مقدمفر: جنگ شناختی را درست نشناسیم، آسیبپذیر خواهیم بود
نشست نقد و بررسی کتاب جنگ شناختی، در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد. دکتر حمیدرضا مقدمفر، نویسنده کتاب و دکتر اکبر نصراللهی میهمان این نشست بودند و درباره این کتاب و موضوع آن صحبت کردند.
در این نشست مقدمفر در پاسخ به این سوال که جنگ شناختی چه تفاوتی با علوم شناختی دارد، گفت: علوم شناختی یک علم نافع برای بشریت است که سالهاست در کشورهای پیشرفته مورد توجه قرار گرفته و متأسفانه ما در جمهوری اسلامی آن را با تأخیر آغاز کردیم. علوم شناختی به عنوان زیرساخت اصلی جنگ شناختی محسوب میشود که از آن به عنوان یک ابزار برای رسیدن به اهداف خاص خود استفاده میکند.
وی افزود: مبنای اساسی علوم شناختی حوزه ذهن، تفکر و مغز انسان است. امروز کاربردهای ویژهای برای این رشته وجود دارد؛ از جمله ارتقای تکنیکهای آموزشی و یادگیری، توسعه سیستمهای هوشمند، سلامت روانی در تشخیص و درمان، ارتباطات و رسانه و روانشناسی تحلیل اطلاعات، همچنین مطالعات ادبی، مدیریت اقتصاد و بازار، تبلیغ و موضوع امتناع و رابطه انسان و ماشین که به عنوان هوش مصنوعی از آن یاد میشود.
وی افزود: علوم شناختی 6 حوزه اصلی دارد که جنگشناختی از تمام آن 6 حوزه استفاده میکند: 1- حوزه فلسفه ذهن و هنر که در آن ماهیت ذهن و فعالیت ذهن مورد توجه قرار میگیرد. 2- روانشناسی که بحث ادراک و حافظه در این بخش مورد توجه است. 3- هوش مصنوعی 4- علوم اعصاب 5- زبانشناسی 6- انسانشناسی.
مقدمفر افزود: در واقع جنگ شناختی با استفاده از ویژگیهای مغزی، عصبی و فکری انسان برای تحقق اهداف جنگی خود با تاکتیکها و تکنیکهای ویژهای، یک میدان جنگی را رقم میزند. همانگونه که «جمیز داردانو» یکی از دانشمندان این رشته در غرب سالها قبل پیشبینی کرده بود، مغز انسان میدان اصلی نبرد در قرن 21 خواهد بود.
وی در بیان تعریف و مفهوم جنگ شناختی گفت: توانایی تأثیرگذاری بر ادراکات و شناخت یک فرد یا جامعه برای تغییر رفتارها در جهت اهداف و منافع مورد نظر، مفهوم جنگ شناختی است. مقدمفر اضافه کرد: جنگ شناختی از این طریق با تغییر باورها، اعتقادات، نگرشها، ارزشها، هنجارها و محاسبات قادر خواهد بود ادراک فرد یا جامعه را مدیریت کند.
* رابطه مدیریت ادراک با جنگ شناختی
استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که نقش و ارتباط مدیریت ادراک با جنگ شناختی چگونه است، توضیح داد: مهمترین نقش عملیاتی در جنگ شناختی به عهده مدیریت ادراک است و این مقدمه ضروری و لازم برای جنگ معرفتی است؛ مدیریت ادراک در واقع مدیریت اثرگذاری و تغییر فکر و فهم دیگران است به گونهای که منجر به رفتار و اقدام مورد نظر بشود؛ به عبارت دیگر با ساخته شدن ادراکات و فهم جدید شناخت و معرفتها شکل میگیرد، مصداق عینی آن مباحثی است که این روزها به عنوان تصویرسازی ذهنی با موضوعاتی مثل واقعیت و تصویر برساخته از واقعیت و حتی در حوزههای امنیتی، امنیت و احساس امنیت مطرح میشود.
* تفاوت جنگ شناختی با جنگ روانی و جنگ نرم
نویسنده کتاب جنگ شناختی در پاسخ به این سوال که جنگ شناختی چه تمایزی با پدیدههایی مثل جنگ روانی و جنگ نرم دارد، بیان کرد: رابطه جنگ نرم با جنگ شناختی به قول منطقیون از نسبتهای چهارگانه، عموم و خصوص مطلق است. یعنی جنگ نرم با تعریف خاص خود، اعم است از جنگ سایبری، جنگ روانی، جنگ اطلاعاتی، جنگ دیپلماتیک و دیپلماسی عمومی. جنگ فرهنگی، جنگ رسانهای و جنگ شناختی و ادراکی است. یعنی جنگ شناختی قطعهای از پازل کلان جنگ نرم است و البته از حیث تکنیک و تاکتیک، آخرین دستاورد فنی غرب در این حوزه است.
وی ادامه داد: اما تفاوت معینی که با جنگ روانی دارد آن است که جنگ روانی با استفاده از تاکتیکهای دروغ، شایعه، فریب، بزرگنمایی، کوچکنمایی و امثال آن به دنبال فریب مخاطب برای رسیدن به هدف است اما در جنگ شناختی موضوع فریب مطرح نیست. در اینجا موضوع، تغییر در باورها، اعتقادات، ادراکات و معرفتهاست؛ یعنی پیامها، راست و صادقانه است اما با روشهایی خاص در واقع «با حرف راست، دروغ گفته میشود». البته مانایی و ماندگاری جنگ شناختی بسیار بیشتر از جنگ روانی است که معمولا تأثیر آن در یک دوره کوتاهتری است.
مقدمفر در پاسخ به این سوال که مهمترین تاکتیکها در جنگ شناختی چیست، گفت: یکی از ویژگیهای جنگ شناختی در حوزههای جنگ نرم، این است که از انواع مؤلفههای جنگ نرم بهره میگیرد و در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، دفاعی و سایبری حضور دارد، ضمن اینکه خود یک حوزه رسمی جنگی است. وی افزود: ناتو سال 2020، ۵ حوزه جنگی را به رسمیت شناخت: 1- زمین 2- هوا 3- دریا 4- فضا و 5- فضای سایبر الکترونیک اما سال 2022 کارشناسان یک حوزه دیگر به این ۵ حوزه به عنوان حوزه ششم اضافه کردند و آن حوزه جنگ شناختی بود. همانطور که گفته شد جنگ شناختی در تمام حوزهها نقشآفرینی میکند اما بیشترین کارکرد آن حوزههای سیاسی است.
وی ۵ مورد از مهمترین تاکتیکهای جنگ شناختی را اینگونه بیان کرد: ۱- اعتبارزدایی 2- مشروعیتزدایی 3- اعتمادزدایی 4- امیدزدایی 5- ایجاد فاصله و جداسازی مردم از رهبران و نظام سیاسی.
مقدمفر در پایان درباره نقد و بررسی کتاب و محتوای جلد بعدی آن چنین گفت: در جلد اول هدف ما این بود که ادبیات و مضامین جنگ شناختی که اصالتاً متعلق به آمریکاییهاست تبیین شود؛ ۵۰۰ مرجع معتبر خارجی اعم از آمریکایی، انگلیسی، روسی، آلمانی و فارسی در این کتاب استفاده شده است. همچنین به 45 تجربه جهانی، منطقهای و ملی در حوزه جنگ شناختی اشاره شده است. یکی از ویژگیهای خوب این کتاب، واژهنامه تخصصی است که در پایان کتاب آمده و ۸۰ واژه تخصصی در آن تعریف شده است.
وی ضمن تجلیل از دکتر محسن آهویی و نقش بسیار مؤثرش در خلق این اثر گفت: جلد بعدی کتاب، تطبیق مدل و قواعد جنگ شناختی در اقدامات عملیاتی دشمنان انقلاب اسلامی بویژه آمریکا، اسرائیل و انگلیس در فتنههای متعددی است که در ایران رقم زدند، بویژه از فتنه 18 تیر سال 1378 تاکنون، همچنین اقدامات آنان در سایر کشورهای محور مقاومت.