
ماشاءالله ذراتی: اندیشکده معتبر «شورای روابط خارجی اروپا» (ECFR) در تازهترین تحلیل خود، سند جدید «راهبرد امنیت ملی» (NSS) دولت دونالد ترامپ را زیر ذرهبین برده است. این نهاد اروپایی در یادداشتی انتقادی و صریح، هشدار میدهد نگاه واشنگتن به قاره سبز دچار تحریفی خطرناک شده است. تحلیلگران این شورا معتقدند سند مذکور، اروپا را نه از دریچه واقعیتهای ژئوپلیتیک، بلکه از پشت لنزهای تیره و تار ایدئولوژی راست افراطی مینگرد. این گزارش با عنوان نمادین «خوانش راهبرد امنیت ملی ترامپ؛ اروپا از دریچه تحریف»، تلاش میکند شکاف عمیق میان ادراک واشنگتن و واقعیت اروپا را آشکار کند و نسبت به پیامدهای پذیرش توهم «خودکشی تمدنی» اروپا هشدار دهد.
* پارادوکس سندی که «انجیل» میشود
گزارش شورای روابط خارجی اروپا بحث خود را با یک تردید بنیادین آغاز میکند: جایگاه اسناد مدون در جهانبینی دونالد ترامپ. نویسندگان این اندیشکده استدلال میکنند در منظومه فکری رئیسجمهور آمریکا، اسناد بروکراتیک وزن چندانی ندارد. آنها با لحنی کنایهآمیز اشاره میکنند بعید است شخص ترامپ در نگارش این سند دخالتی داشته یا حتی زحمت خواندن کامل آن را به خود داده باشد، چرا که او مرد تصمیمات لحظهای و پستهای هیجانی در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» است تا استراتژیست دکترینهای منسجم.
با این حال، تحلیلگران شورای روابط خارجی اروپا تأکید میکنند نادیده گرفتن این سند خطایی راهبردی است. استدلال آنها این است که در غیاب دستورالعملهای روشن از سوی رئیسجمهور، بدنه اجرایی دولت و دستگاه دیپلماسی آمریکا به این سند به مثابه «انجیل» نگاه خواهند کرد. کارگزاران دولت ترامپ میدانند انحراف از خطوط ترسیمشده تحمل نخواهد شد. بنابراین آنچه در این سند آمده، نقشه راه واقعی تعامل آمریکا با جهان خواهد بود.
* روایت آخرالزمانی واشنگتن؛ توهم «خودکشی تمدنی»
بخش مرکزی و تکاندهنده گزارش شورای روابط خارجی اروپا تمرکز بر ادبیات آخرالزمانی سند امنیت ملی آمریکا در قبال اروپاست. این اندیشکده با شگفتی نقل میکند سند مذکور مدعی است اروپا با «حذف تمدنی» (Civilisational Erasure) روبهرو است.
تحلیلگران شورا به واکنش فوری مقامات آمریکایی به این سند اشاره میکنند تا عمق نفوذ این تفکر را نشان دهند. تنها ۴۸ ساعت پس از انتشار سند، «کریستوفر لاندو» معاون وزیر خارجه آمریکا، در پلتفرم ایکس تفسیری رادیکال از این سند ارائه داد. بنا به این گزارش، لاندو سیاستهای اتحادیه اروپایی نظیر «سانسور، تعصبات اقلیمی، مرزهای باز و حمایت از حکمرانی چندجانبه» را عامل «خودکشی تمدنی» قاره سبز دانسته است. شورای روابط خارجی اروپا در نقد این دیدگاه مینویسد: «به نظر میرسد واشنگتن، اروپا را منطقهای در حال احتضار میبیند که طی چند دهه آینده، برخی از اعضای ناتو در آن به دلیل تغییرات دموگرافیک یا جمعیتی، اکثریت غیراروپایی پیدا کرده و از متحد به دشمن تبدیل خواهند شد». این شورا هشدار میدهد چنین نگاهی، اروپا را نه شریک، بلکه بیماری میبیند که نیاز به قیمومت دارد.
* دخالت آشکار؛ حمایت از «نیروهای مخالف» در درون اروپا
یکی از نگرانکنندهترین بخشهای تحلیل شورای روابط خارجی اروپا، افشای برنامه مداخلهجویانه دولت ترامپ در امور داخلی کشورهای اروپایی است. طبق بررسیهای این اندیشکده، تیم ترامپ بهرغم تشخیص بیماری مهلک اروپا (به زعم خودشان)، از این قاره دست نکشیدهاند، بلکه راهحلی خطرناک برای آن تدارک دیدهاند. گزارش شورای روابط خارجی اروپا نقل میکند سند امنیت ملی آمریکا، «نفوذ رو به رشد احزاب میهنپرست اروپایی» را مایه خوشبینی دانسته و پیشنهاد میدهد ایالات متحده باید با «تقویت مقاومت در برابر مسیر فعلی اروپا در درون ملتهای اروپایی» به این احزاب کمک کند. تحلیلگران شورا این ادبیات را خصمانه و بیسابقه توصیف میکنند؛ گویی بخش اروپایی سند توسط جیدی ونس (معاون ترامپ) و تیم او با دوزی بسیار افراطیتر از همیشه نگارش شده تا با تزریق ایدئولوژی راستگرای آمریکایی، «اعتماد به نفس تمدنی» را به اروپا بازگردانند. این به معنای تلاش رسمی یک متحد خارجی برای تغییر صحنه سیاسی داخلی اروپا از طریق حمایت از نیروهای ضد اتحادیه است.
* چرخش به سوی مسکو؛ سکوت در برابر جنگ
شورای روابط خارجی اروپا در ادامه کالبدشکافی خود، تضاد فاحش میان رویکرد تهاجمی سند نسبت به اتحادیه اروپایی و رویکرد ملایم آن نسبت به روسیه را برجسته میکند. این اندیشکده با نگرانی خاطرنشان میکند در سراسر سند جدید، «حتی یک اشاره انتقادی» نسبت به روسیه و جنگ تجاوزکارانه آن علیه اوکراین وجود ندارد.
این گزارش مقایسهای معنادار انجام میدهد: برخلاف سند سال ۲۰۱۷ (دوره اول ترامپ) که تهدید روسیه را به رسمیت میشناخت، راهبرد فعلی، تعهد آمریکا به «ماده ۵ ناتو» را مسکوت گذاشته و مفهوم «رقابت قدرتهای بزرگ» را به نفع «ثبات استراتژیک با روسیه» کنار گذاشته است.
تحلیلگران شورای روابط خارجی اروپا با لحنی تند مینویسند: «بخشهایی از این سند چنان با ادبیات کرملین همسو است که گویی در مسکو پیشنویس شده است». آنها به گزارهای در سند اشاره میکنند که مدعی است «اکثریت اروپاییها خواهان صلح هستند» اما این خواسته توسط «دولتهای اقلیت بیثبات» سرکوب میشود؛ ادعایی که دقیقاً بازتابدهنده پروپاگاندای روسیه برای مشروعیتزدایی از دولتهای دموکرات اروپایی حامی اوکراین است. این اندیشکده به صراحت اعلام میکند اشتهای اروپا برای پذیرش پیشنهاد آمریکا مبنی بر «مدیریت روابط با روسیه» نزدیک به صفر است و اروپا تمایلی به برونسپاری امنیت خود به کاخ سفیدی که پوتین را تحسین میکند، ندارد.
* واقعیت اروپا در برابر تصویرسازی واشنگتن
در بخش پایانی گزارش، شورای روابط خارجی اروپا از موضع تدافعی خارج شده و با ارائه دادههای عینی، به رد ادعاهای سند ترامپ میپردازد. نویسندگان این گزارش تأکید میکنند اگرچه اروپا چالشهایی در زمینه اقتصاد، دفاع و مهاجرت دارد اما تصویرسازی آن به عنوان منطقهای در حال «خودکشی» و «انقراض»، کاملاً دور از واقعیت است. شورای روابط خارجی اروپا برای اثبات ادعای خود به مقایسه شاخصهای اجتماعی و سیاسی اروپا و آمریکا میپردازد:
ثبات و امنیت: برخلاف آمریکا، اروپا شاهد خشونتهای سیاسی سیستماتیک یا یورش اوباش به پارلمانها نیست. نرخ قتل در اروپا کسری ناچیز از آمار آمریکاست و نرخ زندانیان حدود یکپنجم ایالات متحده است.
کیفیت زندگی: کشورهای اروپایی در صدر رتبهبندیهای آزادی مطبوعات قرار دارند. سیستمهای بهداشتی اروپا با هزینهای کمتر، نتایج بهتر و طول عمر بیشتری را نسبت به سیستم درمانی آمریکا ارائه میدهند.
پویایی اقتصادی و اجتماعی: جمعیت اروپا تحصیلکردهتر است و این قاره برخلاف آمریکا، با کسری تجاری عظیم روبهرو نیست.
* انزوای ارزشهای لیبرال
شورای روابط خارجی اروپا در جمعبندی تحلیل خود، سند امنیت ملی جدید ترامپ را نشانهای از انزوای ارزشی آمریکا میداند. به باور تحلیلگران این شورا، این سند مفاهیمی چون دموکراسی، حقوق بینالملل و چندجانبهگرایی را ذبح کرده و به جای آن، ترکیبی از «دکترین مونرو» برای آمریکای لاتین و نگاه صرفاً اقتصادی به چین را نشانده است. پیام نهایی گزارش شورای روابط خارجی اروپا به سیاستمداران اروپایی روشن است: ما در حال انقراض نیستیم و خودکشی نمیکنیم. اروپا بر اساس تمام شاخصهای کیفیت زندگی، همچنان منطقهای بیرقیب است اما این سند زنگ خطری است که نشان میدهد واشنگتن دیگر اروپا را با عینک واقعبینی نمیبیند، بلکه آن را از دریچهای تحریفشده مینگرد که میتواند تهدیدی برای اتحاد ۲ سوی اقیانوس اطلس باشد. از نگاه این اندیشکده، اروپا باید با اعتماد به نفس بر مدل موفق تمدنی خود پافشاری کند و فریب تصویرسازیهای آخرالزمانی متحد سابق خود را نخورد.
با خوانش تحلیل انتقادی شورای روابط خارجی اروپا، «تمدن غرب» در ۲ سوی آتلانتیک، نه به عنوان یک میراث یکپارچه، بلکه به عنوان ۲ رقیب فرسوده و متقابل نمایان میشود؛ آمریکا و اروپا هر یک به طریق خود دچار افولند. از منظر آمریکایی، کارآمدی نهادها و مشروعیت لیبرال به واسطه قطبش داخلی، نابرابری اجتماعی و سیاسیکاریهای پوپولیستی مخدوش شده است. سند جدید راهبرد امنیت ملی آمریکا نشانهای است از این فرآیند که به جای بازسازی ظرفیتهای نهادی، جهان را از دریچهای ایدئولوژیک و استثناگرایانه مینگرد و به سادهسازی و پزشکی سیاسی متوسل میشود. در مقابل، اروپا اگرچه در شاخصهای رفاه و کیفیت زندگی مدعی است نسبت به آمریکا برتری دارد اما با بحران هویتی، ترس از تغییرات دموگرافیک و جمعیتی، کندی تصمیمگیری جمعی و گسست میان نخبگان و جوامع روبهرو است؛ اروپایی که به جای نوسازی راهبردی، اغلب در برابر روایتهای خارجی تحقیرآمیز واکنش تدافعی نشان میدهد و تمایل دارد ضعفهای خود را به صورت نمادین بازتولید کند. نتیجه مشترک این مسیرها، فروپاشی تدریجی الگویی است که زمانی «غرب» را به مثابه منبع مشروعیتهای لیبرال تعریف میکرد.