ثروت در غربت
علی دارابی: اگر فهرستی از ۱۰ فوتبالیست ایرانی با بالاترین ارزش مالی از سایت ترانسفرمارکت تهیه کنید، بهراحتی متوجه یک واقعیت تلخ خواهید شد: «ایران، ستاره تولید میکند؛ امارات آنها را مصرف میکند». امروز دستکم ۳ نفر از گرانترین فوتبالیستهای کشور، در لیگ بیرقابت ولی پرپول امارات روزگار میگذرانند. شاید درآمد خوبی داشته باشند اما چیزی از درخشششان در سطح اول فوتبال جهان باقی نمانده.
سردار آزمون که روزی پرچمدار فوتبال ایران در اروپا بود و به بایر لورکوزن و آاسرم هم رفت، حالا با پیراهن الاهلی میدود. نه برای فتح بوندسلیگا و سری آ؛ نه برای رقابت با بایرنمونیخ و دورتموند یا اینتر و میلان بلکه برای روبهرو شدن با عجمان و اتحاد کلبا! ارزش او طبق دادههای رسمی، ۸ میلیون یورو است؛ عددی که اگرچه هنوز بالاتر از سایر بازیکنان ایرانی است اما در مقایسه با دوران زنیت (۲۵ میلیون یورو) یک سقوط آزاد است. آزمون حالا دیگر برای تیمهای بزرگ اروپایی رؤیا نیست، بلکه خاطرهای خاکخورده است.
از آن تلختر، ماجرای مهدی طارمی است. کسی که روزگاری در پورتو گل میزد، پاس گل میداد و نامش در فهرست منتخب فصل لیگ پرتغال میدرخشید. آقای گل بود، محبوب سکوها و ستاره بازیهای بزرگ اما امروز، در اینتر به بازیکنی نیمکتنشین تبدیل شده که حتی در بین ۳ بازیکن گرانقیمت ایرانی هم جایی ندارد. ارزش او فقط ۳.۵ میلیون یورو است و اینتر برای فروشش رقمی کمتر از ۵ میلیون یورو طلب میکند؛ آن هم بدون مشتری جدی. این یعنی بازاریابان اروپایی دیگر حتی روی نامش توقف نمیکنند.
اما در میان خاکستر این نسل، هنوز کورسویی از امید روشن مانده. مهدی قایدی، با تمام فراز و فرودهای زندگیاش، از معدود ایرانیهایی است که توانسته در ۲ سال گذشته ارزشش را در بازار بالا ببرد. مهاجمی ریزنقش و خوشتکنیک که بازیکن الاهلی است ولی در قالب بازیکن قرضی در اتحاد کلبا، به نمایشهایی رسیده که حالا او را با ۵ میلیون یورو به رده دوم بازیکنان گرانقیمت ایرانی رسانده. این صعود، در شرایطی که بازار بازیکنان ایرانی به شدت راکد است، یک استثناست و شاید اگر همین روند را ادامه دهد، قایدی بازیکنی باشد که در آینده نه چندان دور، صدرنشین این فهرست شود.
اما چرا ستارههای ما اینقدر زود به لیگهایی چون امارات و قطر کوچ میکنند؟ آیا دلیلش صرفاً پول است؟ یا فرار از فشار رسانهها و هواداران در اروپا؟ شاید هم عقبنشینی از رقابتی باشد که حالا دیگر برای آنها زیادی سخت شده. در هر حال، وقتی ۳ نفر از ۱۰ بازیکن گرانقیمت ایرانی در یک لیگ درجه ۲ غرب آسیا بازی میکنند، زنگ خطر برای فوتبال ایران به صدا درآمده. سقوط نه فقط در اعداد، بلکه در انگیزه، در رقابت، در افتخار.
در ردههای بعد این فهرست، چهرههایی دیده میشوند که یا در لیگهای اروپای شرقی حضور دارند یا در حال درجا زدن در تیمهای متوسطند. اللهیار صیادمنش با ۴ میلیون یورو در بلژیک بازی میکند، محمد محبی با ۳ میلیون در روسیه و قلیزاده با ۲.۵ میلیون در لهستان. این یعنی حتی لژیونرها هم دیگر در ویترین اروپا نیستند بلکه در گوشههای فراموششدهای از فوتبال قاره سبز مشغولند.
در این میان، محمدحسین کنعانیزادگان تنها نماینده لیگ برتر ایران در بین ۱۰ نفر اول است. با 1.8 میلیون یورو، او فعلاً گرانترین بازیکن داخلی است. یک مدافع جنگنده که البته معلوم نیست تا چه زمانی این ارزش را در رقابتهای داخلی حفظ خواهد کرد.
علیرضا جهانبخش هم نمونهای است از افول آرام و بیسروصدای یک ستاره. او که زمانی رکورد نقلوانتقال برایتون را شکست، امروز با تنها 1.5 میلیون یورو، حتی جایی در تیمملی هم ندارد. سامان قدوس هم که سالها در اروپا بازی کرد، حالا در امارات دنبال روزهای خوب گذشته میگردد. گویی لیگ این کشور، بدل به پناهگاه بازیکنانی شده که دیگر نمیخواهند ریسک کنند.
حاصل این وضعیت، نه فقط آمارهای نگرانکننده، بلکه نوعی نگرش خطرناک در بین نسل جدید فوتبال ایران است. بازیکنانی که هنوز مسیر رشد را طی نکردهاند اما از همین حالا چشم به قراردادهای دلاری خلیجفارس دارند. آیندهای که اگر فکری برای آن نشود، ممکن است ایران را از داشتن ستارههایی در سطح اول فوتبال جهان محروم کند.
ثروت فوتبال ایران، حالا در چنگ لیگ امارات است اما این ثروت، اگر صرفاً تبدیل به پول شود و نه افتخار، پیشرفت و پرورش، فقط یک سرمایه سوخته خواهد بود. مثل سردار، مثل مهدی، مثل آن نسل طلاییای که دارد محو میشود.