رها عبداللهی: پسران هور با قهرمانان اسطورهایاش 3-2 هفتهای میهمان چشمان ما در شبکه یک سیما بود؛ قهرمانانی که مبهوت بودیم چرا داریم بعد از گذشت نزدیک به 40 سال از جنگ تازه میشناسیمشان. این قهرمانان تا به حال کجا بودند؟ آن وقتی که بچههای این سرزمین دست خود را خالی میدیدند و دل به قهرمانان ساختگی آن ور آب میبستند، تصویر عبدالمحمد سالمی کجا بود که با چک آبداری که در عملیات شناسایی و لباس مبدل، با اعتمادبهنفس به صورت افسر بعثی خواباند، دل بچههای ما را بلرزاند؟ حمید رمضانی کجا بود که با نبوغ و خلاقیت عجیبش در اطلاعات عملیات الهامبخش فرزندان ایرانزمین باشد؟ علی هاشمی کجا بود که با چشمان گیرا و غیرت مثال زدنی مثل آن روزها دست بچههای مردم را بگیرد و از هر کدام یک الماس بیرون بکشد؟
هر قسمت سریال پسران هور پر از ظرفیت و جذابیت بود و کلی حرف برای گفتن داشت. این سریال ویژگیهایی داشت که در کمتر تولیدات هنری و رسانهای دیده بودیم: در پسران هور نه با یک تک قهرمان که با مجموعهای از قهرمانها حول محور شهید هاشمی مواجه میشویم که داستان هر کدام ظرفیت پرداخت سینمایی دارد.
در این سریال سهم مردم عرب خوزستان در پیشبرد جنگ را بیش از هر تولید تلویزیونی و سینمایی درباره جنگ میتوان دید. برخلاف تولیداتی که عامدانه یا جاهلانه علاقمندند مردم عرب خوزستان را فقط در لباس جنگزده و آواره نشان دهند و تصویر مجاهدتهای آنان را نمیبینند، در پسران هور مظلومیت و مجاهدت عرب خوزستانی به صورت توأمان دیده میشود.
سریال، ماجرای تلخ عملیات خیبر را برای ما میگوید؛ بدون اینکه هراسی از نمایش شکستها داشته باشد و بترسد قهرمانش تضعیف شود، بلکه به گونهای روایت میکند که مخاطب بعد از عملیات مانند حاج علی دلش مچاله میشود و وقتی میگوید «هر کس خیبرو دید، دیگه اون آدم سابق نشد» با او همذاتپنداری میکند.
پسران هور نگاه ما را به جنگ، فرماندهی، وطن، دشمن، فرصتها و تهدیدها تغییر میدهد. مظلومیت رزمندگان و فشاری را که در هر عملیات - چه در فتحها و چه در شکستها - به فرماندهان وارد میشده برایمان عینی میکند تا ارزش آنچه در آن 8 سال با چنگ و دندان حفظ شده را بهتر بفهمیم.
این سریال به سوالات بسیاری درباره دلیل طولانی شدن جنگ یا اهمیت برخی عملیاتها که در سالهای اخیر بازار تشکیک درباره آنان داغ است، پاسخ میدهد.
در پسران هور درسهای بسیاری برای مدیران امروز درباره تبدیل تهدید به فرصت وجود دارد. مانند خطری که علی هاشمی درباره به میدان کشیدن ظرفیت جوانان عشایر منطقه در خدمت عملیات شناسایی و تحقق اهداف سرّی فرماندهی جنگ کرد. یا ایستادگی او پای نیروهایش و ترک نکردن میدان به نام مصلحت و عقلانیت، در حالی که نیروهایش در خطر بودند...
پسران هور سراغ ناگفتههای جنگ رفته و الحق بخوبی از پس آن برآمده. جذابیت این سریال نه فقط در تکنیکهای سینمایی که در زنده بودن داستانها و آدمهایش است. این سریال ادعا و هیاهو نداشت اما توانست رضایت مخاطب را به دست آورد. تقویت روحیه ملی در گرو روایت جذاب از قهرمانهای جذاب است که سازندگان پسران هور بخوبی از پس آن برآمدند.
«پسران هور»؛ ناگفتههایی از پسران ایران
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها