جعفر علیاننژادی: از نکات مهمی که رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشآموزان و دانشجویان به آن توجه دادند، «تبیینِ مساله» تسخیر لانه جاسوسی بود. ۲ واژه تبیین و مساله را در گیومه آوردم، چون مناسب آن نکتهای است که میخواهم بگویم. چند سالی است حضرت آیتالله خامنهای به سیاقی بسیار محسوس در خلال سخنرانیهای متعددشان، اصول تبیین را بیان میکنند. شاخصهها و ویژگیهای این روایتهای تبیینی در گزارشات تاریخی ایشان از حوادث مهم، نمایانتر است. هر چند این چارچوب تبیینی در تمام مواضع و بیاناتشان موجود است اما در گزارش حوادث تاریخی مهم، صراحتا به زبان و بیان میآید. در این سخنرانی نیز چنین صراحتی قابل ردیابی است. ایشان به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی از ۲ زاویه روایت تاریخی و روایت هویتی پرداختند.
در زاویه پرداخت تاریخی، آنچه گزارش میشود روزهای پیروزی و شکست و روزهای شیرین و تلخ، به همان شکلی است که اتفاق افتاده و واقعیت دارد. در اینجا آنچه اهمیت دارد، توجه به روایت واقعی و صحیح از واقعه رخداده است. برای پاسداشت این مهم از یک طرف مقوله ثبت و ضبط درست تاریخ و از طرف دیگر مقوله حضور ذهن تاریخی مردم، جلوهگر میشود. تداوم حافظه ملی حاصل در دسترس بودن درست اطلاعات و آگاهیهای تاریخی نزد مردم به انحای مختلف است. «آگاهیهای در دسترس تاریخی» یا «موجود» همیشه در معرض دستاندازی، تغییر و انحراف و تحریف است. معلوم است تلاشهای مورخان یا گزارشگران فعلی تاریخ شامل رسانهها به شرط انجام وظیفه درست، کفایت چندانی ندارد. از همینجا ضرورت شکلگیری جریان اجتماعی انتقال آگاهی تاریخی احساس میشود که در بیان رهبر انقلاب در قالب مطالبه تشکیل حلقههای معرفت تاریخی با هدف خوانش وقایع اساسی تاریخی توسط جوانان مورد تاکید قرار گرفت.
زاویه پرداخت هویتی اما همان نکته اصلی این یادداشت است که در خطوط اولیه با توجه دادن به ۲ کلیدواژه «مساله» و «تبیین» برجسته شد. رهبر معظم انقلاب صراحتا عنوان داشتند «این جلسه را من صرف میکنم برای تبیین این مساله»؛ مساله تسخیر لانه جاسوسی. در زاویه پرداخت هویتی است که روایت تبیینی مهمتر شده و بخش بیشتری از سخنرانی را به خود اختصاص میدهد. نکته اول اختصاص «تبیین به مساله» است.
رویداد مهمی مانند تسخیر لانه جاسوسی یکی از همان مقاطعی است که محل روایتهای متکثر و چون و چراهای متعدد شده و همین اختلاف روایت، دستاویزی برای توجیه دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی شده است. همین اختلاف روایت موجب شده قرائتهای درست و واقعی نیز پنهان بماند و صدا به صدا نرسد. در برخی موارد، خروجی این هیاهو، آن بوده که مقصر دشمنی آمریکا با ما، خودمان بودهایم و همه عداوتها از تسخیر لانه جاسوسی شروع شده است.
یک رویداد تاریخی به همین ترتیب تبدیل به مساله میشود. در این وضعیت با اینکه منطقاً ارائه یک روایت تاریخی با گزارشهای مستند میتواند رویکردی درست برای مواجهه با مساله طرحشده باشد اما میبینیم چنین کاری هنوز از کشش لازم برای حل معقول مساله برخوردار نیست و گویی مخاطبان و شنوندگان چنین روایتی صرفاً یک اطلاع تاریخی درستتر یافتهاند، بدون اینکه اثر سازنده چنین اطلاعی را در زندگی فعلی خود بیابند. تبیین مساله اما از سنخی دیگر است. شاخص جدیدتری که رهبر انقلاب در این سخنرانی به آن اشاره کرد، اتخاذ رویکرد هویتی برای مواجهه با چنین مسالههایی است. در رویکرد هویتی، مساله تنها اطلاعرسانی و اقناع ذهنی نیست، بلکه آنچه موضوعیت دارد، روایت «ذاتی» یا وجودی از رویداد است. در این نگاه، تاریخ، معاصر ماست و صرفاً قصهای در گذشته نیست. گزارش حال و احوال کنونی ماست. روایت هویتی، گزارشی زنده از تاریخ است و در دل تاریخ، ریشه آنچه در زمان حال واقع شده را نمودار میکند.
در این روایت، آنچه اصالت دارد و دلیل اساسی است، تبیین ذات دشمنی آمریکا با ایران است و آنچه واقع شده و تجربه انکارناپدیر است، تنها گزارش جنایات این دشمنی ذاتی است. رهبر انقلاب در این سخنرانی از سطح رویین حادثه با کلیدواژه روایت هویتی به لایه عمیقتر آن نقب میزنند. در خوانش هویتی معلوم میشود این ذات استکباری آمریکاست که مولد انواع و اقسام عداوتها، دستاندازیها و تجاوزها به کشورهای ضعیف و مستضعف است. مستکبر بر مبنای ذات خودبرتربینش به دنبال تسلیم ملتهای ضعیف یا وابسته کردن کشورهای کوچک است. در مقابل ذات استقلالخواهی و اتکا به نفس ایرانیان در برابر بیگانه، به شکل مقاومت و تسلیم نشدن خود را متجلی میکند.
بنابراین روایت هویتی، عرصه گزارش «تاریخ تسلیم کردن» و «تاریخ تسلیم نشدن» میشود و تبیینگر حال مستمر ملتی را تبیین میکند که با اعتماد به نفس، شجاعت و اراده قوی در برابر نیروی استکبار ایستاده و تاریخ موفقیت در برابر سلطه را با تمام تلخیها و شیرینیها جلو میبرد.
درباره تبیین رهبر انقلاب از یک نقطه عطف در روابط ایران و آمریکا
مسأله تسخیر لانه
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها