آخرین ضربالاجلها
سعید غلامحسینی: صبح دوشنبه، در حالی که تهران هنوز در خواب و بیدار سحرگاهیاش بود، مدیران عامل باشگاههای فوتبال، با دعوتنامهای از جنس «احضاریه فوری» خود را به ساختمان وزارت ورزش و جوانان در خیابان سئول رساندند؛ جایی که احمد دنیامالی – سیاستمدار فوتبالدیده – آماده بود تا چشم در چشم مدیران، پرده از تصمیمات تازهاش بردارد. تصمیماتی که بوی جراحی عمیق فرهنگی میداد و طعم تلخ محرومیتهای سنگین را در دهان فوتبال ایران میریخت.
نشست با حضور برخی مقامات فرهنگی برگزار شد؛ مقامات آشنا با لغزشهای استادیومی و هنجارشکنیهایی که فصل بیستوچهارم لیگ را به یکی از پرآشوبترین دورههای تاریخ فوتبال کشور بدل کرد. دیگر نه خبری از احترام بود و نه نشانی از رواداری. همه چیز در گرداب درگیریهای لفظی و میدانداری حاشیهها غرق شده بود و طبیعتاً این بار، فرماندهان ورزش کشور نمیتوانستند بیتفاوت از کنار این باتلاق عبور کنند.
دنیامالی با همان صراحتی که از او انتظار میرفت، وضعیت استادیومها را نامطلوب و برخلاف شأن مردم ایران دانست. او که شمشیر را از رو بسته بود، بیپرده اعلام کرد دوران مماشات به سر رسیده است. این بار، حرف از توصیه فرهنگی نبود؛ پیام واضحتر از همیشه بود: آمادهباش برای برخوردهای قضایی و تنبیهات سختگیرانه.
وزیر ورزش در ادامه، ضمن اشاره به کمکاری برگزارکنندگان مسابقات، از ضعفهای اجرایی – از سیستم نیمبند VAR گرفته تا رفتارهای نامناسب و گفتارهای آتشین برخی مسؤولان – پرده برداشت. در واقع، دنیامالی توپ را فقط در زمین تماشاگران نینداخت، بلکه مدیران برگزاری و حتی باشگاهها را هم زیر ذرهبین نقد خود گرفت. این یعنی در فهرست مقصران، دستهای بسیاری آلودهاند و روزهای حسابرسی نزدیکتر از چیزی است که به نظر میرسد.
شاید گزندهترین بخش سخنان او، انتقادی بود که متوجه مدیران باشگاهها شد؛ آنهایی که در فصل رو به پایان بارها و بارها، به جای برخورد با بیانضباطی بازیکنانشان، نقش وکیلمدافع را بازی کردند. دنیامالی خبر داد کمیته اخلاق با قدرت بیشتری وارد میدان خواهد شد و این بار، بخشنامههای بیدندان جایشان را به احکام سنگین و بازدارنده خواهند داد.
طبق شواهد و قرائن، در فصل پیش رو، دیگر خبری از مصاحبههای آتشین مدیران و سرپرستهایی که هر هفته رسانهها را با کلمات نیشدار و تهدیدهای لفظی بمباران میکردند نخواهد بود. مسؤولان باشگاهها اگر نتوانند خویشتنداری را به تیمهایشان تزریق کنند، خودشان باید پاسخگوی تبعات انضباطی و محرومیتهای احتمالی باشند. به بیان سادهتر، بازی تمام شده و حالا فصل حساب و کتاب شروع شده است.
البته این اولین بار نیست که فوتبال ایران درگیر هشدارها، نشستها و وعدههای انضباطی میشود. تاریخ نشان داده جلسههای بیحاصل کم نداشتهایم و تصمیمات کاغذی همواره در هیاهوی سکوها و سودای جامها گم شدهاند اما این بار نشانههایی از یک جدیت تازه وجود دارد؛ جدیتی که با حضور چهرهای مانند دنیامالی – مدیری عملگرا و بیپروا – رنگ واقعیت به خود گرفته است.
اگر چه سابقه فوتبال ما نشان میدهد تا اجرایی شدن این تصمیمات، راهی پرسنگلاخ پیشروست و مقاومتهای پیدا و پنهان کم نخواهد بود، اما امیدواری به اینکه فصل بیستوپنجم آغازگر تحول واقعی در نظم فرهنگی فوتبال باشد، بیش از هر زمان دیگری است.
فوتبال ایران، خسته از تکرار خطاهایش، این بار با هشدارهای رسمیتر و چهرههای مصممتر مواجه شده است. اینکه این هشدارها به نتیجهای ملموس ختم شود یا نه، به همت همان مدیرانی بستگی دارد که دوشنبه، در سکوت وزارتخانه، چشم در چشم وزیر، هشدار روزهای سخت پیش رو را دریافت کردند.