10/تير/1404
|
07:24
۲۳:۳۲
۱۴۰۴/۰۴/۰۹
تحلیل وال‌استریت ژورنال درباره الهام‌گیری صهیونیست‌ها از سکانس مهمان‌کشی در سریال بازی تاج‌ و تخت برای حمله به ایران

نقش‌های منفور

مهران زارعیان: داو لیبر، روزنامه‌نگار وال‌استریت ژورنال مطلبی را 5 تیرماه درباره عملیات تروریستی صهیونیست‌ها علیه فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای ایرانی نوشت و به صورت مفصل زمینه‌چینی، پیشینه‌ برنامه‌ریزی و اقدامات اطلاعاتی و لجستیکی برای انجام عملیات مذکور را شرح داد. در این مطلب به این موضوع نیز اشاره شده که آمریکایی‌ها با رژیم صهیونیستی همه چیز را هماهنگ کردند و ترامپ با چیزهایی که درباره شانس انجام توافق در مذاکرات می‌گفت، در غافلگیری و فریب دادن مقامات ایرانی مشارکت کرد. حتی اعلام تاریخ عروسی پسر نتانیاهو که به گفته این روزنامه‌نگار، هیچ‌کدام از اعضای خانواده نمی‌دانستند که قرار است به تعویق بیفتد، بخشی از نقشه صهیونیست‌ها برای فریب دادن ایرانی‌ها و غافلگیر کردن آنها بود.
اما آنچه در مطلب داو لیبر باعث جلب توجه سینمادوستان و علاقه‌مندان فیلم و سریال می‌شود، اشاراتی است که او در این مطلب به 2 اثر مشهور غربی در سینما و تلویزیون می‌کند: «بازی تاج و تخت» و «نارنیا». ادعای داو لیبر که البته در رسانه‌های دیگر مثل «نیویورک پست»، «تایمز هندوستان»، «ایندیپندنت» و... نیز تکرار شده، این است که عملیات صهیونیست‌ها از اپیزود نهم از فصل سوم سریال «بازی تاج و تخت» الهام گرفته شده و به همین دلیل، «عروسی خونین» نام گرفته است. «عملیات نارنیا» نیز اصطلاح دیگری است که این رسانه‌ها به نقل از نظامیان صهیونیست برای اشاره به فانتزی و افسانه‌ای بودن عملیات کذایی خود به کار برده‌اند.
وجه تسمیه «عروسی خونین» به جایی از سریال «بازی تاج و تخت» بازمی‌گردد که راب استارک، مادرش کتلین استارک و گرگ راب استارک - گری ویند -  در جریان یک غافلگیری کشته می‌شوند. خاندان استارک در این سریال به موجب قتل ناعادلانه‌ پدر – ند استارک - در پی انتقام از لنیسترها هستند و در این راستا با فرمانده تووینس یعنی والدر فری متحد می‌شوند با این شرط که راب استارک که وارث و فرزند ارشد ند استارک است، با دختر والدر فری ازدواج کند اما راب استارک به دلیل دل باختن به زنی دیگر به نام تالیسا، شرط را بجا نمی‌آورد و این نقض عهد، کینه‌ والدر فری را برمی‌انگیزد و بر اثر تطمیع توسط لنیسترها، والدر فری و نیروهایش، خاندان استارک را در مجلس عروسی دختر والدر فری با پسر عموی راب استارک قتل عام می‌کنند؛ یک مجلس عروسی نمایشی که به عنوان تله‌ای برای غافلگیری و جمع کردن استارک‌ها در مکانی واحد و بی‌سلاح از آن استفاده می‌شود. این واقعه در منطق سریال «بازی تاج و تخت» تحت عنوان نوعی نقض سنت باستانی حق مهمان شناخته می‌شود و والدر فری به عنوان یک خائن و چهره‌ای که مردم از او متنفرند در سریال بازنمایی شده است. نکته گفتنی دیگر در جریان قتل عام استارک‌ها؛ تالیسا استارک که همسر راب استارک است، زنی باردار است و افراد والدر فری، نخستین قتل خود را با خنجر زدن بر شکم این زن باردار انجام می‌دهند که از جهت شدت بی‌رحمی و قساوت، به آنچه صهیونیست‌ها انجام می‌دهند شباهت فراوان دارد. یادآوری شهادت کل خانواده‌ها در ترورهای موسوم به عروسی خونین، از این جهت روشنگر است.
* باغ برای آنها، جنگل برای دیگران
سریال «بازی و تاج تخت»، از محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون نه فقط آمریکا، بلکه چه‌بسا کل جهان است که امتیازهای خیره‌کننده و تحسین‌های اعجاب‌انگیزی را به دست آورده است. علاقه‌مندان این سریال در توصیف چرایی جذاب بودن و درگیرکنندگی آن، به این نکته اشاره می‌کنند که جهان و اتمسفر داستان «بازی تاج و تخت»، پر از خشونت، بی‌رحمی، غافلگیری، مرگ و کشتارهای غیرمنتظره است. «بازی تاج و تخت» از آن آثاری است که ذات ویرانگر قدرت، طمع انسان و امیال پست و شهوت‌های گناه‌آلود را به تصویر می‌کشد و جنگلی از بی‌قانونی و کشت و کشتار بر مبنای زور و ثروت را نشان می‌دهد؛ چیزی مشابه با «وضع طبیعی» توماس هابز که درباره شرایط بی‌دولتی توصیف می‌کرد و جنگ همه با همه می‌نامید. ایده توماس هابز به این انجامید که نهاد دولت مدرن برای تامین امنیت، عدالت و رفاه شهروندان شکل بگیرد و از حقوق آدم‌های معمولی و بدون قدرت صیانت کند. این مساله اما به نظر می‌رسد صرفاً درباره وضعیت داخلی قدرت‌های جهانی صدق کند و در روابط بین‌الملل، همان «وضع طبیعی» که توماس هابز می‌گفت، برقرار باشد.
در جهان امروز، هرچند کشورهای توسعه‌یافته در داخل مرزهای خود، شرایط امن و آبادی را برای زندگی شهروندان فراهم می‌کنند اما در سیاست خارجی، در بر همان پاشنه می‌گردد و مناسبات «بازی تاج و تخت» حکم‌فرماست. یعنی به‌رغم وجود نهادهای بین‌المللی و تکوین حقوق بین‌الملل و ادعاهای بزرگ در جهان امروز و اصطلاحاً تمدن مدرن، به نظر می‌رسد صاحبان قدرت هیچ ابایی ندارند از اینکه قوانین بین‌المللی را دور بزنند، هر چیز علیه خود را وتو کنند و هر جنایتی را که دوست دارند علیه هرکس سیادت آنها را نپذیرد، روا دارند. کسی مثل صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، با بی‌شرمی محض می‌گوید اسرائیل برای ما غربی‌ها، بخش کثیف و سخت کارها علیه ایران را انجام می‌دهد و ارجاع روزنامه‌نگار وال‌استریت ژورنال به اپیزود «عروسی خونین» در «بازی تاج و تخت»، می‌تواند مصداقی از همان کارهای کثیف و سخت باشد که مدعیان حقوق بشر و ارزش‌های لیبرال تعارف را کنار گذاشته و حتی در بیان نیز آن را کتمان نمی‌کنند.
رژیم صهیونیستی از اساس شبیه به یک باند جنایتکار است که هیچگاه نمی‌تواند خصوصیت طبیعی یک دولت عادی را پیدا کند. جمع شدن یک ترکیب ناهمگون از شهروندان کشورهای مختلف جهان با فرهنگ‌ها و باورهای متنوع در سرزمینی که بدان تعلق ندارند و به صرف متولد شدن از یک مادر یهودی، اصرار بر ملت بودن دارند و با غصب و دست درازی به سرزمین‌های اطراف، سهم خود از احساس گناه غربی‌ها بابت هولوکاست ادعایی را مطالبه می‌کنند، از این دولت غاصب، شمایل یک هیولای فرانکشتاینی را ساخته که بیش از آنکه شبیه یک دولت عمل کند، یادآور سازمان‌های تروریستی یا باندهای گانگستری است. جنگیدن آنها نیز سنخیتی با جنگیدن کلاسیک ندارد، هر کجا اراده کنند به بیمارستان و منطقه مسکونی و بهزیستی و مهدکودک حمله می‌کنند. اگر شهوت جنگیدن‌شان بکشد، ساختمان رسانه دولتی کشور دیگری را بمباران می‌کنند، اگر لازم بدانند خبرنگار می‌کشند، دانشمند و استاد دانشگاه ترور می‌کنند یا کشتی کمک‌های بشردوستانه را توقیف می‌کنند و مانع رساندن غذا به زنان و کودکان جنگ‌زده می‌شوند. هیچ التزامی به قانون، اخلاق یا هرگونه قید و بند انسانی ندارند و برای آنچه امنیت خود می‌دانند، هر جنایتی را که لازم باشد با قلدری و اعتماد به نفس انجام می‌دهند و بویی از تمدن نبرده‌اند.
بنابراین عجیب هم نخواهد بود که برای توصیف اقدامات نظامی (بخوانید تروریستی) خود، نیازمند ارجاع به فیلم‌ها و سریال‌هایی باشند که روایتگر جنایت و آدمکشی است. لابد در آینده نیز اگر روزنامه‌نگاری بخواهد اقدامات تروریستی بعدی صهیونیست‌ها را توصیف کند، به فیلم‌های تارانتینو محتاج خواهد شد و خشونت دیوانه‌وار و جنایتکارانه را یادآوری خواهد کرد.
آنچه در سریال بازی تاج و تخت به نمایش درآمد و منبع الهام رژیم صهیونیستی برای شروع این نبرد تروریستی قرار گرفت، در حقیقت حرکت این مضمون و نفرت‌انگیز بود اما آنها ظاهراً هیچ ابایی از این ندارند که نزد افکار عمومی دنیا منفور باشند و اساساً از اینکه تمام دنیا آنها را وحشی‌ترین جانیان تاریخ می‌شمارند، هم مطلع‌اند و هم ناراضی نیستند. به طور خاص می‌شود گفت پس از جنگ اخیر غزه موج بلندی از نگاه‌های منفی مردم سرتاسر دنیا به سمت رژیم صهیونیستی سرازیر شد اما تمام اینها حتی ذره‌ای نتوانست این گروهک غاصب را از ادامه جنایاتش باز بدارد. به عبارتی آنها قید محبوبیت نزد افکار عمومی سایر اقوام و ملت‌ها را زده‌اند و مطلقاً با هر نوع احساس شرم بیگانه هستند و ابایی از این ندارند که بگویند از منفورترین شخصیت‌های یک سریال تلویزیونی الهام گرفته‌اند. برای اینکه بهتر درک کنیم کار این گروه بیشتر از یک دولت رسمی شبیه باندهای تبهکار است و در تمام شئون از جنگیدن تا مذاکره و معامله شبیه گانگسترهایی که قید خوشنامی را زده‌اند رفتار می‌کنند، می‌توان به چند فیلم سینمایی دیگر هم توجه کرد که در آنها قتل عام گروه حریف، نه در یک نبرد رودررو یا حتی شبیخون غافلگیر‌کننده، بلکه پس از یک قرار برای معامله یا مذاکره انجام شده است. درست مثل همانکه در اپیزود «عروسی خونین» از سریال «بازی تاج و تخت» دیده شد.
* کشتار با پوشش فریبکارانه صلح یا معامله
در دنیای سینمای گانگستری، صحنه‌هایی که در آن گروه‌های تبهکار دشمنان خود را با فریب به یک میهمانی یا معامله دعوت می‌کنند و سپس آنها را به قتل می‌رسانند بسیار رایج است. در ادامه چند نمونه برجسته از این نوع صحنه‌ها در فیلم‌های معروف را مرور می‌کنیم. تمام فیلم‌های این فهرست آمریکایی هستند.
The Godfather (1972) - صحنه رستوران
مایکل کورلئونه برای مذاکره با یک پلیس فاسد و یک تبهکار دعوت می‌شود. در ظاهر یک شام صلح‌آمیز است اما مایکل اسلحه‌ای را که قبلا پنهان شده، برمی‌دارد و هر دو را می‌کشد. این صحنه آغاز سقوط اخلاقی مایکل است.
The Godfather: Part II (1974) - جلسه خیانت
مایکل کورلئونه جلسه‌ای با برادرش فردو و دیگر شرکای تجاری ترتیب می‌دهد. در ظاهر همه چیز آرام است اما مایکل متوجه خیانت فردو شده و تصمیم می‌گیرد او را حذف کند؛ صحنه‌ای سرد و بی‌رحم که در آن «خانواده» دیگر امن نیست.
The Godfather Part III (1990) - اپرای مرگبار
در پایان فیلم، خانواده کورلئونه در یک مراسم اپرا شرکت می‌کنند. در حالی که همه چیز رسمی و باشکوه به نظر می‌رسد، همزمان چندین قتل هماهنگ‌شده در نقاط مختلف شهر انجام می‌شود. تضاد بین زیبایی اپرا و خشونت قتل‌ها، بسیار تأثیرگذار است.
The Irishman (2019) – قتل جیمی هوفا
هوفا به یک جلسه صلح دعوت می‌شود. او فکر می‌کند قرار است اختلافات حل شود اما در واقع به دام افتاده. صحنه قتل او در خانه‌ای خالی، با سکوت و سردی خاصی اجرا می‌شود که حس فریب و ناامیدی را به اوج می‌رساند.
Scarface (1983) - معامله در هتل
تونی مونتانا برای معامله مواد مخدر به یک هتل دعوت می‌شود. در ظاهر یک جلسه کاری است اما به‌سرعت به خشونت و قتل تبدیل می‌شود. این صحنه پر از تنش و خون است و نشان می‌دهد که در دنیای گانگستری، هیچ معامله‌ای امن نیست.
Casino (1995) - قتل نیکی سانتورو
نیکی و برادرش به بهانه یک جلسه دوستانه به مزرعه‌ای دعوت می‌شوند. در حالی که فکر می‌کنند قرار است صحبت کنند، به طرز وحشیانه‌ای با چوب بیسبال کشته می‌شوند؛ صحنه‌ای تکان‌دهنده که خیانت را در اوج خود نشان می‌دهد.
The Departed (2006)
در این فیلم، شخصیت‌ها بارها در جلسات و معاملات مخفیانه فریب می‌خورند. یکی از صحنه‌های کلیدی، جلسه‌ای است که به یک قتل غافلگیرکننده منجر می‌شود.
Scarface (1983)
تونی مونتانا، شخصیتی که به عنوان اپوزیسیون فیدل کاسترو و دولت کوبا از این جزیره خارج شده و به آمریکا پناهنده شده‌ است و حالا به باندهای تبهکاری پیوسته، در یکی از صحنه‌ها به یک معامله مواد مخدر دعوت می‌شود که به یک قتل خونین تبدیل می‌شود.
Goodfellas (1990)
در این فیلم، صحنه‌ای وجود دارد که یکی از اعضای گروه به بهانه یک جشن به مکانی دعوت می‌شود و در آنجا به قتل می‌رسد.
Casino (1995)
در این فیلم، جلسات و معاملات تجاری اغلب به خشونت و خیانت ختم می‌شوند. یکی از صحنه‌های معروف، قتل در یک زمین خالی پس از یک جلسه به ظاهر دوستانه است.
Donnie Brasco (1997)
در این فیلم، شخصیت لفتی (با بازی آل‌پاچینو) به جلسه‌ای دعوت می‌شود که در ظاهر یک دیدار معمولی است اما او می‌داند که ممکن است این آخرین دیدارش باشد؛ صحنه‌ای تلخ و پر از سکوت که مرگ را در پس لبخندها پنهان کرده.
Eastern Promises (2007)
در این فیلم، جلسه‌ای برای مذاکره بین گروه‌های مافیایی ترتیب داده می‌شود اما در واقع نقشه‌ای برای حذف یکی از طرفین است؛ صحنه‌ای پر از تنش که با بازی‌های چهره و سکوت‌های سنگین، حس خیانت را منتقل می‌کند.
Road to Perdition (2002)
تام هنکس در نقش یک قاتل مافیایی، به جلسه‌ای دعوت می‌شود که قرار است صلح برقرار شود اما در واقع، این جلسه به قتل پسرش منجر می‌شود؛ صحنه‌ای غم‌انگیز و پر از خیانت.
The Hateful Eight (2015) - مهمانخانه مرگ
در این فیلم تارانتینو، گروهی از غریبه‌ها در یک مهمانخانه دورافتاده پناه می‌گیرند. در ظاهر همه چیز آرام است اما به‌تدریج مشخص می‌شود برخی از آنها برای قتل و انتقام آنجا هستند. صحنه‌ها پر از دیالوگ‌های پرتنش و خیانت‌های ناگهانی است.
Godfather (1972) - قتل در جلسه صلح
جلسه‌ای بین خانواده‌های مافیایی برای پایان دادن به جنگ ترتیب داده می‌شود. در ظاهر صلح برقرار می‌شود اما پشت پرده، مایکل کورلئونه نقشه‌ای برای حذف تمام دشمنانش می‌چیند؛ صحنه‌ای که با مونتاژ قتل‌ها همزمان با مراسم غسل تعمید همراه است، یکی از نمادین‌ترین صحنه‌های تاریخ سینماست!
The Gentlemen (2019) - جلسه با طعم خیانت
در این فیلم گای ریچی، جلسات و مذاکرات تجاری بین گروه‌های خلافکار، اغلب با فریب و خیانت همراه است. در یکی از صحنه‌ها، جلسه‌ای برای مذاکره به درگیری و تهدید مسلحانه ختم می‌شود.
Carlito’s Way (1993)
در پایان فیلم، کارلیتو به جلسه‌ای دعوت می‌شود که قرار است یک معامله ساده باشد اما در واقع، این جلسه تله‌ای است که توسط دشمنانش طراحی شده؛ صحنه‌ای پر از تعلیق که به یک تیراندازی مرگبار ختم می‌شود.
The Town (2010)
در این فیلم، جلسه‌ای برای مذاکره بین گروه‌های خلافکار ترتیب داده می‌شود اما در واقع، یکی از طرفین قصد دارد دیگری را حذف کند؛ صحنه‌ای که با بازی‌های روانی و تهدیدهای پنهان همراه است.
Once Upon a Time in America (1984)
در این فیلم، چندین صحنه وجود دارد که در آنها جلسات دوستانه یا تجاری به خیانت و قتل ختم می‌شود. یکی از آنها مربوط به جلسه‌ای است که در آن شخصیت‌ها به ظاهر برای همکاری جمع شده‌اند اما در واقع نقشه قتل در جریان است.
The Departed (2002) - فریب‌های بی‌پایان
جلسات بین پلیس و خلافکاران که در ظاهر برای مذاکره یا تبادل اطلاعات است، اغلب به قتل یا خیانت ختم می‌شود. این فیلم‌ها پر از صحنه‌های فریبنده هستند که در آنها هیچ‌کس به ظاهر ماجرا اعتماد ندارد.

ارسال نظر
پربیننده