گروه سیاسی: یک ماه نشده، توافق هستهای قاهره میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به هم خورد. ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، در میان اخبار و حواشی حمله اسرائیل به قطر برای ترور سران حماس که برای گفتوگوهای آتشبس در نوار غزه آماده میشدند، ناگهان خبری یکخطی و تصویری از وزرای خارجه ایران و مصر و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی منتشر شد. اگرچه این توافق، یک چارچوب فنی موقت برای از سرگیری بازرسیها و نظارت بر برنامه هستهای ایران پس از حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات نطنز، فردو و اصفهان در جنگ 12 روزه را در بر میگرفت اما از همان ابتدا بر بازگشت محدود بازرسان و تهیه گزارش ویژه درباره مواد هستهای (از جمله ۴۴۱ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد) تمرکز داشت تا فعالسازی مکانیسم ماشه را به تعویق اندازد. گروسی، توافق را «گام مهمی در جهت درست» برای همکاری فنی خواند و دبیرکل سازمان ملل نیز از آن استقبال کرد. کایا کالاس، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی هم این توافق را «گامی کلیدی برای دیپلماسی هستهای» خواند و اجرای سریع آن را خواستار شد. اندیشکده انگلیسی چتمهاوس این گام را ناقص دانست و روی ابهامات متن دست گذاشت. از جمله کوشش برای تطبیق توافق با مصوبه مجلس شورای اسلامی که هر گونه تعامل با آژانس انرژی هستهای را منوط به 2 شرط «تأمین امنیت مراکز و دانشمندان هستهای» و «رعایت کامل حقوق ذاتی جمهوری اسلامی ایران در بهرهمندی از کلیه حقوق مصرح در ماده ۴ معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای بویژه غنیسازی اورانیوم» دانسته بود.
مرجع تشخیص هر 2 شرط در قانونی که 11 تیر 1404، رئیس مجلس به رئیسجمهور ابلاغ کرد، شورای عالی امنیت ملی دانسته شد. چهارم مهر، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در گفتوگوی اختصاصی با برنامه «فرانتلاین» شبکه «پیبیاس» آمریکا اعلام کرد اگر تحریمهای سازمان ملل علیه ایران دوباره اعمال شود، ایران همکاری خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به طور کامل متوقف خواهد کرد. علاوه بر تفسیرپذیری بالای متن، وابستگی تعهدات به مؤلفههای متعدد نیز سویه دیگر انتقاد از توافق بود. عراقچی و گروسی آشکارا 2 روایت متضاد از آنچه امضا کرده بودند، ارائه کردند تا جایی که وزیر امور خارجه در گفتوگو با شبکه خبر این تضاد یا اختلاف روایت درباره میزان دسترسی بازرسان یا گزارشدهی از وضعیت تأسیسات بمبارانشده را طبیعی دانست اما آشکار بود دیپلماسی لحظه آخری ایران برای عدم فعالسازی مکانیسم ماشه که در نشست مجمع عمومی سازمان ملل هم پیگیری شد، یک فرصت مبهم است که پایدارسازی آن بسیار دشوار است. بدون تغییر در مواضع 3 کشور اروپایی و البته آمریکا که غنیسازی صفر را طلب میکند، همچنان بیاعتمادی تداوم خواهد داشت. همان چیزی که سیدعباس عراقچی در نشست دیروز با سفرا، کارداران و روسای نمایندگیهای خارجی و بینالمللی مقیم تهران به آن اشاره کرد: «3 کشور اروپا گمان میکردند اهرم فشار تازهای در دست دارند و با تهدید به اجرای آن میتوانند ایران را تحت فشار بگذارند اما حالا که آن را به کار گرفتهاند، نتیجه را دیدهاند؛ هیچ تغییری در وضعیت ایجاد نشد و هیچ مشکلی حل نگردید؛ تنها دستاوردشان تضعیف مسیر دیپلماسی بود». اما پرسش این است: آیا با گفتن اینکه «توافق قاهره دیگر کارایی ندارد»، آثار و پیامدهای مذاکرات قاهره و نیویورک از بین خواهد رفت؟ آیا فرصتی که ایران در آخرین لحظه پدید آورد، به تهدیدی تازه تبدیل نخواهد شد؟
پایان آتشبس هستهای
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها