تنها 4 روز قبل از دیداری که برای روسای جمهوری ترکیه و آمریکا یعنی اردوغان و ترامپ در کاخ سفید برنامهریزی شده، یک طرح و ایده سیاسی جدید، محافل سیاسی و رسانهای آنکارا و استانبول را به لرزه درآورده است.
ماجرا از این قرار است که دولت باغچلی رهبر حزب ملی گرا و راست افراطی «حرکت ملی گرا» (MHP) پیشنهاد تاسیس ائتلاف نوینی به نام «تی.آر.سی» (T.R.C) را مطرح کرده است.
این یعنی ائتلاف سه کشور ترکیه، روسیه و چین. این پیشنهاد باغچلی آن قدر جنجالی است که اغلب تحلیلگران سیاسی ترکیه درباره آن اظهار نظر کردند.
آنان میگویند: باغچلی یک سیاستمدار عادی نیست. چرا که او از سویی پدرخوانده تمام احزاب و جریانات سیاسی ملی گرای راست افراطی ترک و از دیگر سو، شریک مهم اردوغان در ائتلاف جمهور است. از سال 2014 میلادی که حزب عدالت و توسعه نتوانست به تنهایی دولت تشکیل دهد، باغچلی تاکنون به مهمترین شریک و حامی اردوغان تبدیل شده که برخلاف سنت مرسوم دولتهای ائتلافی، حتی یک وزارتخانه از اردوغان نخواسته است. در عوض، کاری کرده که اردوغان برای اتخاذ هر تصمیم سیاسی و اجرایی مهمی، رضایت او را نیز به دست آورد. به عبارتی روشن، اردوغان بدون اذن و تایید باغچلی، آب هم نمیخورد و در نتیجه سخنان و مواضع باغچلی در دنیای رسانهها و افکار عمومی ترکیه، به اندازه مواضع خود اردوغان، اهمیت دارند.
باغچلی در وصف خطرات و پیامدهای جنایات رژیم صهیونیستی گفته است: «مناسبترین گزینه در برابر ائتلاف شیطانی آمریکا و اسرائیل که جهان را به چالش میکشد، ایجاد ائتلافی متشکل از ترکیه، روسیه و چین است. این ایده، بر اساس عقل سلیم، دیپلماسی، روح سیاست، شرایط جغرافیایی و محیط استراتژیک قرن جدید، بسیار معقول و مطلوب است».
همچنین اسماعیل اوزدمیر، معاون رهبر حزب حرکت ملی گرا با اشاره به شاخصهایی مانند جمعیت، مساحت، تولید ناخالص داخلی و قدرت نظامی در سه کشور ترکیه، روسیه و چین، اعلام کرد: «این سه کشور پتانسیل ایجاد نظم جدیدی در سیستم مالی جهانی، ارز ذخیره و دفاع را دارند. این سه کشور روی هم رفته 1.64 میلیارد نفر جمعیت، 26.5 میلیون کیلومتر مربع مساحت، 22.27 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، 4.256 تریلیون دلار صادرات، 488 میلیارد دلار هزینههای دفاعی و 3.49 میلیون نفر ظرفیت پرسنل نظامی دارند و این شاخصها برای موازنه جهانی، اهمیت استراتژیک دارند. ترکیه، روسیه و چین میتوانند یک ارز ذخیره جدید ایجاد کنند. این ائتلاف قبل از همه، در برابر زیاده خواهی آمریکا و اسرائیل، بسیار قدرتمند ظاهر خواهد شد. پتانسیل ترکیه، روسیه و چین فرصتی برای جهانی عادلانهتر و صلحآمیزتر فراهم میکند».
به باور تحلیلگران ترکیه، طرح چنین پیشنهادی از سوی شریک اردوغان، نشان دهنده بازنگری کامل در کل سیاست خارجی و امنیتی ترکیه از پایان جنگ جهانی دوم است. چرا که ترکیه از سال 1952 میلادی به عضویت ناتو درآمده و همواره خود را متفق اصلی آمریکا در منطقه قلمداد کرده است.
مراد یتکین از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره طرح پیشنهادی باغچلی میگوید: «از دو حالت خارج نیست: یا قرار است یک تحول بنیادین در سیاست خارجی ترکیه به وجود آید. یا این هم راهکاری ارتجاعی برای اهداف سیاسی داخلی است. من تعجب میکنم که آیا اردوغان و باغچلی که میدانیم در هر مسئله استراتژیک با هم مشورت میکنند، در مورد این تغییر اساسی در استراتژی با هم مشورت کردهاند یا نه؟»
اجرای پیشنهاد باغچلی مستلزم پذیرش موضوعات زیر از سوی دولت ترکیه است:
الف) در وهله نخست: اجرای پیشنهاد باغچلی مستلزم خروج ترکیه از پیمان نظامی ناتو و اتحاد غربی است. آن هم در شرایطی که ترکیه از سال 1952 عضو ناتو بوده و سند استراتژی ناتو در ژوئن گذشته از سوی اردوغان نیز تصویب شد و این سند، روسیه و چین را به عنوان دشمنان مهم ناتو تلقی میکند.
ب) پیشنهاد باغچلی مستلزم آن است که ترکیه درخواست عضویت خود در اتحادیه اروپا را پس بگیرد که این امر توافق اتحادیه گمرکی را با تمام پیامدهای اقتصادی آن باطل میکند. این در حالی است که الحاق به اتحادیه اروپا، هدف استراتژیک ترکیه است که مورد تایید پارلمان قرار گرفته و اردوغان اخیراً تعهد خود را به این هدف تکرار کرده است.
ج) اجرای پیشنهاد رادیکال باغچلی مستلزم این است که اردوغان، درخواستهای خود برای خرید جنگندههای آمریکایی اف 16 و اف 35 و درخواست خرید جنگنده یوروفایتر اروپایی را پس گرفته و به جای آنها، سوخو 35 روسی و جی 10 چینی خریداری کند.
واکنش سریع انگلیس
تنها یک روز پس از اعلام پیشنهاد باغچلی برای پیوستن ترکیه به ائتلاف تی.آر.سی، یک چهره امنیتی – سیاسی انگلیس در استانبول در جمع خبرنگاران حاضر شد. او سر ریچارد مور سفیر سابق انگلیس در ترکیه و رئیس کنونی رئیس سرویس اطلاعات خارجی MI6 بود. مور یک کنفرانس مطبوعاتی برای روزنامهنگاران ترک در کنسولگری بریتانیا در استانبول برگزار کرد و در اثنای سخنانش گفت: «به لطف رابطه ما با هیئت تحریر الشام، یک یا دو سال قبل از سرنگونی اسد، فعالیت دیپلماتیک خود را در این کشور ظرف چند هفته پس از سقوط اسد از سر گرفتیم. سوریه برای ما به نمونه بارزی از این تبدیل شده که اقدامات پیشگیرانه در هنگام وقوع تحولات ناگهانی و غیرمنتظره چقدر میتواند مؤثر باشد. من در همین جا، از همه دعوت میکنم تا شهر استانبول را به مهمترین مرکز فعالیت اطلاعاتی برای مبارزه با روسیه تبدیل کنند».
پس از انتشار این سخنان مور، بسیاری از روزنامههای ترکیه اعلام کردند که رئیس سرویس جاسوسی انگلیس، با اعلام جنگ اطلاعاتی علیه روسیه، در واقع به پیشنهاد عجیب شریک اردوغان پاسخ داده و او را کیش و مات کرده است.
تا این لحظه، اغلب تحلیلگران آمریکایی با شک و تردید استراتژیک به طرح پیشنهادی شریک اردوغان نگریستهاند و شورای روابط خارجی آمریکا اعلام کرده «لفاظیهای باغچلی نمایشی است. ترکیه نمیتواند از ناتو یا اتحادیه اروپا دور شود. این نوعی بلوف و ژست گرفتن است، نه سیاست واقعی».
در همین حال موسسه واشنگتن اعلام کرده که «سخنرانی باغچلی یک هشدار به واشنگتن است، نه یک طرح کلی. اقتصاد و ارتش ترکیه هنوز به سیستمهای غربی وابسته است».
موسسه رند آمریکا نیز بر این باور است که «حضور ترکیه در اجلاس سازمان همکاری شانگهای نشاندهنده علاقه به چندقطبی بودن است و نه درخواستی برای تشکیل اتحاد. بنابراین پیشنهاد باغچلی، فاقد امکانسنجی نهادی است. بر اساس تفسیر شورای آتلانتیک، این شریک ائتلافی اردوغان است که در حال محک زدن اوضاع است. اما عضویت ترکیه در ناتو، اتحادیه گمرکی اتحادیه اروپا و روابط تجاری غرب، چرخش کامل را غیرممکن میکند».
آیا جهتگیری سیاسی ترکیه تغییر میکند؟
پس از سخنرانی باغچلی، بسیاری از تحلیلگران ترکیه سراغ این موضوع رفتهاند که آیا قرار است ترکیه از جبهه غرب خارج شود و جهتگیری سیاسی خود را تغییر دهد یا نه؟
طاها آک یول از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره این موضوع میگوید: «اجرای پیشنهاد باغچلی هم به معنای خروج ترکیه از ناتو و هم به معنای پایان روابط نهادی و استراتژیک با اروپا است. آن هم در شرایطی که از زمان اصلاحات و تنظیمات عثمانی در قرن 19، به استثنای چهار سال در طول جنگ استقلال، جهتگیری اساسی ترکیه غرب بوده است. در اوایل قرن نوزدهم، بریتانیا از ترکیه در برابر روسیه حمایت کرد و حامیان تنظیمات از این فرصت برای تأمین 20 سال صلح و امنیت برای ترکیه استفاده کردند. آتاترک در دهه 1930 زمینه اتحاد با بریتانیا و فرانسه را فراهم کرد و اینونو آن را در اکتبر 1939 امضا کرد. عضویت در ناتو و روند اتحادیه اروپا ادامه این جریان اصلی است. مفهوم دفاعی ما کاملاً مطابق با استانداردهای ناتو بنا نهاده شده است. قانون اساسی ما، روابط اقتصادی اصلی ما و رویه دانشگاهی ما تا حد زیادی با اروپا در هم تنیده شده است. خروج ترکیه از ناتو و پیوستن به اتحاد روسیه و چین هیچ سودی برای غزه نخواهد داشت، برعکس، اسرائیل و یونان بیشترین رضایت را خواهند داشت. از سوی دیگر، ترکیه در بسیاری از مناطق، به ویژه سوریه و دریای اژه، با مشکلات شدیدتری روبرو خواهد شد و اقتصاد آن آسیب جدی خواهد دید. همچنین هیچ سود قابل توجهی از روسیه و چین نخواهد برد».
آک یول در ادامه، ضمن انتقاد از تصمیم سال 2017 اردوغان برای خرید موشکهای روسی اس 400 میگوید: «وقتی هواپیماهای روسی، 34 سرباز ما را در ادلب کشتند، باغچلی اینگونه واکنش نشان داد: ترکیه و روسیه شرکای استراتژیک نیستند، آنها متحد نیستند. شبکههای سیاسی، تجاری و اقتصادی بین دو کشور ما تقویت شده است. ما مانند برهها سر تعظیم فرود نمیآوریم، ما گرگهای خاکستری خواهیم بود و ستمگران را سرکوب خواهیم کرد. باغچلی این حرفها را زد اما در برابر روسیه کار خاصی نکردیم و خسارات مربوط به خرید اس 400 محدود به آن 2 میلیارد دلاری نیست که به مسکو دادیم. بعد از آن، تحریمهای CAATSA علیه ترکیه اعمال شد و از لیست خریداران اف 35 کنار نهاده شدیم و در ماجرای اختلاف مرزی با یونان، روسیه پشت ما را خالی کرد. اگر اردوغان در دیدار آتی با ترامپ، به دنبال حل مسائل مربوط به اسرائیل و سوریه و قسد نباشد و پیشنهاد باغچلی را جدی بگیرد، دچار مشکلات بزرگی خواهیم شد».
کدام جریانات موافق تی.آر.سی هستند؟
به طور خلاصه درباره نوع رویکرد تحلیلگران سیاسی ترکیه به پیشنهاد باغچلی درباره شکلگیری ائتلاف ترکیه، روسیه، چین، می توان گفت: افراد نزدیک به حزب جمهوری خلق و جبهه مخالفین اردوغان، با ماندن ترکیه در جبهه غرب و ناتو موافقند، اما در دسته دوم، بخشی از اسلامگرایان، ملی گرایان و بخش محدودی از چپها، با این ایده موافق هستند.
عصمت اوزچلیک از تحلیلگران نزدیک به حزب کمونیستی وطن نوشته است: «مدتها قبل و در سال 1980 میلادی، زبیگنیو برژینسکی گفته بود: ترکیه از غرب فاصله خواهد گرفت. زیرا منافعش در آسیا نهفته است. چنین چیزی، دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. این حرف برژینسکی مهم است و آمریکا مداوماً تلاش کرده ترکیه را از نزدیک شدن به آسیا بازدارد. حتی ایده الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا نیز به همین دلیل از سوی آمریکا مطرح شده بود. کما این که اشمیت، صدراعظم سابق آلمان آشکارا گفته است: ما با ترکیه ناعادلانه رفتار میکنیم. شاید دلیلش این باشد که به خاطر فشارهای آمریکا این نامزدی را پذیرفتیم».
اوزچلیک در ادامه میگوید: «ترکیه اگر هم عضو اتحادیه اروپا شود، نهایتاً به عنوان یک کشور درجه سه قلمداد خواهد شد. اما در آسیا چنین نیست. اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای نشان داد که در این جمع، برابری و عدالت بینالمللی، توسعه مشترک و مخالفت با هژمونی حرف اول را میزند. منافع ترکیه در آسیا نهفته است!»
انتهای پیام/