21/مهر/1404
|
00:53
از تیم‌ ملی فوتبال انتظارات عجیب نداشته باشید

بدون آورده

زهره فلاح‌زاده: تیم‌ ملی فوتبال ایران در دیداری دوستانه مقابل روسیه در ورزشگاه ولگوگراد آرنا با نتیجه ۲ بر یک شکست خورد اما با وجود اینکه این مسابقه رسمی نبود، حملات زیادی به کادر فنی و فدراسیون فوتبال شد.
برای بررسی این دیدار که انجام آن تنها برای آماده‌سازی تیم‌ ملی برای جام‌جهانی ۲۰۲۶ بوده و با توجه به شرایط ما که نمی‌توان با تیم‌های اروپایی و آمریکای جنوبی دیدارهای تدارکاتی داشت، باید تمام جوانب را در نظر گرفت. 
* نسلی که پا به سن گذاشته
شاید 10 سال حضور کارلوس کی‌روش در فوتبال ما، تنها دوره‌ای باشد که بسیاری از بازیکنان جوان و مستعد ما دور هم جمع شدند و نسل جدید فوتبال ملی را تشکیل دادند. بازیکنانی مثل جهانبخش، آزمون، طارمی و قدوس که حالا پا به سن گذاشته و از آن فوتبالیست چابک، دونده و سختکوشی که بودند، فاصله گرفته‌اند. ستاره‌هایی که نورشان به سرعت غیرقابل‌انکاری کم شده و باید به دنبال جایگزین آنها گشت اما به هر حال تا جام‌جهانی زمان زیادی باقی نمانده و جانشین انتخاب کردن برای این تورنمنت بزرگ هم برای کادر فنی می‌تواند خودکشی محسوب شود.
* لژیونرهایی که دیگر ستاره نیستند
دیگر خبری از بازیکنان ما در سطح اول لیگ‌های معتبر اروپا نیست. سردار آزمونی که یک دوره‌ای در زنیت سنت پترزبورگ، روبین‌کازان، بایر لورکوزن و آ‌اس‌رم بازی می‌کرد و سابقه گلزنی در لیگ قهرمانان اروپا را هم دارد، حالا در الاهلی امارات توپ می‌زند. مهدی طارمی که درخشش او در پورتوی پرتغال منجر به انتقالی بزرگ شد و راهی اینترمیلان ایتالیا شد، خیلی زود از آبی‌‌ومشکی‌های میلان جدا و راهی تیم المپیاکوس یونان شد. لیگ یونان حتی بین ۱۰ لیگ معتبر دنیا هم نیست. سامان قدوس که زمانی در لیگ جزیره و تیم برنتفورد انگلیس بازی می‌کرد، حالا پیراهن تیم الاتحاد کلبای امارات را پوشیده. لژیونرهای جوانی مثل محمدجواد حسین‌نژاد، محمد محبی، مهدی قایدی و... هم یا در تیم‌های نه‌چندان مطرح روسی یا اماراتی بازی می‌کنند و عملاً از آنها نمی‌توان انتظار داشت بزودی راهی لیگ‌های معتبر اروپایی شوند. زمانی که فوتبال ما نتواند بازیکن به اروپا معرفی کند، به خودی خود نشان می‌دهد مشکل اساسی وجود دارد و قرار نیست با این شرایط به نتایج عالی هم برسیم. از تیم‌ ملی که بازیکنانش ترجیح می‌دهند به لیگ‌های کشورهای حوزه خلیج‌فارس بروند و گرفتن پول بیشتر را به پیشرفت فوتبال خود ترجیح دهند، چگونه می‌توان انتظار انگیزه‌ای برای بهتر شدن و نتیجه‌گیری داشت؟ اصلاً لیگ‌های عربی چه کمکی به فوتبال ما می‌کنند؟ نتیجه‌اش را کاملاً در فوتبال ملی حال حاضرمان شاهد هستیم.
* خبری از پرورش دروازه‌بان نیست
دوره‌هایی ما در تیم‌ ملی داشتیم که دروازه‌بان نقش اصلی را ایفا می‌کرد و خیال‌مان بابت این پست راحت بود.‌ از مرحوم ناصر حجازی و احمدرضا عابدزاده گرفته تا سیدمهدی رحمتی و علیرضا بیرانوند اما در حال حاضر نه‌تنها با کمبود دروازه‌بان خوب و مطمئن مواجه هستیم، بلکه بیرانوند هم که نقش اصلی در قهرمانی‌های پرسپولیس یا قهرمانی فصل قبل تراکتور داشت یا نمایش خوب او در جام‌جهانی ۲۰۱۸ و گرفتن پنالتی کریستیانو رونالدو هنوز هم در یاد علاقه‌مندان هست، با بالا رفتن سن و همچنین حواشی نقل و انتقالاتی و محرومیت و تعلیق محرومیت نتوانسته موثر ظاهر شود. البته باید این مساله ریشه‌یابی شود و قطعاً مشکلات خط دفاع و عدم تمرکز هم می‌تواند دلیلی بر موفق نبودن دروازه‌بانی مثل بیرانوند باشد اما به هر حال لیگ فوتبال ایران نتوانسته دروازه‌بان خوب پرورش دهد و فرق چندانی بین بیرانوند و سیدپیام نیازمند، ۲ گلر اصلی تیم‌ ملی نیست. هر ۲ اشتباهاتی دارند و دروازه ایران چندان از امنیت برخوردار نیست. اصلاً در لیگ ایران چند دروازه‌بان ستاره می‌توان نام برد؟ چند گلر جوان و مستعد در فوتبال ما شناسایی شده‌اند؟ فقر دروازه‌بان می‌تواند در ادامه مسیر به فوتبال‌مان ضربه مهلکی بزند و وضع را از اینی که هست، بدتر هم کند.
* لیگ بی‌حال!
اما شاید مهم‌ترین دلیلی که می‌توان برای نتیجه نگرفتن یا خوب ظاهر نشدن تیم‌ ملی عنوان کرد، لیگ ضعیف است. لیگ برتر ما پس از گذشت ۶ هفته هنوز یک تیم مدعی با امتیاز ۲ رقمی به خود ندیده! صدرنشین لیگ از ۱۸ امتیاز ممکن تنها ۹ امتیاز کسب کرده و اختلاف تیم دوازدهم تا تیم اول تنها ۳ امتیاز است و با یک برد و باخت جای تیم صدرنشین و پایین جدول عوض می‌شود. در تیم‌های لیگ برتری ما نیز، هم مشکلات متعدد دفاعی وجود دارد و هم دروازه‌. جالب آنکه مدافعانی که به تیم‌ ملی دعوت می‌شوند همان اشتباهاتی را در بازی‌های ملی مرتکب می‌شوند که در باشگاه‌های خود آنها را به کرات انجام می‌دهند و این مشکل قرار نیست به جای باشگاه در تیم‌ ملی حل شود. در واقع تا زمانی که بازیکنی که هر چند روز یک‌ بار در لیگ بازی می‌کند، نتواند روی نقاط ضعفش کار کند، در تیم‌ ملی که زمان زیادی در اردو حضور ندارد، نمی‌تواند اشتباهاتش را برطرف کند.
به هر حال شاید جای امیر قلعه‌نویی هم هر مربی‌ای دیگری روی نیمکت تیم‌ ملی می‌نشست، نتیجه همینی می‌شد که حالا شاهد آن هستیم. دیگر خبری از ستاره بزرگ نیست. دیگر خبری از لیگ پویا و معرفی بازیکن موثر نیست. در حال حاضر هم نمی‌شود مدام ترکیب تیم را تغییر داد و انتظار داشت بازیکنان کم‌تجربه ورق را برگردانند و در تورنمنت بزرگی مثل جام‌جهانی که تجربه آن را نداشته‌اند، بهترین اتفاق را رقم بزنند. باید این را قبول کنیم که فوتبال ما چیز جدیدی ارائه نداده که انتظار درخشش تیم‌ ملی را داشته باشیم.

ارسال نظر
پربیننده