جنگ تعرفهای ۲
گروه اقتصادی: رئیسجمهور آمریکا هشدار داده جنگ تجاری او هنوز به پایان نرسیده است و بهزودی مجموعهای از تعرفههای جدید علیه شرکای تجاری آمریکا اعمال خواهد شد. این سیاست بخشی از رویکرد گسترده دونالد ترامپ در استفاده از ابزارهای اقتصادی برای فشار بر سایر کشورها و وادار کردن آنها به اعطای امتیازات تجاری به واشنگتن محسوب میشود.
در ماههای اخیر ترامپ از تحریمهای جدید و تعرفههای سنگین به عنوان ابزار فشار اقتصادی استفاده کرده تا نظم تجاری جهانی را به سود آمریکا تغییر دهد. این رویکرد باعث شده برخی کشورها با هدف جلوگیری از افزایش هزینههای تجاری، برای کاهش تعرفهها با آمریکا وارد مذاکره شوند.
ترامپ در پایان سفر خود به خاورمیانه خبر تعرفههای جدید را اعلام کرد و گفت: « مذاکرات تجاری با کشورهای مختلف به کندی پیش میرود و ایالات متحده نمیتواند همزمان با تمام کشورهایی که خواهان انعقاد توافقهای تجاری هستند، وارد مذاکره شود. تنها چند هفته دیگر به کشورها فرصت داده میشود و پس از آن، اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا و هاوارد لاتنیک، وزیر بازرگانی، تعرفههای جدید را به شرکای تجاری واشنگتن اعلام خواهند کرد».
همچنین وی در یک میزگرد اقتصادی در ابوظبی خاطرنشان کرد: «در حال حاضر ۱۵۰ کشور خواهان توافق تجاری با ما هستند اما امکان مذاکره همزمان با همه آنها وجود ندارد، بنابراین طی 2 هفته آینده اسکات و هاوارد نامههایی ارسال خواهند کرد و به این کشورها اعلام خواهند کرد که برای تجارت با آمریکا چه میزان باید پرداخت کنند. البته ما نهایت انصاف را رعایت خواهیم کرد».
ترامپ پیشتر ۹ آوریل تصمیم گرفت اعمال تعرفههای سنگین که در ۲ آوریل اعلام شده بودند، به مدت ۹۰ روز متوقف شود. این اقدام با هدف ایجاد فرصت مذاکره برای کشورهایی که خواهان توافق تجاری با آمریکا هستند، انجام شد. به گفته مقامات دولتی آمریکا، حدود ۱۰۰ کشور آمادگی خود را برای مذاکرات تجاری اعلام کردهاند اما فشار بر تیم مذاکرهکننده آمریکایی بسیار زیاد است، زیرا باید در مدت کوتاهی به توافقهایی با این کشورها دست یابند.
تحریمها و تعرفههای آمریکا هر چند در کوتاهمدت میتواند فشار اقتصادی بر سایر کشورها وارد کند اما در بلندمدت تأثیر آن بر اقتصاد داخلی ایالات متحده بسیار محسوس خواهد بود. به همین دلیل، ترامپ معمولاً از این ابزارها برای دورهای محدود استفاده میکند تا مقامات کشورهای مقابل را سریعتر پای میز مذاکره بکشاند و امتیازات اقتصادی دریافت کند.
در صورت عدم دستیابی به توافق، ترامپ ممکن است تعرفههای متقابل را اعمال کند که در برخی موارد به ۵۰ درصد میرسد. البته این تعرفهها متقابل به معنای واقعی نیستند، بلکه کشورهایی که دارای تراز تجاری بسیار منفی با آمریکا هستند، بیشترین تأثیر را از این سیاست خواهند پذیرفت.
* نتیجه مذاکرات تجاری و سیاست فشار اقتصادی
دولت ترامپ تاکنون موفق به ارائه 2 چارچوب جدید در مذاکرات تجاری خود شده که به کاهش تعرفهها یا رفع موانع تجاری منجر شده است: 1- توافق اولیه با بریتانیا که اوایل ماه جاری اعلام شد. ۲- توافق با چین که توسط اسکات بسنت و جمیسون گریر، نماینده تجاری آمریکا در ژنو نهایی شد.
سیاستهای جدید نشاندهنده تلاش دولت ترامپ برای تنظیم روابط تجاری آمریکا با سایر کشورها از طریق اعمال فشار و تعرفههای جدید است، در حالی که فرصت محدودی برای کشورهای مختلف جهت مذاکره باقی مانده است. در عمل، تحریمها و تعرفههای شدید ممکن است پایدار نباشند اما به عنوان ابزاری برای اعمال فشار و دستیابی به امتیازات اقتصادی از سوی کشورهای مقابل استفاده میشوند.
در واکنش به افزایش تعرفههای آمریکا، چین تلاش کرده یک جبهه متحد علیه این سیاستها تشکیل دهد و با کشورهای دیگر همکاری کند تا واشنگتن را مجبور به عقبنشینی کند. با این حال، بسیاری از کشورها به دلیل نگاه آمریکا به چین به عنوان هدف اصلی جنگ تجاری، تمایلی به اتحاد با پکن ندارند. در دور نخست جنگ تعرفهای، چین در پاسخ به تعرفههای جدید آمریکا، تعرفههای خود را بر کالاهای آمریکایی افزایش داد و اعلام کرد در این جنگ تجاری تا پایان مبارزه خواهد کرد اما بعد از آن مقامات آمریکایی با چینیها در سوئیس دیدار کرده و گفتند توافقاتی در زمینه تعرفهها و همکاریهای تجاری داشتهاند ولی جزئیات دقیقی از آن منتشر نشد. به نظر میرسد فعلا رقابت آمریکا با چین ادامه دارد اما اینکه چه راهبردی را در پیش بگیرند به وضعیت تورم آمریکا و میزان رکود اقتصادی چین بستگی دارد و اینکه کدام کشور کوتاه میآید.
از سوی دیگر اتحادیه اروپایی تصمیم گرفته است اقدامات تلافیجویانه خود را متوقف کند. پس از اینکه ترامپ برخی تعرفههای جدید را بهطور موقت کاهش داد، اورسولا فندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، اعلام کرد اتحادیه اروپایی نخستین اقدامات متقابل خود را علیه تعرفههای آمریکا متوقف خواهد کرد. این نشاندهنده رویکرد محتاطانه اروپا در قبال سیاستهای تجاری آمریکا است، زیرا اتحادیه اروپایی تلاش دارد از تشدید تنشهای اقتصادی جلوگیری کند.
اگر آمریکا بخواهد تعرفه واردات کالا را تا ۵۰ درصد افزایش دهد، بازار جهانی با چالشهای جدی مواجه خواهد شد. این اقدام میتواند موجب افزایش قیمت کالاهای وارداتی در آمریکا شود که در نهایت تورم داخلی را افزایش داده و قدرت خرید مصرفکنندگان آمریکایی را کاهش میدهد. همچنین شرکتهای آمریکایی که به مواد اولیه و کالاهای خارجی وابسته هستند، با افزایش هزینههای تولید مواجه خواهند شد که میتواند رشد اقتصادی آمریکا را کم کند.
در سطح جهانی، کشورهایی که صادرات قابلتوجهی به آمریکا دارند، با کاهش تقاضا مواجه خواهند شد که میتواند بر رشد اقتصادی آنها تأثیر منفی بگذارد. علاوه بر این، افزایش تعرفهها ممکن است موجب تغییر مسیر تجارت جهانی شود، به گونهای که کشورها به دنبال بازارهای جایگزین برای صادرات خود باشند و وابستگی به بازار آمریکا را کاهش دهند.
در کوتاهمدت، برخی کشورها ممکن است برای حفظ دسترسی به بازار آمریکا، تعرفههای بالاتر را بپذیرند و وارد مذاکره شوند اما در بلندمدت بسیاری از کشورها به دنبال کاهش وابستگی به آمریکا خواهند بود و ممکن است روابط تجاری خود را با سایر اقتصادهای بزرگ مانند چین و اتحادیه اروپایی تقویت کنند. چین و اتحادیه اروپایی در حال بررسی راهکارهای مشترک برای مقابله با سیاستهای تجاری آمریکا هستند و ممکن است توافقهای جدیدی برای کاهش وابستگی به بازار آمریکا منعقد کنند. در صورتی که آمریکا به افزایش تعرفهها ادامه دهد، احتمال دارد کشورهای دیگر نیز اقدامات متقابل انجام دهند و این مساله میتواند موجب تشدید جنگ تجاری و بیثباتی در اقتصاد جهانی شود.
در مجموع، افزایش تعرفههای آمریکا میتواند موجب فشار اقتصادی داخلی، کاهش رشد جهانی و تغییر مسیر تجارت بینالملل شود، که در نهایت ممکن است آمریکا را مجبور به تعدیل سیاستهای تجاری خود کند.
جنگ تعرفهای آمریکا تأثیرات گستردهای نهتنها بر کشورهای صادرکننده، بلکه بر واردکنندگان نیز دارد. این سیاست موجب افزایش هزینههای واردات، تغییر مسیر تجارت جهانی و نوسانات اقتصادی میشود که تمام کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد. کشورهایی که وابسته به کالاهای وارداتی آمریکا هستند، با افزایش قیمتها مواجه خواهند شد، زیرا تعرفههای بالاتر موجب گرانتر شدن محصولات آمریکایی در بازارهای جهانی میشود. این مساله در نهایت هزینههای مصرفکنندگان و تولیدکنندگان را افزایش داده و فشار بیشتری بر اقتصاد این کشورها وارد میکند.
از سوی دیگر، جنگ تعرفهای میتواند مسیر تجارت جهانی را تغییر دهد. بسیاری از کشورها، بویژه واردکنندگان، تلاش خواهند کرد وابستگی خود را به کالاهای آمریکایی کاهش داده و به تأمینکنندگان جایگزین روی بیاورند. این تغییر نهتنها الگوی تجارت بینالمللی را دگرگون میکند، بلکه موجب تقویت همکاریهای تجاری میان کشورهای آسیایی، اروپایی و آمریکای لاتین خواهد شد.
در کنار این تحولات، نوسانات اقتصادی و کاهش رشد جهانی از پیامدهای مستقیم این سیاستها محسوب میشود. بیثباتی در بازارهای مالی، کاهش سرمایهگذاریهای خارجی و تغییر در زنجیره تأمین جهانی از جمله مشکلاتی هستند که حتی کشورهایی که مستقیماً درگیر جنگ تعرفهای نیستند با آن مواجه خواهند شد. افزایش تعرفهها همچنین میتواند ارزش ارزهای ملی کشورهای واردکننده را تحت تأثیر قرار دهد، به گونهای که هزینههای واردات افزایش یافته و تورم داخلی شدت گیرد، که در نهایت ثبات اقتصادی این کشورها را به خطر میاندازد.
این شرایط ممکن است برخی صنایع را به تعدیل نیرو و کاهش تولید وادار کند که اثرات اجتماعی و اقتصادی آن در سطح بینالمللی قابل توجه است. در بلندمدت، بسیاری از کشورها تلاش خواهند کرد وابستگی خود را به اقتصاد آمریکا کاهش دهند و به همکاریهای تجاری با سایر اقتصادهای بزرگ مانند چین و اتحادیه اروپایی روی بیاورند. این تغییرات میتواند نظم تجاری بینالمللی را متحول کرده و مسیرهای جدیدی برای تجارت جهانی ایجاد کند که دولت ترامپ نیز خواستار این نیست، بنابراین جنگ تجاری او یک شوی موقت است.