زهره فلاحزاده: استقلالیها در شبی که باید به ۳ امتیاز بازی میرسیدند تا اختلاف یک امتیازی با سپاهان صدرنشین را حفظ کنند و پرسپولیس را بالاسر خود نبینند، با اشتباهات تاکتیکی و داوری نتوانستند به این مهم برسند.
در شبی که یاسر آسانی و منیر حدادی درست مثل ۲ دیدار قبل در تله مدافعان پرتعداد حریف افتاده بودند و حرفی برای گفتن نداشتند، سمت راست استقلال با وجود رفت و آمد صالح حردانی فلج شده بود و راهی برای رسیدن به محوطه جریمه ملوان پیدا نمیشد، علیرضا کوشکی تنها بازیکنی بود که هم جور مابقی بازیکنان را میکشید و هم از سمت چپ برای همتیمیهای خود موقعیتسازی میکرد اما مهاجمان بیدقت آبیها نتوانستند از فرصتهای به دست آمده استفاده کنند.
مهاجمان استقلال به قدری این فصل ناامیدکننده ظاهر شدهاند که بر خلاف خریدهایی که ابتدای فصل جذاب به نظر میرسند، حالا باید در صورت باز شدن پنجره نقل و انتقالات هر چه سریعتر اقدام به فروش آنها و جذب بازیکن در این پست کرد. در دیدار استقلال با ملوان هم یک مدافع میانی در نقش گلزن ظاهر شد تا بار دیگر ضعف گلزنی مهاجمان به چشم بیاید. در یک موقعیت طلایی رستم آشورماتف با ضربه سر دروازه ملوان را باز کرد و آبیها را از انزلیچیها جلو انداخت. استقلال گل زد اما باز هم به دفاع برگشت، توپ را به تیم میهمان داد و زمین را پس گرفت. سرمربی پرتغالی خیلی زود به شاگردانش دستور عقبنشینی داد و این یعنی شما به حریف جسارت و اجازه نفوذ دادهاید. آبیها آنقدر در حمله کند و بیبرنامه ظاهر شدند که ملوان در نهایت زهر خود را با یک گل از زاویه بسته ریخت و پس از آن هم استقلالیها آنقدر خسته و ناتوان بودند که گویی منتظر سوت داور برای پایان دیدار بودند.
اما معضل بزرگ ساپینتو و کادرش تعویضهایی است که نهتنها کمکی به تیم نمیکند، بلکه وضع را از آنی که هست خرابتر میکند، تعویضهای مرد پرتغالی هم تکراری است و قابل حدس و هم دیرهنگام و بینتیجه. تاثیرگذارها روی نیمکت میمانند تا بیاثرترینها به زمین بیایند و نتیجه را دست نخورده نگه دارند. در حالی که سعید سحرخیزان در دیدارهای اخیر موقعیتهای بسیاری را برای به ثمر رساندن گل از دست داده است اما تعویض او با محمدرضا آزادی نمیتواند حلال مشکلات باشد. شماره ۷ استقلال نه مهاجمی است ششدانگ و نه بازیکنی که فرشته نجات ساپینتو باشد. شاید اگر آزادی کنار سحرخیزان قرار بگیرد، نقش موثرتری داشته باشد تا اینکه به عنوان تک مهاجم در نوک حمله قرار بگیرد و انتظار داشته باشیم او مشکل گلزنی را رفع کند. تعویض دیگر سرمربی که هیچ زمانی جواب نداده، جابهجایی در سمت چپ و آوردن موسی جنپو بهجای علیرضا کوشکی است. جنپویی که فوتبال بازی کردن یادش رفته و نشان داده بیشتر یک لیدر موفق روی سکوهاست تا ستارهای در زمین مسابقه. برای این بازیکن هزینه بسیاری شد اما او یا مصدوم است یا آنقدر ضعیف که سرمربی ترجیح میدهد اواخر دیدارها به زمین مسابقه دعوتش کند تا حداقل با چمن سبزرنگ فوتبال غریبه نشود اما انتخاب این بازیکن در حالی که استقلال نیاز به پیروزی دارد، نمیتواند درست باشد و بجا. نکته عجیب دیگر اینکه ساپینتو ترجیح میدهد محمدحسین اسلامی و رامین رضاییان، ۲ بازیکنی که هم تکنیک دارند و هم میتوانند در حمله به تیمشان کمک کنند را روی نیمکت میخکوب کند. از نظر او جنپو و آزادی گزینههای بهتری برای تغییر نتیجه و سبک بازی هستند. اسلامی و رضاییان یا اصلا به بازی گرفته نمیشوند یا دیرهنگام به زمین میروند که نمیتوانند در آن مدت زمان کوتاه خودی نشان دهند. سرمربی آبیها بارها با همین تعویضهای اشتباه به در بسته خورده اما قرار نیست تغییر عقیده دهد.
از طرفی زمانی که دست ساپینتو برای حریفان رو شده و آنها با گرفتن آسانی و منیر، جلوی حملات استقلال را میگیرند، باید جای بازیکن را تغییر دهد. مثلا ۹۰ دقیقه راه رفتن یا دویدن بیمورد آسانی در زمین دردی را دوا نمیکند و هم او خسته میشود و هم هوادارانی که نمیتوانند حضور ستاره تیمشان را تا این حد بیمعنا ببینند.
ساپینتو و کادرش باید بدانند تیم آنها بهترین خریدهای یک دهه اخیر خود را داشته و قرار نیست تنها ستارههای بزرگ کار را برای آنها درآورند. استقلال روی نیمکت هم بازیکنانی دارد که فصل گذشته جزو بهترینهای تیم خود بودند و اگر کادر فنی نمیتواند از آنها بازی بگیرد، این یعنی آنها هنوز به دانش کافی نرسیدهاند و باید به فکر تقویت آن بود. نمیشود هر دیدار یک ستاره با حرکت و خلاقیت فردی موقعیتی ایجاد کند. کادر فنی هم باید بتواند از بازیکن ستاره بسازد و با فکر و تصمیم درست، گره بازی را باز کند.
استقلال در شبی که باید پیروز میشد، مقابل ملوان متوقف شد
طبق معمول، اشتباهات تأثیرگذار
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها