حالا یمن ماند و نتانیاهو
گروه بینالملل: پس از بازگرداندن بمبافکنهای «بی2» ارتش ایالات متحده از جزیره دیگو گارسیا در اقیانوس هند، نوبت به خروج ناو هواپیمابری شد که هنگام ورودش به جنگ با نیروهای مسلح یمن پروپاگاندای رسانهای بسیاری درباره قدرت و نقش آن شد. ناو ترومن که قرار بود در کنار سایر ناوگان ارتش آمریکا در دریای سرخ و تنگه بابالمندب، همچنین ساحل مدیترانه به دفاع از جنایات رژیم صهیونیستی بپردازد، در عملیاتهای تجاوزگرانه خود به یمن موفق ظاهر نشد و سرانجام پس از تحمل چند مرحله خسارت و حادثه بر اثر عملیاتهای موشکی و پهپادی انصارالله یمن و در پی توافق آمریکا با انصارالله با میانجیگری عمان و استقبال شدید ترامپ، از منطقه خارج شد. طبق گزارشات منتشر شده، در شرایطی که تا پیش از این ارتش آمریکا برای جلوگیری از عملیاتهای موشکی و پهپادی یمنیها علیه رژیم اشغالگر ناو هری ترومن، همچنین ناو یواساس کارل وینسون را در منطقه دریای سرخ و تنگه بابالمندب مستقر کرده بود، به دلیل بیاثر بودن حضور این ناوها، همچنین هدف قرار گرفتن مکرر آنها تصمیم به خروج نیروهای خود از منطقه گرفت؛ تصمیمی عقلانی که از ورود واشنگتن به باتلاقی دیگر در منطقه جلوگیری کرد اما نتوانست از عملیاتهای حمایتی و قهرمانانه انصارالله یمن علیه رژیم صهیونیستی جلوگیری کند. همین مساله نیز مورد توجه تحلیلگران نظامی و روابط بینالملل قرار گرفته است و بسیاری خروج ناو ترومن را فرار میخوانند.
* فرار پس از رسوایی
یکی از مسائل مورد توجه در مدت زمان حضور ناو هواپیمابر هری ترومن در دریای سرخ میزان تلفاتی بود که این ناو متحمل شد؛ خساراتی که هر بار با اطلاعیههایی مبهم و بدون سند و مدرک بر آنها سرپوش گذاشته شد و حقیقت ماجرا مبهم ماند اما به نظر میرسد قدرت افسانهای ناوگان دریایی آمریکا در برابر عملیاتهای نامتقارن یمنیها تاب نیاورد و در نهایت ارتش آمریکا و شخص ترامپ تصمیم گرفتند پیش از رسواییهایی بزرگتر برای ارتش آمریکا از منطقه فرار کنند. رسواییهای قبلی اما همچنان درباره عملکرد ناو هواپیمابر ترومن و ناوگان همراه آن محل سوال است؛ از جمله از دست رفتن 3 فروند جنگنده «اف 18» به دلایل مختلف در مقابله با موشکهای یمنی در جنگ یک ماهه نیروهای انصارالله یمن و نیروی دریایی متجاوز آمریکا. ارتش آمریکا هر بار سعی کرد با توجیهات مختلف سقوط این جنگندهها به آبهای دریای سرخ را لاپوشانی کند؛ یک بار عامل سقوط چرخش ناگهانی کشتی برای جا خالی دادن در برابر موشک یمنی اعلام شد و بارهای دیگر دلایلی همچون خطای پدافند خودی و خطای خلبان که برای هیچکدام مستندات کافی منتشر نشد و تنها به ارائه بیانیههایی کوتاه و مکتوب اکتفا شد.
* عدم بازدارندگی در برابر مقاومت یمن
ناوهای هواپیمابر آمریکا برای بسیاری از کشورهای جهان سلاحی مخوف و برتر محسوب میشوند؛ سلاحی استراتژیک، عظیمالجثه و گرانقیمت که هر کشوری توانایی پرداخت هزینه نگهداری آنها را ندارد و ایالات متحده آمریکا بزرگترین ناوگان این سلاح را در اختیار دارد اما این سلاح قرن بیستمی در سال 2025 در برابر مقاومت یمنیها و عملیاتهای حمایتی آنها از فلسطینیان و علیه رژیم صهیونیستی کارایی نداشت و ایجاد بازدارندگی نکرد. حتی در اوج تجاوزات ارتش آمریکا به زیرساختهای غیرنظامی نیز عملیاتهای موشکی و پهپادی و حتی دریایی نیروهای انصارالله یمن متوقف نشد و روزی نبود که سخنگوی نیروهای مسلح یمن برای خواندن بیانیه عملیات جدید این نیروها در برابر دوربین رسانهها ظاهر نشود؛ عملیاتهایی که علاوه بر محاصره دریایی رژیم اشغالگر، به محاصره هوایی آن نیز رسید و فرودگاه بنگوریون در مرحله جدید عملیاتها به سیبل جدید موشکهای یمنی تبدیل شده است. در این میان توانایی ارتش آمریکا و ناوگان دریایی و جنگندههای پیشرفته آن در ایجاد بازدارندگی در برابر نیروهای مقاوم یمنی بشدت زیرسوال رفت. حتی با وجود عملیاتهای سنگین هوایی و خرج میلیاردها دلار مهمات برای هدف قرار دادن مناطق مختلف یمن، چیزی از توانایی نیروهای انصارالله در هدف قرار دادن کشتیهای وابسته به رژیم اشغالگر، سرزمینهای اشغالی و حتی ناوگان دریایی متجاوز آمریکا در منطقه کم نشد، بلکه تواناییهای بیشتری نیز رونمایی شد که منجر به وحشت و عقبنشینی ارتش آمریکا از منطقه شد؛ تواناییهایی که در پدافند هوایی به ساقط کردن 7 فروند پهپاد 33 میلیون دلاری MQ9 منجر شد و در عملیاتهای انتقامی نیز 3 فروند جنگنده «اف 18» را منهدم کرد؛ شرایطی که باعث شد ارتش آمریکا در منطقه فرار را بر قرار ترجیح دهد و از دریای سرخ و جنگ با انصارالله یمن عقبنشینی کند.
* تنها ماندن صهیونیستها
پس از اعلام خروج ارتش آمریکا از جنگ با نیروهای مسلح یمن خط تحلیلی رسانههای عبری بر تنهایی رژیم اشغالگر در برابر عملیاتهای یمن متمرکز شد؛ تنها ماندنی که صهیونیستها عادت به آن ندارند. در واقع بدون حمایت ارتش جنایتکار آمریکا و بودجههای حمایتی مالیاتدهندگان آمریکایی تا همین جا هم بقا برای آنها غیرممکن بود و ادامه جنایات در جنگ جاری غزه نیز با همین کمکهای بیانتها ممکن شده است. در این میان رسانههای عبری با اشاره به شکست ارتش آمریکا در رسیدن به اهداف تعیینشده در برابر جنبش انصارالله یمن، تجاوزات هوایی ارتش رژیم صهیونیستی را بیهوده تلقی میکنند؛ حملاتی که تنها بر هدف قرار دادن بنادر و زیرساختهای یمن متمرکز است و مانع عملیاتهای موشکی و پهپادی یمنیها علیه سرزمینهای اشغالی نمیشود. برای مثال کانال خبرگزاری کان رژیم صهیونیستی حملات اسرائیل علیه یمن را بیشتر نمایشی معرفی کرد و گفت: «این حملات نه یمنیها را بازمیدارد، نه توان موشکی آنها را تضعیف میکند و نه مشکلی را حل میکند.
موشکهای یمن به اقتصاد اسرائیل آسیب میزند و این یکی از پیامدهای جنگ در غزه است». کانال ۱۲ رژیم صهیونیستی نیز در این باره اعلام کرد: آمریکا چندین برابر اسرائیل به یمن حمله کرد اما نتوانست آنها را شکست دهد. ترامپ پس از یک ماه حملات سنگین و هزینهکرد میلیاردها دلار، مجبور به توقف حملات به یمن شد. آمریکا نتوانست حوثیها را شکست دهد، چون شکست دادن این گروه به صورت نظامی تقریبا غیرممکن است. از سوی دیگر برخی شخصیتهای سیاسی و رسانهای رژیم صهیونیستی با اشاره به مقاومت یمنیها در برابر تجاوزات ارتش آمریکا به قدرت نیروهای انصارالله اعتراف کردند. رونین برگمان، روزنامهنگار یدیعوت آحارانوت در این باره گفت: بهرغم قدرت بالای سنتکام و سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل، آنها نتوانستند یمنیها را شکست دهند، چون ساده بگویم، شکستناپذیرند. آنها با کمترین امکانات، بیشترین آسیب را وارد میکنند. مجموع این اعترافات نشاندهنده شکست اقدامات مشترک و انفرادی ارتش متجاوز آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی علیه جنبش انصارالله یمن است و علت فرار ناو هواپیمابر ترومن از منطقه را بخوبی نشان میدهد.