طاها سهرابپور: از ۲ هفته پیش ماجرا شروع شد؛ از همان ساعتی که آسوشیتدپرس اعلام کرد به اسنادی دست یافته که وزارت خارجه آمریکا در تردد هیات ایرانی شرکتکننده در نشست مجمع عمومی سازمان ملل محدودیتهایی ایجاد خواهد کرد. مثل سالهای 2012 و 2019، سال آخر ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و سال آخر ریاست جمهوری حسن روحانی. بهانه این بار، محدودیت در خرید از فروشگاه کاسکو و سمزکلاب بود که نه کالای نظامی میفروخت و نه جنسی مرتبط با صنعت هستهای. زمزمههای اخلال در سفر تیم ملی فوتبال برای حضور در جامجهانی سال 2026 که تیرماه سال آینده در ۳ کشور آمریکا، مکزیک و کانادا برگزار میشود نیز، دوباره بلند شده. سیدعباس موسوی، معاون تشریفات دفتر ریاست جمهوری در گفتوگویی از این موضوع سخن گفت که این اخلال غیر از تردد در موضوع صدور ویزاها نیز رخ داده.
در واکنش سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن تأیید ضمنی موضوع در بیانی گستاخانه اظهار کرد وزارت خارجه آمریکا در فرآیند صدور ویزا باید اطمینان کسب کند بازدیدکنندگان خارجی در ایالات متحده تهدیدی برای امنیت ملی یا امنیت عمومی ایالات متحده ایجاد نکنند. این اظهارنظر وزارت خارجه آمریکا همزمان با سفر ابومحمد جولانی، رئیس شورشیان سوریه که اکنون کنترل دولت سوریه را بر عهده دارد، لطیفه جذاب جدیدی ساخته است. مثل ماجرای جایزه ۱۰ میلیون دلاری دولت آمریکا به کسی که اطلاعاتی از محل اختفای جولانی ارائه کند. آخر آذرماه سال گذشته، ۲۴ ساعت پس از آنکه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تصریح کرد این جایزه همچنان پابرجاست، یک هیات آمریکایی با سرکرده تحریر شام دیدار کرد و وزارت خارجه آمریکا مجبور شد اعلام کند این جایزه را حذف میکند. اعمال محدودیت برای حضور هیات ایرانی در نشست مجمع عمومی با استقبال گسترده رسانههای ضدانقلاب روبهرو شده. حالا آنها پس از یک ناکامی تلخ به دلیل قهرمانی تیمهای کشتی آزاد و فرنگی در جهان، فرصتی یافتهاند تا دوباره ماجرای نشست را به سوژهای برای تخریب رئیسجمهور و تحقیر مانور سیاسی ایران در خبرسازترین رویداد دیپلماتیک جهان تبدیل کنند؛ کاری که در ۵ سال اخیر با اعزام پرتعداد خبرنگار و تلاش برای اخلال در تردد هیات یا منحرفسازی مخاطبان از اصل رویداد و محتوای ملاقاتهای دوجانبه انجام دادهاند. همراه با این خبرنگاران، گروههایی از منافقین مقابل ساختمان یا در خیابانهای اطراف، سعی داشتند با راهاندازی کمپینهای شرمساری، روایتهای فرعی انحرافی بسازند یا زدوخورد راه بیندازند تا سخنرانی رئیسجمهور به دایره محدودی از افراد در داخل یا خارج کشور برسد. یک سال با تمرکز روی اتفاقات 1401، سال دیگر با تمرکز بر تعداد افراد هیات اعزامی، سال دیگر با شایعهسازی درباره دیدار مقامات ایرانی و آمریکایی. این آخری در ایران هم خریدار جدی داشته است. در ۳ روز اخیر، برخی رسانهها و چهرههای سیاسی در پی القای این مطلب بودهاند که دیدار رؤسای جمهور ایران و آمریکا، حتی به شکل اتفاقی یا تصادفی میتواند از نظر اقتصادی گشایشی ایجاد کند یا فشارها برای فعالسازی مکانیسم ماشه را کاهش دهد. تیتر برخی روزنامهها یا توئیتها و محتواهای برخی کاربران مطرح در شبکههای اجتماعی نشان از ساخت دوگانه «موفقیت/ شکست» سفر رئیسجمهور دارد؛ موفقیت در صورت دیدار با ترامپ و شکست در صورتی که سفر مانند سالهای گذشته به سخنرانی در مجمع عمومی و برگزاری دیدارهای دوجانبه یا چندجانبه طی شود؛ هر اندازه هم سخنرانی یا دیدارها از نظر دیپلماتیک فایده داشته باشند. اضافه کنید وضعیت اقتصاد و قرار گرفتن ایران در آستانه فعال شدن مکانیسم ماشه به مجموع مقتضیات و مختصات سفر به آمریکای رئیسجمهور را که این سفر را به یک سفر استثنایی و پیچیده تبدیل میکند. میل فزاینده برخی سیاسیون و اهالی رسانه به شرطیسازی هر اقدام ساده دیپلماتیک مانند دیدارهای معمول وزیر امور خارجه با همتایان اروپایی خود در کنار تلاش رسانههای بیگانه به منظور بنبستنمایی و نگهداشت سایه جنگ بالای سر کشور که زندگی عادی را از مردم دریغ میکند، ۲ لبه یک قیچیاند. مرور سفرهای خارجی رئیسجمهور بویژه آنها که مرتبط با حضور او در یک اجلاس بینالمللی بوده است، نشان میدهد متن سخنرانی و گفتوگوها از پختگی و اتقان لازم برخوردار است اما برخی حواشی و بویژه کماعتنایی تیم رسانهای مسعود پزشکیان در روایتسازی سفر مبتنی بر یک دال یا نقطه مرکزی، سبب شده افکار عمومی در بمباران عجیب و بیرحمانه پیامها و دروغهایی که در فضای مجازی یله و رهای ایران مرتباً پمپاژ میشود، احساس بیپناهی کنند. این احساس اتفاقاً با میل به کنارهگیری از رویدادهای سیاسی که در مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز خود را نشان داد، نسبت دارد.
آنچه مهم است، حضور بیشتر و مؤثرتر رسانهایهای دولت در بسترهایی است که مردم حضور دارند. بویژه نباید از یاد برد سخنگویان غیررسمی دولت و راویان معتبر رسانههای اجتماعی که میتوانند ائتلافهای موقت با دولت داشته باشند، میتوانند سهم بالاتری از سبد معمول مصرف رسانهای موجود را به خود جلب کنند. علاوه بر این، تبیین ساده موضوعات به صورت شفاهی و کوشش برای سخن گفتن از بسترهای کلاسیک مانند تلویزیون، چیزی است که نباید کاملاً به رئیسجمهور سپرد. سخن گفتن رئیسجمهور وقتی تکرار شود، خود او و حضورش و کلامش و پیامش تکراری خواهد شد و این تکراری شدن، اثر و عمق و نفوذ بیان و کلامش را کم خواهد کرد. در نهایت، توجه به روندهای جهانی که تمام کشورها با آن مواجهند، مانند مسأله به رسمیت شناختن فلسطین، جنگ تعرفهها و حتی مسائل اقلیمی، برد پیام و اثر حضور رئیسجمهور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل را بالاتر خواهد برد.
پزشکیان امروز برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به آمریکا میرود
حکایت نیویورک، روایت نیویورک
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها