سیدهالهه موسوی: در ورزشگاه شارجه، همه چیز شبیه تمرین تاکتیکی تیمی بود که میدانست چه میخواهد. تراکتور، قهرمان ایران، نه با شانس، بلکه با دقت و انسجام، میزبان اماراتی را با ۵ گل از پیش رو برداشت. از سوت آغاز، نقشهها روی زمین اجرا میشد و هر حمله، نتیجه تمرین و تحلیل بود.
دراگان اسکوچیچ از لب خط بیهیجان تماشا میکرد؛ مردی که از روز نخست باور داشت تیمش میتواند همینقدر مسلط بازی کند. از نگاه او، نتیجه شارجه نه شگفتی، بلکه تحقق برنامهای بود که از مدتها پیش طراحی شده بود. بازی برای تراکتور تبدیل به نمایش هوش تاکتیکی شد؛ شناخت ضعفهای حریف و ضربه زدن دقیق از همان مسیرها.
او پیش از دیدار میدانست شارجه تیمی خطرناک در حمله اما شکننده در دفاع است. تراکتور درست از همان نقطه به حریف آسیب زد. هر گل تصویری بود از اعتماد به نفس، از تیمی که در زمین میداند چه میکند.
شرایط آمادهسازی اما آسان نبود. تراکتور چند ملیپوش در اردو داشت و ایگور پوستونسکی درست پیش از بازی مصدوم شد. با این حال، نظم و باور جای غیبتها را گرفت. آنچه در زمین دیده شد، تیمی بود که تحت فشار برنامه فشرده هم از هماهنگی خارج نمیشود.
نتیجه ۵ بر صفر برای بسیاری غیرمنتظره بود اما در ذهن اسکو از پیش نوشته شده بود. در نگاه او، دلیلی ندارد قهرمان ایران غافلگیر شود؛ تیمی که بر پایه باور ساخته شده، به معجزه نیاز ندارد. جملهاش پیش از ترک سالن کنفرانس، خلاصه فلسفه فوتبالش بود: «پول تیم بزرگ نمیسازد، شخصیت تیم بزرگ میسازد».
شارجه بازیکنانی با قراردادهای نجومی داشت اما تراکتور با فوتبالش برنده شد. پیروزیای که فقط ۳ امتیاز نداشت؛ بیانیهای بود برای فوتبال ایران؛ اینکه در قارهای که تیمهای پولدار میداندار هستند، هنوز هم میتوان با تفکر و کار گروهی، فوتبال زیبا ارائه کرد.
برای اسکوچیچ، شب شارجه نه اوج، بلکه شروع بود؛ شروع مسیری که قرار است از تبریز به آسیا امتداد یابد.
بردی که برنامهریزیشده بود، نه اتفاقی
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها