنی، سخت‌افزار و شبکه توسعه خوبی دارند اما شاید تعجب کنید که ما از حیث تولید محتوا جلوتر از اروپایی‌ها هستیم. یعنی الان خیلی از دوستان نگران آنند که فضای مجازی کشور ما را آلوده و خراب کرد و باید دیواری دور خود بکشیم که فضای مجازی بیرون نیاید ما را خراب کند. این را بدانید اگر این دیوار را بکشیم، آنگاه خود ما هم نمی‌توانیم بیرون دیوار برویم. می‌دانید الآن زبان فارسی چندمین زبان پرکاربرد در اینترنت است؟ در فضای حقیقی تنها ایران، افغانستان و تاجیکستان هسستند که به زبان فارسی صحبت می‌کنند. از میان این 3 کشور هم فقط ایران و افغانستان است که با الفبای فارسی نگارش می‌کنند، چون الفبای تاجیکستان، الفبای روسی است. فکر نمی‌کنم مجموع افرادی که زبان اصلی آنها زبان فارسی است در بهترین شرایط بیشتر از 200 میلیون نفر باشند. این در حالی است که زبان فارسی زبان پنجم اینترنت است! 
غیر از اینکه ما در داخل خود ایران، به اندازه محتوای فارسی‌ای که تولید می‌کنیم، نزدیک به آن مقدار هم محتوای عربی و انگلیسی تولید می‌کنیم. یعنی مجموع تولید ما به زبان‌های دیگر با تولیدات ما به زبان فارسی برابری می‌کند. در تولید محتوا واقعاً دست برتر را داریم. اتفاقاً این نگاه‌های منفی و سلبی که به فضای مجازی وجود دارد، بیشتر به ضرر ما بوده و خیلی کمتر به نفع ماست.
* سهم ما در محتوایی که تولید می‌شود از نوع مثبت و متعالیه است؟
عمده آن مثبت است. شما کل محتوایی را که مثلاً آن پادگان منافقین در آلبانی تولید می‌کند فقط با شبکه تبیان مقایسه کنید؛ شبکه تبیان به مراتب بیشتر تولید می‌کند. این نکته خیلی مهم است. علاوه بر اینکه تولیدات آلبانی فقط در ایران دیده می‌شود ولی تولیدات مثبت ما در جهان دیده می‌شود. یک نکته را هم بگویم که یکی از مقامات آمریکا صراحتاً گفته بود بزرگ‌ترین تهدید برای ما فضای مجازی است. فضای مجازی برای آنها بیشتر تهدید است تا برای ما. به دلیل اینکه ما در فضای مجازی پیامی را ارسال می‌کنیم که یک آمریکایی هرگز در عمر خود نشنیده است. ارزش‌هایی را معرفی می‌کنیم که هرگز ندیده‌اند. سال 57 نه فقط فضای مجازی نداشتیم، بلکه حتی رادیو و تلویزیون و این جور چیزها نیز نداشتیم. تلویزیون که داخلی بود و بعد از پیروزی انقلاب تا سال‌ها با 2 تا شبکه روزانه 5 ساعت برنامه داشتیم. یعنی 2 تا شبکه مجموعا 10 ساعت می‌شد. تا سال‌ها کل تلویزیون ما همین بود. رادیو هم مگر چقدر داشتیم اما پیام انقلاب اسلامی به کجا رسید؟ به تمام جهان پیام ما رسید، چون ما ارزش‌هایی را معرفی کردیم که تا آن زمان در سطح جهان مطرح نشده بود و کسی نشنیده بود. شاید تعجب کنید که این ارزش‌ها را با چه کلمه‌هایی توانستیم به آن طرف برسانیم؛ با کلمه‌ای مثل «امام خمینی». غربی‌ها تا سال‌ها حتی بعد از رحلت حضرت امام از کلمه «امام» استفاده نمی‌کردند و از کلمه آیت‌الله استفاده می‌کردند. در آن زمان یک روزنامه آلمانی در وضعیت ورشکستگی بود. اطلاعیه‌ای داده بودند که آنجا چاپ کند. در این اطلاعیه چون کلمه «امام خمینی» به کار رفته بود، آن روزنامه حاضر نشد چاپ کند. میزان پولی که به آن روزنامه می‌دادند می‌توانست آن روزنامه را از ورشکستگی نجات دهد ولی قبول نکرد. وقتی به آنها گفتند چرا قبول نمی‌کنید؟ گفته بودند کلمه «امام خمینی» را عوض کنید و به جای آن «آیت‌‌الله خمینی» بگذارید. خیلی اصرار کرده بودند که چرا شما حساسیت به این کلمه دارید؟ گفته بودند «آیت‌الله» یک چیزی در ردیف اسقف ما است و اگر بخواهید می‌توانیم «لیدر» بزنیم و با این هم مشکلی نداریم اما کلمه «امام» وقتی به‌ کار می‌رود، مخاطب می‌خواهد بفهمد معنای آن چیست. برای اینکه این معنای «امام» را بفهمد، باید بفهمد که شیعه چه می‌گوید و این برای ما تهدید است. گاهی وقت‌ها ما این ارزش‌ها را اصلاً به زبانی به دنیا ارائه می‌دهیم که خودمان نمی‌دانیم چه زبانی است. پیدایش فضای مجازی به نفع ما است و به نفع الحاد و فساد نیست.
* بر اساس برخی برداشت‌ها پیدایش و گسترش فضای مجازی منجر به ازدیاد گناهان و انحرافات و از میان آنها فحشا و فساد می‌‌شود؛ این برداشت‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
تصور شما و خیلی از جوان‌ها که گذشته را ندیدند این است که انگار که اول و آخر فسادها این است. من برای اینکه معلوم شود در دنیای قبل از فضای مجازی آیا ما این فساد را داشتیم یا نداشتیم، اشاره‌ای به تاریخ معاصر ایران کنم. تاریخ معاصر ایران از دوره صفویه شروع می‌شود. از این دوره است که ایران با هویت مستقل ایران مطرح می‌شود. قبل از آن ایران هویت مستقل نداشت، یعنی حتی پادشاهان غزنوی، سلجوقی و خوارزمشاهیان با همه قدرت خود باید از خلیفه عباسی مجوزی می‌گرفتند. خب! بعد از آن هم که مغول‌ها بودند و حدود یکصد سال در ایران حکومت نداشتیم تا بالاخره در عهد صفویه ایران جدید با هویت مستقل تشکیل شد. شاه اسماعیل با توجه به اینکه ایران جدید را تشکیل داده بود، مقبولیت اجتماعی خود را تأمین کرده بود اما شاه طهماسب برای اینکه این مقبولیت اجتماعی برایش حاصل شود، نیاز به مشروعیت دینی داشت، لذا لازم داشت از علما یک نامه برای تأیید سلطنت خود بگیرد. «محقق کرکی» حاضر شد این نامه را بدهد اما توبه‌نامه‌ای را از شاه طهماسب گرفت. از جمله مفاد این توبه‌نامه آن بود که از دفاتر خراج، خراج شرابخانه‌ها و قمارخانه‌ها و بیت‌اللطف‌ها را دیگر حذف می‌کنیم! یعنی از این 3 بخش دیگر مالیات گرفته نمی‌شود و اینها ممنوع می‌شود. بیت‌اللطف یعنی روسپی‌خانه، یعنی روسپی‌خانه ثبت دولتی داشته است. تا حدی به این شرایط عمل می‌شد اما در حد مطلوب و مد نظر علما نبود. در نهایت محقق کرکی با حالت قهر از ایران خارج می‌شود و در دوره شاه عباس دوباره همه اینها برقرار می‌شود. شاه عباس مریض می‌شود. طبیب به او می‌گوید شراب برای تو ضرر دارد. او دستور می‌دهد در کل کشور شرابخانه ممنوع شود ولی کوکنار (خشخاش) را که تریاک از مشتقات آن است، آزاد می‌کند. در تاریخ هست که صبح‌ها در مغازه‌های کوکنارفروشی صف ایجاد می‌شد. بعد از یک سال که شاه عباس خوب می‌شود و دیگر شراب ضرر نداشته، کوکنار ممنوع می‌شود و شراب دوباره آزاد می‌شود. این نکته در تاریخ ایران نوشته شده است که در یکی از زمان‌های دوره زندیه تعداد روسپی‌ها در یکی از باغ‌های  شیراز 6 هزار نفر بود.2 در تهران بزرگ که امروز 12 میلیون نفر جمعیت دارد چند نفر پیدا می‌شوند که شغل‌شان روسپی‌گری باشد. ممکن است تعداد فساد یا احیاناً کسانی که فساد جنسی داشته باشند زیاد باشد ولی شغل روسپی‌گری آنقدر زیاد نیست. 6 هزار نفر که در جمعیت محدود آن دوره چنین شغلی داشته باشند، رقم بالایی است. این است که می‌گویم جوان امروزی با تاریخ گذشته ایران آشنا نیست و می‌پندارد دوره ماقبل فضای مجازی، دوره‌ای عاری از هر گونه فساد بوده است.
-------------------------
پی‌نوشت
1 - See, Richard, Rosecrance, The Rise of the Virtual State: Wealth and Power in the Coming Century, New York,  Basic Books, 2000.
2 - محمدهاشم آصف، رستم‌التواریخ، ویرایش محمد مشیری، صص 331-329

ارسال نظر