
گروه سیاسی: مشاور سیاسی رهبر معظم انقلاب و دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی، با حضور در برنامه اینترنتی «ماجرای جنگ»، ابعاد مختلفی از مهمترین موضوعات و مسائل امنیتی و نظامی کشور خصوصاً در جریان جنگ 12 روزه را تشریح کرد. دریابان علی شمخانی در این گفتوگو با اشاره به سیاستهای دفاعی ایران، مسیر تقویت توان موشکی و تسلیحاتی کشور را توضیح داد و تحلیل خود از صحنه جنگ 12 روزه و موقعیت ایران در قبال تهاجم تروریستی آمریکا و اسرائیل را تشریح کرد.
وی در ابتدا در پاسخ به این پرسش که آیا فزونی تنش ایران و اسرائیل از عدم پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به پایگاه نظامی T4 بوده، تصریح کرد: «ما به آن حمله پاسخ دادیم اما اینکه باید در ازای هر اقدامی موشک شلیک کنیم، نادرست است. مقابله موشکی با عملیات تروریستی لزوماً معادله را تغییر نمیدهد اما باید ابزارهای پاسخگویی به کنش دشمن را متنوع کنیم». شمخانی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره ترور یا عدم ترور آقای رئیسی گفت: «ستاد کل تا لحظه آخر با توجه به هیاتهایی که برای بررسی فرستاد، گفت هیچ اتفاقی داخل پرواز رخ نداده اما بعد از جنگ 12روزه این سوال قویتر شد که شهادت آقای رئیسی نیز میتواند به اسرائیل مرتبط باشد. مبتنی بر مقدورات فنی بررسیکنندهها هیچ اتفاق خارجی در شهادت آقای رئیسی رخ نداد اما ممکن است اتفاقات بالاتر از تشخیص فنی ما باشد». دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی در باره هدفگیری پایگاه عینالاسد در پاسخ به ترور سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی تأکید کرد: «اولاً اراده و تصمیم زدن یک پایگاه آمریکایی، اعتبار بزرگی است. ما تصمیم گرفتیم عینالاسد را بزنیم و زدیم و این یعنی اراده مقابله داشتیم. ثانیاً حمله به عینالاسد مابهازای انتقام سریع و سخت حاجقاسم بود و این قابل توسعه بود و ما هیچوقت دست از این نکشیدیم». البته وی تصریح کرد اتفاقی که برای هواپیمای اوکراینی رخ داد، ارزش هدفگیری پایگاه عینالاسد را به شکلی تحت شعاع قرار داد. شمخانی در همین باره گفت: «من همان موقع توسط شهید باقری مطلع شدم و به رئیسجمهور وقت آقای روحانی خبر دادم». وی همچنین تأخیر در اعلام عمومی دلیل حادثه را به علت بررسی ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد، چرا که برخی دلیل این اتفاق را جنگ الکترونیک آمریکا میدانستند. شمخانی همچنین اینکه گروهی درصدد پنهان کردن موضوع بودند را رد و تأکید کرد: «امکان پنهانکاری وجود نداشت. اصلاً کسی در نظام از این موضوع سود نمیبرد».
شمخانی تاکید کرد اسرائیلیها از ابتدای انقلاب در پی مقابله با ایران بودهاند و حتی ترور اردشیر حسینپور در سال 1385 نیز کار آنها بود. وی همچنین گفت: «شدت پاسخ ما به توان ما وابسته بوده است. توان موشکی ما بعد از وعده صادق 1 و 2 همانقدر بوده است و اگر 7 اکتبر منجر به دخالت آمریکا در اداره رژیم صهیونیستی نمیشد، حتماً اسرائیل دچار مشکلات جدیتری میشد». از نظر وی، 7 اکتبر، یک عملیات کور نبود اما واقعیت این است که «حماس فکر نمیکرد غرب با همه وجود پای اسرائیل بیاید». شمخانی در پاسخ به این سؤال که «آیا تردیدهای ما سبب شد اسرائیل به ایران حمله کند»، تصریح کرد: «با توجه به تغییر معادله قدرت به سرعت توسط غرب در اسرائیل، توانمندی «وعده صادق ۱ و ۲» به نتیجه و قابلیت مورد نظر فرماندهان نظامی نرسید و در جنگ 12 روزه، هر چند پدافند اسرائیل تغییر کرده بود، قابلیت اصابت موشکهای ما نیز نسبت به قبل بشدت تغییر کرده بود و قویتر شده بود؛ تا جایی که ارزیابی صهیونیستها تغییر کرد و درخواست آتشبس از سوی آنها مطرح شد. در جنگ 12 روزه تصویر ضعف ایران تا حد زیادی ترمیم شد».
وی همچنین سؤال «جنگ میشود؟» را یک پرسش غیراساسی دانست. به باور او مسأله این است که «اسرائیل همه توان خود را جمع کرده که نشان دهد جنگ قریبالوقوع است و وضعیت «نه جنگ، نه صلح» را بر ذهن ایرانیان غلبه دهد. مهمتر از پاسخگویی به این سؤال این است که مسیر تقویت نظامی خودمان را فراتر از این سؤال ببریم. قریبالوقوع دانستن جنگ، عملیات روانی اسرائیل است. باید بدانیم اسنپبک منجر به جنگ نمیشود، مگر اینکه پیش از این تصمیم به جنگ گرفته باشند و اسنپبک را بهانهای برای شروع جنگ قرار دهند». شمخانی همچنین درباره کارایی تحریمهای بازگشته بر اثر اسنپبک تأکید کرد اولاً این تحریمها پیش از این وجود داشته و ثانیاً اعمال یک تحریم از لحظه تصمیم تا زمان تأثیر به سرعت رخ نمیدهد. وی هدف از اسنپبک را تضعیف درونی ایران دانست. شمخانی معتقد است روند مواجهه ایران با اروپا و آمریکا به گونهای بود که بهانه را از غرب گرفت و ملت ایران را منسجمتر کرد. وی همچنین توسعه توان نظامی ایران در دوران پس از جنگ را حاصل تجربه دفاع مقدس دانست که باید «ای کاشها» را به «فیزیک» تبدیل میکردیم. شمخانی تأکید کرد: «در پایان جنگ، حمله دریایی و حمله هوایی علیه ایران اعمال شد و ما باید به مظاهر جنگهای جدید توجه میکردیم». از نظر وی، بعد از جنگ هیچ کشوری همسنگ ایران وجود نداشت اما حضور نیروهای فرامنطقهای و بویژه ظرفیت تولید تهدید اسرائیل علیه ایران، ما را به سمت تولید تسلیحات موشکی و ارتقای توان نظامی دریایی برد.
شمخانی همچنین با اشاره به ریلگذاری جدید وزارت دفاع پس از جنگ و دانشمحور شدن این وزارتخانه برای تأمین نیازهای جدید از جمله تغییر سوخت موشک از جامد به مایع؛ همچنین ارتقای برد موشکی با نظر رهبر معظم انقلاب، تأکید کرد: «ما به دنبال تهدیدزایی علیه اسرائیل بودیم و هیچگاه به ناتو فکر نکردیم». وی که در دولتهای هفتم و هشتم، وزیر دفاع بود، در پاسخ به اینکه اگر به دهه 70 بازگردید، آیا بمب اتم میسازید؟ گفت: «ای کاش آن موقع به این فکر میافتادم اما این فکر با فضای کلی آن روز دولت یعنی گفتوگوی تمدنها نمیخواند. در دکترین دفاعی ایران، بمب هستهای نیست اما اثر ترسانندگی بمب را نباید فراموش کرد». وی همچنین ترکیب توانمندی موشکی و ظرفیتهای دریایی را از جمله شگفتیهایی دانست که در جنگ 12 روزه از آن رونمایی نشد اما این دکترین، به نیروی انسانی غیور و فداکاری مانند ارتش و سپاه ایران نیاز دارد. از نظر شمخانی، جغرافیای ایران نیز اثرگذاری این سلاحها و امکانات را صدچندان میکند.
وی تأکید کرد در جنگ احتمالی بعدی اصلاً نیازی به بستن تنگه هرمز نداریم، چرا که «امکاناتی داریم که میتوانیم آسیب مهاجمان به ایران را کاملاً واضح اثبات کنیم». شمخانی همچنین در پاسخ به اینکه اینها شعار یا تبلیغات نیست، پرسشی مطرح کرد: «آیا ما توان دریایی را به کار گرفتیم؟ اصلاً تصویری از قدرت دریایی ایران دارید؟ تصویری از تنوع تجهیزات دریایی و موقعیت حضور نیروهای دشمن دارید؟ چرا آنها خودشان توانمندی دریایی ایران را تحریک نکردند؟ هر قدرتی به ایران حمله کند، قادر به حذف توان پاسخگویی ایران نخواهد بود. ایران به طور قطع پاسخ خواهد داد».
دبیر اسبق شورای امنیت ملی بین «تنبیه متجاوز» و «توسعه جنگ» تفکیک قائل شد و گفت: «برخی صحبتها مبتنی بر توانمندی و تجربه است. مثلاً معتقدم بستن تنگه هرمز، گزینه چندان سودمندی نیست، مگر اینکه بخواهیم به سیم آخر بزنیم. حتی در جنگ 12 روزه هم به چنین تصمیمی نرسیدیم». وی ضعف در پدافند را محصول تحریم دانست که در آفند به دلیل سیاستگذاری درست و تمرکز بر بومیسازی رخ نداده و تأکید کرد همین سیاست با تأخیری که جبران شده، در پدافند هم در حال تحقق است. وی در نهایت درباره چرایی عدم همکاری روسیه و چین در جنگ 12 روزه تصریح کرد: «ما تنهاییم و بیرون آمدن از تنهایی کار راحتی نیست. مطالباتی وجود دارد که با بعضی ارزشهای ما هماهنگی ندارد. خود روسها درگیر جنگند؛ چه کار میتوانستند کنند؟ روسها در شورای امنیت از حقوق هستهای ایران دفاع کردند. روسها زمانی از ما خواستند کار پدافندی مشترک کنیم که ما سؤالاتی مطرح کردیم که پاسخ به آنها راحت نبود. پدافند مشترک یعنی در اختیار گذاشتن جغرافیا و رادار و هواپیما که نمیشود در اختیار کس دیگری قرار داد. البته بعد از جنگ 12 روزه باید روی آن فکر کنیم».