25/شهريور/1404
|
01:28
نتیجه بد برای استقلال تهران با ذهنیت برنده استقلال خوزستان

شکست دارا از ندار

عبدالله دارابی: استقلال تهران با شرایطی مشابه فصل قبل، هفته سوم لیگ را پشت سر گذاشت. فصل گذشته نیز استقلال نکونام با یک برد و یک تساوی در سومین بازی خود به مصاف همنام خوزستانی رفت و با شکست اهواز را ترک کرد با این تفاوت که استقلال نکونام بضاعت این استقلال ساپینتو را نداشت و استقلال خوزستان نیز به مراتب پرمهره‌تر از تیم امسالش بود (یکی از ستارگانش که نتیجه آن بازی را تعیین کرد بیفومایی بود که این فصل پرسپولیس با هزینه گزافی به خدمتش گرفت). پس از آن بازی جواد نکونام به صلابه کشیده شد ولی این بار سرمربی پرتغالی از سوی هواداران حمایت شد!
درست است اگر توپ‌های استقلال به جای دیرک بر تور می‌نشست، اگر نازون غوغاکرده در بازی با کاستاریکا در ترکیب بود و اگر بازیکنان استقلال به جای تیم‌های ملی در تمرینات باشگاه حاضر بودند و اگر خطا روی سحرخیزان پنالتی اعلام می‌شد، به احتمال زیاد استقلال تهران برنده این دیدار می‌بود ولی اینها همه «اگر» نام دارند و «اگر» یعنی حسرت و آرزوی توامان! بیشتر از بیان این فرضیه‌های خیالی باید واقعیت میدانی را در نظر گرفت؛ پیروزی تیمی ندار ولی پرانگیزه بر تیمی دارا و پرمهره. پیروزی تیمی که به رغم کاستی‌های فراوان و برخلاف حریف تا بن دندان مسلحش، دارای ذهنیت برنده بود و خود را به لحاظ فنی و روانی برای تقابل با همنام تهرانی‌اش بخوبی آماده کرده بود. برای آبی‌پوشان تهران واقع‌بینانه‌تر این است که از خود بپرسند اگر بضاعت ما در حد همنام اهوازی‌مان بود یا آنها عده و عده ما را داشتند، آن وقت چه انتظاری می‌رفت؟ آیا نتیجه‌ای غیر از این رقم می‌خورد؟
همانگونه که این برد شیرین استقلال خوزستان حاصل داشتن انگیزه، ذهنیت برنده و برنامه نزد یک تیم کم نام و نشان شهرستانی بود، برای همنام تهرانی با آن امکانات و توان جز فاجعه نمی‌تواند باشد؛ برای تایید این موضوع کافی است نگاهی به میزان آوازه نفرات ۲ تیم و عملکردشان در میدان مسابقه بیندازیم و لاغیر. سوای کار بزرگ شاگردان خلیفه‌اصل، مگر می‌توان این شکست را برای تیمی که ارزش اول در مارکت و فراوانی بازیکن ملی‌پوش را دارد و بازیکنان خوب و صاحب‌نامی گرد آورده در برابر تیمی که به لحاظ ارزشمندی در مارکت آخرین است و از این منظر ارزشی معادل یک پنجم همنام تهرانی دارد و اکثر بازیکنانش نیز جوان و کم نام و نشان، مازاد سایر تیم‌ها و کمتر میدان دیده در لیگ برتر هستند، جز فاجعه برشمرد؟ ضمن اینکه باید توجه داشت در ۲ بازی قبل استقلال خوزستان، پیکان تازه لیگ برتری شده و شمس‌آذر ته‌جدولی موفق به گشودن دروازه این تیم شدند، کاری که استقلال تهران با وجود مالکیت و فرصت‌های بیشتر و همان بضاعت اشاره‌شده در انجامش ناتوان بود!
نگاهی به برخی نفرات تیم اهوازی نشان می‌دهد امید افشین دروازه‌بان ۱۹ساله استقلال خوزستان و یکی از ستاره‌های این بازی، فصل قبل دروازه‌بان سوم همین تیم بوده، میردورقی فصل گذشته فقط ۱۴ دقیقه برای آبی‌های اهوازی بازی کرده و محمد شریفی گلزن این بازی از لیگ یک به این تیم آمده است. محمدمهدی احمدی و امیرعلی صادقی بازیکنان مازاد چادرملو و همین استقلال تهران بودند و حجت احمدی نیز از امید فولاد به ترکیب استقلال خوزستان راه یافته است. در ترکیب این تیم نه بازیکنی با سابقه ملی هست و نه خارجی صاحب‌نام و نه بازیکن گران‌قیمت اما همین نفرات به رهبری امیر خلیفه‌اصل، انگیزه و اراده را بخوبی معنا کردند. اگر از این تیم و فجر شهید سپاسی ۳ امتیاز کسر نشده بود، الان تیم‌های دوم و سوم جدول بودند! از تدارک روانی استقلال خوزستان برای این دیدار نیز نباید چشم‌پوشی کرد؛ آنها که این فصل در تهران میزبان رقبای خویش هستند برای بهره بردن از امتیاز میزبانی و حضور هواداران‌شان، هر جور شده این بازی را به شهر خودشان بردند تا واقعا از این مزیت نهایت استفاده را کنند و چنین نیز شد.
استقلال پس از تساوی خانگی با ذوب آهن، از همنام خوزستانی کم‌بضاعت اما پرانگیزه خویش شکست خورد تا برخی سوالات جدی درباره عملکرد این تیم خودی نشان دهد. مربوط دانستن از دست دادن ۵ امتیاز در ۲ بازی برابر تیم‌هایی ضعیف‌تر از خود صرفا به عدم هماهنگی تیم، بیشتر فرار از واقعیت است!

ارسال نظر
پربیننده