مهدی پناهی: در روزهای اخیر بار دیگر برخی جریانهای سیاسی تلاش میکنند صحنه سیاست خارجی ایران را به همان مسیر طیشده سالهای گذشته سوق دهند؛ مسیری که تجربه تلخ آن در پرونده برجام برای مردم روشن است. این جریان، امروز نیز میکوشد رئیسجمهور را به تکرار خطاهای گذشته در سازمان ملل وادارد و فیلمنامه ملاقات در مسیر دستشویی سازمان ملل در دولت روحانی را تکرار کند؛ در حالی که طرف مقابل نهتنها ارادهای برای توافق ندارد، بلکه با زیادهخواهی و بیمیلی آشکار، صرفاً به دنبال مدیریت زمان و حمله نظامی دوباره است.
واقعیت این است که مذاکره برای این جریان سیاسی نه یک ابزار دیپلماتیک، بلکه رگ حیات است. آنان حتی حاضر نیستند مسؤولیت نتایج برجام را بپذیرند؛ توافقی که روزی آن را «فتحالفتوح» و «آفتاب تابان» معرفی میکردند اما در عمل بدون دریافت هیچ تضمین عملی از طرف مقابل امضا شد. به یاد داریم ایران همه تعهدات خود را یکباره انجام داد، در حالی که اجرای تعهدات طرف غربی مشروط، تدریجی و نسیه بود. پرسش جدی همچنان پابرجاست: چرا حتی ۲ مطالبه حداقلی، یعنی:
۱- الزام رفع تحریمها با مصوبه کنگره آمریکا
۲- واگذاری داوری اختلافات از شورای امنیت به مجمع عمومی سازمان ملل، هیچگاه در متن برجام مطالبه نشد؟
این روزها برخی چهرههای اصلاحطلب همچون محسن هاشمی، عباس عبدی، حسین مرعشی، محمد فاضلی و محمد عطریانفر بار دیگر نسخه تکراری مذاکره با ترامپ را ارائه میدهند اما باید پرسید: آیا تجربههای گذشته کافی نبوده است؟ آیا نمیبینند طرف مقابل اساساً به دنبال توافق پایدار نیست و تنها میخواهد ایران را در میدان مذاکرات فرسایشی گرفتار کند تا در لحظهای مناسب ضربه وارد کند؟
تجربه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نشان داد رویکرد نظام در مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برای جلوگیری از بهانهجوییهای داخلی و خارجی، مبتنی بر عقلانیت و تدبیر بود. با همین رویکرد بود که افکار عمومی ایران و رهبری، مقصر شروع جنگ معرفی نشدند و دست دشمن برای بهرهبرداری تبلیغاتی بسته ماند اما نسخههای تسلیم به اسم مذاکره خلاف این تدبیر است.
نکته اساسی اینجاست که مردم ایران مخالف مذاکره نیستند؛ آنچه مردم را نگران میکند، تسلیم و مذاکره بدون برنامه است. جریانی که بارها شکستهای خود را به حساب داخل نوشته و خواستههای بیپایان غرب را نادیده گرفته، امروز نیز با همان دستفرمان، منافع ملی و زندگی مردم را به حاشیه میبرد. بنابراین، اگر بر فرض با چشمپوشی از بدعهدیها و جنایات آمریکا و اروپا مذاکرهای قرار است انجام شود، باید مبتنی بر برنامهریزی دقیق، خطوط قرمز ملی و تضمینهای روشن باشد؛ نه تکرار همان مسیری که تجربه آن، هزینههای سنگین بر کشور (همچون جنگ) تحمیل کرد و نه اینکه مثل دوره روحانی که حتی برخی حاضر بودند در راهروهای سازمان ملل و در مسیر دستشویی هم یک عکس یادگاری با ترامپ گرفته شود!
مذاکره بدون برنامه، نسخه تکراری تسلیم
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها