
حسین محمدیاصل: در جنگ ۱۲ روزه بین ایران و رژیم صهیونیستی (۲۳ خرداد تا ۲ تیر ۱۴۰۴) امارات عربی متحده به عنوان یکی از بازیگران منطقهای، دیپلماسی پیچیدهای را پیش گرفت که ترکیبی از حفظ توازن، کاهش تنش و محافظت از منافع اقتصادی و امنیتی خود بود. اگرچه این کشور روابط عادیسازی شده با اسرائیل دارد اما تمایل نداشت به طور کامل در جبهه ضدایرانی قرار گیرد. بر اساس گزارشها امارات همراه با دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، حمله اسرائیل به ایران را محکوم کرد و آن را نقض آشکار منشور ملل متحد دانست. همچنین امارات به همراه عربستان و قطر، برای برقراری آتشبس فشار آورد و تماسهای دیپلماتیک خود با تهران و واشنگتن را حفظ کرد تا از تشدید بحران جلوگیری کند. این موضعگیری نشاندهنده تلاش امارات برای ایفای نقش میانجیگری غیرمستقیم و حفظ کانالهای ارتباطی با تمام طرفهای درگیر بود اما طرح چندباره ادعاهای عربی (امارات و کویت) درباره جزایر سهگانه ایرانی و برخی میادین نفتی، استانداردهای دوگانه دیپلماسی امارات را پررنگ کرد و بر همین اساس بار دیگر باید تبعات هرگونه رویکردی را در شرایط حساس منطقه یادآور شد و به این نکته پرداخت که به عنوان مثال اگر امارات عربی متحده وارد میدان مبارزه ایران و رژیم اشغالگر صهیونیستی شود، چه تبعاتی را باید تحمل کند و چه نتیجهای نصیبش خواهد شد.
* همکاریهای نظامی و امنیتی ابوظبی با تلآویو
در هفتههای گذشته اگرچه امارات مواضع دیپلماتیک متعادلی اتخاذ کرد اما علاوه بر طرح دوباره ادعاهای دروغین درباره جزایر ایرانی، همکاریهای نظامی و امنیتی با رژیم را ادامه داد. بر اساس تصاویر ماهوارهای، امارات دستکم ۲ سامانه دفاعی اسرائیلی از نوع باراک ۸ را در نزدیکی پایگاه هوایی الظفره در جنوب ابوظبی مستقر کرده بود. این سامانهها برای محافظت از سایتهای حساس در برابر موشکها و پهپادهای ایران و انصارالله یمن طراحی شدهاند. همچنین گزارشهایی وجود دارد که امارات سامانه دفاع موشکی پیشرفته تاد ساخت آمریکا را در اختیار رژیم قرار داده است. این اقدامات نشاندهنده عمق همکاریهای امنیتی امارات و صهیونیستهاست که میتواند تأثیرات قابل توجهی بر معادلات منطقهای داشته باشد. امارات نگران است درگیری بین ایران و اسرائیل به خاک آن کشور کشیده شود. این نگرانی بویژه پس از حمله ایران به پایگاه العدید قطر تشدید شد، زیرا ممکن بود پایگاههای مشابه در امارات نیز هدف قرار گیرند. از سوی دیگر امارات به عنوان یک قطب اقتصادی و تجاری، بشدت نسبت به بیثباتی منطقه حساس است. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه موجب اختلال در پروازها و افزایش هزینههای بیمه دریایی شد که بر اقتصاد امارات تأثیر منفی داشت. همچنین امارات بهرغم روابط با رژیم کودککش صهیونیستی، نمیخواست روابط خود با ایران را به طور کامل تخریب کند، زیرا منافع اقتصادی و امنیتی امارات ایجاب میکرد کانالهای ارتباطی با تهران باز بماند.
* دیپلماسی عمومی و جایگاه منطقهای و بینالمللی امارات
امارات از رسانههای خود برای نمایش تصویری متعادل و میانهرو استفاده میکند. شبکههای خبری اماراتی مانند اسکاینیوز عربی با ادعای پوشش بیطرفانه جنگ بدان پرداختند و بر ضرورت کاهش تنش تأکید کردند. این دیپلماسی عمومی بخشی از استراتژی کلی برندسازی ملی امارات بود که سعی داشت خود را به عنوان یک کشور صلحطلب و ثباتساز در منطقه معرفی کند. جنگ ۱۲ روزه نشان داد کشورهای حاشیهنشین خلیجفارس از جمله امارات به دنبال ایفای نقش فعالتر در بحرانهای منطقه هستند. امارات به همراه عربستان و قطر، سعی در موقعیتسازی خود به عنوان بازیگران مستقل و تأثیرگذار دارند. از سوی دیگر امارات تلاش دارد بین وابستگی امنیتی به آمریکا و ضرورت استقلال عمل در سیاست خارجی توازن برقرار کند. اگرچه امارات متحد آمریکاست اما نمیخواست به طور کامل درگیر جنگ نیابتی با ایران شود.
* خطرات بهرهبرداری امارات از تنشها برای طرح مسأله جزایر سهگانه
امارات نباید از وضعیت تنشها بین تهران و رژیم صهیونیستی به عنوان فرصتی برای طرح ادعاهای دروغ درباره جزایر سهگانه استفاده کند. این اقدام میتواند در آینده اعتبار حضور این کشور در پروندههای سیاسی و بینالمللی را زیر سوال ببرد. بر اساس گزارشها امارات در خلال بحران اخیر، بار دیگر ادعاهای خود درباره مالکیت جزایر سهگانه ایرانی (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) را در مجامع بینالمللی مطرح کرده است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به صراحت هرگونه ادعای خارجی درباره این جزایر را رد کرده و بر حاکمیت بیچون و چرای خود بر آنها تأکید دارد.
* خسارات چند صد میلیارد دلاری احتمالی برای ابوظبی
بر اساس گزارشهای اقتصادی و تحلیلهای مؤسسات بینالمللی، در صورت ورود امارات عربی متحده به جنگ بین ایران و اسرائیل، خسارات اقتصادی این کشور میتواند به صدها میلیارد دلار برسد. برآورد دقیق میزان خسارات به عوامل مختلفی بستگی دارد اما بر اساس سناریوهای مختلف، خسارات کوتاهمدت بین ۸۰ تا ۱۸۰ میلیارد دلار و خسارات بلندمدت بین ۱۸۰ تا ۳۵۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود که جمعاً به ۲۶۰ تا ۵۳۰ میلیارد دلار میرسد. این ارقام معادل ۶۰ تا ۱۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی فعلی امارات (۴۹۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳) خواهد بود. خسارات کوتاهمدت شامل اختلال در تجارت و لجستیک (۱۰۰-۵۰ میلیارد دلار)، آسیب به زیرساختهای حیاتی (۲۰-۵۰ میلیارد دلار) و کاهش ارزش داراییها و فرار سرمایه (۳۰-۱۰ میلیارد دلار) است. خسارات بلندمدت نیز شامل از دست دادن موقعیت به عنوان قطب اقتصادی منطقه (۱۰۰-۲۰۰ میلیارد دلار)، کاهش سرمایهگذاری خارجی و توقف پروژههای کلان (۱۰۰-۵۰ میلیارد دلار) و افزایش هزینههای نظامی و امنیتی (۵۰-۳۰ میلیارد دلار) میشود. این جنگ میتواند باعث اختلال در تجارت دریایی، افزایش هزینههای بیمه و حمل و نقل، کاهش شدید تعداد گردشگران، لغو رویدادهای بینالمللی، خروج سرمایههای خارجی، کاهش ارزش داراییها، آسیب به تاسیسات اقتصادی و اختلال در خدمات عمومی شود. در بلندمدت نیز میتواند به برند اقتصادی امارات آسیب زده، موجب توقف پروژههای عمرانی، افزایش بدهیهای ملی، تضعیف روابط با همسایگان و از دست دادن شرکای تجاری شود.
* قربانی توسعهطلبی رژیم؟
امارات باید از قربانی شدن در توسعهطلبی و جنایات رژیم صهیونیستی اجتناب کند. به جای همکاریهای نظامی عمیق با اسرائیل، امارات میتواند بر دیپلماسی چندجانبه و کاهش تنشها تمرکز کند. همچنین امارات باید به دنبال تنوع بخشیدن به شرکای امنیتی و اقتصادی خود باشد تا وابستگی به یک طرف را کاهش دهد. دیپلماسی امارات در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، نشاندهنده تلاش این کشور برای حفظ توازن در محیط پیچیده منطقهای بود. در هر صورت، همکاریهای نظامی با رژیم میتواند خطرات قابل توجهی برای امنیت و ثبات امارات ایجاد کند. امارات باید با در نظر گرفتن منافع بلندمدت خود، از درگیر شدن در مناقشات فراتر از مرزهایش اجتناب کند و به دنبال ایفای نقش سازنده در ایجاد ثبات منطقهای باشد. علاوه بر این امارات باید از طرح ادعا درباره جزایر سهگانه خودداری کند، زیرا این امر میتواند به اعتبار بینالمللی این کشور آسیب زده و روابط آتی با ایران را با مشکل مواجه کند.