31/تير/1404
|
08:04
۰۰:۰۰
۱۴۰۴/۰۴/۱۲
هفته مرگ یا زندگی والیبال

۴ فینال، یک رؤیا

علی رضایی: هفته‌ای پرهیجان، پر از استرس و شاید هم پر از امید؛ این دقیقاً همان چیزی است که تیم‌ملی والیبال ایران پیش روی خود می‌بیند. ۴ مسابقه، ۴ امتحان بزرگ و ۴ بلیت که هر کدام می‌تواند حکم صعود یا سقوط را امضا کند.
این روزها والیبال ایران در یکی از عجیب‌ترین بزنگاه‌های خویش ایستاده. تیمی که در هفته‌های ابتدایی لیگ ملت‌ها بارها قلب هواداران را به بازی گرفت، حالا در یک قدمی رویا و کابوس ایستاده است. ایران تا اینجای کار، ۴ برد و ۴ باخت در کارنامه دارد؛ عملکردی پرنوسان که باعث شده جایی حوالی رتبه دهم جدول برایش رزرو شود.
اما این جدول و اعداد، تنها بخشی از ماجراست. اصل ماجرا همان چیزی است که در جان بازیکنان جریان دارد؛ حس جنگیدن برای بقا، برای افتخار و برای آن پرچمی که میلیون‌ها نفر در گوشه‌گوشه این خاک، با آن زندگی می‌کنند.
وقتی به جدول نگاه می‌کنیم، برزیل مثل همیشه در صدر است، لهستان و ایتالیا هم آرام و پیوسته دنبال شکار امتیازها. پشت سرشان، ژاپن و فرانسه با ۵ برد قرار دارند و اوکراین و آرژانتین هم نفس به نفس آنها حرکت می‌کنند. ایران اما هنوز در میانه یک معمای پیچیده دست‌وپا می‌زند.
یک معادله با هزار راه‌حل؛ این دقیقاً داستان تیم‌ملی ماست. ۴ بازی باقیمانده، مثل ۴ مرحله یک عملیات بزرگ است. ایران باید به مصاف لهستان و فرانسه برود؛ ۲ غول بی‌رحم که در دنیای والیبال، اسم‌شان کافی است تا تن هر تیمی بلرزد. بعد از آن، نوبت بلغارستان و چین است؛ حریفانی که شاید روی کاغذ ساده‌ به نظر برسند اما هیچ‌وقت در چنین تورنمنتی، نمی‌شود تیمی را دست‌کم گرفت.
بیایید صادق باشیم؛ اگر ایران بخواهد بدون هیچ اما و اگری به جمع ۸ تیم برتر صعود کند، راهی ندارد جز اینکه هر ۴ مسابقه را ببرد. ۴ پیروزی، یعنی 8 برد در کل، یعنی بالا رفتن بدون چشم دوختن به امتیازات ریز و درشت رقبا. رؤیایی که شیرین اما سخت است.
اگر بخواهیم کمی واقع‌بین باشیم، ۳ برد هم می‌تواند امید را زنده نگه دارد. فرض کنید تیم‌ملی مقابل چین، بلغارستان و یکی از ۲ قدرت بزرگ (لهستان یا فرانسه) به پیروزی برسد و فقط یک بازی را واگذار کند. در این سناریو، ایران با 7 برد، همچنان یکی از جدی‌ترین مدعیان صعود باقی می‌ماند. البته در این حالت، بازی‌ها و نتایج دیگر تیم‌ها مثل شطرنجی پیچیده، سرنوشت نهایی ما را تعیین می‌کند.
اما از اینجا به بعد، داستان کمی تلخ می‌شود. اگر ایران تنها ۲ مسابقه را ببرد، آن وقت داستان متفاوت است. ۶ برد، یعنی احتمال صعود بسیار کم و نیاز به یک معجزه ریاضی؛ از امتیازهای ست‌ها تا پوئن‌شماری دقیق و لغزش سایر تیم‌ها، همه باید دست به دست هم بدهند تا یک پنجره باریک برای صعود باز شود.
اما کابوس اصلی، جایی است که ایران فقط یک برد به دست آورد یا حتی هیچ بردی نداشته باشد. در این صورت، پرونده لیگ ملت‌ها برای ما خیلی زود بسته می‌شود و تیم‌ملی باید با حسرتی عمیق، به خانه برگردد و به لیگ ۲۰۲۶ فکرکند.
این روزها بازیکنان ایران در اردوها، شاید بیش از هر زمان دیگری به معنای واقعی جنگیدن فکر می‌کنند. پشت هر تمرین، هزاران نگاه است، از نوجوان عاشق والیبال در زاهدان گرفته تا پیرمردی که هر مسابقه را در یک قهوه‌خانه قدیمی در بوشهر تماشا می‌کند، همه منتظرند.
روبرتو پیاتزا، مرد آرام ایتالیایی نیمکت ایران، حالا مهم‌ترین هفته زندگی ورزشی‌اش در ایران را سپری می‌کند. او باید از تیمی که به نظر می‌رسد گاهی اوقات میان زمین و هوا معلق می‌ماند، یک ترکیب متحد و بی‌رحم بسازد. کار آسانی نیست اما مگر افتخارآفرینی هیچ‌وقت آسان بوده؟
این هفته، هفته‌ای است که هر لحظه‌اش می‌تواند تاریخ‌ساز باشد. یک دفاع خوب، یک سرویس دقیق یا یک حمله انفجاری، می‌تواند معادلات جدول را به هم بریزد و ایران را به سمت رؤیا پرتاب کند. از آن طرف، یک اشتباه کوچک هم ممکن است تمام امیدها را دود کند.
همه چیز مهیای یک نبرد بزرگ است. حالا وقت آن است که والیبال ایران نشان دهد چرا سال‌هاست جزو تیم‌های خطرناک آسیا و حتی جهان شناخته می‌شود. ۴ مسابقه، ۴ فینال و ۴ شانس برای اثبات اینکه ما هنوز زنده‌ایم، هنوز تشنه افتخاریم و می‌خواهیم برای پرچم‌مان بجنگیم.
هفته سوم لیگ ملت‌ها، شاید هفته‌ای باشد که تا سال‌ها در ذهن والیبال‌دوستان ایرانی بماند. حالا یا با شیرینی یک صعود دراماتیک یا با تلخی یک حذف زودهنگام. این داستان را بازیکنان در زمین خواهند نوشت؛ ما فقط می‌توانیم دعا کنیم، امیدوار باشیم و ثانیه به ثانیه مسابقه‌ها را زندگی کنیم. هفته‌ سرنوشت‌ساز، دقیقاً همین‌ جاست.

ارسال نظر
پربیننده