13/خرداد/1404
|
11:06
۲۲:۲۵
۱۴۰۴/۰۳/۱۱
مرد شماره ۸، اهل نیمکت است یا نه؟

مجتبی و دوراهی آبی

در فوتبال، گاهی یک قهرمانی، سرنوشت را دگرگون می‌کند؛ گاهی هم فقط زخمی را پانسمان می‌کند که عمیق‌تر از آن است که با یک جام التیام یابد. حالا مجتبی جباری، شماره 8 محبوب و همیشه متفاوت آبی‌ها، خودش را در کانون همین معادله می‌بیند. قهرمان جام حذفی شده، تیم را در یکی از تاریک‌ترین روزهای تاریخ استقلال سروسامان داده اما حالا مهم‌ترین چالش عمر حرفه‌ای‌اش پیش روی اوست: «ماندن یا رفتن؛ اول بودن یا خداحافظی؟» جباری چند روز پیش بی‌پرده گفت دیگر علاقه‌ای به نقش دوم ندارد. حرفی که نه از روی هیجان، بلکه به سبک خودش، با تأنی و تأمل گفته شد. مجتبی اگرچه مرد لحظه‌هاست اما هرگز بی‌حساب حرف نمی‌زند. حالا سؤال اصلی این است: آیا مجتبی جباری، با تمام تعلق خاطری که به این باشگاه دارد، می‌تواند سکاندار اصلی استقلال باشد؟ یا بهتر است دوباره به سکوت و کناره‌گیری پناه ببرد؟
* کفه‌ سنگین تجربه یا کفه‌ سبک تعهد؟
جباری در قامت سرمربی موقت، در ۶ بازی آخر فصل نشان داد از جنس مربیگری هم چیزی کم ندارد. آشنا با ادبیات باشگاه، آگاه به روان بازیکنان، سختگیر، مستقل و بی‌اعتنا به واسطه‌ها. او بازیکن سفارشی نمی‌خواهد، اهل مصالحه با دلال‌ها نیست و برای هر تصمیمی فلسفه دارد. اینها مزایای کمی نیست، بویژه برای تیمی مثل استقلال که سال‌هاست از نداشتن ثبات روی نیمکت و حواشی پیرامونی رنج می‌برد.
از سوی دیگر، هزینه‌ای که باشگاه باید برای جباری بپردازد، در مقایسه با گزینه‌های خارجی، به مراتب پایین‌تر است. این یعنی منابع بیشتری برای جذب بازیکن می‌ماند، شاید حتی فرصتی برای تسویه با طلبکارانی که نفس باشگاه را گرفته‌اند.
مهم‌تر از همه، انگیزه. چیزی که مجتبی از خودش نشان داد، خیلی بیشتر از بعضی مربیان باسابقه‌ای بود که به‌ جای دلسوزی برای تیم، فقط دنبال امضا و ارز بودند. کافی است یادمان بیاید پیتسو موسیمانه با چه بی‌انگیزگی‌ای پا به تهران گذاشت و با چه بی‌حوصلگی‌ای از این شهر رفت.
* قهرمانی همیشه هم به‌ معنای شایستگی نیست
در آن‌ سو اما باید واقع‌بین بود. استقلالِ جباری قهرمان شد اما با چه کیفیتی؟ تیم بازی‌هایش را یکی‌یکی و به‌زور از دل بحران بیرون کشید. برابر پیکان و ملوان، استقلالِ مجتبی چیزی بیشتر از یک تیم نگران و آشفته نبود که گاهی بخت با آن یار شد. اگر ضربه چشمی در دقیقه ۱۲۰ به تور نمی‌نشست، شاید حالا درباره سرنوشت فینال حرف دیگری می‌زدیم.
از آن مهم‌تر، تجربه. مجتبی جباری هنوز تنها ۶ بازی رسمی را در نقش سرمربی پشت سر گذاشته. رزومه‌ای که نه‌تنها در قیاس با مربیان خارجی، بلکه حتی در مقایسه با برخی مربیان داخلی نیز سبک و کم‌وزن است. باید پرسید: آیا او آماده هدایت تیمی با وسعت و فشار استقلال هست؟ آیا او که هنوز رابطه پرتنشی با مدیران باشگاه دارد، می‌تواند در یک فصل پرتنش، با حمایت لازم کار را جلو ببرد؟
* هوادارها، بی‌اعتمادتر از همیشه
در میان این همه فرضیه، نباید از نگاه سکوها غافل شد. هنوز بخش زیادی از هواداران استقلال ترجیح می‌دهند یک سرمربی خارجی روی نیمکت تیم بنشیند. آنها قهرمانی در جام حذفی را هم چندان جدی نگرفته‌اند و از همین حالا سایه تردید را روی نیمکت جباری انداخته‌اند. حالا تصور کنید استقلال با مجتبی فصل را بد شروع کند؛ آیا همان هوادارانی که امروز به احترامش سکوت کرده‌اند، فردا در بحران‌ها پشتش می‌ایستند؟ یا مثل همیشه، نخستین قربانی بحران کسی خواهد بود که کم‌تجربه‌ترین است؟
* مدیریت با جباری کنار می‌آید؟
همزمان، نگاهی هم باید به دفتر مدیران باشگاه انداخت؛ کسانی که هنوز هم در فکر جذب یک مربی خارجی هستند و از همان روز اول هم مجتبی را فقط یک گزینه موقت دیدند. حالا که او با صراحت گفته فقط به عنوان «نفر اول» در استقلال می‌ماند، معلوم نیست آیا اصولاً فضایی برای ادامه همکاری باقی مانده باشد یا نه. مگر آنکه سیاستی در کار باشد یا مصالحه‌ای پشت پرده.
* معمای آینده
استقلال در آستانه یک تصمیم مهم ایستاده. انتخاب بین ریسک و عقلانیت، بین تعهد و تجربه، بین «خود»ی قابل اعتماد و «غریبه»‌ای با رزومه رنگارنگ. جباری در این میان، نه‌تنها در معرض یک چالش فنی که درگیر یک معمای احساسی است: آیا تصمیمی که می‌خواهد بگیرد، از دل منطق می‌آید یا احساس؟
فوتبال هم مثل زندگی، پر است از انتخاب‌هایی که هیچ‌ کدام‌شان مطلقاً درست یا غلط نیست. فقط باید دید شجاعت ماندن در برابر سنگینی فشارها را داریم یا نه. مجتبی جباری، مرد شماره 8 استقلال، حالا باید پاسخ را به خودش بدهد.

ارسال نظر