مهدی مرسلی: در غروب خاموش ورزشگاه، جایی میان فریاد و سکوت، مرد پرتغالی روی نیمکت نشسته بود و در ذهنش افکار مختلف میچرخید. بازی با چادرملو، برای ریکاردو ساپینتو شبیه زندانی بود که دیوارهایش از اضطراب ساخته شدهاند؛ هر حرکت را میدید اما گویی طناب نامرئیای دستانش را بسته بود. استقلال نفس میکشید اما کمجان و خسته؛ تیمی که میان مرگ و رستاخیز در نوسان بود. تساوی در آن شب شاید در جدول فاجعه نبود اما در ذهن هوادار، زنگ خطر بود. با این حال، در همان شب تاریک، بذری از امید کاشته شد؛ ریکاردو دوباره به نیمکتش جان داد، به حمایت از بازیکنانش بازگشت و نگاهها بار دیگر به سوی او چرخید.
امسال لیگ برتر شبیه مسابقهای بیثبات است؛ هیچ قدرتی فاصله امنی ندارد و همین بیتعادلی، فرصتی تازه برای استقلال فراهم کرده. اگر جهان فوتبال منطقیتر بود، شاید حالا ساپینتو در برابر تیغ منتقدان ایستاده بود اما انگار اینبار تقدیر با او مهربانتر شده است. ۲ پیروزی پیاپی میتواند همه چیز را دگرگون کند؛ از رتبه تیم در جدول تا آرامش روی نیمکت و حتی لبخند دوباره هواداران.
تعطیلات فیفادی، به وقت و نجاتبخش از راه رسید. این بار نه اردوی طولانی در پیش است، نه سفر خستهکننده آسیایی. تیم در تهران میماند، زمین تمرین آرام است و ذهنها آماده ترمیم. ساپینتو که همیشه میان خشم و هیجان شناور بوده، حالا فرصت دارد در سکوت، نظم تازهای بسازد. نه دیگر بهانهای از خستگی سفر باقی مانده و نه از ناهماهنگی نفرات. هر بازیکنی که پس از یکسوم فصل هنوز جا نیفتاده، باید در آیینهای بیرحم به خویش نگاه کند؛ استقلال جای تردید نیست.
سهرابیان، غلامی، آقاسی و آشورماتف، ازبک تازهوارد باید دیوار اطمینان باشند، نه پنجرههای بازِ نگرانی اما ذهنهای خسته، بازدهی را بلعیدهاند. ساپینتو میداند اگر بخواهد خشم هواداران خاموش شود، تنها زبان پاسخ در زمین معنا دارد، نه در مصاحبهها.
پس از فیفادی، توفانی از مسابقات انتظار میکشد؛ مصاف با الوحدات اردن در آسیا، نبردهای سنگین با مس، فجر شهید سپاسی و آلومینیوم در لیگ؛ تیمهایی جوان و پرتحرک که اشتباه را بیدرنگ تنبیه میکنند. این چند بازی، حکم دادگاه نیمفصل را دارد: یا بازگشت به مسیر افتخار یا سقوط بیشتر در سراشیبی تردید.
استقلال این روزها فقط از نظر فنی دچار آشفتگی نیست؛ روح تیم نیز زخمی است. ساپینتو که روزی با انرژی آتشین خود در دل هواداران جا باز کرده بود، حالا باید از همان هیجان دارو بسازد. گاهی لازم است مربی، نه فریاد بزند، بلکه سکوت کند تا تیم در آرامش دوباره جان بگیرد.
این وقفه، شاید آخرین مهلت باشد برای ساختن دوباره تیمی که اعتمادش را از دست داده. استقلال، مثل ماشینی پیچیده، نیاز به بازتنظیم دارد؛ از تاکتیک تا ذهن. اگر ساپینتو بتواند از این فرصت نادر برای پالایش استفاده کند، شاید پس از فیفادی شاهد تولد دوباره آبیها باشیم؛ تیمی که دیگر نه دنبال توجیه، بلکه تشنه قهرمانی است.
اما اگر این فرصت هم بسوزد، شاید مرد پرتغالی باز در اتاق شیشهای ویآیپی بنشیند، زیر نگاههایی که بخشش نمیشناسند. فوتبال، مهربان نیست؛ تکرار اشتباه را نمیبخشد. ساپینتو باید انتخاب کند: فروپاشی در هیاهو، یا رستاخیز در سکوت.
مهلت دوباره برای احیای استقلال
آخرین فرصت
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها