29/فروردين/1404
|
05:07
۲۳:۱۰
۱۴۰۴/۰۱/۲۰

آیا شنبه، سومین ناکامی ترامپ آغاز می‌شود؟

مهدی افراز: جمهوری اسلامی مذاکره دوجانبه با آمریکا را پذیرفته است اما تحت شرایط و ضوابطی که خودش مشخص می‌کند. این تصمیم به عقلانیت و رویه‌ای بازمی‌گردد که از آن با عنوان «مقاومت تطبیقی» یا «Adaptive Resistance» یاد می‌شود.
مقاومت تطبیقی اصطلاحی است که در ادبیات استراتژیک آمریکایی۱ برای توصیف پیشران‌های اصلی در نفوذ راهبردی ایران ابداع شده است. این توصیفات به توانایی هوشمندی ایران برای انطباق با چالش‌های بیرونی در حالی که اهداف اصلی خود را حفظ می‌کند، اشاره دارد. مطابق این مفهوم، جمهوری اسلامی به جای ایستادگی صرف در برابر فشارهای خارجی، استراتژی‌هایی را به کار می‌گیرد که بتواند با تغییرات در محیط بین‌الملل سازگار شود. یعنی تغییر در روش‌ها بدون اینکه از اصول کلی خود فاصله‌ای بگیرد. این نوع مقاومت انعطاف‌پذیر است و به کشور اجازه می‌دهد در مواجهه با فشارها، راهبردهایی را انتخاب کند که همچنان مقاومت در برابر تهدیدات را حفظ کند اما به شکلی که امکان تقویت مواضع خود را داشته باشد.
پیش‌فرض در الگوی مقاومت تطبیقی این رهیافت است که ایران بهترین مسیر برای تغییر در نظم کنونی عالم را بازی در زمینِ همین نظم می‌داند. همه می‌دانند انقلاب اسلامی سال ۵۷ تنها برای سرنگونی پهلوی و نظم سیاسی حاکم نبود، بلکه تکانه‌ای اساسی در پایه‌های بنیادین ایالات متحده و هژمونی منطقه‌ای آن قلمداد می‌شود اما انقلابیون ایران برای پیگیری این ایده‌آل، با تکیه بر عقل و هویت تاریخی خود خیلی زود انتخاب کردند که ما در یک جهان آمریکایی با آمریکا مبارزه خواهیم کرد. ایران ایستادگی در برابر آمریکا را در درون استانداردهایی تعبیه کرده است که آنها در همین منظومه آمریکایی معنادار شده‌اند. به این جهت، مقاومت صرفا یک رویه زیر میز زننده مطلق نیست؛ مقاومت یک وضعیت هوشمندانه و آداپته شده در دنیای آمریکایی برای تداوم و تصاعد درگیری با دنیای آمریکایی است.
ایران با تکیه بر مقاومت تطبیقی، چشمش را بر تهدید واقعی نمی‌بندد، در برابر آنها با تکیه بر ثبات ایدئولوژیک و آرمانی، سیاست‌های خود را با شرایط جدید تطبیق داده و صبورانه در انتظار بهترین زمان برای تبدیل این تهدیدات به فرصت و اقدام موثر برای پیشبرد اهداف اساسی خود می‌ماند. تقریبا تمام پیشروی‌های اساسی جمهوری اسلامی در منطقه در قالب همین عقلانیت انجام شده است.
در هفته‌های گذشته مجموعه‌ای از رویدادها رقم خورده است که نشان‌دهنده جلوه‌ای تازه از مقاومت تطبیقی در سیاست‌های جمهوری اسلامی است. در دوره جدید سیاسی در نسبت ایران و ایالات متحده که مهم‌ترین آن به حوادث مابعد از توفان الاقصی بازمی‌گردد و طی آن مقاومت به رهبری ایران در رخدادی بی‌بدیل برای بیش از ۱۸ ماه، تهدیدات امنیتی - نظامی خود در مقابل آمریکا و قلعه خاورمیانه‌ای آن یعنی اسرائیل را به صحنه‌ای کاملا آتشین تبدیل کرد و در برابر آن هزینه‌هایی را هم متحمل شد، در این وضعیت ویژه اما در مواجهه با دعوت همراه با تهدید به مذاکره، به جای تشدید تنش و تقابل مستقیم یا عقب‌نشینی غیراصولی، ضمن پذیرش اصل مذاکره دوجانبه، تمام پیش‌شرط‌ها را نفی، گفت‌وگوی مستقیم را طرد و بر ماهیت صرفا هسته‌ای آن تحفظ کرده است، در عین حال آمادگی‌های وسیع نظامی خود را ابراز کرده و رجزخوانی‌های دائمی را توسط نیروهای مسلح در دستور کار قرار داده است. همگی این رفتارها را می‌توان در بستر همان سازگاری هوشمندانه و عقلانیت مقاومت تطبیقی قابل درک دانست و البته طبیعی است که این نوع رفتار به جهت وارونگی‌های ظاهری، همواره ابهامات متعددی را برای دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی پدید می‌آورد.
ترامپ پس از ناکامی در پایان دادن به جنگ غزه و سامان دادن به بحران اوکراین، این بار با نمایش لشکرکشی‌های هوایی و دریایی بی‌سابقه، به تقابل با قدرتی آمده که بیش از ۴ دهه است با مجموعه‌ای از تدابیر خود را به حریفی غیرمغلوبه مبدل کرده است. روندی که از شنبه برای ترامپ آغاز می‌شود از ۲ حال خارج نیست؛ یا از خواسته‌ها و پیش‌شرط‌های طمع‌ورزانه خود دست کشیده و وارد فضای جدی توافق می‌شود یا بر شروط خود می‌ایستد و دامنه مناقشه با ایران را بالا می‌برد که در هر دو صورت احتمال چالش‌برانگیز شدن وضعیت برای او با توجه به درگیر بودنش در پرونده‌های دیگر بیش از همه احتمالات دیگر خواهد بود و این می‌تواند به دروازه‌ای برای ورود او به سومین ناکامی سیاسی در دوره جدیدش بدل شود.  
--------------------------
پی‌نوشت
۱- و. آ. ریورا در کتاب نفوذ استراتژیک ایران؛ درباره مقاومت و فرهنگ مقاومت، مقاومت تطبیقی (Adaptive Resistance) و افزونگی طراحی شده (designed redundancy) را ۲ محرک اصلی در نفوذ استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه برشمرده و به تحلیل ساختاری آن در داخل ایران می‌پردازد.

ارسال نظر
پربیننده