به عبارت دیگران
موسیقی برای حزبالله لبنان «اکل میته» نیست!
گردآورنده، تقی دژاکام: حزبالله لبنان به طور جدی در زمینه موسیقی و تئاتر فعالیت میکند. اینجا دیگر همه فهمیدهاند هیچکس نمیتواند فرآیندهای تمدنی را دور بزند. ارتجاع مساوی مرگ است. حزبالله میداند حزب بدون رسانه و رسانه بدون موسیقی نمیشود. جوانی که در «گروهان موسیقی ولایت» کار میکند هیچ حس« اکل میته» ندارد، بلکه احساس مرزبانی فرهنگی دارد. هنر حتی نزد شخص جناب دبیرکل هم گرامی است. استاد تئاتری که از ایران میرود تا به برگزیدگان هنر حزبالله تئاتر درس بدهد، شخصاً با سیدحسن نصرالله دیدار میکند و سید به او چفیهای را میدهد که در قدس متبرک شده است. البته چفیه را امانت میدهد و شرط میکند وقتی قدس را تصرف کردیم باید برش گردانی!
سیدحسین مرکبی/ لبنانزدگی
نشر آرما - صفحه ۷۳
***
تعداد زندانیان سیاسی در اواخر دوره پهلوی
«فرانس فیتزجرالد» نویسنده سرشناس و برادرزاده سفیر آمریکا، مشاهداتش در ایران را در سال ۱۳۵۳/۱۹۷۴ در مقالهای به نام «به شاه هرچه میخواهد بدهید»، آورده است: «ساواک در سرسرای هر هتلی، در هر اداره دولتی و در هر کلاس دانشکدهای، عوامل خود را دارد. این سازمان در استانها، یک سرویس گردآوری اطلاعات سیاسی دارد و در خارج از کشور نیز بر تکتک دانشجویان ایرانی نظارت دارد... تحصیلکردگان ایرانی نمیتوانند به جز حلقه دوستان نزدیک، به کس دیگری اطمینان کنند، زیرا نتیجه این کار برای آنها و تمام افراد متعلق به گروه، یکسان خواهد بود: این افراد در ایران ناپدید میشوند و این موضوع در هیچجایی ثبت نمیشود... شاه میگوید که دولتش هیچ زندانی سیاسی ندارد اما بر اساس برآورد سازمان عفو بینالملل، حدود ۲۰ هزار نفر زندانی سیاسی در کشور ایران وجود دارد».
یرواند آبراهامیان (استاد دانشگاه شهر نیویورک)
تاریخ ایران مدرن - محمدابراهیم فتاحی -صفحه ۲۳۱
***
یک تکهکاغذ 10 در 7 سانتیمتری به قلم دکتر سیدحسین مکی
مبارزه همهجانبه مردم ایران برای به دست گرفتن امور صنعت نفت در ایران که ابتدا با همکاری گروه کوچکی که عبارت بودند از آقایان دکتر مظفر بقایی، حسین مکی، سیدابوالحسن حائریزاده، عبدالقدیر آزاد و چند تن دیگر آغاز شده بود، سرانجام در دور اول سال ۱۳۲۹با آوردن دکتر محمد مصدق (مصدقالسلطنه) از احمدآباد به تهران به وسیله افراد فوق و گرویدن سایر آزادگان به نهضت بزرگ علیه شرکت سابق سبب شد که نخست اقدامهای زیر انجام شود:
- مبارزه برای آزادی انتخابات
- راه یافتن اقلیت 18 نفری به رهبری دکتر مصدق به مجلس شورای ملی
- مبارزههای مطبوعاتی
- میتینگ و جلسههای سخنرانی علیه حکومتهای منصور و رزمآرا.
به دنبال کشته شدن سپهبد علی رزمآرا نخستوزیر به وسیله «خلیل طهماسبی» در مسجد شاه تهران، سرانجام در روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ صنعت نفت در سرتاسر ایران ملی شد. سند ملی شدن صنعت نفت که در یک تکه کاغذ 10 در 7 سانتیمتری و به خط آقای «حسین مکی» به امضای 8 نفر نماینده مجلس شورای ملی رسیده است، بدین شرح میباشد:
«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، ما امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود. یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد.
دکتر محمد مصدق – دکتر سیدعلی شایگان – دکتر مظفر بقایی – سیدحسین مکی – سیدابوالحسن حائریزاده – عبدالقدیر آزاد – الهیار صالح»
اسماعیل رایین/ اسرار خانۀ سِدان
(چاپ سوم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۸) - صفحات ۱۹۵ و ۱۹۶
***
در اهمیت رد پای گوسفندان...
آدمی که در بیابان مشغول بازی و تفریح است و گمکردهای ندارد، از کنارش گلههای گوسفند عبور میکنند؛ اما برای او آیه نیستند. ولی همین آدم اگر راه گم کرده باشد، رد پای این گوسفندان و آثار باقیمانده آنها هم، برای او نشانه است.
آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری/ ضیافت بلا
انتشارات تمدن نوین - صفحه ۶۶
***
حکمت عمیق در جمله یک دهاتی
این داستان معروف است و من تا به حال از چند نفر شنیدهام. میگویند: یک وقت یک خارجی آمده بود کرج. با یک دهاتی روبهرو شد. این دهاتی خیلی جوابهای نغز و پختهای به او میداد. هر سؤالی که میکرد، خیلی عالی جواب میداد. بعد او گفت تو اینها را از کجا میدانی؟ گفت: «ما چون سواد نداریم، فکر میکنیم». این خیلی حرف پرمعنایی است: آن که سواد دارد معلوماتش را میگوید ولی من فکر میکنم و فکر خیلی از سواد بهتر است.
مرتضی مطهری/ تعلیم و تربیت در اسلام
انتشارات صدرا - صفحه ۱۸