مهدی مرسلی: فصل تازه فوتبال ایران برای پرسپولیس در حالی آغاز شده که سایهای سنگین بر سر نقلوانتقالات این باشگاه افتاده است. مدیران تیم سرخپوش پایتخت ماههاست در جستوجوی چهرههایی بینالمللی هستند تا ۲ نقطه حساس ترکیب را بازسازی کنند؛ خط حمله و دفاع چپ؛ ۲ جایگاهی که نهتنها نیاز تاکتیکی، بلکه مطالبه جدی هواداران هم هست. با این حال، آنچه تا امروز نصیب پرسپولیس شده، چیزی جز انبوهی از مکاتبات، تماسهای ناکام و پاسخهای منفی نبوده است.
این داستان بهظاهر ساده – یافتن ۲ بازیکن باکیفیت– به بحرانی بدل شده که هم هواداران را کلافه کرده و هم فشار مضاعفی روی دوش وحید هاشمیان گذاشته است. مردی که با دقت و وسواس میخواست گزینهها را غربال کند اما در پایان با دستان خالی، پشت میزی پر از پروندههای بستهشده باقی ماند.
* ۳ «نه» سرنوشتساز
پرسپولیس در مسیر جستوجو به ۳ بازیکن خارجی رسید که مذاکرات با آنها جدی شد. هر ۳، ابتدا چراغ سبز نشان دادند، توافقات اولیه شکل گرفت و حتی در رسانهها خبرهای امیدوارکنندهای پیچید اما درست زمانی که همه چیز به خط پایان نزدیک میشد، پاسخهایی آمد که مسیر را بست. یکی دغدغه مالی داشت، دیگری شرایط لیگ برتر ایران را مناسب ندید و سومی آینده شغلیاش را در قاره سبز روشنتر ارزیابی کرد. به این ترتیب، سرخها با ۳ «نه» پیاپی روبهرو شدند؛ ۳ نه که مثل ۳ ضربه سنگین، روند خرید را به بنبست رساند.
از نگاه کارشناسان، پاسخهای منفی تنها حاصل تفاوتهای مالی یا سطح رقابت لیگ ایران نیست. موضوع، پیچیدهتر از این حرفهاست. وقتی بازیکنی در اوج دوران ورزشیاش قرار دارد، انتخاب مقصدی تازه تنها به قرارداد مالی وابسته نیست؛ اعتبار لیگ، سطح رقابت، دیده شدن در اروپا و حتی امکانات زندگی در کشوری دیگر همه نقش دارند. پرسپولیس در این رقابت نابرابر، دستکم تا امروز نتوانسته برگهای برنده کافی روی میز بگذارد.
* پرونده بالوتوره؛ امید تا یأس
نمونه روشن این ناکامی، ماجرای فوده بالوتوره است؛ مدافع چپ سنگالی که سابقه بازی در پاریسنژرمن، لیل، موناکو، میلان و فولام را در کارنامه دارد. گزینهای ایدهآل که هم تجربه ملی داشت و هم خصوصیات فنیاش دقیقاً همان چیزی بود که پرسپولیس برای ترمیم جناح چپ دفاع میخواست. او ۶ روز فرصت خواست تا تصمیم بگیرد. این زمان برای هواداران شبیه شمارش معکوس بود؛ هر روز امید بیشتر میشد و هر لحظه احتمال نهایی شدن قرارداد قوت میگرفت.
اما ناگهان خبر پیوستن او به متز فرانسه منتشر شد. درست در روزهایی که هواداران سرخ انتظار امضای قرارداد را میکشیدند، بالوتوره در اروپا عکس یادگاری با پیراهن متز گرفت. این اتفاق نه یک شکست ساده، بلکه ضربهای حیثیتی برای باشگاه بود، چراکه رسانهها در طول هفته بارها خبر از احتمال پیوستن او به پرسپولیس داده بودند و در نهایت، همه چیز به ضد خودش بدل شد.
* معمای نقلوانتقالات در ایران
مساله اینجاست که ناکامی پرسپولیس تنها یک حادثه فردی نیست، بلکه بخشی از یک الگوی تکراری در فوتبال ایران است. باشگاههای بزرگ کشور بارها تلاش کردهاند ستارههای خارجی را جذب کنند اما در بسیاری موارد، یا در مراحل پایانی شکست خوردهاند یا بازیکنانی کماثر خارجی را به خدمت گرفتهاند. دلایل این چرخه معیوب را میتوان در چند محور خلاصه کرد: بسته بودن پنجره نقلوانتقالات، محدودیتهای مالی، نبود امکانات حرفهای در سطح اروپا و بیاعتمادی بازیکنان خارجی به شرایط لیگ ایران.
پرسپولیس البته در مقاطعی توانسته خلاف این روند عمل کند؛ نمونهاش جذب سرژ اوریه، مدافع راست شناختهشدهای که سابقه بازی در پاریسنژرمن را دارد. چنین انتقالی نشان داد باشگاه هنوز میتواند در بازار بینالمللی برگهایی برای بازی داشته باشد اما همانطور که موفقیت در جذب اوریه موجب هیاهوی رسانهای شد، ناکامی در جذب بالوتوره هم به همان نسبت سر و صدا کرد و تصویر متفاوتی به جا گذاشت.
* فشار روانی روی هاشمیان
سرمربی سختگیر و دقیق پرسپولیس، اکنون در شرایطی قرار گرفته که باید پاسخگوی هواداران و رسانهها باشد. وحید هاشمیان خوب میداند هر شکست در بازار نقلوانتقالات، مثل یک شکست در میدان مسابقه ارزیابی میشود. تیمی که ۲ نقطه ضعف آشکار دارد، نمیتواند در رقابتهای فشرده لیگ برتر فقط با تکیه بر بازیکنان فعلی دوام بیاورد. از سوی دیگر، هر بار که خبر رد شدن یک پیشنهاد منتشر میشود، فشار روانی بر کادر فنی بیشتر میشود و جو انتقادی پیرامون باشگاه شدت میگیرد.
هاشمیان البته با تجربه حضور در فوتبال اروپا میداند چنین شکستهایی بخشی از ذات بازار نقلوانتقالات است اما در فضای رسانهای و هواداری ایران، کمتر کسی حاضر است این توجیه را بپذیرد.
هوادار تنها یک چیز میخواهد: دیدن بازیکن جدید با پیراهن قرمز.
* رؤیای نیمهتمام هواداران
طرفداران پرسپولیس سالهاست به حضور بازیکنان خارجی خو گرفتهاند. از خاطرات درخشان تا کابوسهای فراموشنشدنی، همگی بخشی از حافظه جمعی آنان است. اکنون وقتی خبر رد شدن گزینهها منتشر میشود، این احساس شکل میگیرد که باشگاه در تحقق وعدههایش ناتوان است. شبکههای اجتماعی پر میشود از انتقاد، کنایه و حتی خشم. هر روز تأخیر در معرفی خرید جدید، مثل ریختن نمک روی زخم طرفداران است.
* چه خواهد شد؟
با بسته شدن پرونده بالوتوره و چند مهاجم و مدافع دیگر مدنظر سرخها، پرسپولیس ناچار است سراغ گزینههای دیگر برود اما این سؤال باقی است: آیا در بازاری با این محدودیت و در شرایطی تا این حد دچار تنگنا، هنوز شانس جذب چهرهای شاخص وجود دارد یا باید واقعیت را پذیرفت و با مهرههای داخلی به مسیر ادامه داد؟
پرسپولیس در آستانه دیدار حساس با فولاد خوزستان است؛ مسابقهای که میتواند بخشی از پاسخ این پرسشها را بدهد. اگر تیم با همین ترکیب فعلی بتواند پیروزی به دست آورد، شاید نگاهها کمی تغییر کند اما اگر نتیجه ناامیدکننده باشد، دوباره همه نگاهها به ناکامیهای بازار نقلوانتقالات برخواهد گشت و موج انتقادها شدت خواهد گرفت.
* فرجام سخن
داستان این روزهای پرسپولیس بیش از آنکه یک روایت ورزشی باشد، شبیه یک نمایش پرفراز و نشیب است؛ قهرمان سرخپوشی که در جستوجوی یاران تازه به سرزمین بیگانه رفت اما در هر پیچ و خم، با درهای بسته روبهرو شد. از ۳ بازیکنی که قول داده بودند بیایند و نیامدند، تا مدافعی که در آخرین لحظه راهی فرانسه شد همه و همه دست به دست هم داد تا پروژه تقویت تیم فعلاً در همان نقطه آغاز متوقف بماند.
اما فوتبال هیچ وقت پایان ندارد. شاید فردا، شاید هفته آینده، شاید ماه بعد، نامی جدید بر سر زبانها بیفتد و دوباره امید در دل هواداران زنده شود. پرسپولیس تیمی است که یاد گرفته حتی در بدترین شرایط هم دست از جنگ نکشد و شاید همین روحیه، در نهایت بتواند جای خالی ستارههای ناپیدا را پر کند.
پرسپولیس و کابوس نقلوانتقالات نافرجام
ناکامیهای پیاپی
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها