چشمبندی جباری
علیرضا دارابی: در دنیایی که فوتبال را با تاکتیک و تمرکز میسنجند، استقلال به تمرینی رو آورده که بیشتر شبیه صحنهای از فیلمهای هنری اروپای شرقی است تا زمین فوتبال.
تمرینی با چشمان بسته، روی زمینی باز و در فضایی که انگار مرز میان شوخی و جدیت را پاک کردهاند؛ همه اینها فقط یک معنا دارد: در اردوی استقلال، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمانده است.
در کمپ مرحوم حجازی، جایی که برای هواداران استقلال یک خاطره زنده است، بازیکنانی دیده شدند که چشمبند به صورت داشتند و با توپ تمرین میکردند. در ظاهر، حرکتی طنزآمیز. در باطن؟ شاید واکنشی به تلخترین فصل تاریخ باشگاه. فصلی پر از سقوط، ناکامی و روزهایی که هوادار ترجیح میداد به فوتبال فکر نکند اما حالا، در فینال جام حذفی، همه چیز دوباره جان گرفته؛ حتی اگر با تمرینی باشد که بیشتر شبیه نمایشهای خیابانی است.
* نسیم تغییر با جباری
از زمانی که مجتبی جباری، مغز متفکر آرام فوتبال ایران، روی نیمکت استقلال نشست، وزش نسیمی متفاوت در باشگاه حس شد. نه اینکه همه چیز ناگهان گل و بلبل شود اما کمکم نشانههایی از حیات در پیکر سرد و بیجان تیم نمایان شد. تیمی که در ۵ بازی آخر، ۳ برد به دست آورد؛ حتی اگر ۲ تای آنها مقابل تیمهای دسته اولی باشد اما برای تیمی که تمام فصل درگیر دستوپنجه نرم کردن با بحران بود، همین بردها هم شبیه اکسیژن بود.
تمرین چشمبسته؟ شاید بگویید نمایش است، یا حتی بیفایده اما در تیمی که از شدت استیصال، دست به هر طنابی میزند، هر ایدهای ارزش امتحان کردن دارد. شاید جباری میخواهد بازیکنانش را مجبور کند بیشتر بشنوند، بیشتر حس کنند و تصمیم بگیرند بدون دیدن. شاید تمرکز را در غیاب بینایی تقویت کنند، یا شاید فقط یک تکنیک روانی برای شکستن یکنواختی تمرینات باشد. هر چه هست، پیامی دارد: ما هنوز زندهایم و هنوز میجنگیم.
* فینالی برای بقا، نه فقط برای قهرمانی
پنجشنبه، فینال برگزار میشود. استقلال مقابل ملوان. ملوانی که مثل همیشه بیادعا اما با انگیزه و جانفشانی میآید تا شگفتیساز شود. تیمی که چیزی برای از دست دادن ندارد و همین بیچیزی، خطرناکترین سلاحشان است اما آن طرف، تیمی ایستاده که هر چند زخمی و گیج اما مصمم است آخرین گلولهاش را شلیک کند.
برای استقلال، این بازی فقط یک فینال نیست؛ این آخرین فرصت است برای پاک کردن حافظهای که تا همین چند هفته پیش پر بود از نارضایتی، اعتراض، درگیری و ناامیدی. این تیم اگر جام را ببرد، شاید فصل را نبرده باشد اما خاطرهاش را عوض میکند و برای هوادار، همین کافی است. همین که ته ته این تونل سیاه، یک جام بالا برود، کافی است.
* قفل آخر با کلیدهای عجیب
در فوتبال، گاهی موفقیت نه از دل آنالیز و آمار میآید، نه از اعداد و خطوط روی تخته. گاهی از دل یک تصمیم عجیب، یک تغییر ناگهانی، یا حتی یک تمرین با چشمان بسته میآید. شاید همین کارهای به ظاهر بیربط، همانهایی باشد که ذهن خسته بازیکنان را تازه میکند. همانهایی که تیمی فروریخته را دوباره سر پا میکند.
جباری شاید از آن مربیهایی نباشد که زیاد حرف میزنند یا تیتر میسازند اما زیر پوست تیمش اتفاقاتی افتاده. تیمی که دیگر مثل قبل نمیبازد، دیگر شانهها را بالا نمیاندازد و دیگر در زمین بیروح نیست. این، از همه مهمتر است.
الان همه نگاهها به فینال فردا دوخته شده؛ جایی که شاید قهرمانی، بزرگتر از خودش باشد. نه فقط یک جام، بلکه مرهمی بر زخمها. یک فصل بیفرجام که شاید با این جام بالاخره به پایانی قابل تحمل برسد.
تمرین چشمبسته شاید قهرمان نسازد اما چیزی را درون استقلال بیدار کرده. روحیهای تازه، جنگندگیای فراموششده و شاید ایمان به اینکه هنوز میشود ایستاد، حتی اگر دنیا بگوید تمام شدهاید.
پنجشنبه، استقلال یا چشمبسته قهرمان میشود یا با چشمانی باز با فصل وداع میکند. چیزی بین این ۲ نخواهد بود.
***
کنایه اینستاگرامی ماشاریپوف به جباری
«همه چیز دروغ است»
تنشهای پنهان در اردوی استقلال، حالا رنگ و بوی مجازی به خود گرفته؛ اینبار با استوری طعنهآمیز جلالالدین ماشاریپوف که ظاهراً پاسخ غیرمستقیم او به صحبتهای تند و تیز مجتبی جباری است.
هافبک ازبک آبیها که از زمان حضور جباری روی نیمکت استقلال بیشتر نیمکتنشین بوده، دوشنبهشب با انتشار عکسی از خود با پیراهن تیم ملی کشورش در اینستاگرام، جملهای معنادار نوشت: «همه چیز دروغ است». جملهای کوتاه اما پر از پیغام برای آنهایی که به دقت رفتار بازیکنان استقلال را زیر نظر دارند.
جباری که صراحت کلامش در نشستهای خبری حالا یکی از ویژگیهای بارز دوران کوتاه سرمربیگریاش شده، بعد از بازی با نفت آبادان در پاسخ به انتقادها درباره نیمکتنشینی ماشاریپوف گفته بود: «از نظر بدنی عقب است. بازیکن خارجی ما باید از لحاظ بدنی بهتر باشد. یک زمانی این بازیکنان رها شده بودند و حالا تلاش میکنیم از آنها استفاده کنیم. انتظار از بازیکن خارجی بالاست و او باید شرایط خودش را بهتر کند».آمار اما چیز دیگری میگوید. ماشاریپوف در این فصل ۳۵ بازی برای استقلال انجام داده؛ ۲۴ بار در لیگ برتر، ۸ بار در لیگ نخبگان و ۳ بار هم در جام حذفی. او در مجموع ۲۵۰۹ دقیقه به میدان رفته، یک گل زده و ۴ پاس گل ثبت کرده؛ آماری که اگرچه خیرهکننده نیست اما با تعریف «بازیکن رهاشده» هم فاصله دارد.در فاصله یک روز مانده تا فینال جام حذفی مقابل ملوان، حال و هوای استقلال چیزی شبیه به آرامش پیش از توفان است و اگر پیشبینیها درست از آب دربیاید، ماشاریپوف بار دیگر باید بازی را از کنار زمین تماشا کند، در حالی که نهتنها بدنی آماده، بلکه ذهنی پر از سؤال دارد.