21/مهر/1404
|
01:39
یادداشت

پیام نتانیاهو را چگونه ارزیابی کنیم

امیرعباس نوری: در برابر تهدید حمله نظامی مجدد رژیم صهیونیستی باید کاملا هوشیار باشیم. این یک ضرورت و الزام بسیار مهم است. هر سیاست، تصمیم و اقدامی از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا را باید در راستای مقدمه‌چینی برای حمله به ایران ارزیابی کرد، بنابراین بهترین استراتژی در شرایط فعلی این است که حمله رژیم را قطعی بدانیم و تصمیمات، تمهیدات و تدبیرهای خود را بر اساس آن تنظیم کنیم. 
در کنار این ضرورت مهم، نباید واقعیت‌های مربوط به وضعیت رژیم صهیونیستی‌ برای یک اقدام نظامی دیگر علیه ایران را نیز نادیده بگیریم.
این واقعیت‌ها را می‌توان در ۲ حوزه دسته‌بندی کرد:
۱- شکست محاسبات مربوط به جنگ‌ ۱۲ روزه 
۲- تفاوت وضعیت فعلی با قبل از جنگ ۱۲ روزه
محاسبات رژیم ‌صهیونیستی درباره جنگ‌ ۱۲ روزه، به صورت کلی در ۲ بخش شکست خورد.
نخست، واکنش مردم ایران به جنگ: موساد بر اساس برآوردهای میدانی واقعا باور داشت مردم ایران از حمله رژیم صهیونیستی استقبال می‌کنند و این حمله‌ را پوششی برای اعتراض، آشوب و در نهایت براندازی جمهوری اسلامی می‌بینند. اینکه نتانیاهو طی ۱۲ روز جنگ بارها به هدف تغییر نظام ایران اشاره کرد، همچنین خواستار به خیابان آمدن مردم ایران شد، ناشی از همین برآورد موساد بود. طبق گزارش کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی، روز چهارم جنگ، مقامات امنیتی رژیم به شکست این محاسبات اذعان کرده و خواستار توقف جنگ شدند اما نتانیاهو تا روزهای پایانی جنگ همچنان امیدوار بود. حمله به مراکز انتظامی و زندان اوین، در همین راستا انجام شد. به هر حال این برآورد موساد به شکست انجامید. اگرچه رژیم صهیونیستی همچنان این طراحی را دنبال می‌کند اما جنگ ۱۲ روزه نشان داد مردم ایران آنگونه که آنها فکر می‌کردند از حمله نظامی و جنگ استقبال نمی‌کنند. ضمن اینکه برعکس، در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی همبستگی و انسجام پدید آمد. این شکست محاسباتی، نقش مهمی در پروژه‌ جنگ علیه ایران دارد. رژیم صهیونیستی برای تحقق اهداف خود، بر استفاده از ظرفیت اجتماعی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی حساب ویژه‌ای باز کرده و می‌کند، لذا شکست در جذب این ظرفیت، تاثیر بسیاری بر به شکست انجامیدن کل پروژه دارد. 
دوم، قدرت موشکی ایران: رژیم صهیونیستی یک طراحی دووجهی را برای تحدید و تضعیف توان موشکی ایران به کار برد. رژیم صهیونیستی تصور‌ می‌کرد با هدف قرار دادن مراکز موشکی سپاه، توان آفندی ایران بشدت محدود می‌شود و سپس از طریق پدافند چندلایه خود، همان تعداد اندک موشک‌ شلیک‌شده را رهگیری کرده و مورد اصابت قرار می‌دهد. بله! حملات به مراکز موشکی ایران، موانع و مشکلاتی برای قدرت آفندی ایران ایجاد کرد اما در عمل، آنچه رژیم صهیونیستی تصور می‌کرد، نشد و اصابت موشک‌های ایرانی به اهداف تعیین‌شده، خسارات هنگفتی به رژیم وارد کرد. در گزارش کانال ۱۳ رژیم صهیونیستی درباره اختلاف در کابینه صهیونیستی بر سر ادامه جنگ در روز چهارم نبرد، به همین شکست برآوردها و محاسبات درباره قدرت موشکی ایران اشاره شده بود. بعضی اعضای جلسه با اشاره به شلیک‌های موشکی ایران و نرخ اصابت آنها به اهداف تعیین‌شده، صراحتا از شکست محاسبات گفتند و ادامه این شرایط را غیرممکن ‌دانستند. جالب اینکه به مرور بویژه در هفته دوم جنگ، نرخ شلیک‌ها و موفقیت آنها در اصابت به اهداف در فلسطین اشغالی افزایش یافت، به گونه‌ای که بر اساس اظهارات وزیر دفاع ایران، نرخ موفقیت موشک‌ها به ۹۰ درصد رسیده بود. برخی فرماندهان ایران به این موضوع مهم هم اشاره کردند که در صورت ادامه جنگ، در روز پانزدهم، حتما همه موشک‌های ایران به هدف اصابت می‌کرد. بنابراین یکی از تجارب مهم جنگ ۱۲ روزه برای رژیم صهیونیستی، شکست طراحی آنها برای تحدید و تضعیف توان موشکی ایران بود. شکست پدافند چندلایه رژیم صهیونیستی بویژه در روزهای پایانی جنگ نیز نشان داد استراتژی موشکی ایران، برای تسلط بر آسمان سرزمین‌ اشغالی کاملا محقق شد.
* تفاوت‌ها با شرایط قبل از جنگ
در‌ حوزه‌ دوم، یعنی تفاوت شرایط فعلی با شرایط قبل از جنگ، می‌توان به موارد متعددی اشاره کرد.
یکی از این‌ موارد بسیار مهم، هوشیاری ایران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است. این هوشیاری هم زمینه هر نوع غافلگیری مجدد را برطرف کرده و هم باعث شده نیروهای مسلح ایران، تا حدود زیادی نسبت به تاکتیک‌های نظامی حریف‌ مطلع شوند. قطعا غافلگیری ایران، یکی از مهم‌ترین امتیازات رژیم‌ صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه بود؛‌ امتیازی که به نظر می‌رسد دیگر از آن بهره‌مند نیستند. مورد دیگر اینکه روند بازسازی پس از توقف جنگ، از سوی نیروهای مسلح ایران با سرعت و دقت دنبال شد. ضمن اینکه با توجه به عملکرد رژیم صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه، تمهیدات و تدابیر موثری در زمینه تقویت قدرت آفندی ایران اندیشیده و اجرا شد. مورد دیگر این است که اقدامات مهمی در زمینه ترمیم قدرت پدافندی، همچنین تقویت نیروی هوایی ایران انجام شده است، به‌ گونه‌ای که یکی از روسای قوا تاکید کرد این بار اگر رژیم صهیونیستی بیاید، متوجه می‌شود شرایط کاملا تغییر کرده است. این موضوع، یکی از تفاوت‌های مهم شرایط فعلی نسبت به شرایط قبل از جنگ ۱۲ روزه است.
یکی دیگر از تفاوت‌های مهم شرایط فعلی نسبت به جنگ‌ ۱۲ روزه، تغییر نگرش فرماندهان ایران نسبت به حمله رژیم صهیونیستی و آمریکاست. در جنگ ۱۲ روزه،‌ استراتژی ایران، دفع حمله و وارد کردن خسارات گسترده به رژیم در راستای توقف جنگ بود اما اینک، فرماندهان نظامی، حمله نظامی مجدد رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران را به دیده یک فرصت بزرگ می‌نگرند. فرماندهان به دنبال بازسازی توان بازدارندگی ایران از دل جنگ احتمالی دوم هستند. کما اینکه برخی مقامات نظامی ایران تصریح کرده‌اند در‌ صورت وقوع جنگ جدید، ایران می‌تواند به یک بازدارندگی حداقل ۴۰ ساله دست یابد. این تغییر نگرش،‌ قطعا بر اساس تجربیات جنگ ۱۲ روزه و محاسبات ناشی از درک نقاط ضعف دشمن و نقاط قوت ایران است. برخی رسانه‌ها و تئوریسین‌های غربی در همین راستا به رژیم صهیونیستی هشدار داده‌اند در صورت حمله نظامی مجدد به ایران، این بار خسارات به مراتب بیشتری نسبت به جنگ ۱۲ روزه متحمل خواهد شد. بنابراین تغییر نگرش ایران نسبت به جنگ جدید، یکی از تفاوت‌های شرایط فعلی با شرایط قبل از بامداد ۲۳ خرداد است.
* نتانیاهو راست می‌گوید؟
ولادیمیر پوتین اخیرا گفته است بنیامین نتانیاهو از او خواسته پیامی‌ را به مقامات ایران منتقل کند. رئیس‌جمهور روسیه به صورت کلی گفت نتانیاهو در این پیام گفته است قصدی برای حمله مجدد به ایران ندارد.‌ عراقچی نیز شامگاه شنبه‌ در یک برنامه تلویزیونی گفت مقامات روسیه این پیام را به سفیر ایران در مسکو ابلاغ کرده‌اند و محتوای پیام همان چیزی است که پوتین گفته است. برخی کارشناسان، عناصر سیاسی و رسانه‌ها در ایران، این پیام نتانیاهو‌ را به منزله منتفی شدن حمله نظامی مجدد رژیم صهیونیستی به ایران دانسته‌اند. 
اما آیا واقعا نتانیاهو همان‌گونه که در پیام خود به پوتین مدعی شده، قصدی برای حمله به ایران ندارد؟
بیایید موضوع را دقیق‌تر بررسی کنیم‌ آنگاه درباره این ادعای نتانیاهو می‌توان بهتر نظر داد.
چرا نتانیاهو در مقطع زمانی فعلی،‌ چنین پیامی به ایران فرستاده است؟ 
رژیم صهیونیستی و آمریکا حتی اگر قصدی برای حمله مجدد به ایران نداشته باشند، قاعدتا تمایل دارند سایه جنگ همچنان وجود داشته باشد. تبعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سایه جنگ بر ایران، قطعا به نفع رژیم صهیونیستی و آمریکاست. بنابراین اینکه در ایران افکار عمومی موضوع جنگ را منتفی تلقی کنند، موجب عادی شدن شرایط و دست‌کم عادی شدن فرآیند سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی در ایران می‌شود. به همین خاطر، این پیام نتانیاهو دقیقا برخلاف منافع و راهبرد رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران است. به همین خاطر باید نسبت به این پیام نتانیاهو مشکوک بود؛ چرا؟
همان‌گونه که گفته شد، مقوله غافلگیری، یکی از امتیازات رژیم‌‌ صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه بود؛ امتیازی که این رژیم و آمریکا در شرایط فعلی به واسطه هوشیاری ایران، بویژه نیروهای مسلح‌، دیگر از آن بهره‌مند نیستند، لذا هر اقدامی که زمینه‌ساز غافلگیری مجدد ایران و نیروهای مسلح شود، به مثابه برخورداری مجدد رژیم صهیونیستی و آمریکا از این امتیاز علیه ایران است.
نکته دوم، تبعات این پیام نسبت به تدابیر و تمهیدات نیروهای مسلح برای آمادگی در برابر حمله نظامی مجدد است.‌ اکنون نیروهای مسلح ایران، با قطعی دانستن حمله مجدد رژیم صهیونیستی و آمریکا در‌ حال بازسازی و تقویت توان خود هستند ‌لذا هر اقدامی که در این روند اختلال ایجاد کند یا موجب کند شدن آن شود، به سود رژیم صهیونیستی و آمریکا خواهد بود. یکی دیگر از مواردی که در این حوزه، از سوی کارشناسان مطرح می‌شود، تاثیر این ادعای نتانیاهو بر همکاری‌های نظامی ایران و روسیه است. پس از توقف جنگ، رسانه‌های غرب مدعی شدند همکاری‌های نظامی ایران و روسیه افزایش یافته است. کارشناسان معتقدند ادعای نتانیاهو مبنی بر عدم تمایل برای حمله مجدد به ایران، ممکن است هم بر اراده ایران و هم بر اراده روسیه برای تداوم همکاری‌های نظامی اثر منفی بگذارد. اینکه نتانیاهو این پیام را از طریق پوتین به ایران رسانده نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود.‌ کما اینکه برخی اخبار غیررسمی حاکی از اعتراض رژیم صهیونیستی به روسیه نسبت به همکاری‌های نظامی با ایران است. بر اساس این موارد، ادعای نتانیاهو مبنی بر عدم تمایل برای درگیری نظامی مجدد با ایران، هم برخلاف راهبرد این رژیم در حفظ سایه جنگ علیه ایران است و هم می‌تواند تبعاتی در زمینه هوشیاری و تمهیدات دفاعی ایران برای مقابله با جنگ جدید داشته باشد. با در نظر گرفتن این نکات مهم، حالا می‌توان‌ درباره اعتبار ادعای نتانیاهو اظهارنظر کرد. همان‌گونه که گفته شد، هم شکست برآوردهای رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه و هم تفاوت شرایط فعلی نسبت به قبل از وقوع جنگ ۱۲ روزه، بویژه در‌ حوزه توانایی دفاعی ایران، باعث شده رژیم صهیونیستی موانع و نگرانی‌های جدی نسبت به آغاز یک درگیری نظامی جدید با ایران داشته باشد. اگر رژیم‌ صهیونیستی به دنبال یک درگیری نظامی جدید با ایران باشد، بدون تردید، به دنبال برداشتن این موانع و برطرف کردن این نگرانی‌هاست. پیام‌ نتانیاهو به پوتین را می‌توان دقیقا در همین راستا ارزیابی کرد. 
جدا از نحوه برداشت‌ها از پیام‌ نتانیاهو، همان‌گونه که در ابتدای این نوشته تاکید شد، در شرایط فعلی، باید اقدامات رژیم صهیونیستی و آمریکا در راستای مقدمه‌چینی برای حمله نظامی مجدد به ایران ارزیابی شود. بهترین،‌ مهم‌ترین و موثرترین اقدام برای از بین بردن خطر جنگ، آمادگی کامل برای جنگ است. به همین خاطر می‌توان گفت هر اقدامی که موجب برطرف شدن موانع و نگرانی‌های رژیم صهیونیستی برای حمله مجدد به ایران شود، احتمال حمله نظامی جدید علیه ایران را افزایش می‌دهد.

ارسال نظر
پربیننده