محمد رستمپور: 72 ساعت نگذشته از اظهارنظر گستاخانه مارک روبیو، وزیر خارجه آمریکا که تصاویری از شلیک موشک در آسمان ایران پدیدار شد؛ در کاشمر، سبزوار، نیشابور، تهران، سمنان، مازندران، اصفهان و یزد. روبیو در نشست خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو در سرزمین اشغالی گفته بود موشکهای میانبرد و حتی کوتاهبرد ایران تهدیدی برای حضور ایالات متحده در منطقه و همچنین امنیت اسرائیل است که به فراتر از آن، یعنی کشورهای خلیجفارس و اروپا نیز گسترش یافته است. وزیر خارجه آمریکا ناخواسته همه آنچه برای مدتی طولانی سیاستمداران ایرانی بدان اشاره داشتند لو داد. مسأله هستهای بهانه است و حتی اگر پرونده هستهای هم آنچنان که ایالات متحده میپسندد، بسته شود؛ نوبت به توانمندی موشکی ایران میرسد. یعنی همان چیزی که در جنگ ۱۲ روزه، سامانههای دفاعی رژیم صهیونیستی را دچار آشفتگی بیسابقهای کرد و 6 لایه پدافندی گنبد آهنین را پشت سر گذاشت. مدیر دفتر اطلاعات ملی ایالات متحده آمریکا در ارزیابی سالانه تهدیدات آمریکا که اسفند سال گذشته منتشر شد، ایران را صاحب بزرگترین ذخایر موشکی و پهپادی در منطقه معرفی کرد. همچنین در گزارش دیگری آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا تصریح کرد ایران میتواند تا سال ۲۰۳۵ یک موشک بالستیک قارهپیما در اختیار داشته باشد. نکته مهم این است که این تصریحها که در جنگ ۱۲ روزه نیز در میدان عمل به چشم آمد، تماماً متکی بر دانش و قابلیت ایرانی به دست آمده است. براساس یک گزارش مرکز تحقیقات کنگره که 2 ماه پیش منتشر شد، دهها نهاد، اعم از ایرانی و غیرایرانی، به دلیل مشارکت در برنامههای موشکی ایران، تحریم شدهاند. تا ماه مه ۲۰۲۵ دولت ترامپ ۳۰ نفر از این افراد و نهادها را در فهرست تحریمها قرار داده است. از همین روست که حمله حجیم و ترکیبی جمهوری اسلامی ایران به پایگاههای نظامی، مراکز امنیتی و آزمایشگاههای تسلیحاتی در طول جنگ ۱۲ روزه همچنان سوژه بررسی رسانهها و رصد اندیشکدههای غرب است؛ از تحلیل توان دفاعی ایران و نقشه هوشمندانه برای درگیرسازی تجهیزات رقیب گرفته تا استوارسازی حمله براساس حق دفاع مشروع و همچنین تثبیت جایگاه ایران نزد افکار عمومی کشورهای عرب و مسلمان که در 2 سال گذشته از خشم و بغض جنایتهای اسرائیل در جغرافیای کوچک غزه به فریاد و فغان آمده بودند. علاوه بر آنچه گفته شد، یکی از پرتکرارترین مضامین تحلیلهای برخی چهرهها و گروههای دانشگاهی و نخبگانی اجتماع که در چند سال اخیر در قامت منتقد وضع موجود خود را معرفی میکنند و بویژه مبتنی بر شکافهای اجتماعی و درگیریهای سیاسی طبل پرسروصدایی به نام «فروپاشی اجتماعی» ساخته و بر آن میکوبند، همین است که جامعه به بنبست رسیده، جامعه عصبانی است، جامعه امید ندارد، جامعه بیانگیزه است، جامعه انتقامی شده و از این دست تعابیر که روزانه در یادداشتهای روزنامهها، کانالهای تلگرامی و صفحات و حسابهای کاربری رسانههای اجتماعی نقش میبندد. صاحبان تئوری «فروپاشی اجتماعی» البته به آمارها و استنادات پیمایشهای اجتماعی توجه میدهند و در تلاشند با مقایسه فراز و فرود آمارها و همچنین زیر ذرهبین بردن نرخ مشارکت در انتخاباتهای اخیر، پایان جامعه را اعلام کنند. به موازات این تلاش، مقایسه جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر مانند کشورهای همسایه بویژه امارات و عربستان سعودی که در 2 سال اخیر، همراستا با کلانپروژه ریبرندینگ محمد بنسلمان پیش میرود و البته دامنههای ویدئویی در اینستاگرام پیدا میکند نیز، شدت یافته است. سوی مقابل بنبستنمایی، برجستهسازی افراطی موفقیتها و دستاوردها و بویژه کشاندن حوزههای موفقیت به حوزههای ناکامی است. مقابله این 2 جناح با یکدیگر، گاهی به موضوعات و سوژههای تلخ سیاسی نیز میرسد. یکی از پرسشهای جدی و اساسی عملیات موشکی ایران در طول جنگ تحمیلی 12 روزه که در میان حجم بالای تحلیلهای سیاسی و نظامی و ژئوپلیتیک صحیح و مهم این روزها گم میشود، این است که چه فکری و چه ذهنی و چه انگیزهای میتواند چنان دقتی در اصابت به اهداف نظامی در فاصله ۱۲۰۰ کیلومتری ترسیم شده داشته باشد؟ سادهتر بخواهیم بپرسیم، باید بگوییم: چه کسانی پشت طراحی موشکها و پهپادهای منحصربهفرد و مدرنی هستند که برای ایران بازدارندگی میآورد؟ آیا آنها از ملیت و تابعیت دیگری آمدهاند؟ آیا فناوری نظامی امروز ایران که در برخی عرصهها به اذعان مجلات معتبر علمی رقابتناپذیر است، در جایی غیر از ایران امروز ریشه دارد؟ دانشمندان، محققان و پژوهشگران شاغل در نهاد علم از سازوکارهایی غیر از سازمانها و نهادهای علمی کشور آمدهاند؟ وجود فناوری، آن هم به شکل پیشبرنده و اثباتپذیر، نه آزمایشگاهی و گلخانهای، ردیه کافی و مطلق و معتبری است بر گزاره نادرست «فروپاشی اجتماعی». خلاف آنچه به نظر میرسد، فناوری را نمیتوان خرید و نمیتوان کاشت. فناوری دفعی نیست. فناوری، زمینه، انگیزه و شکلی از «باورمندی روحی» میطلبد که در نقطه مقابل «فروپاشی اجتماعی» است. میتوان ادعا کرد جامعه ضعیف شده؛ میتوان مبتنی بر پایشها و مستندات، درباره کاهش سرمایه اجتماعی سخن گفت اما از جامعهای که از حیث اجتماعی فروپاشیده، فداکاری میهنی و ایثار ملّی برنمیآید؛ کار شبانهروزی علمی با همه دشواری و رنج تحریم و عدم دسترسی به مقالات و پژوهشهای موجود در لبه فناوری برنمیآید. فناوری ایرانی نهتنها در حوزه نظامی، بلکه در دیگر عرصهها نیز خودنمایی میکند و امید که این فناوری به نرمافزار حکمرانی نیز راه یابد؛ همچون ابتکار دیپلماتیک نامه وزیر امور خارجه ایران به همراه وزرای خارجه روسیه و چین که فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی 3 کشور تروئیکای اروپا را غیرقانونی خواند. آزمایش موشک در ساعات و روزهایی که اخبار ضد و نقیضی درباره اقدام آلمان، فرانسه و انگلیس و شورای امنیت درباره لغو قطعنامه ۲۲۳۱ به گوش میرسد، بیش از همه چیز دوگانه موهوم «جنگ - مذاکره» یا « موشک - دیپلماسی» را به هم میزند و ارکان تصمیمگیر را درباره تهدیدات پیچیدهای که در مقابل ایران صف کشیدهاند، متحد میسازد. تجربه تلخ جنگ که به مدد رهبری شجاعانه حضرت آیتالله خامنهای و همیاری و همدلی مردم، جمهوری اسلامی ایران را عزیزتر و قویتر کرد؛ خالق تصاویری است مانند آنچه عصر آخرین پنجشنبه شهریور ۱۴۰۴ بر آسمان نقش بست؛ تصویری که برای ایرانیان دلچسب و امنیتآور است و برای دشمنان ایران، تهدیدساز و نگرانکننده. تصویری با امضای همه ایرانیان، تقدیم با نفرت به آقای مارک روبیو!
پربیننده
تازه ها