31/شهريور/1404
|
01:41
پنتاگون خواستار افزایش 110 درصدی بودجه تولید موشک تاد شد تا کسری موشک‌هایی را که در جنگ 12 روزه برای دفاع از رژیم صهیونیستی مصرف شد جبران کند

دفاع یک میلیارد دلاری

حسین کیامنش: وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) درخواست بودجه اضطراری جدیدی را به کنگره این کشور ارائه کرده که بخش قابل توجهی از آن، به ارزش نزدیک به یک میلیارد دلار، به جایگزینی موشک‌های رهگیر سامانه پدافندی تاد اختصاص دارد. این بودجه به طور خاص برای جبران هزینه‌های دفاعی آمریکا در حمایت از رژیم اشغالگر در برابر حملات موشکی ایران طی جنگ ۱۲ روزه طراحی شده است. در جریان جنگ 12 روزه، نیروهای مسلح کشورمان در پاسخ به حملات تجاوزکارانه اسرائیل، نقاط متعددی را در سراسر سرزمین‌ اشغالی با موشک‌های بالستیک و پهپاد هدف قرار داد که شامل موج‌های گسترده‌ای از حملات موفق بود. این حملات با دقت و هدفمندی طراحی شده بود و زیرساخت‌های حیاتی و حساس رژیم، از جمله تأسیسات نظامی و صنعتی را با موفقیت مورد اصابت قرار داد. برای مقابله با این حملات، سامانه تاد به کمک سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی آمد، زیرا پدافند چندلایه رژیم - شامل سامانه‌های آرو، فلاخن داوود و گنبدآهنین - ناکافی بود و نتوانست حجم بالای حملات و دقت آنها را خنثی کند. این اقدام، اگرچه از سقوط کامل پدافند اسرائیل جلوگیری کرد اما هزینه هنگفتی را بر دوش ایالات متحده گذاشت و ضرورت بازسازی فوری سامانه تاد را برای پنتاگون ایجاد کرد. بر اساس اسناد بودجه‌ای پنتاگون، بودجه پایه برای تأمین و تولید سامانه تاد در سال مالی ۲۰۲۶- که از اکتبر ۲۰۲۵ آغاز می‌شود- 451.363 میلیون دلار در نظر گرفته شده بود اما پس از جنگ ۱۲ روزه و مصرف گسترده موشک‌های تاد در دفاع از اسرائیل، پنتاگون اکنون درخواست اضطراری 498.265 میلیون دلار دیگر را مطرح کرده است. این افزایش، سرجمع بودجه درخواستی را به 949.628 میلیون دلار رسانده است، رقمی که نزدیک به یک میلیارد دلار است و نشان‌‌دهنده ابعاد گسترده هزینه‌های دفاع آمریکا از سرزمین‌ اشغالی است.
باید توجه داشت افزایش ۱۱۰ درصدی صرفا برای جبران خسارات عملیاتی ناشی از دفاع ۱۲ روزه از رژیم طراحی شده و به تولید موشک‌های جدید فراتر از ذخایر موجود مربوط نمی‌شود، بلکه تنها برای بازگرداندن موجودی از دست‌ رفته است.
هر موشک تاد 12.7 میلیون دلار قیمت دارد و بودجه درخواستی پنتاگون برای جایگزینی ۷۸ موشک مصرف‌شده اختصاص یافته است که تنها بخشی از ۱۰۰ تا ۱۵۰ موشک شلیک‌ شده در این درگیری را پوشش می‌دهد. این اختلاف آماری نشان می‌دهد باقی موشک‌های مصرف‌‌شده، یعنی ۲۲ تا ۷۲ موشک، احتمالاً از بودجه‌های دیگر تأمین خواهد شد، هر چند جزئیات این منابع مالی به دلیل محرمانه بودن اطلاعات عملیاتی هنوز افشا نشده و ممکن است شامل بودجه‌های اضطراری دیگر یا جابه‌جایی برنامه‌های دفاعی دیگر باشد. به هر حال، این ارقام نشان‌‌دهنده فشار مالی قابل ‌توجهی است که جنگ اسرائیل علیه کشورمان، بر سیستم دفاعی آمریکا وارد کرد. با همه اینها، بودجه ۹۴۹.۶۲۸ میلیون دلاری که 0.46 درصد ۲۰۵ میلیارد دلار بودجه پنتاگون برای سال ۲۰۲۶ را تشکیل می‌دهد، جایگاه ویژه تاد را در استراتژی دفاعی آمریکا برجسته می‌کند؛ بویژه به عنوان سپر دفاعی کلیدی سرزمین‌ اشغالی.
این اولویت نشان‌‌دهنده نگرانی پنتاگون از کاهش ذخایر این سامانه در برابر تهدیدات بالقوه آینده است. نرخ تولید فعلی تاد -که بین ۴۰ تا ۵۰ موشک در سال تخمین ‌زده می‌شود- به هیچ وجه نمی‌تواند این کمبود را به سرعت جبران کند، مگر اینکه خطوط تولید به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته فعال شوند؛ اقدامی که خود هزینه‌های اضافی شامل نیروی کار، مواد اولیه و لجستیک را به همراه خواهد داشت و فشار بیشتری بر بودجه دفاعی ایالات متحده وارد می‌کند. البته موضوع صرفا به بودجه درخواستی برای جایگزینی موشک‌های تاد محدود نمی‌شود. برای درک کل هزینه‌های دفاعی‌ای که ایالات متحده برای دفاع 12 روزه از اسرائیل متحمل شده، باید موشک‌های رهگیر دیگر را نیز در نظر گرفت که توسط جنگنده‌های آمریکایی یا ناوهای این کشور برای انهدام پهپادها و رهگیری موشک‌های شلیک ‌شده ایران به کار گرفته شد. هرچند پنتاگون هنوز آمار دقیقی از تعداد این موشک‌ها منتشر نکرده اما هزینه‌های کلان آن، مشخصا فراتر از یک میلیارد دلاری که برای تاد در نظر گرفته‌اند می‌رود. در حالی که آمریکا و اسرائیل قدرت نظامی خود را به طور بی‌سابقه افزایش می‌دهند، مقامات آمریکا مانند وزیر خارجه ترامپ، از برنامه موشکی ایران بشدت انتقاد می‌کنند! مارکو روبیو در مصاحبه‌های اخیر خود، با اتهام‌زنی به کشورمان، تأکید کرده ایران باید از تمام برنامه‌های غنی‌سازی اورانیوم و تولید موشک‌های بالستیک دست بکشد؛ سیاستی که مشخصا به عنوان بخشی از کمپین فشار حداکثری دولت آمریکا دنبال می‌شود. لغو معافیت تحریمی بندر چابهار برای هند و مخالفت آمریکا با طرح انتقال گاز ترکمنستان به عراق از طریق ایران را نیز در راستای همین چارچوب فشار حداکثری علیه ایران، برای کنار گذاشتن قدرت موشکی می‌توان ارزیابی کرد.
روبیو در کنفرانس مطبوعاتی اخیرش با بنیامین نتانیاهو، برنامه موشکی ایران را ریسک غیرقابل قبول توصیف و اظهار کرد: «ایران نمی‌تواند موشک‌های دوربرد بسازد». این اظهارات در حالی بیان می‌شود که ایالات متحده بودجه‌ای ۲۰۵ میلیارد دلاری را صرفا برای تقویت نظامی خود در سال ۲۰۲۶ در نظر گرفته که نشان‌‌دهنده تلاش قابل توجه برای تقویت توان دفاعی این کشور است و شامل برنامه‌های پیشرفته تسلیحاتی و فناوری‌های دفاعی جدید می‌شود. افزون بر این، اسرائیل نیز بودجه نظامی خود را به طور چشمگیری افزایش داده است. ماه گذشته، اسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد با توجه به تجربه جنگ با ایران، بودجه نظامی رژیم برای سال ۲۰۲۶ به میزان ۴۲ میلیارد شِکِل (معادل 12.5 میلیارد دلار) افزایش می‌یابد که بزرگ‌ترین افزایش از زمان جنگ ۱۹۶۷ تا امروز محسوب می‌شود. این افزایش که برای تقویت سامانه‌های دفاعی و تهاجمی از جمله تولید شتاب‌یافته رهگیرهای Arrow طراحی شده، بودجه دفاعی رژیم را از 32.7 میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ به ۴۷ میلیارد دلار رسانده و ۹ درصد تولید ناخالص داخلی رژیم را در بر می‌گیرد که نشان‌‌دهنده تعهد شدید این رژیم به تقویت توان نظامی خود در برابر تهدیدات منطقه‌ای به‌ طور خاص ایران است. آمریکا و اسرائیل در حالی که همزمان بنیه دفاعی و نظامی خود را تقویت می‌کنند و بودجه‌های هنگفتی به زرادخانه‌های‌شان می‌افزایند، به دنبال محروم‌سازی ایران از قدرت موشکی هستند! پروژه‌ای که عملا ایران را بی‌دفاع می‌کند و برای درگیری‌های احتمالی در آینده، حمله به کشورمان را با راحتی هرچه تمام‌تر ممکن می‌کند، آن هم بدون اینکه کوچک‌ترین پاسخی دریافت کنند. ریشه این تلاش‌ها را باید در جنگ تحمیلی 12 روزه جست‌وجو کرد؛ جایی که قدرت موشکی ایران با اصابت‌های دقیق به مراکز حیاتی و حساس فلسطین اشغالی، از جمله پایگاه‌های نظامی و زیرساخت‌های کلیدی، توانست آمریکا و اسرائیل را وادار به توقف جنگ کند. این موفقیت نشان داد توان موشکی کشورمان عامل مهم و اثرگذاری در معادلات قدرت در منطقه است. به همین دلیل، تلاش برای حذف نقطه قوت ایران از سوی آمریکا و اسرائیل با شدت بیشتری دنبال می‌شود تا از تکرار تجربه جنگ 12 روزه در آینده، جلوگیری و برتری نظامی خود را بدون ترس از پاسخگویی حفظ کنند. این الگو را می‌توان در حملات دوره‌ای اسرائیل به سوریه مشاهده کرد که بدون پاسخ از سوی دولت شورشیان جولانی انجام می‌شود، یا حتی در حمله اخیر رژیم صهیونیستی به قطر که نشان‌‌دهنده برتری نظامی یکجانبه اسرائیل در برابر دولت‌های ضعیف به لحاظ دفاعی است. بدون شک، این رویکرد تلاشی برای تضمین برتری نظامی یکجانبه آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است که هدف نهایی آن مهار ایران و تضمین عدم توانایی کشورمان در دفاع از خود در برابر حملات آینده است.

ارسال نظر
پربیننده