16/ارديبهشت/1404
|
08:00
۰۰:۲۲
۱۴۰۴/۰۲/۱۶
نقش ویژه خرید ستاره‌های رقیب برای قهرمان شدن در لیگ برتر

نقشه فتح جام

بهراد رشوند: در فوتبال ایران، قهرمانی همیشه ماجرایی فراتر از زمین بازی است؛ گاهی قهرمان را در مستطیل سبز نمی‌سازند، بلکه بیرون از آن، روی میزهای مذاکره، در جلسات بی‌پایان و تصمیم‌هایی که بوی ریسک و قدرت می‌دهند، تولدش رقم می‌خورد. حکایت این فصل لیگ برتر، با تیمی به پایان رسید که سال‌ها تشنه یک جام بود؛ تراکتور، تیمی از تبریز که حالا دیگر با نامش لرزه به تن مدعیان می‌افتد.
اما این قهرمانی، یک رمز داشت. رمزی که نامش در هیاهوی نقل‌وانتقالات پیچید: زنوزی. محمدرضا زنوزی، مالک بلندپرواز تراکتور، فصل اخیر برخلاف روال همیشگی، فقط به خرید ستاره‌های پراکنده بسنده نکرد. او این بار نقشه‌ای کشید که تنها خریدن بازیکن نبود، بلکه بازی کردن با ستون فقرات رقیب بود. اگر نمی‌توانی همه را ببری، کافی‌ است قوی‌ترین را ضعیف کنی و این همان استراتژی‌ای بود که تراکتور را به جایگاه نخست رساند.
پرسپولیس، مدافع عنوان قهرمانی، هنوز در پیچ و خم تمدید قرارداد با ستاره‌هایش بود که زمزمه‌هایی از شمال‌ غرب کشور شنیده شد. زمزمه‌هایی که بوی پیشنهادهایی اغواگرانه می‌داد، درست در لحظه‌ای که مدیران سرخ‌پوش پایتخت غرق در روزمرگی بودند مردان کلیدی چون مهدی ترابی، دانیال اسماعیلی‌فر و علیرضا بیرانوند – که یک فصل دیگر هم قرارداد داشت – یکی‌یکی راهی تیمی شدند که حالا قرار بود ارباب جدید لیگ باشد.
تراکتور اما فقط بازیکن نگرفت؛ قلب پرسپولیس را گرفت. تیم پایتخت‌نشین بدون ترابی، بدون اسماعیلی‌فر و با بحران درون دروازه، وارد فصلی شد که قرار بود برایش تکرار قهرمانی باشد اما در عمل، تجربه سقوط بود. جانشینان، هر قدر هم تلاش کردند، نتوانستند چاله‌ای را پر کنند که زنوزی با لبخند و چک پرش کرده بود.
در ادبیات فوتبالی جهان، این استراتژی نامی شناخته‌شده دارد. بایرن مونیخ سال‌ها در آلمان چنین می‌کرد. ستاره‌های دورتموند و لایپزیش را می‌بلعید تا خود بی‌رقیب بماند. حالا اما این روش، با کمی تأخیر، به فوتبال ایران هم رسیده. شاید زنوزی نخستین کسی بود که این ترفند را با مهارتی قابل‌ تحسین به کار بست اما قطعاً آخرین نخواهد بود.
قهرمانی تراکتور البته فقط به دلیل این یارگیری هوشمندانه نبود. کادر فنی منسجم، مدیریت آرام‌تر از فصول گذشته و بازیکنانی که انگیزه‌ای دوچندان داشتند نیز، نقش ایفا کردند. ولی نمی‌توان انکار کرد بخشی از مسیر این موفقیت، از تضعیف مستقیم رقیب اصلی عبور کرده است.
اکنون که نتایج این رویکرد روشن و قابل مشاهده است، بعید نیست باشگاه‌های دیگر نیز وسوسه شوند تا همین مسیر را بروند. شاید در نقل‌وانتقالات پیش‌ رو، شاهد هجومی سراسری به ستاره‌های تیم‌های موفق باشیم. بازاری پرهیاهو، پر از وعده و عددهای وسوسه‌کننده، در کمین قراردادهایی که هنوز جوهرشان خشک نشده.
اما در دل این سناریو، یک سؤال همچنان باقی‌ است: آیا می‌توان با خریدن موفقیت، آن را حفظ کرد؟ تاریخ نشان داده قهرمانی اگر بر ستون‌های لرزان بنا شود، فروپاشی‌اش چندان دور نیست و اگر تیمی تنها با تضعیف دیگران بالا رود، باید برای تکرار آن، همیشه در کمین باشد؛ کمینی بی‌پایان.
با این حال، فعلاً نوبت جشن در تبریز است. شهری که ۵۵ سال حسرت قهرمانی داشت، حالا لبریز از شور و شادی‌ است و مردی که پشت این موفقیت ایستاده، محمدرضا زنوزی، فعلاً از پنجره دفترش در باشگاه تراکتور، قهرمانی را نه در جام، بلکه در نقشه‌ای می‌بیند که دقیق اجرا شد.
فوتبال ایران وارد مرحله‌ای تازه شده؛ جایی که رقابت فقط درون زمین نیست. حالا دیگر، پیروزی می‌تواند از جلسه‌ای خصوصی یا تماس تلفنی در شب‌های داغ تابستانی آغاز شود. قهرمان، شاید آن باشد که بهتر بلد است شطرنج بازی کند، نه لزوماً آنکه قوی‌تر بدود.

ارسال نظر
پربیننده