مهدی حسنی: وضعیت خشونت در آمریکا به اندازهای از التهاب رسیده که برخی تحلیلگران این کشور، احتمال درگیری داخلی را چندان دور نمیدانند. این خشونت بعد از روی کار آمدن ترامپ تشدید هم شده و به باور بسیاری از کارشناسان، او در حال سوق دادن جامعه آمریکا به سمت تشدید خشونت سیاسی است. این ترس از اعمال روزمره خشونت سیاسی و اجتماعی، عموماً در پیوند با رفتارهای نامتعادل ترامپ و سوءاستفاده او از قدرت سرکوب ارتش آمریکا، معمولاً معجونی از دلهره برای سیاستمداران آمریکایی از آینده آمریکا میسازد.
فارن افرز همین موضوع خطرناک را دستمایه تحلیلی بر وضعیت خشونت در آمریکا قرار داده است. این مجله، این دوران آمریکا را دوره پوپولیسم خشونتآمیز نامگذاری کرده است: «ایالات متحده در چنگال عصری از پوپولیسم خشونتآمیز گرفتار شده است. تهدیدها و اعمال خشونت سیاسی در حدود یک دهه گذشته رو به افزایش بوده و طیف گستردهای از قربانیان را در بر گرفته است».
اشکال این خشونت در آینده نزدیک آمریکا بسیار گسترده و البته خطرناک خواهد بود: «آمریکاییها باید خود را برای یک دوره فوقالعاده از ناآرامی آماده کنند؛ دورهای شامل تلاشهای جدی برای ترور سیاسی، شورشهای سیاسی و سایر اشکال خشونت جمعی، گروهی و فردی». به نوشته این مجله، تبعات این خشونت در عرصه سیاسی و اجتماعی آمریکا چنان زیاد است که نهتنها میتواند قدرت سرکوب عمومی دولت را تغییر دهد و جامعه آمریکا را به سمت فروپاشی دموکراسی پیش ببرد، بلکه حتی ممکن است مشروعیت انتخابات در این کشور را هم زیر سوال ببرد: «خشونت سیاسی در ایالات متحده امروز از هر ۲ سوی چپ و راست سرچشمه میگیرد که پدیدهای نادر و خطرناک است. اگر این روند ادامه یابد، احتمالاً خشونت سیاسی باز هم تشدید خواهد شد و پیامدهای سنگینی برای لیبرال - دموکراسی آمریکا به دنبال خواهد داشت. این خشونت، موجب ترس در میان جوامع و رهبرانی میشود که خود را در معرض تهدید میبینند و همین ترس باعث میشود آنان آماده اعمال محدودیتهایی بر آزادیهای مدنی یا استفاده از قدرت دولت برای سرکوب خطر شوند. چنین روندی تنها احتمال زیر سوال رفتن مشروعیت انتخاباتهای آینده را افزایش میدهد».
تهدید این خشونت به اندازهای بالاست که به باور نویسنده، هیچ عنصر دیگری از تهدید، حتی تروریسم هم به پای آن نمیرسد و البته این خشونت منشأ مشترک میان چپ و راست دارد: «پوپولیسم خشونتآمیز که مرحلهای از سیاست با سطوح بالای خشونت سیاسی و حمایت گسترده از آن شناخته میشود، اکنون تهدیدی بزرگتر برای دموکراسی آمریکاست تا هرگونه رقابت با کشوری دیگر یا تهدید از سوی گروههای تروریستی خارجی. برخلاف دیگر موجهای پوپولیسم خشونتآمیز در قرن گذشته، موج کنونی با سطحی بیسابقه از خشونت سیاسی تعریف میشود که هم از ایدئولوژیهای چپگرا و هم راستگرا انگیزه میگیرد».
در پدید آمدن این خشونت عریان در آمریکا چه کسانی مقصرند؟ طبیعتاً اول سیاستمداران آمریکایی: «خواسته یا ناخواسته، نخبگان سیاسی آمریکا در هر ۲ سوی طیف حزبی، کشور را به سمت ۲ اردوگاه متخاصم و آماده نبرد سوق دادهاند. این قطبیسازی خشونتآمیز به وضوح در خیابانها دیده میشود، به گونهای که سال جاری، نمایندگیهای شرکت تسلا هدف نزدیک به ۱۰۰ حمله سیاسی قرار گرفتهاند و مأموران اداره مهاجرت با حملات فیزیکی روبهرو شدهاند. ترامپ نیز در پاسخ، تهدیدهای تندتری مطرح کرده و وعده داده با شهرهایی که عمدتاً دموکرات هستند، چون مناطق جنگی رفتار کند».
البته مردم نیز چندان کمعلاقه به اعمال خشونت نیستند. به نوشته فارن افرز، بخش مهمی از مردم آمریکا از اعمال خشونت استقبال میکنند: «در نهایت، شاید نگرانکنندهترین واقعیت این باشد که دهها میلیون آمریکایی که تاکنون دست به خشونت سیاسی نزدهاند، اکنون میگویند از آن حمایت میکنند!» نتیجه این حمایت عمومی و مردمی از خشونت چیست؟ فارن افرز پاسخ میدهد: «افزایش حمایت عمومی از خشونت سیاسی، معمولاً پیشدرآمدی است بر بروز واقعی ترورها، بمبگذاریها و خونریزیها. مارپیچهای خشونت میتواند به نیرویی خودافزا بدل شود که دائماً چرخههایی از تقلید و انتقام را بازتولید میکند».
اما در نهایت باز هم به باور نویسنده، بار مسؤولیت این خشونت بر عهده سیاستمداران آمریکایی است، زیرا «پژوهشهای علمی به طور مداوم نشان میدهد وقتی مردم در معرض سخنان تهدیدآمیز یا غیرانسانیسازی مخالفان از سوی رهبران خود قرار میگیرند، تمایلشان به پذیرش خشونت سیاسی افزایش مییابد، بنابراین دلیلی قوی وجود دارد که باور کنیم اظهارات آرامکننده و آشتیجویانه میتواند تأثیری معکوس داشته باشد».
فارن افرز: ایالات متحده در چنگال پوپولیسم خشونتآمیز گرفتار شده است
آمریکا در عصر پوپولیسم خشن!
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها