کاری که خودش نتوانست
گروه سیاسی: زمانی که خبر شروع مذاکرات هستهای بین ایران و دولت ترامپ منتشر شد، یکی از مسائل مهم مطرح شده این بود که تهران قرار است با چه راهکارهایی از ترامپ و یاران نزدیکش تضمین بگیرد و نکته دیگر اینکه چگونه افراد تندرو در حزب جمهوریخواه که البته در کاخ سفید و کابینه ترامپ نیز حضور دارند، میخواهند با این توافق کنار بیایند و قید نقشههای رادیکال و جنگطلبانه خود درباره کشورمان را زده و به قوانین بینالمللی پایبند باشند.
افرادی چون مارکو روبیو، وزیر خارجه و مایک والتز مشاور امنیت ملی ترامپ و چند سناتور دیگر مانند تام کاتن و لیندسی گراهام از جمله افرادی بودند که انتظار میرفت بزرگترین نقش را داخل آمریکا در مخالفت با هر نوع توافق احتمالی با ایران داشته باشند، چه رسد توافقی که قرار نیست در آن از مسائل منطقهای، موشکی و پهپادی ایران سخنی به میان آید. با این حال دموکراتها به سرعت، گوی سبقت را از تندروهای جمهوریخواه ربودند و نشان دادند حتی با توافقی احتمالی که نزدیک به برجام باشد نیز بشدت مخالفند. روز گذشته، جان کری، کسی که قرار بود امضایش تضمینی برای اجرایی شدن برجام باشد، در یادداشتی در روزنامه والاستریت ژورنال نوشت: «در حالی که مذاکرات هستهای با ایران به طور جدی آغاز میشود، رئیسجمهور ترامپ فرصتی تاریخی برای دستیابی به معاملهای دارد که میتواند منطقه و جهان را امنتر کند. البته اگر تهران با آن موافقت کند». او اختلاف عمیق دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر برجام را یادآور شد اما تأکید کرد: «امروز باور داریم دریچه کوچکی برای اتفاقی غیرمحتمل وجود دارد». منظور او از یک اتفاق غیرمحتمل، راضی شدن ایران به گفتوگو درباره برنامههای دفاعی از جمله موشکی، همچنین فعالیتهای منطقهایاش است؛ مسالهای که در زمان ریاستجمهوری اوباما و مذاکرات بر سر برجام، ایران آن را رد کرد و هنوز هم با وجود گذشت 10 سال از امضای برجام و 7 سال از خروج غیرقانونی آمریکا از این توافق بینالمللی، تهران درباره آن عقبنشینی نکرده است. جان کری در یادداشت خود مدعی شده است «جمهوری اسلامی ایران در گوشه رینگ گرفتار آمده و این، به شکلی متناقض، شانس صلح پایدار را از طریق دیپلماسی افزایش میدهد».
او مدعی شد: «جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری به ساخت بمب اتم نزدیک شده است. برخی معتقدند اکنون باید تنها بر توافق هستهای جدید تمرکز کرد اما ما بر این باوریم که امکان دستیابی به توافقی گسترده نیز وجود دارد. توافق جدید میتواند و باید فراتر از محدوده مذاکرات پیشین و شامل برنامه موشکهای بالستیک و نیروهای نیابتی در منطقه باشد». وزیر خارجه اسبق آمریکا در ادامه به ارائه شروطی پرداخت که از نظر او رئیسجمهور کشورش باید در توافق با ایران به آنها دست یابد؛ از جمله ممنوعیت غنیسازی اورانیوم بالاتر از حد مجاز برای استفاده غیرنظامی در ایران و محدودیت شدید بر میزان مواد شکافتپذیر در اختیار ایران، همراه با یک رژیم بازرسی جامع برای اطمینان از انطباق آن با تعهدات بینالمللی به گونهای که پایدار و قابل تایید باشد.
بهرغم تأکید مقامات جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه هر گفتوگویی با آمریکا تنها بر سر برنامه هستهای خواهد بود و قابلیتهای دفاعی کشور به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست، جان کری همچنین گفت تهران علاوه بر این باید با محدودیت شدید برنامه موشکی بالستیک خود موافقت و به طور کامل حمایت از نیروهای نیابتی را متوقف کند.
شروطی که جان کری برای مذاکره و توافق با ایران گذاشته است، حتی در زمان ریاستجمهوری اوباما که ایران تنها غنیسازی 3 تا 5 درصدی داشت و از سانتریفیوژها نسل جدید نیز استفاده نمیکرد و میزان ذخایر اورانیوم غنیشدهاش بشدت پایینتر از وضعیت فعلی بود، محلی از اعراب نداشت، چه رسد به اکنون که هم از نظر توان نظامی و دفاعی متعارف و چه از نظر توانمندیهای سایبری و مهارت در تکنولوژیهای دفاعی نسل جدید، ایران نشان داده است دست برتر را در منطقه دارد. به عبارتی در دورانی که کری مسؤول تیم مذاکرهکننده آمریکایی بود و مذاکرات به برجام منتهی شد؛ آنها نتوانستند ایران را مجبور به گفتوگو درباره برنامه موشکی و منطقهای خود کنند اما اکنون جان کری میگوید ترامپ کاری را که دموکراتها نتوانستند انجام دهند انجام دهد.
به نظر میرسد ادراکسازیای که نتانیاهو سعی داشت برای دولت آمریکا انجام دهد و ایران را به دلیل وضعیت لبنان و فلسطین، همچنین حملات به یمن و وضعیت در سوریه، در ضعیفترین حالت ممکن نشان دهد، بیشتر از همه روی کسانی تأثیر داشته که در حال حاضر تلاش دارند از توافقی که خودشان نوشتند و خودشان تضمین کردند اجراییاش کنند، گذشتهاند و ناامیدانه به دنبال تحت فشار گذاشتن ایران در دولت فعلی آمریکا هستند.
جان کری در همین حال، در شرایطی خواهان تصویب توافق احتمالی در مجلس سناست که در زمان برجام خودش بارها به طرف ایرانی خاطرنشان کرده بود به دلیل اختلافات موجود در داخل کنگره بین ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه، دولت اوباما توانایی تصویب آن را در مجلس سنا ندارد. همین مساله بود که در نهایت باعث شد ترامپ براحتی از برجام بیرون رفته و تلاش کند با اجرای کمپین فشار حداکثری، به ایران برای نشستن پای میز مذاکرات جدید فشار آورد. ترامپ حالا بعد از ۴ سال اجرایی کردن این کمپین و به نظاره نشستن تنگتر شدن دایره تحریمهای اقتصادی در دولت بایدن، به این نتیجه رسیده است نمیتوان ایران را به زور پای میز معامله بر سر توان دفاعیاش کشاند و تیم مذاکرهکننده آمریکایی خواهان گفتوگو در مورد مسائل منطقهای و دفاعی ایران نیستند. با این حال دموکراتها که فرصت ۴ ساله بایدن برای احیای برجام را از دست دادند، حالا تلاش دارند ایران را ضعیف و در گوشه رینگمانده نمایش دهند تا جلوی هر نوع توافقی بین ۲ کشور را بگیرند.
این مساله البته اهمیت زیادی برای ایران نباید داشته باشد و تنها میتواند تلنگری به تیم مذاکرهکننده باشد که این بار در مذاکرات بسیار هوشمندانهتر از دفعه قبل عمل کند و تضمینهای اجرایی درستی برای رفع تحریمها از طرف آمریکایی بگیرد. در عین حال تیم ایرانی حالا میبیند هیچ تفاوتی بین دموکرات و جمهوریخواه در دشمنی با ایران و ایرانی وجود ندارد و هر ۲ گروه اگر توانش را داشتند، به قول اوباما، «تمام پیچ و مهره برنامه اتمی ایران را از هم باز کرده» و در عین حال به سمت لیبیسازی ایران پیش میرفتند.
از یک بابت حق با جان کری است؛ سنا باید این وضعیت جدید را با تصویب یک معاهده الزامآور قانونی تثبیت و از این طریق، نگرانی اصلی جمهوری اسلامی ایران را درباره امکان لغو توافقات اجرایی توسط دولتهای بعدی آمریکا برطرف کند.
سنا این بار حتما باید ضمانت اجرایی بدهد که با تغییر رئیسجمهور در آمریکا، سیاستها در مقابل ایران تغییر نمیکند و به یکباره رئیسجمهور بعدی خواستار خروج از توافق احتمالی فعلی نیز نمیشود اما کار سخت تیم مذاکرهکننده ایرانی این است که باید متنی را به سنا ببرد که منافع ایران در آن تأمین شود و زیادهخواهیهای افراد رادیکال و تندرو آمریکا در آن لحاظ نشده باشد.
فضای سیاسی آمریکا از سال 2016 با پیروزی ترامپ بشدت دوقطبی شده و بسیاری از طرحهای سیاستمداران آمریکایی برای مسائل داخلی و خارجی ایالات متحده به بار نمینشیند و به سرعت از رده خارج میشود، در این شرایط کار ایران، گرفتن تضمینهای مهم در مذاکرات فعلی است. هر توافقی برای اینکه به صورت معاهده در مجلس سنا تایید شود، نیاز به رأی دوسوم از نمایندگان این مجلس دارد. حالا که جمهوریخواهان اکثریت را در سنا در دست دارند، ترامپ باید نشان دهد اسیر فضاسازیهای افراد تندرو در هر ۲ جناح نشده و توانایی تصویب این توافق را در سنا دارد.