
محمد رستمپور: ۱۶ مارس ۲۰۱۲، ۱۰ روز پس از آنکه نتانیاهو ادعا کرد برای مقابله با برنامه هستهای ایران، «همه گزینهها روی میز است»، «رونی اِدری» تصویر خودش و دخترش را که یک پرچم اسرائیل در دست گرفته بود، در فیسبوک منتشر کرد و زیرش نوشت: «اسرائیل عاشق ایران است». هشتگ این گرافیست اسرائیلی ناگهان در فیسبوک چرخید و صدها نفر رو به دوربین گفتند ما نمیخواهیم کشور شما را بمباران کنیم. بیبیسی فارسی این کمپین را «بمب عشق» نامید و مدعی ریشههای تاریخی مشترک ایران و اسرائیل شد(!) ۲ فروردین ۱۳۹۱/ مارس ۲۰۱۲، پوسترهای کمپینی روی ۷۰ اتوبوس در تلآویو نصب و پروژههایی مانند «ایرانیها در تلآویو» راهاندازی شد که تصاویر اسرائیلیها و ایرانیها را در کنار هم نشان میداد. ۶ سال بعد، گرافیست اسرائیلی در یک مصاحبه گفت «همه فکر میکنند کار ما یک پروژه سیاسی بوده است». هشتگ آقای گرافیست دفعات دیگری با تعابیر و کلمات متفاوتی در شبکههای اجتماعی فراگیر شد اما این بار کاملاً اثبات شد اسرائیل در پی دستکاری افکار عمومی ایرانیان است. روز جمعه آزمایشگاه دادههای شبکههای اجتماعی وابسته به دانشگاه تورنتو در گزارشی مشترک با هاآرتص از تولید حسابهای جعلی در ایکس فارسی خبر داد. این حسابها اگرچه در سال ۲۰۲۳ ساخته شده بودند اما در ایام جنگ ۱۲ روزه به کار گرفته شدند تا همگام با حملات نظامی اسرائیل، با محتواهای تفرقهساز اجتماعی و تضعیفکننده سیاسی، مخاطبان را دعوت به آشوب علیه نظام سیاسی کنند اما ماجرای راهاندازی کمپین برای انحراف ذهن ایرانیان مربوط به امروز و دیروز نیست.
* هوش مصنوعی در خدمت دروغ و دغل
یک هفته پس از حمله رژیم صهیونیستی به ایران، سرویس راستیآزمایی بیبیسی در گزارشی، از یک کمپین بزرگ اطلاعات نادرست و اخبار جعلی پرده برداشت. این کمپین بر اساس حسابهای کاربری ایکس که در حوزه اطلاعات نظامی محتوا تولید میکنند، بنا شده بود. این حسابها عمدتاً از تصاویر قدیمی یا ویدئوهای تولیدی هوش مصنوعی استفاده میکردند تا حجم تخریب حملات اسرائیل علیه ایران را بیشتر از میزان واقعی نشان دهند. محور دیگری که این حسابها دنبال میکردند، در پی این بود نشان دهد در میانه جنگ، مخالفتها و اعتراضهای ایرانیان علیه نظام سیاسی به خیابانها کشیده شده. ۱۰۰ روز پس از پایان جنگ ایران و اسرائیل، آزمایشگاه «سیتزینلب» دانشگاه تورنتو در گزارشی تصریح کرده است یک شبکه هماهنگ متشکل از بیش از ۵۰ پروفایل جعلی در ایکس فارسی در حال انجام یک عملیات نفوذ با استفاده از هوش مصنوعی است. این شبکه روایتهایی را منتشر میکند که مخاطبان ایرانی را به شورش علیه جمهوری اسلامی ایران تحریک میکند. این گزارش نشان میدهد این شبکه از ویدئوهای ساخته هوش مصنوعی استفاده کرده تا همان هدفی که در گزارش بیبیسی آمده، محقق شود: «القای ترس» و «تحریک خشم». ویدئوهای ارزیابی شده این آزمایشگاه نشان میدهد در طول جنگ 12 روزه، محورهایی مانند فرار مقامات و مدیران جمهوری اسلامی، کمبود آب، شعاردهی علیه مقامات، اختلال در صرافیها و عدم سرویسدهی عابربانکها، سوژههای ویدئوهای جعلی بوده است که در حسابهای رسمی برخی رسانههای معارض مانند صدای آمریکا نیز بازتاب داشته است. این دست اقدامات همگی از جمله کارهایی است که در دستکاری افکار عمومی رواج دارد. دستکاری افکار عمومی به استناد گزارش دانشگاه جورج تاون به یک صنعت درآمدزا تبدیل شده که در پی القای پیامها و گزارههایی است که واقعیت ندارد اما صورت و سیمایی انسانی پیدا کرده. 15 فوریه 2023 هاآرتص در گزارشی افشاگرانه از یک تیم سایبری به نام «خورخه» پرده برمیداشت که با هک، اخاذی و انتشار اطلاعات نادرست در انتخابات 33 کشور مختلف دخالت میکند.
* عصر جدید جنگ روانی به روایت نیویورکتایمز
۲ روز پیش از آنکه گزارش بیبیسی منتشر شود -28 خرداد- یک وبسایت تحلیلی به نام «رادوِر» (Radware) از جنگی دیجیتال به موازات رد و بدل شدن موشکها میان ایران و اسرائیل خبر داد و این جنگ را نمونهای بارز از جنگ ترکیبی مدرن دانست که در آن، بایتها و روایتها به اندازه بمبها و موشکها مهم است. گزارش «رادور» همراهی عملیات سایبری و عملیات دستکاری را سبب تأثیرگذاری مضاعف هر دو دانسته است. بدین معنا که در زمان قطع اینترنت یا اخلال در ارتباط، اخبار جعلی، ترس بیشتری میسازد و باورپذیری پیامها را افزایش میدهد؛ موضوعی که در جنگ 12 روزه نیز آزمون شد. ۲۵ تیرماه ۳ چهره دانشگاهی و رسانهای که در حوزه اخبار جعلی در یکی از دانشگاههای آمریکا تحقیق میکنند، در گزارشی در نیویورکتایمز بر جنگ اطلاعاتی و نفوذ دیجیتال در جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل تمرکز کردند. این مقاله، جنگ اطلاعاتی آنلاین را اتفاقاً بخشی از حوزه جنگ میداند که ارتشها برای آن آماده نیستند.
نیویورکتامیز تأکید دارد اسرائیل از همان تاکتیکهایی که در میدان جنگ اوکراین آزموده شده، استفاده میکند و در تلاش است غیر از افکار عمومی، روحیه نظامیان را نیز تضعیف کند. در ایام جنگ 12 روزه رضا پهلوی در تلاش بود همراه و همزمان با حسابهای مرتبط با رژیم صهیونیستی، جنگ را علیه جمهوری اسلامی و نه مربوط به مردم ایران تصویر و ترسیم کند. همچون روزها و ماههای التهاب کشور در روزهای ناآرام نیمه دوم 1401، در ایام جنگ 12 روزه نیز ویدئوهایی با تصاویر بسته و صداهای تغییریافته منتشر شد که ادعا میشد نظامیان ایرانی با دفاع مقابل حملات اسرائیل مخالفند(!) نیویورکتایمز رد ویدئوهای فیک را تا بعد از جنگ میگیرد و به ویدئویی توهینآمیز علیه سردار قاآنی میرسد که توسط یک فیلمساز اسرائیلی به نام «اویاتار روزنبرگ» به کمک هوش مصنوعی ساخته شده است.
* القای قدرت و اشراف اسرائیل
مؤسسه هادسون، همان روزهای نخست جنگ 12 روزه از عملیات فریب اسرائیل علیه ایران و کمپینهای صهیونیستها برای گمراهسازی دولت و ملت ایران که هم فضای عمومی و هم ذهن مسؤولان را نشانه میگرفت، نوشت. این گزارش تأکید میکند فریب نرم، نیروی عملیات سخت را چند برابر میکند و اختلال در ادراک موقعیت، نوع تصمیمگیری در لحظه را تغییر میدهد. در این منطق، بیش از آنکه میزان و حجم تجهیزات نظامی یا حملات هوایی به «فلج روانی» منجر شود، گسست فزاینده بین اظهارات مسؤولان و واقعیتهای عملیاتی مؤثر است. آنچه شکست یا ضعف در میدان را منتقل میکند، در رسانه منعکس میشود. هادسون تأکید دارد اسرائیل در جنگ شناختی در نبرد خردادماه به دنبال بیثباتی سیاسی ایران و فروپاشی سیستم متمرکز ادارهکننده جمهوری اسلامی ایران بوده و گام نخست این هدف، اثبات کنترل اسرائیل بر ۲ بعد نظامی و روانی درگیری است. به نظر میرسد جنگ 12 روزه، اهمیت رسانه و روایت را بیش از پیش برای طرفین اثبات کرده است.
۵ سال پیش مؤسسه اینترنت آکسفورد در گزارشی از راهاندازی تیمهای سایبری در کشورهای مختلف خبر داده بود. استفاده از الگوریتمها، فرآیندهای خودکار و کلانداده برای ساخت واقعیت بر اساس تکنیکهایی مانند جعل، دستکاری و فریب، اکنون در بیش از 70 کشور جهان در جریان است. ۲ سال پیش آسوشیتدپرس در گزارشی تصریح کرد بهرغم آنکه چین و روسیه به دستکاری در افکار عمومی مشهور شدهاند اما واقعیت این است که اکنون اسرائیل با نفوذ به کمپینهای انتخاباتی، انتشار شایعه، انتشار اغراقآمیز اطلاعات، حملات سایبری، مارپیچ سکوت (ترس از انزوای اجتماعی)، اکثریتنمایی و تخریب شخصیت، به یک بازیگر فعال این حوزه تبدیل شده است. ارتش جعل و تحریف اسرائیل، در جنگ 12 روزه نتوانست مطالبات و خواستههایی ایرانیان را به سکویی برای حمایت از جنگ و کشتار تبدیل کند. مرور آنچه در این جنگ تجربه شد، به همراه پایش فنی و رصد مستند فعالیت حسابهای کاربری و رسانههای اجتماعی میتواند پیشدرآمد مقابله شناختی با اسرائیل باشد.