میراث را پاس بداریم
سرزمین ایران، نقاط فراوانی دارد که هر یک از آنها میتوانند به تنهایی بازگوکننده بخشی از هویت و تمدن این مرز و بوم باشند. در این میان، تپههای باستانی و محوطههای تاریخی به عنوان شاهدان بیزبان تمدنهای پیشین، بیش از هر چیز دیگر نیازمند مراقبت و توجه هستند اما متأسفانه طی سالهای گذشته، شاهد تخریبهای گستردهای در تپهها و محوطههای تاریخی کشور بودهایم؛ از نابودی خانههای تاریخی تا حفاریهای غیرمجاز در محوطههای باستانی، این روند نهتنها بخش بزرگی از میراث فرهنگی کشور را در معرض نابودی قرار داده، بلکه زمینهساز گسست تاریخی میان نسل امروز و ریشههای تمدنی شده است.
تخریب تپه ۷ هزارساله قمیآباد ری، تخریب ۲ محوطه باستانی ثبتی در مرودشت فارس، تخریب تپه حصار دامغان، تخریب محوطه تاریخی کاله حسینآباد و تخریب تپه سیلک تنها بخشی از خبرهای تخریب تپهها و محوطههای تاریخی طی ۲ سال اخیر است و حالا چند روزی است که تیغ این تخریبها رگ حیاتی یکی از گنجینههای تاریخی ایران را تهدید میکند و آن، تپه کُنارصندل جیرفت در استان کرمان است؛ محوطهای باستانی با قدمتی حدود ۴۶۰۰ سال که نخستین کاوشهای باستانشناسی در آن، سال ۱۳۸۰ انجام شد و نتایج به دست آمده، کُنارصندل را به یکی از مهمترین محوطههای باستانشناسی در خاورمیانه تبدیل کرد.
آبانماه سال گذشته و پس از ۱۷ سال وقفه، کاوشهای باستانشناسی در کنار صندل به سرپرسی سیدمنصور سیدسجادی و با هدف پیدا کردن ساختارهای معماری شهر مجدد آغاز شد اما چندی پیش، خاکبرداری و تخریب بخش بزرگی از عرصه واقعی محوطه کُنارصندل از سوی دهیار این منطقه به بهانه ساخت ورزشگاه خبرساز شد.
* واکنش وزیر به خبر تخریب کُنارصندل
سیدرضا صالحیامیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درباره این اتفاق در نشست با خبرنگاران این حوزه اظهار کرد: متاسفانه در فضای مجازی تصویری ایجاد شده که گویی تپه اصلی جیرفت که زیگورات است و سال ۱۳۴۵ ثبت شده، با حمله لودرها تخریب شده در حالی که ماجرا در یکونیم کیلومتری تپه تاریخی و نزدیک روستای کُنارصندل رخ داده است.
وی افزود: از سالها قبل مردم روستا تقاضای سالن ورزشی داشتند و طرحی داده شد که یک سوله کوچک به عنوان ورزشگاه داشته باشند، البته اداره کل میراث فرهنگی سال گذشته و امسال با این طرح مخالفت کرد، دادستان جیرفت هم مستقیم وارد موضوع شد و اجازه تخریب نداد. ما با هرگونه مداخله در عرصه و حریم کُنارصندل مخالفت کردیم؛ حجم اخبار و تصاویر عجیبی از منطقه منتشر میشود و من که دائم با مسؤولان آن منطقه در تماس هستم، تایید نمیکنم تخریب اتفاق افتاده باشد.
وی با اشاره به ورود یگان حفاظت به ماجرا و جلوگیری از حرکت تراکتورها گفت: دهیار توجیه شد و از هرگونه اقدام خودداری کرد، اخطار داده شد و همه مقامات کرمان و جیرفت از جمله نماینده جیرفت در این باره که آن جغرافیا فرهنگ و تمدن ایران است، اجماع دارند.
* پاشنه آشیل محوطههای تاریخی
اما یکی از بزرگترین مشکلات محوطهها و تپههای تاریخی ایران، عدم تعیین حریم مصوب و ثبت رسمی آنهاست. نبود حریم مصوب باعث میشود محوطهها و تپهها در برابر فعالیتهای شهری، کشاورزی و صنعتی کاملا آسیبپذیر باشند، چون وقتی حریم مشخص نشده باشد، هیچ محدودیتی برای ساختوساز یا تغییرات اطراف اثر یا محوطه تاریخی وجود ندارد.
این موضوعی است که علیرضا ایزدی، مدیرکل اداره ثبت و حریم آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی وزارت میراث فرهنگی، درباره آن چنین میگوید: کُنارصندل از لحاظ قدمت تاریخی کماهمیتتر از تخت جمشید نیست، اتفاق رخ داده لکهگذاری برای سوله بوده و با تپه تاریخی کُنارصندل فاصله دارد اما قرار شد پژوهشگاه وارد عمل شود و بحث تدقیق عرصه و حریم را انجام دهد؛ براساس ۳۸ گمانه پژوهشگاه میراث فرهنگی، محدوده عرصه و حریم بالغ بر ۴۰۰ هکتار خواهد بود که ۱۰۰ هکتار به محدوده قبلی اضافه میشود.
ایزدی درباره اینکه چرا با وجود آنکه کُنارصندل سال ۱۳۴۵ ثبت شده اما عرصه و حریم آن تاکنون مشخص نشده و کوتاهی صورت گرفته بود، میگوید: زمانی که این محوطه ثبت ملی شد، خط و خطوط (عرصه و حریم) آن مشخص شده بود. بعدها در دهه ۸۰ این محدوده تعیین شد اما در نیمه دوم دهه ۸۰ بسیاری از محوطهها را براساس پایش تخصصی و فعالیت علمی تعیین عرصه و حریم نکردهایم، این کار غالبا چشمی بود اما الان براساس گمانههای موجود تعیین شده است.
* تنها ۴ هزار اثر تاریخی در پناه قانون هستند
این در حالی است که مصطفی دهپهلوان، باستانشناس و رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی به «وطن امروز» میگوید: «در ایران حدود ۱۹۵ هزار محوطه، تپه، قنات، کاریز، باغ، کاروانسرا و بناهای تاریخی شناسایی شده و از این تعداد، تنها حدود ۳۴ تا ۳۶ هزار اثر ثبت ملی شدهاند، از این ۳۴ تا ۳۶ هزار اثر شناساییشده، حدود ۴ هزار اثر عرصه و حریم مصوب دارند و از مجموع ۱۹۵ هزار اثر، تنها ۴ هزار اثر در پناه قانون هستند».
دهپهلوان با طرح این سوال که چرا تپهها اینقدر مهم و در عین حال بیپناه هستند، میگوید: «تپههای باستانی و تاریخی همان روستاها و استقرارگاههای چند هزار ساله ایران به شمار میآیند که درون خود جوهره و مایه غنی فرهنگ ایرانی را جای دادهاند. امروز این تپهها در معرض غارتها، تجاوزها و بیمهری فرزندان ایران قرار گرفتهاند، از سویی حفاران قاچاق، سوداگران گنج، دزدان فرهنگ و میراث ایران و از سوی دیگر مدیران اجرایی، مهندسان، شهرداران و دهیارانی که ناآگاه به ارزش واقعی این میراث گرانسنگ هستند اقدام به تخریب و تجاوز میکنند و باید آنها را به پشتوانه قانون و قوه قهریه روشن کرد».
دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران با تأکید بر تصویب حریم و عرصه محوطهها میگوید: «تا اثری ثبت ملی نشود و عرصه و حریم مشخص میراثی را نداشته باشد در پناه قانون نیست، حتی اگر دهیار کُنارصندل را هم به دادگاه میکشاندند باز هم محکومیتی در کار نبود چون وزارت میراث فرهنگی در تصویب عرصه و حریم کُنارصندل کوتاهی کرده است».
* حرکت لاکپشتی در تعیین عرصه و حریم
متاسفانه روند تعیین عرصه و حریم محوطههای تاریخی به شکل غیرقابل قبلی کند پیش میرود، در حالی که عرصه و حریم به عنوان خط مقدم حفاظت قانونی از آثار تاریخی اهمیت حیاتی دارد، وزارت میراث فرهنگی با روندی بسیار طولانی و بیانضباط عرصه و حریم بسیاری از محوطهها را حتی پس از سالها هنوز مشخص نکرده و فرآیند تصویب این محدودهها هم به شدت کند و پیچیده است؛ پروسهای که به جای تسهیل، با بروکراسی اداری سنگین و عدم هماهنگی میان دستگاههای ذیربط، ماهها و حتی سالها طول میکشد.
این تأخیر به معنای از دست رفتن فرصتهای مهم برای حفاظت رسمی و بهرهبرداری صحیح از این میراث ملی است و آثار تاریخی که میتوانستند با ثبت ملی از حمایتهای قانونی، بودجهای و مدیریتی بهرهمند شوند، به خاطر کوتاهیهای وزارت میراث فرهنگی به راحتی در معرض خطرات متعدد قرار گرفتهاند.
وزارت میراث فرهنگی باید هر چه سریعتر نسبت به اصلاح روندهای کند و ناکارآمد تعیین عرصه، حریم و ثبت ملی آثار اقدام کند و این موضوع نیازمند عزم راسخ، اصلاحات ساختاری، کاهش بروکراسی و تسریع در فرآیندهای قانونی است. در غیر این صورت، میراث تاریخی ایران هر روز بیش از پیش آسیب خواهد دید و مسؤولان فعلی باید پاسخگوی این خسارتهای جبرانناپذیر باشند.