29/مهر/1404
|
23:54
نگاهی به پروژه‌های نیمه‌کاره شبکه نمایش خانگی به بهانه وضعیت مبهم سریال‌های «کلنل» و «جزر و مد»

بی‌پایان!

علیرضا ابوترابی: ما از ابتدا در ایران تلویزیون کابلی نداشتیم اما حتی قبل از اینکه اینترنت تا این حد فراگیر شود و استفاده از پلتفرم‌های ویدئو به شرط درخواست یا همان وی‌اودی‌ها جا بیفتد، چیزی تحت عنوان شبکه نمایش خانگی راه خود را آغاز کرد. دیری نپایید که این فضا به طور سرسختانه و جدی به عنوان رقیبی برای سینما و تلویزیون ایران خود را معرفی کرد. به طور خاص این رقابت بین نمایش خانگی و تلویزیون خودش را بیشتر نشان می‌داد اما حالا و بعد از چند سال به نظر می‌رسد چیزی که بیش از همه فضای پرزرق و برق نمایش خانگی را با صداوسیما از یکدیگر متمایز می‌کند، عدم وجود یک نهاد معین است که بر مسائل و روندهای فنی و تولیدی آثار نمایش خانگی نظارت کند و نقشی راهبردی در به سرانجام رسیدن پروژه‌ها داشته باشد. طرف قرارداد تولیدکنندگان سریال در نمایش خانگی بیشتر سرمایه‌گذران شخصی و پلتفرم‌ها هستند و همین موضوع باعث می‌شود نهاد مشخصی به طور مصرانه روی صرف سرمایه دقت نداشته باشد. علاوه بر این پخش آثار در یک فضای نیمه‌رسمی اینترنتی و نبود یک برنامه دقیق مثل کنداکتور پخش تلویزیون که احساس وظیفه را برای زمان‌بندی دقیق ایجاب می‌کند، همگی باعث آن شده که تولید و پخش سریال در بستر نمایش خانگی با فراز و نشیب‌های زیادی همراه شود؛ تا آنجا که تولید بعضی سریال‌ها نیمه‌تمام باقی می‌ماند. سریال‌های «کنکل» ساخته رامتین لوافی‌پور و «جزر و مد» از علی عبدالعلی‌زاده که از پلتفرم تازه تاسیس استارنت منتشر شده‌اند، در مبحث پخش مشغول دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زیادی هستند و در برهه‌هایی به طور نامنظم و غیراصولی به سمع و نظر مخاطبان رسیدند؛ تا آنجا که این موضوع اعتراض بینندگان را در پی داشت. اکنون نیز ادامه‌دار بودن انتشار این سریال‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و مشخص نیست قسمت‌های باقیمانده این آثار ساخته می‌شود یا همچون تعداد دیگری از سریال‌های نمایش خانگی، ساخت و پخش‌شان ناتمام می‌ماند. این اتفاقات بهانه‌ای دست و پا کرد تا مروری داشته باشیم بر تاریخ کوتاه اما پرحاشیه تمام سریال‌های کامل نشده شبکه نمایش خانگی ایران که از ابتدا تا به حال چنین سرنوشتی پیدا کرده‌اند و بعضی‌ها در انتشار و تولید خود ناپیوسته و ضعیف عمل کرده و بعضا ناتمام ماندند.
قهوه تلخ
«قهوه تلخ» ساخته مهران مدیری به نوعی آغاز‌کننده نمایش خانگی محسوب می‌شود. نیمه‌تمام ماندن این اثر که با شروع نمایش خانگی همراه بود، نوید آغاز یک بستر بی‌برنامه را به مخاطبان داد. مهران مدیری با اعتمادی که از مردم در سال‌های فعالیتش در تلویزیون کسب کرده بود وارد نمایش خانگی شد. قهوه تلخ موفق شد با انتشار گسترده و وسیع خود در سراسر کشور مخاطبان را راضی نگه دارد و گواه این رضایت ادامه و انتشار سریال تا قسمت ۱۰۲ است. اما با اینکه تنها چند قسمت به پایان داستان این اثر باقی مانده بود، ناگهان پخش آن متوقف شد. هرگز به روشنی دلیل این توقف و نیمه‌تمام ماندن سریال توسط مهران مدیری یا شخص دیگری بازگو نشد اما طبق گفته‌های امیرمهدی ژوله، یکی از نویسندگان اثر، مشکلات مالی‌ مهران مدیری با تهیه‌کننده مسبب عدم ادامه کار شد. این مشکلات و دلخوری‌ها تا آنجا پیش‌رفت که مهران مدیری اواسط فیلمبرداری سریال، در پروژه قلب یخی به ایفای نقش پرداخت.
قلب یخی
«قلب یخی» همچون قهوه تلخ جزو آثار اولیه نمایش خانگی بود. این اثر چند پاره که 2 کارگردان مختلف سکاندار هدایت آن بودند، در 3 فصل پخش شد. کارگردانی فصول اول و دوم این سریال به عهده محمدحسین لطیفی و فصل سوم به عهده سامان مقدم بود. پس از ساخته شدن و پخش قلب یخی در فصل‌های یک و ۲ که از مرداد سال ۱۳۸۹ تا تیر ۱۳۹۰ انجام شد؛ انسجام پشت اثر، با رقم خوردن مشکلاتی حول مسائل مالی بین کارگردان، تهیه‌کننده، نویسندگان و بازیگران از هم‌ گسیخت. از بین رفتن یک‌پارچگی باعث شد تهیه‌کننده، داستانی را که در پایان فصل دوم نیمه‌تمام باقی مانده بود رها کند و سراغ پیرنگ جدیدی برود. همه اینها باعث شد استقبال و فروش قلب یخی در فصل سوم شکست نسبی بخورد و دچار عقب‌گرد شود.
عشق تعطیل نیست!
بیژن بیرنگ بعد از تجربه‌های موفق خود در صداوسیما و ساخت رئالیتی‌شوی «شام ایرانی» در بستر نمایش خانگی، که آن هم بازخورد خوبی داشت، سراغ ساخت سریال «عشق تعطیل نیست!» رفت. این سریال با دارا بودن فضایی مانند سریال‌های قبلی بیژن بیرنگ همچون خانه سبز و الهام‌گیری از سریال شناخته شده «Firnds» به نمایش رسید. سریال «عشق تعطیل نیست» در اصل قرار بود به شکل یک مجموعه ۲۵ قسمتی منتشر شود؛ این سریال با اینکه بازیگران مطرح و سوپراستاری همچون محمدرضا گلزار و مهناز افشار داشت اما ناگاه پرونده‌اش تنها در ۵ قسمت تمام شد. دلایل ناکامی و ناتمام ماندن این پروژه چیزهای مختلفی مانند بارداری بازیگر زن سریال یا بدقولی و مشغول بودن محمدرضا گلزار نقل شده. ولی بیژن بیرنگ، کارگردان اثر عمده مشکلات را نداشتن طرح درست داستانی و اشراف کامل بر پیرنگ داستان، مباحث مالی و چند پروژه‌ای بودن بازیگران سریال عنوان کرد.
ابله
کمال تبریزی، کارگردان نسبتا موفق سینما به قصد طبع‌آزمایی با سریال ناموفق «ابله» به نمایش خانگی پا گذاشت. هر چند قسمت اول ابله تا حدودی برای مخاطبان جذاب ظاهر شد اما طولی نکشید که این اثر در همان چند قسمت بعد ناامید‌کننده به نظر رسید و نتوانست آن طور که باید به دل بینندگان بنشیند. ابتدا قرار بر این بود سریال در ۳ فصل ۱۳ قسمتی منتشر شود اما دلایل ناکام بودن ادامه سریال بیشتر مربوط به بازخورد ضعیف مخاطبان می‌شود تا مسائلی که به طور مستقیم به عوامل آن ربط دارد. با توجه به بازیگران مطرح سریال و نام کارگردان که سابقه خوبی هم در ژانر کمدی دارد، قاعدتا توقع مخاطبان برای دیدن یک سریال طنز باکیفیت بالا می‌رفت اما با دنبال کردن سریال مخاطبان بیشتر با یک اثر معمایی مواجه می‌شوند و از یک فضای طنز فاصله می‌گیرند. این توقع‌شکنی‌ها و نرسیدن بیننده به اثر مورد نظرش باعث شد شرکت تصویرگستر پاسارگارد در حمایت از اثر کم‌کاری کند؛ تا آنجا که قسمت چهاردهم این سریال که قرار بود کل داستان اثر را به زور، تمام و خلاص کند، تقریبا با ۷۵ روز تاخیر منتشر شد.
خواب‌زده‌
بی‌شک سیروس مقدم جزو پرکارترین کارگردان‌های تلویزیون است و ید طولایی در ساخت سریال‌های مناسبتی دارد. در کنار معروف‌ترین سریال سیروس مقدم یعنی پایتخت، عمده آثار اجتماعی وی حاصل تلفیق دین و روایات دراماتیک است. «خواب‌زده» نخستین تجربه مقدم در نمایش خانگی است که برعکس کارنامه تلویزیونی او ناکام و شکست‌خورده از آب درآمد. او همچون اثر تلویزیونی‌اش «اغما»، در این سریال نیز به دنبال ترکیب مسائل دینی با فضای ترسناک رفته بود. فصل اول سریال با بسته نگه داشتن بسیاری از گره‌های روایی در ۲۴ قسمت به کار خود پایان داد. اما با اینکه بخش عمده‌ای از قسمت‌های فصل دوم این سریال تا مراحل تدوین و صداگذاری پیش رفته بود و کاملا آماده شده بود، هرگز پخش نشد. احتمالا دلیل بی‌رغبتی پلتفرم پخش سریال برای فصل دوم بازخورد منفی مخاطبان بوده است.
رقص روی شیشه
سریال «رقص روی شیشه» اثر مهدی گلستانه همچون بسیاری از آثار این فهرست، جزو سریال‌های پرستاره محسوب می‌شود. بازیگران بنامی چون بهرام رادان و مهتاب کرامتی و حاشیه‌هایی چون استفاده از یک رپر معروف و نامی برای تیتراژ اثر، همگی شرایط دیده شدن این سریال را فراهم کردند اما عدم پاسخ مالی به مطالبات عوامل سریال باعث شد بازیگران اثر به نشانه اعتراض یکی پس از دیگری سر صحنه فیلمبرداری حاضر نشوند و به این ترتیب این اثر معلق و نیمه‌کاره باقی ماند. قسمت آخر سریال به وسیله پلان‌های از قبل ضبط شده و یک سری نریشن به نام پایان فصل اول به یک خط کاذب و کاغذی منتهی شد.
قبله عالم
در سال‌های اخیر آثار زیادی با محوریت تاریخ قاجار بویژه حول محور زندگی ناصرالدین شاه ساخته شده است. سریال «قبله عالم» ساخته حامد محمدی هم سعی در روایت زندگی ناصرالدین شاه با رویکردی طنز و فانتزی داشت. این اثر که در ۱۰ قسمت ساخته شده و آماده بخش بود، در همان قسمت‌های ابتدایی دچار سانسور شد و به تدریج فشارهای ممیزی و موج سانسورهایی در اپیزودهایی بعدی به اثر اعمال و باعث شد سریال قبله عالم به خواست پلتفرم در قسمت هفتم به کار خود پایان بدهد.
جزیره
بعد از تجربه ناموفق خواب‌زده، سیروس مقدم این‌ بار به دنبال ساخت اثری دیگر با حال و هوایی متفاوت از کارها قبلی خود و نزدیک به احوالات لاکچری و مدرن نمایش خانگی رفت. طبق گفته سیروس مقدم، فیلمنامه «جزیره» برای یک سریال تک‌فصلی در ۲۶ الی ۳۰ اپیزود طراحی شده بود اما در اواسط کار ناگهان به دستور و توصیه تهیه‌کنندگان و پلتفرم، فیلمبرداری سریال متوقف شد؛ پلتفرم معتقد بود اثر مانند تصورشان نیست و آن طور که باید درنیامده و ضعیف است. این اتفاقات با ورود ساترا به نمایش خانگی همزمان شد ‌و همین موضوع باعث به وجود آمدن نگرانی‌هایی از سوی سرمایه‌گذاران بر سر مباحث مالی شد. در هر حال پلتفرم پخش‌کننده طرفدار 2 فصلی شدن سریال و بازنویسی فیلمنامه بود اما طبق عقیده کارگردان اثر، فیلمنامه این سریال برای یک فصل نوشته شده بود. پس از کش‌وقوس‌های فراوان سریال جزیره در قسمت چهاردهم به بهانه ادامه داستانش در فصل ۲ به کار خود پایان داد که این فصل هرگز ساخته و منتشر نشد.
گیسو
سریال «گیسو» که به نوعی فصل دوم عاشقانه به شمار می‌رفت، با از دست دادن چندین بازیگر فصل قبلی که هر کدام بنا به دلایل مختلفی چون مهاجرت، ضعیف بودن فصل دوم و... در این اثر حضور نداشتند به کار خود ادامه داد. مخاطبان نیز از کیفیت پایین این فصل ناراضی بودند و در آخر این سریال با پایانی به‌شدت ضعیف و سرهم‌بندی شده به کار خود پایان داد. دلخوری‌ها از این اثر آنقدر شدید بود که منوچهر هادی، کارگردان اثر، اعلام کرد این سریال با اینکه ادامه دارد اما اگر فصل بعدی در کار باشد من کارگردانی آن را بر عهده ندارم.
نوبت لیلی
سریال «نوبت لیلی» اثر روح‌الله حجازی جزو آثار بدعت‌آمیز و نوآورانه نمایش خانگی بود. این سریال با داشتن بازیگران مطرح و ایده‌ای که در ایران به آن پرداختی صورت نگرفته بود می‌توانست موفق ظاهر شود. موضوع پیچش‌های زمانی و مکانی و دنیاهای موازی، محور اصلی این سریال بود که ما این کانسپت را در آثاری خارجی نظیر سریال تاریکی و فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» دیده‌ایم اما همه چیز آن طور که باید پیش نرفت؛ سناریوی نوبت لیلی که برای ۲ فصل پی‌ریزی شده بود، در فصل اول پایان یافت و خیل انبوهی از گره‌های فیلمنامه که قرار بود در فصل دوم باز شوند، بسته ماند. دلیل ساخته نشدن فصل دوم این سریال می‌تواند بی‌رغبتی پلتفرم پخش و سرمایه‌گذارن باشد.
آمستردام
سریال «آمستردام» به کارگردانی مسعود قراگزلو هم از جمله آثاری است که کشمکش‌های پلتفرم و تهیه‌کنندگان مانع ادامه پخش آن شد. این اثر که قرار بود در ۳۰ قسمت تولید شود، در اواسط کار از انتشار باز ماند. بعد از انتشار قسمت یازدهم سریال «آمستردام» در ۲۱ تیرماه ۱۴۰۰، قسمت دوازدهم یا پایانی سریال ۲۸ تیر منتشر نشد و در 2 هفته اول مرداد هم در اختیار مخاطبان قرار نگرفت. ابتدا به نظر می‌رسید علت اصلی ماجرا به عدم صدور مجوز از سوی ساترا مرتبط باشد اما ساترا بلافاصله اعلام کرد مجوز صادر شده است. پس از مدتی مشخص شد مشکلات به وجود آمده به اختلافات میان صاحبان اثر و پلتفرم پخش سریال برمی‌گردد و همین قضیه مجموعه را به توقفی 10 ماهه فرو برد. در نهایت طبق رای صادره از سوی شعبه ۱۸ دادگاه تجدیدنظر، رأی به رد ادعای پلتفرم «تماشاخونه» صادر شد و علاوه بر جنبه‌های قانونی و مادی، عدم توجه پلتفرم به حقوق مخاطبان و همچنین تضییع حقوق سازندگان اثر نیز بخشی از ضرر و زیانی‌ بود که پلتفرم تماشاخونه ایجاد کرد.
کودکانی که مرده متولد شدند
آثار دیگری ‌هم چون سریال «هفت» ساخته کیارش اسدی‌زاده بودند که به دلایلی چون پایان یافتن فصل اول‌شان ادامه نیافتند و تاکنون هم منتشر نشده‌اند، در حالی که طبق وعده‌ها قرار بود ادامه داشته باشند و تکلیف بعضی موضوعات داستان در فصل‌های بعدی مشخص شود. برای مثال «میدان سرخ» اثر ابراهیم ابراهیمیان که قرار بود در فصل دوم ادامه پیدا کند، با یک سرانجام باز و نامشخص به اسم پایان فصل اول تمام شد و فصل دوم آن تاکنون پخش نشده. «جنگل آسفالت» ساخته پژمان تیمورتاش نیز با آنکه برای ۲۵ قسمت طراحی شده بود، به ناگاه در قسمت چهاردهم به ایستگاه پایانی رسید و صاحبان اثر عنوان کردند این حرکت را برای رویت واکنش‌ها به سریال و جهت‌دهی درست به ادامه ماجرا انجام داده‌اند که به نظر می‌رسد در واقعیت چنین نبوده و عملا باقی مجموعه منتشر نشد.

ارسال نظر
پربیننده