23/شهريور/1404
|
01:41
جولانی: اقدامات تل‌آویو به دلیل ناراحتی از سقوط اسد است!

نعل وارونه جولانی

ابومحمد جولانی، سرکرده تروریست‌های حاکم بر سوریه، روز جمعه در اظهار نظری عجیب مدعی شد اسرائیل از سقوط حکومت بشار اسد در سوریه ناراضی است، چرا که می‌خواست در سوریه با ایران درگیر شود!
بر اساس این گزارش، جولانی در این باره اظهار‌ کرد: «برخی سیاست‌های اسرائیل نشان‌دهنده تأسف از سقوط رژیم قبل است، زیرا اسرائیل می‌خواست سوریه همچنان میدان نبرد با ایران باقی بماند».
احتمالا منظور جولانی از برخی سیاست‌های رژیم صهیونیستی، ماجرای حمله جنگنده‌های این ‌رژیم به دوحه، پایتخت قطر باشد. اما نکته عجیب اینکه جولانی دقیقا برخلاف تحلیل‌های رایج درباره تاثیر سقوط حکومت اسد بر توسعه سلطه‌طلبی رژیم صهیونیستی، واقعیت را وارونه روایت کرده است. به عبارتی درباره حمله رژیم صهیونیستی به قطر، نعل وارونه‌ زده است.
1- در دوره حکومت اسد، سوریه مانند یک دژ بزرگ مستحکم در برابر جنگ‌طلبی و سلطه‌طلبی رژیم صهیونیستی قرار داشت. در واقع سوریه اسد، یک خاکریز قوی برای عقب ‌نگه داشتن رژیم صهیونیستی از منطقه غرب آسیا بود. با این حال اما سقوط اسد و برقراری حکومت تروریست‌های تکفیری بر این کشور، باعث شد این دژ و خاکریز مستحکم از مقابل رژیم صهیونیستی برداشته شود. به اعتقاد کارشناسان، نحوه حمله رژیم صهیونیستی به ایران و همین‌طور حمله این رژیم به قطر، یکی از پیامدهای سقوط حکومت اسد در سوریه و به عبارت دقیق‌تر، از بین رفتن خاکریز دفاعی منطقه در برابر رژیم اشغالگر قدس بوده است. به تعبیر دقیق‌تر، سقوط حکومت اسد همانند شکسته شدن قفس سگ زنجیر پاره‌ کرده غرب در منطقه بود. با سقوط اسد بود که نتانیاهو احساس کرد می‌تواند آرزوی اسرائیل بزرگ و سیاست «نیل تا فرات» را محقق کند. اما در زمان حکومت اسد بر سوریه، رژیم اشغالگر قدس، در مرزهای فلسطین اشغالی با ارتش سوریه و همین‌طور نیروهای مقاومت مواجه بود. به همین خاطر، جسارت دست‌درازی به کشورهای دیگر منطقه را نداشت.‌ بنابراین برخلاف ادعای جولانی، آنچه او و سایر گروه‌های تروریست سوریه در این کشور انجام دادند و باعث بی‌ثباتی سوریه شدند؛ مسبب و زمینه‌ساز توسعه جنگ‌طلبی و تقویت راهبرد رژیم صهیونیستی برای سلطه بر غرب آسیا بوده است، لذا در شرایطی که انگشت اتهام افکار عمومی منطقه به سمت او نشانه رفته و او را مسبب وضعیت فعلی منطقه می‌دانند؛ جولانی با این اظهارنظر تلاش کرده ماجرا را به شکلی وارونه روایت کند.
2- اینکه با استمرار حکومت اسد - به فرض - سوریه محل درگیری رژیم صهیونیستی با ایران می‌بود؛ چه مزیتی نسبت به شرایط فعلی سوریه و منطقه داشت؟ اولا شرایط سوریه در دوران حکومت بشار اسد، به مراتب بهتر از وضعیت فعلی یعنی دوره پس از سقوط حکومت او بود. با سقوط بشار اسد، رژیم صهیونیستی فرصت را غنیمت شمرد و همه تاسیسات و توانمندی‌های نظامی سوریه را از بین برد و در عمل سوریه را خلع سلاح کرد. پس از آن بود که رژیم صهیونیستی توانست با دخالت‌‌ها و تجاوزات خود، جنوب سوریه را از محدوده اعمال حاکمیت دمشق خارج کند. اکنون ۳ استان قنیطره، درعا و سویدا از محدوده قدرت جولانی خارج شده‌اند. قنیطره رسماً در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دارد.‌ سویدا به کلی در اختیار دروزی‌های هم‌پیمان رژیم صهیونیستی است. درعا نیز توسط مسلحانی اداره می‌شود که وابسته به اردن و امارات هستند و توافقات پنهان امنیتی با رژیم صهیونیستی دارند. از سوی دیگر تجاوزات هوایی و زمینی رژیم صهیونیستی به سوریه کماکان ادامه دارد و رژیم روزانه چند نوبت اقدام به بمباران مناطقی از خاک سوریه می‌کند، به‌گونه‌ای که سوریه عملا تبدیل به یک کشور فاقد قدرت مرکزی موجه و قدرتمند شده است. اوج این ماجرا، در حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به 2 ساختمان ریاست‌جمهوری و وزارت دفاع سوریه نمود یافت. با وجود آنکه جولانی دست دوستی به سمت نتانیاهو دراز کرده  اما نتانیاهو شرایط سوریه را به‌گونه‌ای دیده که عادی‌سازی روابط را کمترین استفاده از وضعیت فعلی این کشور قلمداد و برای تجزیه سوریه و تسلط بر این کشور طمع کرده است. از زمان جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی (سال ۱۹۶۷) سوریه در ضعیف‌ترین و رقت‌انگیز‌ترین شرایط به‌ سر می‌برد. بنابراین، قطعا مردم سوریه و همین‌طور ناظران و صاحب‌نظران مسائل منطقه این واقعیت را تایید می‌کنند که با در نظر گرفتن همه جوانب، وضعیت سوریه در زمان حکومت بشار اسد، به مراتب بهتر از شرایط فعلی این کشور بود. 
از سوی دیگر، برای سایر کشورهای منطقه غرب آسیا نیز وضعیت سوریه در زمان حکومت اسد، نسبت به شرایط فعلی مناسب‌تر بود. همانگونه که گفته شد؛ سقوط اسد در سوریه، زمینه‌ساز توسعه جنگ‌طلبی نتانیاهو شد.
اینکه امروز غرب آسیا با تهدید بالفعل رژیم صهیونیستی علیه تمامیت ارضی کشورهای منطقه روبه‌رو است؛ در درجه اول محصول واقعیاتی مثل بی‌ثباتی سوریه، ضعف و اضمحلال تدریجی نظام سیاسی جایگزین حکومت اسد است. رژیم صهیونیستی پس از سقوط اسد، از یک سو شاهد از بین رفتن یک حکومت ضداسرائیلی و دارای یک ارتش قدرتمند در مرزهای فلسطین اشغالی بود و از سوی دیگر آسمان این کشور تبدیل به یک حریم امن برای جنگنده‌های این رژیم شد تا از طریق این آسمان، نقشه‌های حمله به سایر کشورهای منطقه عملیاتی شود؛ و از همه مهم‌تر، حضور مقاومت در مرزهای فلسطین اشغالی با سوریه منتفی شد. همانگونه که گفته شد؛ با سقوط نظام اسد در سوریه، گویی یک دیوار دفاعی بزرگ و مستحکم از مقابل رژیم صهیونیستی برداشته شد. نتیجه فروریختن این دیوار نیز حمله جنایتکارانه این رژیم به ایران، حمله به قطر و همین‌طور شاخ و شانه کشیدن این رژیم برای کشورهای ترکیه و مصر بوده است. بنابراین از این حیث نیز، هم در افکار عمومی سوریه و هم در نگاه مسلمانان سایر کشورهای منطقه، اکنون جولانی یکی از اصلی‌ترین مسببان وضعیت فعلی شناخته می‌شود و این قبیل وارونه‌نمایی‌های او اساسا فاقد منطق و بدون اثرگذاری است.
هم افکار عمومی منطقه و هم سیاستمداران غرب آسیا واقفند برخلاف ادعای محیرالعقول جولانی، سقوط حکومت اسد در سوریه و روی کار آمدن امثال جولانی و گروه‌های تروریست چندملیتی در این کشور، به مثابه یک هدیه بزرگ برای نتانیاهو و رهبران صهیونیسم در دنیا بوده است.
تا زمانی که اسد بر سوریه حکومت می‌کرد؛  رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را بر تحقق عادی‌سازی روابط با کشورهای عرب و مسلمان متمرکز کرده بود. رژیم تل‌آویو با وساطت دولت آمریکا تلاش می‌کرد کشورهای اسلامی را متقاعد کند آن را به عنوان یک واحد سیاسی و یک موجودیت مشروع در منطقه به رسمیت بشناسند؛ هدفی که نتوانست به آن دست یابد. اما پس از سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، این نتانیاهو است که دست دوستی امثال جولانی برای عادی‌سازی‌ روابط را پس می‌زند و با طرح مجدد ایده متوهمانه اسرائیل بزرگ، به دنبال سیطره بر غرب آسیا و مستعمره کردن کشورهای عربی و اسلامی منطقه است. اینکه نتانیاهو حتی دست دوستی حکام جدید سوریه، یعنی کشوری که طی ۷ دهه گذشته، همواره یک تهدید بزرگ برای موجودیت رژیم صهیونیستی بوده است را پس می‌زند و دنبال تسلط بر این کشور است، یک واقعیت عبرت‌آموز است. با سقوط حکومت اسد، سران رژیم صهیونیستی نسبت به کل منطقه و تحقق آرزوی برپایی حکومت یهود از نیل تا فرات طمع کرده‌اند.‌ این واقعیت تاسف‌آوری است که امثال جولانی در آن نقش داشته‌اند و قطعا نمی‌توانند با وارونه‌نمایی مضحک واقعیات، خود را از این ماجرا تبرئه کنند.

ارسال نظر
پربیننده