هنر جنگیدن
سیدامیر انتظاریفر: در روزهای گذشته، مشخصاً از ۲ روز پیش، تغییری تاکتیکی در شلیک موشکهای کشور اتفاق افتاده است. این تغییر از منظر تاکتیکی مهم و قابل بررسی است. در یک هفته اخیر، کشور در دفعات مختلف و ساعات متفاوت، دست به شلیکهای کمحجم میزند. از روزی که این تغییر تاکتیک اتفاق افتاده است، یکی از مهمترین محورهای رسانههای ضدانقلاب و ارتش دشمن، القای آسیب به توان آفندی و موشکی کشور بوده که این محور، با ویدیوهایی که ارتش دشمن صهیونیست از هدف قرار دادن لانچرهای موشکی کشور و تصاویر ماهوارهای از ورودی تونلهای موشکی منتشر میکند، شاخ و برگ پیدا میکند. این رسانهها تغییر در نرخ شلیک موشکها در ایران را، آسیب جدی به توان موشکی کشور و تسلط ارتش صهیونیستی بر آسمان ایران تعبیر کردهاند. اما با کمی دقت در آینده جنگ و در نظر داشتن وضعیت سرزمین اشغالی، این تغییر تاکتیک را میتوان مهم و قابل بررسی دانست. به نظر میرسد فرماندهان نظامی کشور با این تغییر تاکتیک، در حال تدارک ابعاد تازه جنگ علیه ارتش دشمن و غاصبان اراضی اشغالیاند. در مرحلۀ نخست میتوان این نکته را دریافت که روی آوردن به تاکتیک تناوب و تعدد شلیک کمحجم، اقدامی در راستای هرچه بیشتر اجتماعی کردن جنگ در اراضی اشغالی است. این نکته را میتوان از بیانیه روز پنجشنبه سپاه پاسداران نیز به خوبی دریافت که در بندی از آن تاکید کرد سپاه قصد دارد غاصبان آنقدر در پناهگاهها بمانند که دیگر رنگ آفتاب را نبینند.
شلیک متناوب و کمحجم موجب اختلال روانی و کارکردی شدید در زندگی غاصبان قدس شریف میشود. غاصبان دیگر نمیتوانند زندگی عادی داشته باشند و زندگی روزمره در سرزمینهای اشغالی تا مرز فلج شدن میرود. آنان با این تغییر تاکتیک ممکن است روزانه ساعتها در پناهگاه باشند و این تغییر تاکتیک، علاوه بر آنکه زندگی روزمره در این اراضی را فلج میکند و فشار روانی به غاصبان میآورد، در کوتاه مدت میتواند ظرفیت تابآوری آنان را نیز کاهش دهد و آنان را به فشار اجتماعی به دولت سوق دهد. یکی از برگهایی که جمهوری اسلامی ایران برای بازی دارد، همین اجتماعی کردن جنگ و ایجاد اختلال جدی در زندگی روزمره غاصبان و برانگیختن موجی از فشار داخلی و نارضایتی از مدیریت جنگ در کابینۀ دشمن است. همین فشار اجتماعی غاصبان به دولت صهیونیستی، میتواند توان ضربهزنی ایران و در عین حال ویرانی روانی صهیونیستها را افزایش دهد. نکتۀ مهم دیگر این تغییر تاکتیک، از بین بردن حساسیت نسبت به آژیر در اراضی اشغالی و احتمال تلفاتگیری از دشمن است. فشار روانی ساعتها تحمل پناهگاه در فواصل کم، میتواند حساسیت غاصبان نسبت به آژیر خطر را کاهش داده و موجب شود آنان با بیتوجی به این صدا یا فرار به پناهگاه، امکانی برای تلفاتگیری بیشتر در اختیار توان موشکی ایران قرار دهند. سومین نکته مهم در رابطه با این تغییر تاکتیک، فرسوده کردن توان پدافندی دشمن است.
رسانههای بینالمللی فاش کردهاند توان فعلی رژیم برای مقابله پدافندی با موشکهای ایران، بدون دخالت آمریکا در جنگ، نهایتاً تا ۱۰ روز دیگر است و در این مدت، با شیب قابل ملاحظهای، آسمان و حریم هوایی دشمن هرچه بیشتر بیدفاع خواهد شد و همین امر راه را برای ورود موشکهای سنگینتر و اصابتهای دقیقتر باز میکند. نکته دیگر هم تحمیل هزینه مادی بیشتر به دشمن صهیونیست و گران کردن جنگ برای رژیم است. فرآیند مستمر رهگیری پدافند دشمن، آن هم با موشکهای گرانقیمت پدافندی، عملاً روزانه فاکتور جنگ را برای دشمن طولانیتر میکند. ارزانترین موشکهای رهگیر دشمن، از 3 میلیون دلار به ازای هر تیر موشک آغاز میشود و تا گرانترین آن یعنی تاد، 15 میلیون دلار به ازای هر تیر میرود که همین امر هزینه نبرد را برای رژیم اشغالگر سرسامآور میکند. بهنظر میرسد جمهوری اسلامی با برآورد مدت زمانی حدود ۲ هفته نبرد، در حال مدیریت صحنه برای فشار مضاعف به دشمن است و باید از این تغییر تاکتیک استقبال کرد.