جولان تورهای سیاه گردشگری
سعیده اسدیان: این روزها تبلیغات مختلفی را از تورهای یک تا چند روزه در فضای مجازی میبینیم؛ مخاطبان این تورها معمولاً افرادی هستند که وقت آزاد کمی دارند یا مسافرت چندروزه برایشان امکانپذیر نیست اما در عین حال نیاز به سفر و طبیعتگردی دارند.
گزینههای روی میز برای تورهای یکروزه هم متنوع است، از سافاری مرداب دریوک یا کویرگردی گرفته تا گشت و گذار در جنگل لفور و فیلبند رویایی، هزینه تورها هم معمولاً از یک میلیون و 500 هزار تومان شروع میشود و بسته به خدمات ارائه شده، بالاتر میرود.
تا اینجای ماجرا شاید موضوع فقط یک سفر کوتاه تفریحی باشد اما در واقع جریانی در حال وقوع است که میتواند تیشه به ریشه گردشگری در کشور بزند.
بسیاری از همین تبلیغات، مربوط به تورهای غیرمجازی است که در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، تلگرام یا واتساپ خودی نشان دادهاند، تورهایی که بدون مجوز از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برگزار میشوند و با وعده قیمت پایین و خدمات ویژه، سعی در جذب مخاطب دارند.
تورهایی که تورلیدرهای آن نهتنها با فرهنگ گردشگری بیگانه هستند، بلکه به دلیل عدم رعایت استانداردهای ایمنی، ناآشنایی با مناطق بکر و طبیعی و نداشتن ارزیابی دقیق از مخاطرات محیطی، بارها باعث گم شدن گردشگران یا ایجاد شرایط خطرناک و آسیبهای جسمی برای گردشگر شدهاند.
* ورود ممنوع!
این روزها ریختن زباله در طبیعت یا آسیب زدن به بناهای تاریخی دیگر یک اقدام عجیب محسوب نمیشود، چون شاهکارهای دیگری را از سوی برخی گردشگرنماها شاهد هستیم؛ از همراه داشتن اسپیکرهای پرقدرت و کوبنده در طبیعت گرفته تا پوششهای نامتعارف و ارتباطات و رفتارهای هنجارشکنانه در محیطهای بومی و محلی که همگی به لطف تورهای گردشگری غیرمجاز در حال رشد هستند.
رفتارهای ناپسند و عدم احترام به فرهنگ بومی از سوی برخی گردشگران باعث شده بسیاری از محلیها، عطای کسب درآمد از گردشگری را به لقای آن ببخشند و مانع ورود گردشگر به منطقه خود شوند، این در حالی است که یکی از اصول مهم اکوتوریسم، احترام به باورها و اعتقادات مردم بومی در مناطق گردشگری
است.
گاهی در همین تورهای غیرمجاز اتفاقاتی رخ میدهد که فرهنگ و رسم و رسوم یک منطقه را تهدید میکند و این همان ناهنجاری است که از سوی برخی گردشگران ناآگاه رخ میدهد، این در حالی است که قرار بوده وقتی به طبیعت میرویم تنها چیزی که به جا میماند ردپایمان باشد و تنها چیزی که از طبیعت خارج میکنیم عکسهای یادگاریمان.
* تهدیدی که تبدیل به فرصت نشد
طی سالهای اخیر و با کاهش جدی ورود گردشگر خارجی به کشور، توجه مسؤولان و فعالان صنعت گردشگری به سمت «گردشگری داخلی» معطوف شد.
این چرخش، در نگاه اول فرصتی برای توسعه زیرساختها، توزیع عادلانه درآمد و افزایش آگاهی عمومی نسبت به جاذبههای ملی بود اما در غیاب فرهنگ گردشگری و آموزشهای پایه، این فرصت به تهدیدی جدی برای محیطزیست، میراث فرهنگی و حتی آینده گردشگری کشور تبدیل شد.
ایران برای خم نشدن زیر بار تحریمها یا تبلیغات منفی کشورهای اروپایی به گردشگر داخلی تکیه کرد اما از این جا هم ضربه خورد، ضربهای که خود را با تاراج خاک هرمز، کندن لالههای واژگون کمیاب، نابودی مناطق بکر و طبیعی به لطف سافاری و... نشان داد.
هرچند بارها اخباری همچون «شناسایی 60 تور غیرمجاز»، «جمعآوری تورهای غیرمجاز»، «تشدید برخورد با تورهای غیرمجاز»، «دستگیری برگزارکننده یک تور گردشگری غیرمجاز»، «مسدودسازی صفحات مجازی تورهای غیرمجاز» و... را خوانده و شنیدهایم اما سوال اینجاست که چرا هنوز هم فعالیت تورهای غیرمجاز ادامه دارد؟ چرا هیچ کدام از اقدامات صورت گرفته برای مقابله با فعالیت این تورها اثرگذار نبوده و هر سال شاهد رشد قارچگونه آنها هستیم؟
* برخورد نمایشی با تورهای غیرمجاز
ادریس کوثری، طبیعتگرد و راهنمای رسمی گردشگری به «وطن امروز» میگوید: تورهای غیرمجاز همزمان با تب داغ سفر و طبیعتگردی که در فضای مجازی ایجاد شد، پا گرفت و رفته رفته هر کسی یک صفحه مجازی ساخت و خود را تورلیدر معرفی کرد. واقعیت این است که برخورد با تورهای غیرمجاز حالت نمایشی دارد و فقط در خبرها میشنویم که با آنها برخورد شده، چون بلافاصله همان افراد با یک اسم جدید در بستر مجازی فعالیت خود را آغاز میکنند، در حالی که نه آموزشی دیدهاند و نه مسؤولیتی را نسبت به مشکلات احتمالی در سفر میپذیرند.
وی رشد عجیب تورهای غیرمجاز را ناشی از عملکرد نادرست نهادهای رسمی گردشگری میداند و میگوید: متاسفانه بسیاری از جوانها فکر میکنند همین که با یک گروه مختلط سفر کنند و بساط مشروبات الکلی و ساز و آواز به راه باشد و کسی مانع استعمال مواد مخدر نشود، یعنی سفر باکیفیتی داشتهاند و این را یک پز و افتخار میدانند، در حالی که این اقدامات آسیبی جدی برای جامعه محلی به همراه دارد.
ما شاهد مواردی بودهایم که همین کمپهای غیرمجاز برای بچهها در جوامع محلی ایجاد مشکل کرده و باوری در ذهن آنها ایجاد کردهاند که حس عقب ماندن از همه چیز را داشته باشند؛ تنها در یک مورد، همین تعارضات فرهنگی باعث شد یک زوج روستایی به مرحله جدایی برسند، در حالی که مجموعه رفتارهایی که در این تورها شاهدیم اوج بیفرهنگی و بیاصالت بودن است، به همین دلیل از یک جایی به بعد مردم محلی دوست ندارند هیچ مسافری را ببینند.
* فاجعهای به نام «کمپهای مختلط»
این تورلیدر گردشگری در ادامه از فاجعهای با عنوان کمپهای مختلط میگوید: متأسفانه این کمپها هیچ گونه امنیت و ساختار مشخصی ندارند و تنها به محفلی برای رفتارهای پرخطر تبدیل شدهاند. در کنار اینها ما با تورهای غیرمجاز برای توریستهای عربزبان هم مواجهیم؛ توریستهایی که عمدتاً از کشورهای حاشیه خلیجفارس به ایران سفر میکنند و مقصدشان معمولا تهران، شمال، کیش و مشهد است.
۵۰ درصد تورهایی که برای این توریستها برگزار میشود غیرقانونی و فاقد مجوز رسمی است؛ نه تحت نظارت وزارت گردشگری است و نه راهنمای رسمی دارد، اجراکننده تور هیچ دغدغهای نسبت به وجهه ایران و امنیت و فرهنگ کشور ندارد و متأسفم که بگویم تمام اینها باعث شده فجایعی در برخی شهرها رخ دهد که خود ما را هم از توریستهای عرب متنفر میکند.
کوثری با بیان اینکه برخی اقامتگاهها به محل برگزاری پارتیهای شبانه و مصرف مشروبات الکلی تبدیل شده، میگوید: متأسفانه برخی لیدرنماها دلالهایی هستند که اقدام به قاچاق فرهنگی و در مواری قاچاق گردشگری جنسی میکنند و چهرهای منفی از کشور به توریستها نشان میدهند، این پول کثیف هم در جیب افرادی میرود که تبدیل به یک شبکه مافیایی شده و یاد گرفتهاند چگونه از نبود نظارت و ضعف در اجرای قانون سوءاستفاده کنند.
متأسفانه برخی مسؤولان گردشگری نهتنها در این حوزه تخصص ندارند بلکه مطالعهای هم نمیکنند و هنوز نتوانستهاند چالشها و تهدیدها را به یک فرصت تبدیل کنند. چرا نباید فرهنگسازی شود و در سیستم آموزشی نحوه حضور در طبیعت و برخورد با جاذبههای تاریخی و طبیعی را به بچهها آموزش دهیم؟ چرا در رسانهها روی این موضوع کار نمیشود؟
وقتی برای توریستی کردن یک منطقه هیچ برنامهای نداشته باشیم و جامعه محلی را آموزش ندهیم، نتیجه این میشود: خیلیها با اسپیکرهای بزرگ وارد طبیعت میشوند و آلودگی صوتی را جایگزین صدای جاری در طبیعت میکنند، پوششهای نامتعارف را عادی میکنند و همین امر باعث میشود جامعه میهمان و میزبان درگیر یکسری فرهنگ غلط شوند.
* مشکل در نحوه نظارت است
محسن حاجیسعید، رئیس جامعه انجمنهای حرفهای راهنمایان گردشگری ایران هم با گلایه از نحوه نظارت بر خدمات گردشگری به «وطنامروز» میگوید: به نظر میرسد نحوه نظارت درست نیست، اگر نحوه نظارت و میزان جریمهها درست باشد شاهد رشد تورهای غیرمجاز نخواهیم بود.
وی به لزوم بازنگری در قوانین اشاره میکند و چنین میگوید: باید قوانین سختگیرانهای برای فعالیت تورهای غیرمجاز در نظر گرفته شود، کسی که تخلف میکند و فقط 5 میلیون تومان جریمه میشود بدون شک تخلف خود را تکرار میکند اما در صورتی که این جریمه 100 تا 500 میلیون تومان باشد قطعاً اثرگذار خواهد بود. وقتی یک تور غیرمجاز شروع به ثبتنام میکند، پولهای دریافتیاش به یک حساب مشخص میرود، یک مکانی برای حرکت تور تعیین میشود و قطعاً با نظارت میدانی میتوان جلوی فعالیت این تورها را گرفت.
* بلاگرهای سفر الزاماً تورلیدر نیستند
حاجیسعید یکی از خسارتهای بزرگ حوزه گردشگری را تورهای غیرمجاز میداند و میگوید: در این تورها هم شاهد رفتار غیرحرفهای هستیم و هم برخی مواقع شاهد آسیب به گردشگر؛ آسیبی که لیدر هیچ مسؤولیتی را در قبال آن نمیپذیرد؛ این افراد تنها در یک برهه زمانی مشخص یک قیمت رقابتی را اعلام کرده و یک برنامه غیرواقعی را وعده میدهند، بنابراین لازم است هم به لحاظ آییننامهای و هم نوع جرایم یک بازنگری اساسی صورت گیرد، وزارت گردشگری و اداره کل گردشگری استانها هم باید آخر هفتهها بخش نظارتی خود را در محل فعالیت تورهای غیرمجاز مستقر کنند. باید بررسی شود تور مربوط مجوز فعالیت دارد یا نه؟ با کدام آژانس همکاری میکند؟ آیا راهنما مجوز دارد؟ آیا آژانس گردشگری کد ناجا دریافت کرده است؟
وی درباره بلاگرهای سفر میگوید: هر کسی که به عنوان تورلیدر فعالیت کند اما مجوزی از آژانس مسافرتی رسمی نداشته باشد، فعالیتش غیرمجاز است. ما تورلیدرهای موفقی داریم که به دلیل تعداد فالوئرهای بالا تبلیغات مختلفی از تورهای گردشگری را در صفحه مجازی خود دارند اما این تبلیغات در قالب همکاری با یک آژانس مسافرتی است، بنابراین باید اینها را تفکیک کرد. راهنمای حرفهای هیچ وقت کار غیرحرفهای انجام نمیدهد بلکه همواره توصیههایی را در رابطه با پوشش، فرهنگ بومی و نحوه حضور در طبیعت به گردشگر خود دارد.
نکته مهم این است که ما در بحث فرهنگسازی در گردشگری موفق عمل نکردهایم، باید فرهنگسازی را در اولویت قرار دهیم و روی موضوعات فرهنگی در این حوزه کار کنیم.
* فرهنگسازی؛ پازل گمشده گردشگری
حالا که به ناچار تکیه بر گردشگری داخلی بیشتر شده و بهترین زمان برای بازسازی فرهنگ گردشگری است؛ باید از مدارس آغاز کرد، رسانهها را فعال ساخت و حتی در سطح محلی برنامههایی برای آموزش حفظ محیط و رفتار مسؤولانه با جاذبههای طبیعی و تاریخی طراحی کرد.
تا زمانی که کودکان و نوجوانان ما در فضایی بزرگ میشوند که برخی ناهنجاریها را عادی میبینند، نسل بعدی گردشگران هم همان راه اشتباه را طی خواهد کرد. تکرار این چرخه، نهتنها منابع طبیعی و تاریخی ما را نابود میکند، بلکه نگاه مردم محلی را هم نسبت به گردشگری منفی خواهد کرد.
این در حالی است که گردشگری میتواند ابزاری قدرتمند برای توسعه پایدار باشد، به شرط آنکه فرهنگ آن را بسازیم و آموزش دهیم.
آموزشهایی در راستای حفظ طبیعت، ترغیب به سفرهای سبز و پایدار، احترام به قوانین گردشگری و آداب و رسوم محلی، تهیه محتواهای آموزشی در فضای مجازی، ایجاد کمپینهای تبلیغاتی برای گردشگری مسؤولانه و... از جمله اقدامات موثر در راستای فرهنگسازی در گردشگری است که نیاز به همکاری مستمر بین دولت، بخش خصوصی و جوامع محلی دارد.
***
آژیر خطر برای حفاران غیرمجاز
هر روز اخبار متعددی از قاچاق و حراج اشیای تاریخی به گوش میرسد و قاچاقچیان و حفاران غیرمجاز، در غفلت مسؤولان و مأموران در کمال آرامش مشغول به کار هستند.
۱۱ مردادماه سال ۱۴۰۱ سردار مهری، فرمانده یگان حفاظت میراثفرهنگی از تشکیل کمیته مبارزه با قاچاق برای نخستینبار در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خبر داد؛ کمیتهای که با توجه به حساسیتها در حوزه مقابله با قاچاق اشیای تاریخی و صنایعدستی شکل گرفت و هدف اصلیاش جلوگیری و کاهش جرائم مرتبط با قاچاق در حوزه میراثفرهنگی بود و بر اساس برنامهریزیها، قرار بر این بود جلسات آن هر 3 ماه یک بار به ریاست قائممقام وزیر و معاون میراثفرهنگی برگزار شود اما در 3 سال گذشته این کمیته فقط ۳ یا ۴ بار تشکیل جلسه داد که هیچ خروجیای نداشت و ظاهراً این کمیته هم مثل خیلی از برنامههای این وزارتخانه به دست فراموشی سپرده شده است.
علی دارابی، قائممقام وزیر و معاون میراث فرهنگی کشور در نشست خبری روز جهانی موزهها و هفته میراث فرهنگی که روز گذشته برگزار شد، درباره آخرین وضعیت «کمیته مبارزه با قاچاق میراث فرهنگی» و نتایج حاصل از راهاندازی این کمیته به «وطن امروز» گفت: درباره کار قضایی خیلی شفاف نمیتوانم توضیح بدهم اما اقامه دعوا کردهایم و حکم جلب چند نفر از این فعالان هم صادر شده است.
وی افزود: جلسه کمیته با معرفی نمایندگان دستگاههای مختلف تشکیل شده و 3 جلسه با حضور وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم تشکیل شد، در 2 جلسه چند نفر از نمایندگان مجلس هم حضور داشتند، چون درخواست داشتند از نزدیک در جریان این بحث قرار گیرند.
دارابی تصریح کرد: بخش زیادی از این کار، اعمالی است و اعلام آن گاهی تدابیر و برنامهها را مختل میکند اما مواردی که مشکل ندارد را از همکارانم میخواهم که ارائه دهند تا بدانید کار میکنیم. ترکیبی از اعضای بیرونی و داخلی کمیته را نیز برای دوره جدید پیشبینی کردهایم و برنامهها را با جدیت دنبال میکنیم.
معاون میراث فرهنگی تأکید کرد: چند فقره شکایت داشتیم و یکی دو قاچاقچی حرفهای که در فضای مجازی فعال بوده نیز با شکایت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند.
معاون میراث فرهنگی درباره اینکه چرا با وجود صدور حکم جلب قاچاقچیان اموال تاریخی، این احکام اجرا نمیشود، گفت: این مرحله، از مسؤولیت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خارج است، ما اقامه دعوا کردهایم و مقام قضایی دستور تعقیب و دستگیری داده است.
* برای استرداد اشیای تاریخی پول نداریم!
دارابی در ادامه نشست درباره استرداد آثار تاریخی اظهار کرد: در حال حاضر ۷ پرونده مفتوحه برای بازگرداندن این آثار وجود دارد که ۳ پرونده فعالتر است. ما برای اقامه این شکایتها باید وکیل بگیریم اما وکلا رقمهای بسیار هنگفتی را برای وکالت و پیگیری دعاوی حقوقی استرداد این اشیای مطرح میکنند که این رقمها در حد بودجه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیست، به همین جهت با دستگاههای مختلف مکاتبه کردیم.
وی گفت: با معاونت حقوقی ریاستجمهوری هم جلسهای داریم و درخواست تشکیل کمیتهای مشترک را مطرح کردهایم، چون این مسأله از توان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به تنهایی خارج است و باید مسأله کشور باشد و بخشهای دیگر از جمله وزارت امور خارجه و ریاست جمهوری، نقش داشته باشند تا این اشیا را از خارج کشور برگردانیم.
وی تأکید کرد: با توجه به حساسیت موضوع و فرآیند بستهبندی و انتقال این اموال به کشور، تا لحظه نهایی ورود به ایران، استردادها قابل اطلاعرسانی نیست، چون متغیرهای متعدد میتوانند روند بازگرداندن این آثار را تحتتأثیر قرار دهند.
* تخصیص 1.5 همت برای مرمت
معاون میراث فرهنگی در این نشست به تکمیل برنامه 5 ساله وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اشاره کرد و افزود: تدوین این برنامه از بهمن سال گذشته آغاز شد و شامل برنامههای عملیاتی ۳۱ استان، ۵ معاونت، ۵ شرکت و مؤسسه تابع و ۱۲ ادارهکل تخصصی است که هفته گذشته به سرانجام رسید. این برنامه بر پایه 3 محور اصلی تدوین شده است؛ سند چشمانداز ۱۰ ساله وزارتخانه، وظایف و مسؤولیتهای مندرج در برنامه هفتم توسعه و همچنین اولویتها و اقتضائات ویژه هر استان.
دارابی همچنین از هدفگذاری برای راهاندازی ۲۰۰ موزه تا پایان این برنامه و افزایش تعداد موزهها از ۸۰۰ به هزار موزه خبر داد و گفت: جانمایی این موزهها در سطح استانها و شهرستانها انجام شده و بهزودی جزئیات آن رونمایی خواهد شد.