ناکامی در ۳۰ روز
گرووه بینالملل: سال 2025 دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، عملیاتی نظامی را برای بازگشایی تردد کشتیها به مقصد بنادر رژیم صهیونیستی و نابودی توان نظامی جنبش انصارالله یمن در دریای سرخ با هدف حمایت از رژیم اشغالگر صهیونیستی آغاز کرد. این عملیات با انتظار رسیدن به نتایج سریع طی ۳۰ روز برنامهریزی شده بود اما شکستهای مکرر، ناکامیهای استراتژیک و مقاومت برجسته حوثیها منجر به پایان ناگهانی آن شد؛ پایانی که با میانجیگری عمان و موافقت جنبش انصارالله یمن همراه بود و منجر به شوکه شدن صهیونیستها شد.
* اهداف اولیه و شروع عملیات
ترامپ در فوریه 2025 مصادف با زمستان 1403، دستور آغاز عملیات نظامی علیه یمن را داد تا موانع تردد کشتیهای حامل سوخت و کالا به سرزمینهای اشغالی در دریای سرخ را که از سال 2023 وجود داشت از میان بردارد. این حملات در واکنش به عملیاتهای موشکی و پهپادی نیروهای مسلح یمن به کشتیهای تجاری اسرائیل در طول جنگ غزه انجام شد. هدف اصلی ترامپ، تضعیف کامل انصارالله یمن و بازگشایی مجدد مسیرهای دریایی برای رژیم اشغالگر قدس بود اما او انتظار داشت این هدف طی ۳۰ روز پس از آغاز حملات اولیه حاصل شود؛ هدفی که در رسیدن به آن با دیوار سخت واقعیت روبهرو شد و در نهایت مجبور به ستایش مقاومت و توانایی یمنیها شد. این اتفاق در حالی رقم خورد که مایکل کوریلا، فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا در غرب آسیا (سنتکام)، برنامهای ۸ تا ۱۰ ماهه برای تخریب سامانههای دفاع هوایی حوثیها و ترور رهبران ارشد آنها پیشنهاد کرده بود. ترامپ قسمتی از این نقشه را مارس 2025 تصویب کرد و عملیات «راف رایدر» آغاز شد. با این حال، مهلت زمانی بهشدت کاهش یافت و کوریلا تنها ۳۰ روز برای اثبات موفقیت عملیات داشت؛ زمانی که برای آنها کافی نبود و با توجه به مقاومت بینظیر یمنیها و عملیاتهای موشکی بیسابقهای که منجر به سقوط چند فروند اف-18 در دریای سرخ شد و همچنین عملیات موشکی اخیر نیروهای مسلح یمن علیه فرودگاه بن گوریون، طولانی شدن درگیری با یمن دیگر به صلاح آمریکاییها نبود.
* شکست در دستیابی به تسلط هوایی و نظامی
نیروهای نظامی آمریکا برای تجاوز به کشورها ابتدا تلاش میکنند تسلط کامل هوایی را در نبرد با آن کشور به دست بیاورند؛ استراتژی و شیوه عملیاتیای که در تجاوز به عراق، افغانستان، لیبی و حتی ویتنام اجرا شده است و به همین دلیل نیز ناوهای هواپیمابر آمریکایی به عنوان سلاح مطرح و اصلی میدان نبرد آنها به حساب میآیند، اما در جنگ نامتقارن با یمن یکی از نخستین نشانههای ناکامی آمریکا، ناتوانی در تثبیت تسلط هوایی بود. حوثیها در طول ۳۰ روز اول عملیات، ۷ فروند پهپاد MQ-9 ریپر (هر کدام به ارزش 33 میلیون دلار) را سرنگون کردند. این موفقیتها نشاندهنده توانمندی نیروهای مسلح یمن در استفاده از سامانههای دفاع هوایی پیشرفته و استراتژیهای صحیح پدافند هوایی آنها بود.
ناکامی در تسلط هوایی به معنای محدود شدن قابلیت ردیابی و حمله به مواضع جنبش انصارالله یمن توسط نیروی هوایی متجاوز آمریکا بود. همین موضوع نیز هزینههای عملیات را افزایش داده و مانع دستیابی به اهداف اصلی متجاوزان آمریکایی شد. در عین حال، ۲ جنگنده F/A-18 سوپر هورنت که هر کدام ۶۷ میلیون دلار ارزش داشتند نیز در حملات موشکی نیروهای مسلح یمن به ناو هواپیمابر هری ترومن به دریا سقوط کردند که ضربهای سنگین به معنای نمادین و عملیاتی بود.
* مقاومت استراتژیک حوثیها
در طول تجاوزات وحشیانه و ضدانسانی ارتش آمریکا به زیرساختهای غیرنظامی یمن، جنبش انصارالله نهتنها محاصره دریایی رژیم اشغالگر را ادامه داد، بلکه مواضع خود را نیز تقویت کرد. طبق اطلاعات منتشر شده توسط رسانههای آمریکایی، نیروهای مسلح یمن انبارهای سلاح خود را به زیر زمین منتقل کردند و آسیبدیدگیهای خود را در طول بمبارانهای شدید را ترمیم کردند. این توانایی بازسازی سریع، نشاندهنده استحکام ساختار نظامی و فرماندهی انصارالله یمن بود که توسط آمریکاییها آسیب ندید. کوریلا و دیگر مقامهای نظامی آمریکایی نیز این موضوع را در سخنان خود تایید کرده بودند و برای همین نیز خواستار مدت زمان بیشتری برای ادامه تجاوزات به خاک یمن بودند اما ترامپ تمایلی به گسترش زمان عملیات نداشت.
همچنین نیروهای مسلح یمن در روزهای پایانی درگیری مستقیم با آمریکا یک موشک بالستیک و هایپرسونیک ناشناخته به اسرائیل شلیک کردند که سامانه دفاع هوایی اسرائیل آن را منهدم کرد. این حمله، نقض صریح سخنان تحریفآمیز ترامپ بود که ادعا کرد آنها (حوثیها) دیگر نمیخواهند بجنگند. این اقدام نشان داد توافق آمریکا با انصارالله یمن شامل حفاظت از رژیم صهیونیستی نمیشود.
* ناکامیها در یمن و اختلافات در کاخ سفید
یکی دیگر از دلایل ترک جنگ با یمن از سوی آمریکاییها وجود اختلافات در واشنگتن بود. در داخل تیم امنیت ملی دولت ترامپ، اختلافنظرهای زیادی درباره ادامه تجاوزات به خاک یمن وجود داشت. ژنرال دان کین، رئیس جدید ستاد مشترک ارتش آمریکا، نگران کاهش منابع نظامی و مهمات در منطقه اقیانوس آرام بود. او و دیگر مسؤولان مانند معاون رئیسجمهور جی.دی ونس و وزیر خارجه مارکو روبیو، تمایلی به گسترش جنگ نداشتند. این اختلافنظرها باعث شد ترامپ تصمیم به متوقف کردن عملیات را زودتر از موعد بگیرد. همچنین اواخر آوریل 2025، در پی حمله وحشیانه آمریکا به مرکز نگهداری مهاجران در صعده، دهها کشته در میان غیرنظامیان برجا گذاشت. این حادثه، انتقادات بینالمللی را به دنبال داشت و اعتبار آمریکا را در منطقه کاهش داد. ترامپ در واکنش به این رویدادها، اعلام کرد عملیات نظامی «موفق» بوده است اما این ادعا با سیلی از انتقادات مواجه شد.
* هزینههای گزاف و نگرانیهای لجستیکی
عملیات نظامی آمریکا در یمن هزینههای گزافی به دنبال داشت. در ماه اول تنها مصرف مهمات از سوی ارتش آمریکا در تجاوز به یمن بیش از یک میلیارد دلار گزارش شد. وزارت دفاع آمریکا همچنین بمبافکنهای B-2، سامانههای دفاعی پاتریوت و THAAD را به منطقه اعزام کرد. این هزینهها باعث نگرانی برنامهریزان اضطراری در پنتاگون شد، زیرا ممکن بود ذخایر نظامی در صورت درگیری با چین برای دفاع از تایوان دچار کمبود شود. در عین حال، استفاده گسترده از مهمات دقیق و بردبلند نشاندهنده وابستگی آمریکا به فناوریهای گرانقیمت بود که در بلندمدت قابل دوام نبود. این موضوع، سؤالاتی درباره استراتژی نظامی آمریکا در مناطق دوردست ایجاد کرد.
* علل و پیامدهای منطقهای شکست آمریکا
در ۵ مه 2025 ترامپ اعلام کرد عملیات نظامی علیه انصارالله «موفق» بوده است و ادعا کرد یمنیها قول دادهاند دیگر به کشتیها حمله نکنند. با این حال، اعضای جنبش انصارالله و ملت یمن در شبکههای اجتماعی هشتگ «یمن آمریکا را شکست میدهد» را منتشر کردند و پیروزی خود را جشن گرفتند. این واکنشها نشاندهنده شکست تبلیغاتی آمریکا در ایجاد تصویری پیروز از خود بود. در سطح منطقهای، عربستان و امارات عربی متحده نیز درباره ادامه عملیات تردید داشتند. عربستان فهرستی از ۱۲ رهبر حوثی را برای هدف قرار دادن ارائه داده بود اما امارات این اقدام را بینتیجه دانست، زیرا حوثیها سالها حملات هوایی این کشورها را تحمل کرده بودند. این اختلافنظرها باعث شد توافقی جامع میان دشمنان جنبش انصارالله و ملت یمن درباره حمله زمینی و هوایی حاصل نشود. از سوی دیگر شکست آمریکا در جنگ با جنبش انصارالله یمن نهتنها یک ناکامی نظامی، بلکه نشانهای از ناتوانی در درک استحکام گروههای مقاومت در منطقه است. ترامپ با وجود تمام ادعاهای خود نتوانست به اهداف اولیه دست یابد. این شکست ابعاد راهبردی دارد و باید به عنوان یک پیروزی تاریخی برای جنبش انصارالله یمن در نظر گرفته شود. پیروزی اصلی آنها این بود که تجاوزات نظامی بدون توجه به واقعیات زمینی و استحکام روحی گروههای مقاومت، نهتنها برای آمریکاییها گران تمام شد، بلکه اعتبار آمریکا را در صحنه بینالملل کاهش داد و رژیم صهیونیستی را نیز در مقابل نیروهای مقاومت تنها گذاشت.