|
گفتوگوی «وطنامروز» با مسعود شجاعیطباطبایی درباره برگزاری نمایشگاه «کن از نمای نزدیک»
سیلی خواهند خورد
گروه فرهنگ و هنر: نمایشگاه کارتون و کاریکاتور «کن از نمای نزدیک» توسط معاونت هنری سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران در واکنش به اهانت فیلم سینمایی«عنکبوت مقدس» به ساحت امام رضا(ع) برگزار میشود. به گزارش «وطنامروز»، در این نمایشگاه که با همراهی جمعی از هنرمندان کاریکاتوریست ساماندهی شده است، هر یک از هنرمندان ضمن اعتراض به این حرمتشکنی، از نگاه خود به زوایای آشکار و پنهان جشنواره سیاسی و ضدمذهبی کن پرداخته و با اعتراض به عملکرد دستهای پشت پرده آن تلاش کردهاند تا از اهداف شوم گردانندگان جشنواره و حامیان فیلم ضدمذهبی «عنکبوت مقدس» پردهبرداری کرده و آن را مورد انتقاد قرار دهند. این فیلم به صورتی آشکار به ساحت مقدس حضرت امام رضا(ع) که از عمیقترین سرمایههای دینی و باورهای اصیل مردم ایران و شیعیان جهان به شمار میرود، اهانت کرده و اقدامات جنایی و غیرانسانی فردی غیرعادی را به باورهای معنوی کل جامعه ایرانی تعمیم داده و تصویری غیرواقعی، تحقیرآمیز و ضدشیعی از ایران را به جهان ارائه داده است. در واقع عوامل سازنده آن، هنر را دستمایهای برای برآورده ساختن اهداف سیاسی و ضدمذهبی خود و حامیانشان قرار دادهاند، که این موضوع موجب رنجشخاطر عاشقان امام هشتم شیعیان و هنرمندان کاریکاتوریست متعهد کشور شده و بازتاب آن در نمایشگاه کن در نگاه نزدیک ارائه میشود.
سیدمسعود شجاعیطباطبایی، کاریکاتوریست و گرافیست ایرانی در گفتوگو با «وطنامروز» پیرامون برگزاری این نمایشگاه گفت: «کن امسال یک اتفاق بسیار تلخ از هر جهت است. فرانسه شمشیر را از رو بسته است، یکی از موضوعاتی که با فرانسه مشکل داریم همین است و اینکه تنها زبان توهین را میفهمند. مکرون به عنوان رئیسجمهور فرانسه و زیردستان ایشان در فرانسه مدعی آزادی بیان هستند، ولیکن وقتی راجع به هولوکاست صحبت به میان میآید، آزادی بیان را فراموش میکنند و شروع به فحش دادن میکنند و تحمل آزادی بیان را ندارند». شجاعی درباره جزئیات برگزاری نمایشگاه «کن از نمای نزدیک» بیان داشت: «این نمایشگاه عملیات کوچکی است که در مقابل هتاکیها انجام میشود. با توجه به فرصت کمی که داشتیم توانستیم این نمایشگاه را برگزار کنیم. غربیها در پی سیاهنمایی، ایرانستیزی و مذهبستیزی هستند و باید پاسخی قاطع به آنها داد. این نمایشگاه اقدامی اولیه است اما قطعا یک واکنش جدیتر را در زمینه فرهنگی کاریکاتور در آینده خواهند دید».
شجاعی درباره فیلم «عنکبوت مقدس» گفت: «عجیب است که این همه نفرتپراکنی را در جامعه جهانی گسترش میدهند. چه چیزی را میخواهند اثبات کنند؟! قبل از این موضوع تجربه توهین به پیامبر نیز در فرانسه وجود داشت. آزردن دل میلیاردها مسلمان چه چیزی را همراه دارد! بنده توانستم نزدیک 17 دقیقه از فیلم «عنکبوت مقدس» را ببینیم. تمام نماها از ضریح و حرم امام رضا و مشهد مقدس با نیت تخریب این ذات مقدس تصویربرداری شده و هدف این است که امام رئوف را مورد هجمه قرار دهند. همانطور که عرض کردم این کار ادامه توهین به پیامبر اسلام است. آنها میخواستند بدانند واکنش شیعیان در این مورد چه چیزی است. در واقع نظر شیعیان درباره سیاسیترین و کثیفترین فستیوال در دنیا چه چیزی میتواند باشد؟ جایی که آزادی بیان تنها به معنای آزادی درباره توهین به مقدسات ادیان دیگر ملل است! به نظر بنده فستیوال کن نگاه اسلامستیزی، ایرانستیزی و شیعهستیزی را با سیاهنمایی افراطی ترکیب کرده است».
سیدمسعود شجاعی درباره کارهای هنرمندان در زمینههای مختلف از جمله کاریکاتور اظهار کرد: «متاسفانه ما در عرصه مقابله فرهنگی و کاریکاتوری با اینگونه فستیوالها بالاخص «کن» کمکاری میکنیم. هنرمندان ما باید کارهای بیشتری انجام دهند. فرانسه و آزادی بیان دروغین آنها هنوز واکنش درخوری از سوی هنرمندان دریافت نکردهاند. در «مسابقه هولوکاست»، همگی سراسیمه شدند و نتانیاهو با نگرانی در سازمان ملل از اهالی هنر ایران شکایت کرد اما آن سراسیمگی درس عبرتی برای آنها نشد. ولیکن این نوید را به مسلمانان، شیعیان و ایرانیان عزیز خواهم داد که با زبان کاریکاتور، کارهای مهمتر و قویتری را ارائه خواهیم داد و سیلیهای محکمتری را به هتاکان میزنیم».
هنرمند کاریکاتوریست درباره فضای فرهنگی اسلامهراسی در جهان نیز گفت: «به قول حضرت آقا دوره بزن در رو تمام شده است. پاسخ ما هم به دشمنان این است که اگر یکی بزنید چند تا میخورید؛ منتظر برخوردها و واکنشهای کاریکاتوریستها و اهالی دیگر حوزههای هنری ما باشید». آیین افتتاحیه این نمایشگاه از دوشنبه ۱۶ خرداد ساعت ۱۶ در ایوان انتظار میدان ولیعصر(عج) برگزار شد. این نمایشگاه تا 26 خردادماه به کار خود ادامه خواهد داد. عباس گودرزی، عبدالمجید غیبی، علی شعبانی، علیرضا ذاکری، عاطفه یاریان، بهرامعلی حمیدی، فرامرز کشتکار، فرهاد رحیم قراملکی، حمید قالیجاری، حمید صوفی، حسین یوزباشی، ایمان نورینجفی، معصومه موسوی، مازیار بیژنی، محمدعلی رجبی، سیدمحمدجواد طاهری، مجتبی صابری، نازنین اسماعیلی، پیمان علیشاهی، سجاد جعفری، زینب دادمحمدی و فرشاد خسروی تعدادی از هنرمندانی هستند که آثارشان در «کن از نمای نزدیک» به نمایش در میآید. علاقهمندان برای تماشای آثار نمایشگاه میتوانند از ساعت ۱۲ ظهر تا ۲۴ نیمهشب به طبقه اول پردیس ملت مراجعه کنند. ایوان انتظار و پهنه نگارگذر بلوار کشاورز حدفاصل میدان ولیعصر(عج) تا خیابان حجاب ۲ نقطه دیگری است که نمایشگاه «کن از نمای نزدیک» در آن برپا میشود.
ارسال به دوستان
مقامات دولت لهستان به مردم پیشنهاد دادند برای تأمین گرمایش خانهها در زمستان از چوبهای جنگل استفاده کنند
چوب در آستین اروپا
پارلمان انگلیس با ارائه طرحی درباره زمستان سخت در این کشور و قطع برق ۶ میلیون خانه هشدار داد
گروه بینالملل: ۳ ماه پس از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین بازارهای انرژی اروپا اکنون شوک بیسابقهای را تجربه میکنند. در ۳ ماهه اول سال 2022 قیمت گاز در بزرگترین بورس اروپا ۵ برابر بیشتر از میانگین سال 2021 بود. بر اساس آمارهای رسمی، در سال 2021 اتحادیه اروپایی 40 درصد گاز و 25 درصد نفت خود را از روسیه تامین کرده است؛ امری که به وضوح حاکی از وابستگی شدید اروپا به انرژی روسیه است؛ موضوعی که مسکو بخوبی از آن آگاه است و در سالهای اخیر بویژه در جریان تنشها در اوکراین از این موضوع به عنوان اهرم فشار خود علیه قاره سبز استفاده کرده است. اتحادیه اروپایی تحت مدیریت ایالات متحده تاکنون 6 بسته تحریمی علیه روسیه تصویب کرده است. اوایل خرداد اعضای اتحادیه اروپایی پس از یک ماه مذاکره ششمین بسته تحریمی از جمله تحریم واردات نفت و فرآوردههای نفتی از روسیه را به تصویب رساندند و در حال حاضر مشغول جمعبندی بر سر بسته هفتم تحریمها هستند. این در حالی است که تاکنون هشدارهای متعددی مبنی بر بحران انرژی در اروپا و زمستان سخت اروپاییها از سوی مقامات کشورها و رسانهها داده شده است. این وضعیت سبب شده تا کشورهای اروپایی در وضعیت متشنجی قرار بگیرند. از سویی مقامات کشورهای اتحادیه اروپایی نظیر فرانسه در حال حاضر با سفر به اقصی نقاط جهان بویژه غرب آسیا و شمال آفریقا در پی تامین نیازهای انرژی خود هستند. در انگلیس نیز لندن تصمیم دارد بهرغم اعتراض گروههای فعال محیطزیستی مجوز توسعه میدان گازی «جکدا» (Jackdaw) در دریای شمال را که میتواند معادل
6.5 درصد گاز مورد نیاز انگلیس را تامین کند، صادر کند. نکته جالب توجه اینکه در حالی که آلمان به دلیل وابستگی شدید به انرژی صادراتی از روسیه بیشترین ملاحظه و مقاومت را درباره تحریمهای انرژی داشت و در مقابل، کشورهایی نظیر انگلیس خود را بینیاز به منابع انرژی روسیه معرفی کرده بودند، اکنون اخبار رسمی حاکی از این است که مقامات انگلیسی نگران قطع برق میلیونها نفر از شهروندان این کشور در زمستان سال جاری هستند. از سوی دیگر مقامات دولت لهستان نیز برای رفع مشکل سوخت به شهروندان خود پیشنهاد دادهاند برای تامین انرژی خود از جنگل چوب تهیه کنند.
به گزارش «وطنامروز»، روزنامه تایمز انگلیس نوشت اخیرا به وزرای دولت انگلیس هشدار داده شده است که ممکن است میلیونها خانوار در زمستان امسال به دلیل تهاجم روسیه به اوکراین با خاموشی مواجه شوند. بر اساس این گزارش، بدترین سناریوی «مورد انتظار» دولت که توسط مقامات پارلمان طراحی شده است، میگوید اگر روسیه در قطع عرضه انرژی به اتحادیه اروپایی بیشتر از این پیش برود، ممکن است کمبود گاز به طور گسترده رخ دهد. تایمز در گزارش خود آورده است: «یکی از وزیران به روزنامه گفت در این جلسه توجیهی پیشنهاد شد که میتوان در آغاز سال آینده میلادی (زمستان پیش رو) برق را در ساعات پیک مصرف در صبح و عصر برای 6 میلیون خانه جیرهبندی کرد. این محدودیتها ممکن است تمام زمستان را در بر بگیرد. همچنین تحریم انرژی روسیه احتمالا منجر به افزایش مجدد قیمت انرژی و کاهش تولید ناخالص داخلی، به کمتر از حد پیشبینی شده برای سالهای آینده شود». با توجه به تحریم زغال سنگ روسیه، کواسی کوارتنگ، وزیر بازرگانی انگلیس، به صاحبان ۳ نیروگاه زغالسنگ باقیمانده بریتانیا نامه نوشته است تا از آنها بخواهد برای مدت طولانیتر از برنامهریزی باز بمانند. طبق برنامهریزی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای تا سال 2024 در انگلیس، قرار بود تولید این گازها تا سپتامبر روند کاهشی داشته باشد، با این حال وضعیت فعلی خلاف این برنامهریزی را نشان میدهد. در همین حال بدترین سناریو این نگرانی را ایجاد میکند که واردات گاز نروژ که بریتانیا به آن متکی است، به دلیل افزایش تقاضای اتحادیه اروپایی ممکن است نصف شود. واردات گاز طبیعی مایع نیز که با تانکرها به بریتانیا وارد میشود به دلیل رقابت بیشتر میتواند به نصف کاهش یابد. این مدلسازی به این صورت است که فرض میشود بریتانیا هیچ وارداتی از گاز از طریق «اتصالات داخلی» در هلند و بلژیک دریافت نخواهد کرد، زیرا هر ۲ کشور با شرایط اضطراری خود مواجه هستند.
* خاموشیهای ناشی از بیگازی
این کمبودها بریتانیا را مجبور میکند برنامههای اضطراری گاز خود را اجرا کند، این برنامهها منجر به بسته شدن نیروگاههای گازی خواهد شد. همچنین به مصرفکنندگان صنعتی سنگین گاز نیز گفته میشود که استفاده از آن را متوقف کنند. تعطیلی نیروگاهها منجر به کمبود برق میشود و در واقع دولت را مجبور به جیرهبندی میکند. بر این اساس در روزهای هفته در ساعات پیک صبح، بین 7 تا 10 صبح و عصرها بین 4 تا 9 بعد از ظهر برق میلیونها خانه خاموش میشود، ضمن اینکه گازرسانی به خانهها بیتأثیر خواهد بود. همچنین گفته میشود مقامات در صورت قطع کامل گاز اتحادیه اروپایی توسط روسیه، استراتژی حتی بدتری را طراحی کردهاند. این نشان میدهد خاموشیهای انرژی میتواند از ماه دسامبر شروع شود و به مدت ۳ ماه ادامه یابد. یک منبع در پارلمان انگلیس گفت: «به عنوان یک دولت مسؤول درست است که برای هر سناریوی افراطی برنامهریزی کنیم، هرچند بعید باشد. برخلاف کشورهای اتحادیه اروپایی، ذخایر گاز دریای شمال ما به طور کامل پمپاژ میشود، دکلهای نروژی مستقیما به بریتانیا متصل هستند و ما دومین زیرساخت بزرگ واردات LNG را در اروپا داریم، در حالی که آلمان هیچ گزینهای ندارد. با توجه به وابستگی تاریخی اتحادیه اروپایی به گاز روسیه، زمستان میتواند برای کشورهای این قاره بسیار سخت باشد».
***
اختلاف جنگلداری لهستان با مقامات این کشور بر سر چوب
همزمان با نگرانی انگلیسیها از زمستان سخت، مقامات لهستان از شهروندان این کشور خواستند برای صرفهجویی در هزینه و میزان مصرف انرژی به منظور گرمایش خانه از جنگل چوب جمعآوری کنند. در بیانیهای که یورونیوز منتشر کرد، دولت لهستان اعلام کرد در تلاش برای کاهش فشار ناشی از قبوض بالای انرژی و کمبود زغال سنگ، اقداماتی را برای تسهیل جمعآوری هیزم برای مردم انجام میدهد. ادوارد سیارکا، معاون وزیر آب و هوا و انرژی لهستان گفت: «با رضایت کارگران جنگل، همیشه امکان جمعآوری شاخهها برای سوخت وجود دارد». مخالفان حزب حاکم اعلام کردند این اظهارات نشان میدهد پس از افزایش تورم در لهستان به 14 درصد در هفتههای اخیر و با رسیدن قیمت سوخت به 8 زلوتی (1.87 دلار) در هر لیتر، این کشور کنترل اقتصاد را در دست ندارد. میکال گزوفسکی، سخنگوی جنگلداری ایالتی، در گفتوگو با کانال تلویزیونی پولست لهستان به کسانی که مایل به جمعآوری هیزم هستند یادآوری کرد که ابتدا باید از واحد جنگل محلی مجوز بگیرند. او گفت: «حتی یک تماس تلفنی هم کافی است» اما افزود که مردم فقط میتوانند هیزمی ببرند که از قبل روی زمین است و نمیتوانند درختان را قطع کنند.
***
دولت استونی سقوط کرد
در میانه نگرانیها بابت تلاشهای مسکو برای بیثبات کردن استونی که میزبان سربازان انگلیسی است، دولت این کشور سقوط کرد. به نوشته روزنامه تلگراف، «کایا کالاس» نخستوزیر استونی شرکای ائتلاف حاکم خود را به همکاری فعالانه علیه ارزشهای کلیدی کشور در مواجهه با تهدید امنیتی روسیه متهم کرد. حزب حاکم لیبرال او با حزب «مرکز» ائتلافی نهچندان خوب دارد که در پی حمله روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، روابط دیرینه خود را با حزب «متحد روسیه» ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری این کشور قطع کرد. خانم کالاس در مقابل پرچمهای کشورش، اتحادیه اروپایی و ناتو گفت: «اوضاع امنیتی در اروپا این فرصت را به عنوان نخستوزیر استونی به من نداد تا به همکاری با حزب مرکز ادامه دهم». این بحران در استونی پس از آن رخ داد که حزب مرکز علیه دولت در لایحه مربوط به آموزش رای داد و باعث شد دولت استونی پیش از اجلاس ژوئن ۲۰۲۲ ناتو در مادرید با هدف تقویت بخش شرقی این ائتلاف سقوط کند. انگلیس تعداد سربازانش را در استونی پس از حمله به اوکراین ۲ برابر کرده و به ۱۶۵۰تن رسانده و رهبری یک گروه چندملیتی ناتو را نیز بر عهده دارد. همچنین این گمان وجود دارد که روسیه تلاش میکند از احزابی چون «مرکز» در استونی برای واکنش نرمتر این کشور درباره جنگ اوکراین بهره ببرد. نخستوزیر استونی همچنین بر تحریمهای شدیدتر علیه مسکو تاکید کرده و گفته در دوران نخستوزیری او، استونی حمایت بیشتر نظامی را برای اوکراین بیش از هر کشور دیگری انجام داده است.
***
نگرانی زلنسکی از ترور توسط سرویسهای غربی
در حالی که «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین پیشتر مدعی شده بود نیروهای روسیه به دنبال ترور وی هستند اما اکنون گفته میشود خطر قتل او توسط متحدان غربی بیشتر است. «ایلیا کیوا» معاون سابق پارلمان اوکراین میگوید زلنسکی از کشته شدن توسط سرویسهای مخفی غرب یا حتی فرماندهان نیروهای مسلح اوکراین بسیار هراس دارد. به نوشته وبگاه «ریانووستی»، کیوا طی پستی در صفحات اجتماعی خود نوشت به همین دلیل است که زلنسکی، تیم امنیتی خود را تقویت کرده است. وی در این باره توضیح داد: «زلنسکی دیروز دستور تقویت امنیت شخصی خود را از ترس ترور شدن توسط ارتش اوکراین صادر کرد. فرماندهی نیروهای مسلح اوکراین از رهبری ناکارآمد عملیات نظامی توسط زلنسکی که دستورات وی منجر به تلفات پرسنل و شکست نیروهای اوکراینی در میدان نبرد میشود، ناراضی است». بر اساس این گزارش، سیاستمدار اوکراینی ادامه داد: «زلنسکی همچنین از کشته شدن توسط سرویسهای ویژه کشورهای متحد [اوکراین] که شروع به صحبت درباره شکست و از دست دادن اوکراین کردهاند، میترسد». کیوا همچنین افزود: «کشورهای غربی به این نتیجه رسیدهاند که پایان دادن به رویارویی مسلحانه در خاک جمهوریهای شوروی سابق به نفع آنهاست و حذف فیزیکی زلنسکی سریعترین وسیله برای چنین تحولی خواهد بود». زلنسکی اوایل جنگ بین اوکراین و روسیه ادعا کرده بود: «بر اساس اطلاعات میگویم من هدف شماره یک روسیه و خانوادهام هدف شماره ۲ آنها هستند».
ارسال به دوستان
بحران در فدراسیون فوتبال کانادا به خاطر لغو بازی با جایگزین ایران
چاه کن در ته چاه
اعتصاب بازیکنان تیم ملی فوتبال کانادا باعث شد دیدار دوستانه این تیم با پاناما 2 ساعت پیش از شروع مسابقه لغو شود و فدراسیون کانادا در بحران قرار بگیرد. تیم ملی فوتبال کانادا ابتدا قرار بود ۱۵ خرداد با تیم ملی ایران در شهر ونکوور یک بازی تدارکاتی برگزار کند که این مسابقه از سوی فدراسیون فوتبال کانادا به صورت عجیب و یکطرفه لغو شد. در ادامه کاناداییها از تیم ملی پاناما دعوت کردند با این تیم به جای ایران در ونکوور بازی کند اما این مسابقه که قرار بود یکشنبهشب برگزار شود، تحت تاثیر اعتصاب بازیکنان کانادا، لغو شد. دلیل این تصمیم، اختلافات قراردادی و مالی بین بازیکنان و فدراسیون کانادا بود.
* خواسته بازیکنان کانادا چیست؟
با لغو بازی با پاناما، صدها نفر از هواداران تیم ملی کانادا ناامید و ناراحت بیرون از ورزشگاه معطل شدند. سپس بازیکنان کانادا بیانیهای صادر کردند و گفتند تصمیم گرفتهاند بازی را انجام ندهند، زیرا مذاکرات بر سر یک قرارداد جدید بیجهت طولانی شده بود. در این بیانیه با اشاره به اینکه مذاکرات در ماه مارس آغاز شده، آمده است: «زمان آن رسیده که برای آینده فوتبال در کانادا موضعگیری کنیم». به گزارش CBC، بازیکنان گفتند خواهان شفافیت بیشتر فوتبال کانادا، تغییرات در رهبری سازمان و ۴۰ درصد پاداش جامجهانی هستند که برای بازیکنان است. در این بیانیه آمده است: «ما میخواهیم با سازمان خود همکاری کنیم اما روابط سالها متشنج بوده است».
* واکنش رئیس فوتبال کانادا به درخواست بازیکنان
«نیک بونتیس» رئیس فدراسیون فوتبال کانادا در واکنش به اتفاقات رخ داده یک نشست خبری برگزار کرد و به درخواست بازیکنان پاسخ داد. بونتیس گفت: پیشنهادی که بازیکنان ارائه کردهاند از نظر مالی مقرون به صرفه نیست. رئیس فدراسیون کانادا تاکید کرد: وظیفه من به عنوان رئیس فدراسیون، مسؤولیتی است در قبال امانتداری و سلامت پایدار این سازمان. من نمیتوانم پیشنهادی را بپذیرم که سازمان ما را در موقعیت مالی غیرقابل دفاع قرار دهد.
* بازنگری در قرارداد اسپانسری فدراسیون
بازیکنان کانادا همچنین خواهان بازبینی قراردادی هستند که فدراسیون کانادا با Canadian Soccer Business در سال ۲۰۱۹ امضا کرده است. طبق قرارداد ۱۰ ساله، Canadian Soccer Business نماینده تیمهای ملی مردان و زنان در همه قراردادهای حمایت مالی و پخش تلویزیونی است. در این بیانیه آمده است: «ما نیازمند افشا و اصلاح مفاد این توافق هستیم. میخواهیم بدانیم چه کسی این قرارداد را امضا کرده است. چرا فدراسیون کانادا از بزرگترین فرصت برای رشد برنامههای ما در سالهای اخیر چشمپوشی کرده است؟» بازیکنان همچنین خواستار ایجاد ساختار پرداخت پاداش مساوی و عادلانه برای تیمهای مردان و زنان هستند.
* فدراسیون و تیم ملی کانادا در بحران
کانادا که یکی از تیمهای حاضر در جامجهانی قطر است، با این اتفاقات وارد بحرانی شده که آمادهسازی آن را تحت تاثیر قرار داده است. رئیس فدراسیون کانادا گفت: «با توجه به اینکه جامجهانی نوامبر آغاز میشود، کانادا وقت ارزشمندی را از دست میدهد. متاسفم این بازی برگزار نشد، نه فقط برای هواداران، بلکه برای کادر فنی، کادر مربیگری متاسفم».
تیم مردان کانادا از زمان شکست ۴ بر صفر برابر جامائیکا در تورنتو در ۲۷ مارس و صعود به جام جهانی، در زمین خود بازی نکرده است. از زمان بازی این تیم در ونکوور حتی زمان بیشتری میگذرد.
* کانادا از کونکاکاف هم انصراف میدهد؟
تیم ملی فوتبال کانادا که در رده ۳۸ جهان قرار دارد، قرار است در مسابقات کونکاکاف، روز ۹ ژوئن برابر تیم کوراسائو در ونکوور کار خود را آغاز کند. بازیکنان در بیانیه خود گفتند: «ما میخواهیم از هواداران خود عذرخواهی کنیم. بازی در خانه با حمایت شما همه چیز برای ما است. ما امیدواریم فدراسیون کانادا گامهای قاطعی برای همکاری با تیم ما بردارد تا بتوانیم برای بازی خود [در ونکوور] در ۹ ژوئن به زمین بازگردیم». در صورت انصراف کانادا از کونکاکاف، فدراسیون فوتبال این کشور با جریمه نقدی روبهرو خواهد شد. رئیس فدراسیون کانادا در این باره گفت: این سناریویی است که فدراسیون ما همچنان به دنبال اجتناب از آن است. اگر ما نتوانیم به توافق برسیم و بازیکنان از انجام بازی برابر کوراسائو خودداری کنند، این یک موضوع در ارتباط با کونکاکاف است که تحت نظارت فیفا باید به آن رسیدگی شود. قصد ما همیشه این بوده است که در اسرع وقت به راهحلی دست پیدا کنیم.
ارسال به دوستان
چرخش راهبردی در فرآیند برنامه هفتم توسعه
علیرضا نصراصفهانی*: نظام برنامهریزی اکنون در فرآیند تدوین برنامه هفتم توسعه قرار دارد. سوالات و چالشهای مختلفی در برابر طراحان برنامه قرار دارد؛ سوالاتی از قبیل آنکه رویکرد برنامه هفتم چه باشد و نقطه تمرکز و راهبردهای کلان برنامه بر مبنای چه مدلی تنظیم شود. اگرچه بررسی کامل این موضوع در حوصله این یادداشت نخواهد بود ولی نویسنده به قدر وسع سعی دارد به این پرسشها پاسخ دهد.
۱- رویکرد «برنامه توسعه» ماموریتگرا، آیندهنگارانه، مسالهمحور و چند بعدی باشد
تاکنون «برنامههای توسعه» کشکولمحور، کلی، بدون هدف و قلمرو مشخص و بیشتر شبیه فهرست آرزوهای ملی بوده است. کشورهای پیشرو مانند آلمان الگوهای برنامهریزی توسعه ماموریتگرا را تجربه کردهاند، از طرفی ناگفته نماند پارادایم اولویتگذاری علم و فناوری نیز از سیاست صنعتی به سمت پارادایم نظام نوآوری و ماموریتگرایی نوین در حال حرکت است. همچنین کشورهای پیشرفته مانند ژاپن و کرهجنوبی با استفاده از برنامههای آیندهنگاری ملی ماموریتگرا، اولویتگذاری علم و فناوری خود را در سطح ملی انجام میدهند. لذا نقاط تمرکز و ماموریتهای برنامه توسعه باید مبتنی بر برنامههای آیندهنگاری ملی تنظیم شود، ولی با توجه به زمان کم باقیمانده برای تدوین برنامه هفتم توسعه و عدم امکان برگزاری برنامه آیندهنگاری ملی، پیشنهاد نویسنده این نوشتار آن است که رئوس تمرکز برنامه از تقاطع کلانروندهای جهانی (نیروهای پیشران جهانی)، کلانروندهای ملی (نیروهای پیشران
آینده ایران) و کلان مسائل امروز ایران احصا شود. بر این اساس، پیری جمعیت و تغییرات اقلیمی از جمله رئوس برنامه توسعه ایران خواهد بود.
۲ـ نهادهای راهبر برنامه هفتم توسعه باید نهادهای پیشرفت باشند
بهرغم آنکه بسیاری از تغییرات و تصمیمات برای پیشرفت کشور روشن است اما همچنان اقداماتی برای تحقق آن انجام نمیشود. به عنوان مثال، از ابتدای انقلاب اسلامی تکمحصولی بودن یک نقطه ضعف برای اقتصاد ملی محسوب میشود و از خامفروشی نهی شده است. با این حال بخش اعظم درآمد ارزی کشور از محل فروش نفت به دست آمده است. مواردی دیگر چون حمایت از تولید داخل و استقرار دولت الکترونیک، مدتهاست مورد تاکید نخبگان قرار دارد لیکن اقدامی درباره آن صورت نگرفته یا ناتمام مانده است.
به طور کلی متولیان اجرا و دستگاههای دولتی نمیتوانند به تغییراتی بیندیشند که به زحمتشان بیفکند یا نظمی که به آن خو گرفتهاند را تغییر دهد. پیشرفت و توسعه، تشکیلاتی با تمرکز بر پیشرفت میطلبد. بر این مبنا باید نهادهایی جهت سکانداری و راهبری پیشرفت و توسعه در کشور ایجاد شود.
نقش سازمانهای مدیریت پیشرفت، سندنویسی و رونمایی از آن نیست، بلکه پیگیری و هدایت تا تحقق اهداف است. نهاد مدیریت پیشرفت نباید وارد رقابتهای سیاسی شود. در این باره تجربه ملی کشور در توسعه فناوری نانو درخور مطالعه است. ستاد نانو با ترکیبی از نیروهای انقلابی در زمان دولت اصلاحات تشکیل شد. نتایج موفقیتآمیز و رفتار متعهدانه و عدم سیاستزدگی ستاد، اعتماد رؤسای جمهور را در ادوار مدیریت سیاسی حفظ کرده است. همچنین رجوع به تجربه مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت به عنوان یک نهاد پیشرفت در حوزه توسعه فناوری در کشور مفید خواهد بود. در نهایت موفقیت این سازمانها در گرو بودجه و امکانات و اختیارات اجرایی و املاک و تشکیلات عریض و طویل نیست، بلکه منوط به هماهنگی، اقناع و مجابسازی و جلب اعتماد بین بازیگران و سازمانهای مجری برای هدایت پیشرفت در کشور است.
3- تکیهگاه اجرایی برنامه هفتم توسعه، بر محوریت نهادهای مردمپایه و جهادی باشد
موفقیت نهادهای مردمپایه و جهادی در ابتدای انقلاب مانند«نهضت مدرسهسازی»، «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی»، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «جهاد سازندگی» بر مبنای نقش ویژهای که برای مردم قائل بودند، نشانگر اهمیت استفاده از آن در اجرای برنامههای توسعه است. نهادهای مردمپایه و جهادی در برنامه هفتم توسعه میتوانند به عنوان تکیهگاه اجرایی پیشرفت و آبادانی مورد توجه قرار گیرند، اگرچه باید این نهادها متناسب با اقتضائات ایران در برنامه هفتم توسعه، ماموریتها و ساختارهای خود را بازطراحی کنند. به عنوان مثال نهاد بسیج میتواند با بازطراحی ماموریتهای خود، تقویت و تکثیر بازیگران متنوع، چندوجهی، منعطف و مردمی اقتصادی را برای تولید و صادرات مردمپایه در دستور کار قرار دهد.
4- بنگاههای حاکمیتی به عنوان نیروی پیشران برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار گیرند
بنگاههای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی، بنیاد مستضعفان و قرارگاه خاتم باید به عنوان نهاد و نیروی پیشران توسعه ایران در برنامه هفتم نقش جدی و محوری ایفا کنند. قدرت اقتصادی و تنوع حوزههای کاری، گستره اثرگذاری و مسؤولیت اجتماعی این بنگاهها در حمایت و مشارکت و تمرکز بر حل مقولات مختلف اقتصادی و اجتماعی، میتواند معادلههای جاری و قواعد موجود در فرآیند توسعه و پیشرفت در ایران را تغییر دهد. به عنوان مثال اگر یکی از بنگاههای حاکمیتی در حوزه شرکتهای دانشبنیان یا اندیشکدههای کشور ورود کند یا به عنوان یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر، از کسبوکارهای فناورانه حمایت کند یا نهادهای اجتماعی در یک منطقه خاص را مورد حمایت قرار دهد و یا به حوزه صنایع فرهنگی و حمایت از تولید انیمیشن و فیلم ورود کند، آرایش مساله در ایران را تغییر خواهد داد و میتواند نیروی پیشران توسعه کشور در آن حوزه باشد.
5- حل مسائل پیچیده و چندبعدی برنامه هفتم توسعه، نیازمند مدیرانی با اختیارات ویژه است
پیگیری و حل مسائل پیچیده، بینبخشی، مزمن، بههمتنیده و مرتبط با چند وزارتخانه باید به مدیران یا نمایندگانی با اختیارات ویژه از سوی رئیسجمهور داده شود (اصل یکصدوبیستوهفتم قانون اساسی). موضوعاتی مانند توسعه زیرساخت ریلی کشور، سیاست همسایگی، سامانه یکپارچه اطلاعات، مسکن و نخبگان، ابرمسائلی هستند که هر روز بر پیچیدگی آنها افزوده شده است. متفکران حوزه نوآوری (مانند ماریا مازوکاتو) نیز برای حل کلان مسائل ملی و جهانی بر تعریف ماموریتهای شفاف و دقیق از سوی دولتها، ذیل چالشها و تقسیم آن به پروژههای مشخص تاکید کردهاند.
* دکترای آیندهپژوهی مرکز تحقیقات سیاست علمی
و مدیر گروه حکمرانی پژوهشکده چشمانداز و آیندهپژوهی
ارسال به دوستان
دلار 4200 تومانی چگونه رشد اقتصادی در بخش کشاورزی را تضعیف کرد
آتش ارز ترجیحی بر خرمن کشاورزی
امکان ایجاد بیش از 3 میلیون شغل در زمینه کشاورزی با هزینه صرف شده برای تخصیص ارز ترجیحی در سال 1400
گروه اقتصادی: بخش کشاورزی یکی از مهمترین و استراتژیکترین بخشهای اقتصادی هر کشوری است و همواره به دلیل لزوم و ضرورت خودکفایی در زمینه غذا و امنیت غذایی مورد تاکید قرار گرفته است.
از طرف دیگر اشتغال کشاورزی به دلیل ارتباطات پسینی و پیشینی فراوان این بخش با دیگر بخشهای اقتصادی، با وجود سیاستهای اتخاذ شده در جهت رشد بخش اقتصاد کشاورزی، تنها متاثر از سیاستهای وزارت جهاد کشاورزی نیست و اتخاذ تصمیمات کلان اقتصادی نیز بشدت روی بخش کشاورزی تاثیر میگذارد که همین امر در زمانهای مختلف، آثار متفاوتی را بر اقتصاد کشاورزی بر جا گذاشته است.
شاید بتوان مهمترین دخالت در حوزه تصمیمات کلان اقتصادی در بخش کشاورزی را طی ۱۰ سال اخیر سیاست ارز ترجیحی یا دلار 4200 تومانی دانست.
تخصیص ارز 4200 تومانی در بخش کشاورزی تبعات بسیاری داشت و شاید بتوان گفت کمتر سیاستی بوده که مانند این سیاست رشد بخش کشاورزی را تهدید کرده باشد.
به گزارش «وطنامروز»، با شروع دهه 90 خورشیدی، اقتصاد ایران با تحریمهای اقتصادی شدیدی روبهرو شد که نتیجه آن کاهش رشد اقتصادی کشور بود.
در سالهای ابتدایی این دهه به دلیل اتخاذ سیاستهای صحیح اقتصادی و همچنین رویکرد تولیدمحور در سیاستهای کلان بخش اقتصادی و تکنرخی بودن ارز و همچنین داشتن متولی واحد تولید و تجارت، با وجود خشکسالی، بخش کشاورزی رشد را تجربه کرد.
اتخاذ سیاست دلار 4 هزار و 200 تومانی در سال 1397 اما به یک باره این روند صعودی را متوقف کرد و باعث شد اقتصاد کشاورزی وارد یک فاز سینوسی شود.
بخش کشاورزی و دامداری که در سالهای حد فاصل 90 تا 96 با رشد روبهرو بود، به یکباره وارد فاز منفی شد و پس از آن نیز با مشکلات جدی روبهرو شد و بخش اعظمی از خودکفایی کشور در تولید گندم و مرغ و دیگر کالاهای اساسی، جای خود را به واردات ارزانقیمت داد و در نتیجه این امر، امنیت غذایی کشور با تهدید بسیار جدی روبهرو شد.
نکته بسیار مهم در این زمینه، اعطای ارز ترجیحی به واردات کالا بود که نتیجه آن، وابستگی شدید امنیت غذایی کشور به ارز و در نتیجه دلاریزه شدن تامین کالاهای اساسی کشور بود.
نمودار زیر بخوبی بیانگر ورود بخش کشاورزی کشور به فاز سینوسی پس از اعطای ارز ترجیحی است؛ این یعنی آن بلایی که تحریمهای اقتصادی نتوانست بر سر کشاورزی کشورمان بیاورد، با یک تصمیم اشتباه داخلی توسط مسؤولان وقت، آورده شد.
نکته بسیار مهم این است که سال 1400 ارز 4200 تومانی تنها به کالاهای اساسی تخصیص مییافت و افزایش بسیار بالای وابستگی بخش کشاورزی به واردات را میتوان با حجم ارز تخصیص یافته به کالاهای اساسی سنجید که رکورد 18 میلیارد دلاری را در سال 1400 شکست و طبق پیشبینیها در صورت ادامهدار بودن این سیاست در سال جاری به 25 میلیارد دلار ارز ترجیحی نیاز بود که این به معنای واردات غذا در برابر نفت است و باید تمام فروش نفت به واردات غذا اختصاص مییافت.
* آتش در خرمن اشتغال
در کنار این موارد، وابستگی شدید به واردات در بحث اشتغال نیز تاثیرگذار است و باید به ظرفیت اشتغال از دست رفته در این وضعیت نیز اشاره کرد. اگر به جای واردات کالاهای اساسی، این کالاها در داخل کشور تولید میشد، علاوه بر تداوم رشد اقتصاد کشاورزی و عدم وارد شدن آن به فاز سینوسی، منابع ارزی نیز در داخل کشور، صرف توسعه و اشتغالزایی میشد.
طبق آخرین دادههای موجود در جداول داده- ستانده سال 95، با توجه به دادههای کتاب «محاسبه توان اشتغالزایی بخش کشاورزی با استفاده از جداول داده- ستانده» به ازای هر یک میلیارد تومان سرمایهگذاری و هدایت اعتبارات به سمت بخش کشاورزی 10.6 شغل جدید در خود بخش کشاورزی ایجاد خواهد شد و در بخشهای پسینی و پیشینی نیز 5.1 شغل ایجاد خواهد کرد که با این احتساب، اگر ارز اختصاصیافته در زمینه واردات کالاهای اساسی در سال 1400 در بخش کشاورزی سرمایهگذاری میشد با احتساب اختلاف ارز 4200 تومانی با میانگین قیمت ارز نیمایی که در سال 1400 حدود 23 هزار تومان بود 3.5 میلیون شغل جدید تنها در بخش کشاورزی ایجاد میشد که متاسفانه به دلیل واردات این میزان شغل از دست رفت. علاوه بر این با سرمایهگذاری دولت در بخش کشاورزی به جای واردات با ارز ارزانقیمت، امکان ایجاد کامل زنجیره کالاهای اساسی در کشور فراهم میشد.
با این اوصاف اعطای ارز ارزانقیمت به واردات نه تنها به تولید و اشتغال کشور کمکی نکرد، بلکه با واردات محصول نهایی و کالای اساسی، در جهت وابستگی کشور به واردات نیز حرکت کرد که نتیجه آن از دست رفتن خودکفایی در بخش کشاورزی بود؛ مفهومی که در اقتصاد کلان به بحث قیمتهای نسبی مربوط خواهد شد. قیمتهای نسبی در اقتصاد ایران همواره به دلیل تخصیص یارانههای فرآیندی مورد سرکوب شدید قرار گرفته بود و پدیده مخرب اقتصاد یارانهای در نهایت ایران را به بزرگترین کشور در زمینه پرداخت یارانههای مختلف تبدیل کرد که یک قلم آن یارانه 18 میلیارد دلاری برای واردات کالاهای اساسی و در نتیجه سرکوب قیمتی بود که نه تنها از مصرفکننده حمایت کافی را نکرد و با تداوم پرداخت ارز 4200 تومانی، هر روز شاهد آب شدن سفره مردم بودیم، بلکه تولیدکننده و بخش مولد اقتصاد نیز بشدت از این ارز ارزان و ترویج واردات با ارز ترجیحی، ضربات جبرانناپذیری را دریافت کرد.
* اعطای ارز 4200 چگونه تعادل قیمتهای نسبی در اقتصاد ایران را به هم زد؟
مفهوم قیمتهای نسبی تقریبا مهمترین مفهوم در اقتصاد خرد است. بازیگران در بخش عرضه و تقاضا هر دو به این قیمتهای نسبی کالاها نسبت به یکدیگر واکنش نشان میدهند. قیمت نسبی مفهومی بسیار ساده است و آن اینکه یک کالا به نسبت کالایی دیگر از نظر قیمتی چه نسبتی دارد؟ در یک اقتصاد رقابتی، در مطلوبیت هر کالایی نسبت به کالای دیگر، قیمت است که تاثیرگذار است اما در اقتصادهای کوپنی یا یارانهای به دلیل اختصاص سوبسید و یارانه به یک سری از کالاهای خاص، نظام قیمتگذاری وارد یک سیکل معیوب میشود که در آن مصرفکننده به دنبال حداکثر کردن مصرف خود از کالاهای یارانهای و تولیدکننده به دنبال حداقل تولید از این نوع کالاهای یارانهای است. حال ارز 4200 تومانی چگونه تعادل قیمتهای نسبی در اقتصاد ایران را به هم زد؟ تا پیش از ایجاد ارزی به نام ارز 4200 تومانی یا ارز جهانگیری، قیمت، تاثیرگذارترین عامل در رقابت برای مصرف یا تولید کالاهای اساسی بود اما پس از اعطای ارز 4200 تومانی، کالاهای مشمول ارز 4200 تومانی به دلیل یارانه ارزی پرداختی به آنها دارای قیمت نسبی بسیار پایینتر از دیگر کالاها بودند و نتیجه این شد که مصرف این کالاها به حداکثر رسید و در طرف مقابل تولید این کالاها نیز بشدت سرکوب
شد.
برای مثال میتوان دخالت در تعیین قیمت نان را در نظر گرفت. برای سالها قیمت نان در ایران به واسطه سوبسیدها پایینتر از حد تعادلی بوده است. قیمت یک نوع نان 500 تومان است اما قیمت تعادلی آن 3000 تومان است. این قیمت 500 تومانی و سرکوبشده نان به تمام تولیدکنندگان نان میگوید اگر هزینههایتان بیش از 500 تومان است، سراغ تولید نان نروید یا سراغ رقابت منفی و احتکار آرد دولتی و فروش آن در بازار آزاد بروید. در هر صورت این مدل سرکوب قیمتهای نسبی به معنای این است که منابع بخش خصوصی و بخش مولد نباید صرف تولید گندم و نان شود چون «بهصرفه نیست». به جای آن بهتر است بروید مثلا کارگری کنید یا مثلا توت فرنگی بکارید. از سوی دیگر این قیمت به مصرفکنندگان میگوید اگر حاضرید برای نان بیش از 500 تومان بپردازید یا امکان جانشینی کالاهای دیگر با نان 500 تومانی است، بروید نان بخرید. مثلاً کسی که دامداری دارد و قیمت نهاده گوسفند آزاد است هم میتواند به جای خرید علوفه برای گوسفندان خود، به خرید نان مبادرت کند و به دامها بدهد. با این وجود، به دلیل افزایش شدید قیمت در بازار آزاد و فاصله زیاد ارز 4200 تومانی با ارز بازار آزاد، این نوع پرداخت یارانه ارزی به کالاهای اساسی در طرف مصرف نیز حمایت چندانی ایجاد نکرد و انحراف بسیار جدی پیدا کرد. برای مثال با وجود تخصیص ارز 4200 تومانی و وجود ارز 25 هزار تومانی در بازار آزاد، با حذف ارز 4200 تومانی نهاده مرغ، قیمت مرغ افزایش چندانی پیدا نکرد و ۶ برابر نشد. بنابراین به هم خوردن قیمتهای نسبی با ارز 4200 تومانی در طرف تولید (عرضه) و نیز مصرف (تقاضا) به هیچوجه به نفع ۲ بازیگر اصلی نبود و ادامه تخصیص ارز 4200 تومانی جز هدررفت منابع ارزی هیچ عایدی دیگری برای اقتصاد نداشت. از همین رو دولت به حذف ارز 4200 تومانی و انتقال کامل عواید حاصل از حذف ارز 4200 تومانی به مردم اقدام کرد تا بتواند علاوه بر اینکه اقتصاد کشاورزی و تولید کالاهای اساسی را از شر دخالت در قیمتهای نسبی نجات دهد، کمک کند تا رفاه مصرفکننده نیز حداکثر شود.
حال متوجه میشویم چرا کشوری که گوشت قوت غالبش بود، با یارانه ارز ترجیحی، به ملتی مرغخور و روغنخور تبدیل شد! نکته بسیار مهم در کنار این موضوع این است که با ارائه سوبسید کوپنی مانند سازوکار کالابرگ، اصلاح قیمتهای نسبی دوباره اتفاق نخواهد افتاد و تنها مشکلات طرف تقاضا حل خواهد شد ولی مشکلات طرف عرضه کماکان پابرجا خواهد بود. با اعطای ارز 4200 تومانی رشد بخش اقتصاد کشاورزی بشدت تهدید و وارد فاز سینوسی شد که عواقب آن در سال 1400 با افزایش قیمتهای جهانی و وابستگی شدید به واردات نهاده ارزان، بخوبی نمایان شد و رسیدن رشد بخشی اقتصاد کشاورزی به منفی 4 درصد بخوبی بیانگر اوضاع نابسامان تولید کشاورزی با سرکوب قیمتی و به شکل یارانهای است.
***
ارز ترجیحی قاتل کشاورزی
سیدجواد ساداتینژاد، وزیر جهاد کشاورزی پیشتر درباره ارز ترجیحی با بیان اینکه در دنیا یارانه به یکی از ۳ بخش تولیدکننده، مصرفکننده یا اجزای زنجیره تولید داده میشود، گفت: ایران سال ۹۷ به دلیل نداشتن تجربه کافی، یارانه را به واردکننده میداد که یک سیاست اشتباه و ناکارآمد بود. ساداتینژاد با اشاره به اینکه بیشترین خسارت از تخصیص ارز ترجیحی به حوزه کشاورزی وارد شده است، گفت: ارز ترجیحی باعث ایجاد تورم در بخش تولید شد و اثر آن به سفره کشاورزی وارد نمیشد، بلکه باعث فرار و کوچ سرمایه از حوزه کشاورزی شد و بهرهوری را بشدت کاهش داد و رقابت در تولید از بین رفت که باعث ضرر به مصرفکننده شد. همچنین بودجه خودکفایی گندم را از بودجه دولت حذف کرد و نگاه به سمت واردات تغییر کرد و زیرساختهای واردات تقویت شد و در مجموع تمام این موارد باعث افزایش تغییر کاربری اراضی کشاورزی شد. وی تصریح کرد: حذف ارز ترجیحی به معنای مردمیسازی یارانههاست، بدین معنا که یارانهها حذف نشده، بلکه فقط از کالا به سمت مردم کوچ کرده است، بنابراین در میانمدت کشاورزی به سمت خودکفایی پیش خواهد رفت و رقابت در کشاورزی مفهوم پیدا خواهد کرد و به ارزانسازی قیمتها کمک خواهد کرد. وزیر جهاد کشاورزی افزود: با رقابتی شدن تولید، رشد سرمایهگذاری و افزایش کیفیت محصولات و پیشروی به سمت تولید ارگانیک رقم خواهد خورد و شرایط مطلوبی برای تولید ایجاد خواهد شد. ساداتینژاد با بیان اینکه اجرای این طرح ۳ مرحله دارد، تصریح کرد: مرحله اول آن محاسبه یارانه، تعیین گروههای هدف و تبیین و تعیین طرح بود که پیش از اجرای آن انجام شد. مرحله دوم آن با دستور رئیسجمهور شروع شد و واریز یارانهها و آزادسازی آن انجام و تأمین و توزیع بخوبی انجام شد و فراوانی وجود داشت که همراهی مصرفکنندگان با توجه به ضرورت اصلاح ساختاری در کشور و فضای امنیت غذایی در دنیا بسیار قابل تقدیر است. وی افزود: مرحله سوم پس از اجرای طرح شروع میشود که در حال حاضر وارد این مرحله شدهایم، در این مرحله حمایت از تولید حرف اول را میزند و نقش بزرگ را مصرفکنندگان دارند. وزیر جهاد کشاورزی با اشاره به اقدامات وزارتخانه برای حمایت از تولیدکننده خاطرنشان کرد: با اجرای این طرح قیمت نهادههای دامی افزایش پیدا کرد و یکی از دغدغههای اصلی تولیدکنندگان سرمایه در گردش است که با مذاکرات و جلسات متعددی که با حوزه بانکی، تشکلها و سازمان برنامه و بودجه کشور برگزار شد، ۲۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات ارزانقیمت در هیات دولت به این منظور تصویب شد.
ارسال به دوستان
بال زدن پروانه در اوکراین؛ قحطی و گرسنگی در دنیا
فرزانه دانایی: ری بردبری، رماننویس و شاعر آمریکایی هنوز بسیاری از وقایع بههمپیوسته جهانی در سالهای آینده را مشاهده نکرده بود که سال ۱۹۵۲، داستان معروف «آوای تندر» را نوشت و در آن از «اثر پروانهای» صحبت به میان آورد. با این حال ۷۰ سال بعد از انتشار این داستان، این پدیده تخیلی، در دنیایی که هر روز مرزها اهمیت خود را بیش از پیش از دست میدهند، به پدیدهای واقعی با تبعات و نتایج خاص تبدیل شد. در تئوری آشوب که بر اساس نظریه «اثر پروانهای» مطرح شده، اشاره میشود که تغییر کوچک در یک سیستم آشوبناک مانند جو سیاره زمین میتواند باعث تغییر شدید در آینده یا در مکانی دیگر شود. بر همین اساس است که در نظریههای مرتبط با پیشبینی وضع هوا در نقاط مختلف دنیا نیز میتوان رد پای این نظریه را مشاهده کرد؛ تا جایی که نام یک مقاله علمی، به ضربالمثلی معروف در دنیا تبدیل شده است: «آیا بال زدن پروانه در برزیل میتواند باعث ایجاد تندباد در تگزاس شود؟»
این بار اما تحولات جهانی به ما یادآوری میکند که احتمال جنگی ۳ ماهه در اوکراین میتواند باعث ایجاد قحطی مواد غذایی در آفریقا یا مشغول شدن تمام دنیا به رقابت برای خرید و تولید گندم شود.
رسانههای غربی مدتی است به این مساله پرداختهاند و یک نمونه معروف از اظهارنگرانیها در این باره را میتوان در جلد هفتهنامه اکونومیست مشاهده کرد؛ جایی که یک خوشه گندم مشاهده میشود که به جای دانههای گندم، در آن اسکلت سر انسان وجود دارد. طعنه اکونومیست به قحطی بزرگ در دنیا بر اثر جنگ در اوکراین است و البته هشداری درباره وضعیت وخیم و خطرناکی که در آینده میتواند به وقوع بپیوندد.
در طول ۳ ماه گذشته که روسیه به اوکراین حمله نظامی کرده است، هشدارهای از این دست بسیار در رسانههای غربی دیده شده است. برخی دنیا را در آینده درگیر بحران قحطی نان میبینند، عده دیگری بحران را به بحران کلی مواد غذایی در کل دنیا و بویژه آفریقا نسبت میدهند و اعتقاد دارند همزمان شدن حمله به اوکراین با روزهایی که هنوز بسیاری از کشورها مانند چین درگیر در قرنطینههای کرونایی هستند، احتمالا باعث ایجاد بحرانهای شدیدتر در کل دنیا میشود. برخی دیگر مانند وزیر خارجه ایتالیا بر این عقیدهاند به واسطه محاصرهای که روسیه برای بنادر اوکراین به وجود آورده است، جنگ جهانی نان از هماینک آغاز شده و احتمال دارد بسیاری از مسائل سیاسی در دنیا در آینده نزدیک ریشه گرفته از همین مساله باشد. وزیر خارجه ایتالیا بر این عقیده است کشورهای آسیبپذیری مانند کشورهای آفریقایی به دلیل عدم دسترسی مناسب به گندم و نان، درگیر در قحطی و پس از آن جنگ یا کودتاهای داخلی میشوند. چندی پیش اکونومیست نیز هشدار داده بود نخستین کشورهای درگیر در بحران نان، کشورهای منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) خواهند بود که هماکنون درگیر مساله بحران آب و افزایش گرد و خاک و آلودگی ناشی از ریزگردها هستند و پس از مدتی قرار است درگیر جنگهای داخلی یا منطقهای برای دسترسی داشتن به منابع غلات نیز شوند. «برنامه جهانی غذا» در عین حال پیشبینی کرده است تنش جهانی بر سر دسترسی به غلات همچون گندم و ذرت در نتیجه جنگ اوکراین، به دلیل وجود پارهای عوامل در آمریکای لاتین همچون نابرابریها، عوامل اقلیمی، چالشهای سیاسی و اجتماعی، این منطقه را با خطر بحران حاد ناامنی غذایی مواجه خواهد کرد.
* چرا لحن غرب در برابر مسکو ملایمتر شد؟
نکته جالب در این میان تلاش یکباره غرب بویژه آمریکا و فرانسه برای پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق مذاکره بین مسکو و کییف است. ایالاتمتحده که از شرایط ایجاد شده برای روسیه تا حد زیادی خرسند بود و اعتقاد داشت جنگ اوکراین باید مانند تلهای روسیه را در خود ببلعد تا قوای روسی بشدت ضعیف شوند و اقتصاد این کشور نیز توان ایستادن دوباره روی پای خود را نداشته باشد، حالا از فروش موشکهای دوربرد که میتواند خاک روسیه را هدف قرار دهد به اوکراین خودداری میکند و اعتقاد دارد نباید روسیه را بیش از پیش در ماجرای اوکراین تحریک کرد. نظریه کیسینجر برای پایان دادن به جنگ با اعطای برخی مناطق اوکراین به روسیه نیز در همین راستا ارزیابی میشود که با مخالفت رهبران غربی مواجه نشد. در اروپا نیز امانوئل مکرون معتقد است نباید روسیه را تحقیر کرد تا کشورهای اروپایی و بویژه فرانسه بتوانند تا روزی که جنگ متوقف میشود، از طریق کانالهای دیپلماتیک، راهی برای خروج از این وضعیت بیابند.
به نظر میرسد اروپا و آمریکا به وضعیت بحرانی به وجود آمده برای بازار غلات و انرژی جهان بخوبی واقفند و هر کدام سعی دارند با ایفای نقش تعیین شده در این پازل، به دنبال پایان دادن به این بحران باشند. آمریکا همچنان قرار است نقش پلیس بد را بازی کند؛ کشوری که از برداشته شدن محاصره بنادر اوکراین حمایت میکند ولی آن را دلیلی برای رفع بخشی از تحریمهای خود علیه مسکو نمیداند! فرانسه نیز قرار است نقش پلیس خوب یا میانجی دیپلماتیک را بازی کند که به دنبال پایان دادن به این مناقشه برای بازگرداندن روسیه به آغوش نظم بینالمللی فعلی است! همه اینها در حالی است که تلاش آمریکا برای بازگرداندن عربستان (بزرگترین تولیدکننده نفت جهان) به جامعه جهانی و محور غربی که بعد از قتل خاشقجی به صورت عمدی از این جامعه رانده شده بود، در همین راستاست.
همه این تلاشها برای پایان دادن به جنگ اوکراین بدون برداشتن تحریمها علیه روسیه، عملا تنها بخش کوچکی از بحرانهای ایجاد شده فعلی و بحرانهایی که قرار است در آینده ایجاد شود را مدیریت میکند. باز شدن بنادر اوکراین تاکنون باعث نشده است صادرات محصولات این کشور به صورت عادی انجام شود و تنها به دزدی بیشتر غلات یا انحصار داشتن آنها در دست یک یا ۲ کشور دامن زده است. افق نگاه بایدن به مسائل جهانی تا حد زیادی متاثر از انتخاباتهای پیش رو در آمریکاست. او تلاش دارد تا برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره در آبانماه سال جاری، تا حدی بحران اقتصادی و انرژی به وجود آمده در آمریکا را حل کند و برای بعد از آن، برای حلوفصل این بحران و درگیری، به گونهای که منجر به قحطی بزرگ در جهان نشود، برنامهای ندارد.
ارسال به دوستان
از پایان مسیر آزادی سقط جنین خبر دارید؟
رها عبداللهی: جریانی در کشور وجود دارد که هر از گاهی به بهانههای مختلف موضوع ممنوعیت سقط جنین در ایران را مطرح کرده، وانمود میکند قانون منع سقط جنین یک قانون ظالمانه علیه سلامت روان و جسم بانوان است. بهانه طرح این موضوع هر چیزی میتواند باشد. خبر نوزاد رهاشده در خیابان، تصویب قانون جوانی جمعیت، آمار طلاق، آمار زنان معتاد و زندانی و هر چیز دیگری که قابل ربط دادن به ممنوعیت سقط جنین است. این گزاره در مقالات، گزارشات یا میزگردهای خبری روزنامهها و سایتهای این جریان به بحث گذاشته میشود و دلایلی چون بالا رفتن گرایش زنان به سقطهای زیرزمینی غیربهداشتی، بالا رفتن آمار نوزادان سر راهی، افسردگی زنان، تجاوز و... استدلال افراد برای ادعاهایشان علیه این قانون است.
همانطور که میدانیم این بحث از مباحث جدی در دنیا شده که درگیریهایی را هم در نظام حقوقی کشورهایی مثل ایالات متحده آمریکا به وجود آورده است. 24 کشور از 27 کشور اتحادیه اروپایی و بخشی از کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا به لغو قانون منع سقط جنین رضایت دادهاند. این اتفاق در بیشتر ایالتهای آمریکا نیز افتاده است. برخی سازمانهای بینالمللی چون دیدهبان حقوق بشر سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت از این موضوع حمایت کرده و به کشورهایی که هنوز کوتاه نیامدهاند، فشار میآورند. طبیعی است در ایران هم جریان تابع غرب برای محقق شدن این خواسته تا حد امکان ظرفیت سیاسی، اجتماعی و رسانهایاش را پای کار بیاورد.
مهمترین مانع ایستادگی نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در برابر این فشارها شرع مقدس اسلام است. طبق نص صریح شرع مقدس اسلام و دیگر ادیان الهی، سقط جنین ممنوع است و جواز آن تنها در صورت به خطر افتادن جان مادر آن هم تحت شرایطی خاص صادر میشود. برخی فتاوا راجع به جواز سقط جنینهای ناهنجار هم وجود دارد که تشخیص آن با حاکم شرع است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سقط جنین عمدی در هر مرحله از رشد ممنوع است و برای پزشک و افرادی که مرتکب سقط جنایی شوند، مجازات حبس و پرداخت دیه اعمال میشود.
حکمت این احکام، محترم شمرده شدن جان انسانها به محض وجود یافتن است. خالق حکیم، جنین یعنی ضعیفترین مخلوق خود را به دامان امانتداری سپرده که با نیروی مهر مادری قادر به حفظ این امانت میشود. اگر جان این موجود ضعیف تضمین نشود، نهتنها بقای حیات بشریت به خطر میافتد، که انسانیت و شرافت تهدید میشود.
با وجود چنین حکمت و مصلحت واضحی، طرفداری از سقط جنین در کشور اسلامی ما با فرهنگی آمیخته به عواطف انسانی بسیار عجیب است. شاید مرور سیر تاریخی و ماهیت اصلی رویداد هولناک آزادی سقط جنین در جهان بویژه غرب، بهتر نشان دهد نهایت این مطالبه ظاهرا روشنفکرانه و مدرن توسط غربگرایان ایرانی چه خواهد بود.
در گذشتهای نه چندان دور، تمام ادیان و نظامات حقوقی دنیا با سقط جنین مخالف بودند؛ تا اینکه مبارزه با ممنوعیت آن با فعالیتهای موج دوم فمینیسم آغاز شد. پشتوانه فکری این مبارزه، حقوق زن بر بدن خود بود و همین مبارزه به مرور بویژه با انقلاب جنسی توانست سنگر به سنگر نظامهای فرهنگی و حقوقی کشورها را فتح کرده و ممنوعیت سقط جنین را پله پله لغو کند. این لغو ممنوعیت ابتدا مشروط به در خطر بودن جان مادر و ناقص بودن جنین بود و کمکم بارداری حاصل از تجاوز و سپس هر نوع بارداری ناخواسته به آن اضافه شد. البته نظامهای حقوقی موافق سقط جنین برای مجوز سقط، محدودیت سنی تعیین کردند که این محدودیت علاوه بر دلایلی چون خطر و عوارض بیشتر برای مادر، نشان میداد آنان دلشان نمیخواهد جنینی را که بسیار شبیه یک انسان کامل شده از بین ببرند اما این ترحم نسبت به جنین هم دیری نپایید و بالاخره دادگاهی در آمریکا مجوز قتل جنین تا پیش از تولد را صادر کرد؛ با این توجیه که دیگر هیچ نوزاد ناخواستهای پا به عرصه حیات نگذارد، بدون اینکه پاسخ دهند نوزاد یک دقیقه پیش از تولد و پس از تولد چه تفاوتی با هم دارند. از آنجا که واضح شده بود انسانیت نقشی در قواعد حقوقی حاکم بر غرب ندارد، بالاخره دادگاه دیگری باز هم در آمریکا حکمی صادر کرد تا ثابت کند افول رحم در بشر کف ندارد و بناست تا ناکجا پیش برود. این دادگاه مجوز قتل نوزاد ناخواسته پس از تولد تا 28 روز را داد تا مادری که باید نوزادش را در آغوش کشیده شیر در کامش بریزد، اجازه داشته باشد قاتلش شود! متاسفانه جامعه علمی پزشکی هم به تئوریزه شدن این جنایت هولناک کمک کرد تا نشان دهد ماجرای جاندار بودن یا نبودن جنین که تا به حال مطرح میشد، توجیه رذیلانه اومانیسم برای سوق دادن آدمها به سمت جنایتکار شدن آن هم به نام آزادی و حقوق فردی است. مجله اخلاق پزشکی در استرالیا مقالهای منتشر کرد که در آن توصیه شده بود اگر مادری نوزادی را به دنیا بیاورد و او را نخواهد، باید حق از بین بردنش را داشته باشد. قبحی که با صدور مجوز قتل جنین به بهانه کامل نبودن ریخته شد، سرانجام به تئوریزه شدن صدور جواز قتل نوزاد تسری پیدا کرد.
غرب نشان داد خواستن یا نخواستن «مادر» تنها ملاک حق حیات نوزادان است. ماجرا اما همین جا تمام نشد. آنان دیدند واژه مادر بار عاطفی خاصی دارد که ممکن است مانع اصالت «حق انتخاب افراد» شود. این بود که واژه «مادر» از بودجه سال 2022 کاخ سفید حذف شد و به جای آن واژه «زائو» درج شد. پیش از آن نیز نظام پزشکی بریتانیا استفاده از واژه مادر را برای پزشکان ممنوع کرده بود. البته دلیل اعلام شده توسط آنان بار جنسیتی واژه مادر بود که ممکن است افراد تراجنسیتی را ناراحت کند اما واقعیت این است که باید همه مناسبات و عواطف انسانی به عنوان مانعی برای اهداف مدرنیته حذف شوند و مادر بودن یکی از آن موانع است.
بار تاثیرات جواز سقط جنین در همین جا متوقف نمیشود. جز قلع و قمع عواطف انسانی، ذبح اخلاق و حرمت خانواده نیز با این ماجرا میسرتر شد. سال 1973 که دیوان عالی ایالات متحده آمریکا آزادی سقط جنین را قانونی کرد، طی ۶ سال سقط جنین در این کشور از سالانه 744670 مرتبه در سال به 1497570 مرتبه رسید! یعنی بیش از ۲ برابر! واضح است یکی از دلایل چنین افزایش غیرمعمولی، برداشته شدن یک مانع بزرگ برای روابط نامشروع بود. گویی منع سقط جنین تا حدی به عنوان یک عامل بازدارنده برای افسارگسیختگی روابط جنسی عمل میکرد.
نباید گمان کرد این آمار اتفاقی به وجود آمده و نظام فرهنگی غرب تقابلی با این اتفاق دارد. سالهاست کنوانسیونهای متعدد سعی در تحمیل قواعد خود به قوانین سن ازدواج در کشورهایی نظیر ایران تحت عنوان سلامت باروری و حمایت از حقوق دختران و زنان دارند و ماجرای «کودکهمسری» نیز تحت این عناوین مطرح و پیگیری میشود تا قانون را وادار کند ازدواج زیر 18 سال را ممنوع کند اما در غرب نه تنها روابط جنسی برای نوجوانان زیر 18 سال ممنوع نیست، بلکه حمایت هم میشود. به عنوان مثال یکی از بندهای لایحه حمایت از دختران مطرح شده از سوی دولت اسپانیا این است که از این به بعد دختران زیر 18 سال برای سقط جنین نیازی به اجازه والدین نخواهند داشت. آنان اجازه دارند بدون ازدواج باردار شوند، سقط جنین کنند و والدین آنان هم امکان مداخله در این مساله را ندارند تا هیچ مانعی برای آزادی جنسی وجود نداشته باشد.
آری! آزادی سقط جنین نقطه آغازی است که پایانش را واژههای در ظاهر زیبای حمایت از حقوق زنان و سلامت باروری و حتی مغالطه «حق زنان بر بدن خویش» تعیین نمیکند. افول ارزشها و عواطف انسانی، تقدسزدایی از مادری، نابودی خانواده و انداختن همه انسانها در منجلاب فساد و روابط نامشروع بخشی از آثاری است که تاکنون اتفاق افتاده و معلوم نیست تا کجا ادامه پیدا کند. سیاسیون، دانشگاهیان و فعالان رسانه توصیهکننده به آزادی سقط جنین در ایران از این آثار اجتنابناپذیر بیخبرند؟
ارسال به دوستان
مدیرعامل سازمان بیمه سلامت در گفتوگو با «وطنامروز» مطرح کرد
عدالت درمانی با بیمه همگانی
برقراری بیمه همگانی رایگان برای افراد فاقد بیمه در ۳ دهک اول جامعه و نیز ارائه تسهیلات بیمهای به دهکهای چهارم تا هشتم، گام بزرگی به سوی تحقق عدالت درمانی است که برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مرحله اجرا رسیده است.
به گزارش «وطنامروز»، یکی از مهمترین شعارها و برنامههای دولت سیزدهم، پوشش بیمه همگانی برای اقشار متوسط و پایین درآمدی بود و اکنون با گذشت کمتر از یک سال از روی کار آمدن دولت، شاهد تحقق این موضوع و برقراری عدالت درمانی با بیمه همگانی هستیم.
اردیبهشت امسال بود که اخباری مبنی بر پوشش رایگان بیمهای برای نزدیک به 6 میلیون نفر از افراد فاقد بیمه در دهکهای اول تا سوم منتشر شد، البته در دولتهای پیشین نیز اقدامات ناتمام و ناقصی برای تحقق این موضوع انجام شده بود اما از آنجا که با عزم جدی و برنامه مطالعاتی دقیق همراه نبود، به نتیجه نرسید.
مدیرعامل سازمان بیمه سلامت در این باره به «وطنامروز» میگوید: اتفاق مهم این روزها، پوشش بیمهای رایگان برای حدود 6 میلیون نفر از دهکهای اول تا سوم جامعه است که فاقد امکانات و خدمات بیمهای بودهاند.
محمدمهدی ناصحی افزود: 95 درصد هزینههای بستری و 80 درصد هزینههای درمان سرپایی برای این افراد توسط سازمان بیمه سلامت پرداخت میشود و سهم مردم در این موارد به ترتیب 5 و 20 درصد است.
وی با اشاره به شرایط بیمهای برای دهکهای چهارم تا دهم اظهار داشت: برنامهریزی ما به این صورت است که هزینههای دهکهای چهارم و پنجم را تا حد زیادی کاهش دهیم و البته دهکهای ششم تا هشتم نیز از تخفیفات بیمهای بهرهمند باشند تا همه اقشار جامعه به صورت عادلانه به خدمات و امکانات بیمه سلامت دسترسی یابند.
مدیرعامل سازمان بیمه سلامت تصریح کرد: بر این اساس دهک 4 فقط ۱۰ درصد از مبلغ یک میلیون و ۱۰۴ هزار تومان که برای حق بیمه هر نفر در نظر گرفته شده است را پرداخت میکند و این میزان برای دهکهای پنجم و ششم ۲۵ درصد، دهک هفتم و هشتم ۵۰ درصد و دهکهای نهم و دهم، صددرصد است.
* پوشش بیمهای مادران باردار و بیماران خاص
ناصحی همچنین با اشاره به تدابیر و اقدامات دولت برای جبران هزینههای بیماران خاص و صعبالعلاج میگوید: متاسفانه بسیاری از این بیماران و خانوادههایشان تا امروز برای تامین هزینههای درمان، مجبور به فروش دارایی و اموال خود بودند، بنابراین یکی از مهمترین دغدغههای دولت این بود که شرایط درمان و مسیر آن را برای این بیماران تسهیل کند و عدالت درمانی در این بخش محقق شود.
مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ادامه داد: بنابراین از ۳ ماه قبل اقدامات و برنامههایی را برای حمایت از بیماران خاص و صعبالعلاج در دستور کار قرار دادیم و 5 هزار میلیارد تومان به این موضوع اختصاص یافت تا بخش قابل توجهی از هزینههای درمانی این افراد توسط بیمه سلامت پرداخت شود.
وی افزود: بر همین اساس، 29 بیماری صعبالعلاج و مزمن حتی دیابت و کاشت حلزون تحت پوشش بیمهای قرار گرفت.
ناصحی درباره حمایت بیمهای از مادران باردار گفت: برنامهریزی شده است که مادران باردار تا 5 سال بعد از تولد فرزندشان نگران هزینههای درمانی و خدمات سلامت نباشند و پوشش بیمهای در این مدت برای آنها برقرار خواهد بود.
* روند استعلام افراد متقاضی و مستحق بیمه
بر اساس بند «د» تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۴۰۱، وزارت رفاه اسامی افراد فاقد بیمه ۳ دهک پایین درآمدی را در اختیار سازمان بیمه سلامت قرار داده است. افراد متقاضی استفاده از یارانه دولت برای حق سرانه بیمه از پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، استعلام میشوند و بر این اساس بیمه رایگان به آنها تعلق میگیرد.
همه شهروندان فاقد بیمه پایه، برای برقراری پوشش بیمه پایه سلامت میتوانند با مراجعه به سامانه خدمات غیرحضوری شهروندی این سازمان به نشانی www.bimehsalamatiranian.ir یا دفاتر پیشخوان دولت طرف قرارداد، برای پوشش بیمهای خود و خانوادههایشان اقدام کنند.
بر اساس لایحه بودجه ۱۴۰۱، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی موظف شد با استفاده از پایگاه رفاه ایرانیان، ظرف ۲ هفته بعد از ابلاغ این قانون، شماره ملی افراد فاقد بیمه پایه از ۳ دهک پایین درآمدی را در اختیار سازمان بیمه سلامت قرار دهد که بنا بر اعلام سازمان بیمه سلامت اطلاعات در تاریخ ۱۰ اردیبهشت در اختیار سازمان بیمه سلامت قرار گرفته است.
سازمان بیمه سلامت مکلف شد ظرف مدت یک هفته این اشخاص را بدون نیاز به ثبتنام و حضور آنها تحت پوشش بیمه رایگان قرار دهد. این سازمان مکلف است پوشش بیمهای رایگان برای سایر افراد متقاضی را در صورت تایید بر اساس آزمون وسع (با استفاده از پایگاه رفاه ایرانیان) برقرار کند.
ارسال به دوستان
نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تکرار ادعاهای ضدایرانی گروسی آغاز شد
انشای اسرائیلی
امیرعبداللهیان: اگر بانیان قطعنامه ضدایرانی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی روش تهدید را دنبال کنند، مسؤول همه عواقب آن هستند
گروه سیاسی: مسؤولیت عواقب تصمیم سیاسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برعهده بانیان قطعنامه ضدایرانی این نهاد است؛ این تهدیدی بود که چند ساعت پیش از برگزاری نشست شورای حکام از سوی تهران مخابره شد.
به گزارش «وطن امروز»، سرانجام نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز گذشته آغاز شد؛ نشستی که یک هفته پیش از برگزاریاش مفاد ضدایرانی گزارش گروسی درباره پرونده هستهای در رسانههای غربی منتشر شده بود. با این حال مسائل مربوط به جنگ اوکراین، AUKUS (توافق زیردریایی اتمی سهجانبه استرالیا، انگلیس و آمریکا)، گزارش سالانه، گزارش اجرای پادمانها، گزارش همکاری فنی و اجرای پادمانها در کرهشمالی از مسائلی است که در این نشست مورد بحث قرار میگیرد و آنچنان که «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین اعلام کرده احتمالا موضوع پرونده هستهای ایران روز چهارشنبه بررسی میشود. با این حال با توجه به انتشار مفاد گزارش آژانس، لحن ایران درباره این نشست و احتمال صدور قطعنامه ضدایرانی تهاجمی و تهدیدآمیز است. در همین زمینه صبح روز گذشته حسین امیرعبداللهیان در توئیتی به گفتوگوی تلفنی اخیرش با جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اشاره کرد و نوشت: «با جوزپ بورل درباره مذاکره برای لغو تحریمها و چگونگی ادامه آن رایزنی کردیم. اگر بانیان قطعنامه ضدایرانی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی روش تهدید را دنبال کنند، مسؤول همه عواقب آن هستند. ما از توافق خوب، قوی و پایدار استقبال میکنیم. توافق در دسترس است، اگر آمریکا و ۳ کشور اروپایی واقعبین باشند».
با این حال نشست روز گذشته شورای حکام با تکرار ادعاهای ضدایرانی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز شد تا ظنها نسبت به سناریوی آژانس برای محکوم کردن تهران و تحت فشار قرار دادن کشورمان برای پذیرش محدودیتهای بیشتر پیش از هر توافقی را تایید کند. رافائل گروسی در سخنرانی برای اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد ایران توضیحاتی ارائه نکرده است که از نظر فنی در رابطه با یافتههای آژانس در ۳ مکان اعلام نشده در ایران معتبر باشد. وی در همین زمینه ادعا کرد: تا ۲۳ فوریه ۲۰۲۱ آژانس اجرای تعهدات هستهای ایران تحت برجام را راستیآزمایی و نظارت کرد. با این حال از آن تاریخ، این فعالیتها بهطور جدی تحت تاثیر تصمیم ایران برای توقف اجرای تعهدات هستهای برجامی خود، از جمله پروتکل الحاقی قرار گرفته است. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه داد: تا زمانی که ایران از لحاظ فنی توضیحات معتبری برای وجود ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در تورقوزآباد، ورامین و مریوان ارائه نکند و آژانس را از همه مکانهای فعلی مواد هستهای یا تجهیزات آلوده مطلع نکند، آژانس نمیتواند صحت و کامل بودن اعلامیههای ایران ذیل موافقتنامه جامع پادمان را تایید کند، بنابراین موضوعات پادمانی مربوط به این ۳ مکان باقی مانده است. گروسی افزود: مانند گذشته و برای اینکه آژانس در موقعیتی باشد که تضمین دهد برنامه هستهای ایران صرفا صلحآمیز است، آژانس همچنان آماده است بدون تاخیر مجددا با ایران برای حل این مسائل تعامل کند.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از سخنرانی در جمع اعضای شورای حکام در جمع خبرنگاران تصریح کرد هیچکس تمایل ندارد همکاری بیشتر ایران و آژانس از بین برود و تصمیمگیری درباره قطعنامه شورای حکام علیه ایران به کشورهای عضو شورای حکام بستگی دارد. سفر هفته گذشته گروسی به سرزمینهای اشغالی یکی از موضوعاتی بود که از سوی خبرنگاران مطرح شد که مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن را فاقد هیچگونه پیامی خواند! وی با بیان اینکه آژانس باید به عنوان بخشی از کار خود با همه گفتوگو داشته باشد، گفت: نمیتوانیم با برخی صحبت کنیم و با برخی صحبت نکنیم. گروسی اظهار کرد: من به اسرائیل رفتم تا این پیام را ابلاغ کنم که بگذارید آژانس کار خود را انجام دهد و اگر اجازه بازرسی از سوی ایران را داشته باشیم، بازرسیها نتایج خوبی خواهد داشت. وی درباره لزوم عضویت در پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (انپیتی) گفت: حتی اسرائیل هم باید به انپیتی بپیوندد و تمام تأسیسات و پادمانها و تجهیزات آژانس را داشته باشد. مهم است که صدای آژانس در همه جا شنیده شود. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برخی گمانهزنیها مبنی بر دسترسی ایران به مواد کافی برای ساخت بمب اتم هم گفت: ممکن است ظرف چند هفته یا چند ماه ایران مواد کافی برای ساخت بمب اتم را داشته باشد. گروسی در پایان در پاسخ به سوالی درباره اظهارات «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه ایران در حال ساخت تأسیسات زیرزمینی تازهای در نطنز است، گفت: من در این باره میدانم اما این چیز محرمانهای نیست، زیرا دکتر صالحی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران پیشتر گفته بود که قصد دارد تأسیسات زیرزمینی بیشتری برای نصب سانتریفیوژهای بیشتر بسازد و این مطلب جدیدی نیست. اظهارات گروسی در حالی است که وی در سخنرانی برای اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد ایران توضیحاتی ارائه نکرده است که از نظر فنی در رابطه با یافتههای آژانس در ۳ مکان اعلام نشده در ایران معتبر باشد.
* ایران: متناسب با هر اقدامی در شورای حکام پاسخ میدهیم
پس از توئیت امیرعبداللهیان که ساعاتی قبل از برگزاری نشست شورای حکام منتشر کرده بود، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز در گفتوگویی تلویزیونی درباره احتمال صدور قطعنامه علیه ایران در این نشست خاطرنشان کرد: پیشداوری نمیکنیم ولی متناسب با هر اقدامی که بشود پاسخهای خود را خواهیم داد. سعید خطیبزاده ادامه داد: متاسفانه مدیرکل آژانس گزارشی را به صورت شتابزده ارائه کرده که پیش از اینکه منتشر کند در پارلمان اروپا همین موارد را قبلا یک بار دیگر گفته بود و همان موقع نیز جمهوری اسلامی ایران موضع گرفت و اعلام کرد با توجه به اینکه هنوز دور سوم رایزنیها انجام نشده، جمعبندی مدیرکل در پارلمان اروپا حاکی از این است که انگار از قبل تصمیمی گرفته شده که گزارش جهتگیری خاصی داشته باشد. سخنگوی دستگاه دیپلماسی اضافه کرد: از پنجم مارس ۲۰۲۲ یا نیمه اسفند تا امروز 3 دور نشست داشتیم و یک بار هم به صورت مکتوب نظرات و پاسخهای خود را ارائه کردیم. این گزارش علاوه بر اینکه دقیق نیست و بیاعتنا به اقدامات ایران است، سعی میکند روایت شاذ و بعیدی را درباره برنامههای ما جا بیندازد که بیشترشان بر اساس موارد ادعایی است که معلوم است رد پای رژیم جعلی صهیونیستی در آن وجود دارد. وی با اشاره به اینکه نه این گزارش و نه اقدام ۳ کشور اروپایی و آمریکا را قبول نداریم، ادامه داد: بانیان این قطعنامه باید بدانند هر چقدر هم این قطعنامه را به شکلی معرفی کنند از نظر ما مردود است و از همه اعضای شورای حکام خواستیم مراقب نیات رژیم صهیونیستی و بانیان قطعنامه باشند و به این قطعنامه رأی منفی بدهند تا پنجرهای که ایران برای دیپلماسی ایجاد کرده در مسیر خودش باز بماند.
ارسال به دوستان
اذعان صهیونیستها به بیتأثیر بودن ترور دانشمندان در توقف برنامه هستهای ایران
هستهای توقفناپذیر
گروه سیاسی: روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارشی اعلام کرد ترور دانشمندان و کارشناسان ایرانی توسط موساد، بیهوده و بیمعناست.
به گزارش «وطنامروز»، هاآرتص ضمن اشاره به اقدام تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن شهید حسن صیادخدایی، نوشت: پس از ترور دانشمندان، مهندسان و پدران برنامه هستهای ایران و دیگر متخصصان جمهوری اسلامی ایران، بررسی سود و زیان این قتلهای هدفمند بسیار مهم است. این روزنامه اسرائیلی هدف رژیم صهیونیستی از ترور دانشمندان ایرانی را ممانعت از برنامه هستهای دانست و در ادامه نوشت: به یقین میتوان گفت این برنامه (برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران) به یک متخصص یا گروهی متخصص وابسته نیست، حتی اگر این افراد نابغه فیزیک هستهای باشند.
رسانه رژیم صهیونیستی در ادامه گزارش خود نوشته است: ایران موفق شده به کمک زیرساختهای گستردهای که شامل دانشمندان، تکنیسینها و کمک کشورهایی چون کره شمالی، چین، پاکستان و روسیه و شرکتهای خصوصی کشورهای اروپایی میشود، یک برنامه هستهای پیشرفته را توسعه دهد. هاآرتص در ادامه تاکید خود بر تثبیت و توسعه برنامه هستهای ایران، افزوده است: هر کس معتقد است قتل یک دانشمند، ایران را مهار خواهد کرد، دروغ میگوید.
این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود، با توجه به اقدام تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی نوشت: اگر هدف اسرائیل نشان دادن برتری اطلاعاتی است که او را قادر میسازد هدفی را در قلب تهران بیابد و ترور کند، این سیاست گیجکننده است؛ نشان دادن توانایی اطلاعاتی به خودی خود نمیتواند به یک هدف تاکتیکی یا استراتژیک دست یابد.
هاآرتص در همین رابطه نوشت: اگر اسرائیل بخواهد ایالاتمتحده را متقاعد کند که حتی در صورت امضای توافقنامه هستهای جدید به مبارزه با ایران به تنهایی ادامه خواهد داد یا اینکه ترور کارشناسان ایرانی را انجام میدهد تا مذاکرات با غرب را متوقف کند، چنین ابتکاراتی غیرضروری و مضر است، زیرا تصمیم ایران برای پیوستن یا عدم پیوستن به برجام به ملاحظات داخلی بستگی دارد که ارتباطی به اقدامات تروریستی پیدا نمیکند.
این روزنامه اسرائیلی اعلام کرد: مقامات دولت آمریکا نیز به وضوح گفتهاند ترور دانشمندان ایرانی بیهوده است و آنها را از تلاش برای یافتن یک راهحل دیپلماتیک برای موضوع هستهای ایران منحرف نمیکند.
هاآرتص در پایان گزارش خود نیز نوشت: با این تفاسیر، خندهدار است که ایده ترور دانشمندان هستهای ایران موجب تغییر نظام در داخل ایران شود.
اما این نخستینبار نیست که هاآرتص به بیتاثیر بودن اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی بر برنامه هستهای یا قدرت نظامی ایران اذعان میکند.
پس از شهادت شهید حسن صیادخدایی به دست عوامل موساد، این روزنامه صهیونیستی در گزارشی با اشاره به ترور شهید صیادخدایی، نوشت: بعید است این ترور هم مانند موارد مشابهاش، جمهوری اسلامی ایران را از پیگیری اهدافش باز دارد.
در ادامه گزارش هاآرتص آمده بود: شاید ترور بتواند در زمینه دستیابی به یکسری اهداف تاکتیکی از قبیل مثلا کند کردن روند کمکهای ایران به حزبالله، شبهنظامیان شیعه عراق یا حوثیها تاثیر داشته باشد اما بیتردید کاری نیست که بتوان آن را برای مدیریت یک کمپین راهبردی مثلا برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران کافی دانست.
این روزنامه صهیونیستی در بخش دیگری از گزارش خود نوشته بود: تاکنون ترور دانشمندان و ضربه زدن به تأسیسات هستهای ایران نتوانسته جلوی پیشرفت برنامه اتمی این کشور را بگیرد، همانطور که ترور فرماندهان سپاه قدس نیز باعث توقف عملیات این سازمان در جبهههای فعال آن نشده است. در مقابل، احیای روابط دیپلماتیک بین امارات عربی متحده و ایران، آغاز دورهای جدید مذاکرات مقامات ارشد سعودی و ایرانی و روابطی از این دست، نشان داده که فرضیه کارگر نبودن فعالیتهای تروریستی در جلوگیری از فعالیت هستهای ایران درست است.
دیماه سال 1400 نیز «دانی سیترینوفیتش» که ۲۵ سال در پستهای مختلف در حوزههای اطلاعاتی و امنیتی ارتش صهیونیستی از جمله ریاست میز ایران در حوزه پژوهش و تحقیقات اطلاعات ارتش اسرائیل فعالیت کرده است، در مطلبی با عنوان «چرا اسرائیل نمیتواند برنامه هستهای ایران را زمینگیر کند»، نوشت: برنامه هستهای ایران بر پایه تاسیسات بشدت محافظت شده و غیر متمرکز است. علاوه بر این، ایران توانسته است طی سالها برنامه هستهایاش را بر اساس علم و توانمندی دانشمندان خود به سمت بومیسازی ببرد. به عبارت دیگر، حتی اگر سایتهای هستهای ایران از بین بروند، دانش هستهای بومی شده و دانشمندان ایرانی قادر هستند برنامه هستهای را به سرعت از نو بنا کنند. وی در ادامه یادداشت تحلیلی خود نوشت: ایران هرگونه حمله به تاسیسات خود را بیپاسخ نخواهد گذاشت و هر گونه اقدامی از سوی اسرائیل، هزینه گزافی برای تلآویو خواهد داشت.
پیشتر نیز در سال 1399 پس از شهادت دکتر محسن فخریزاده، دانشمند هستهای کشورمان، یک مقام اسرائیلی به شبکه تلویزیونی «کانال 12» این رژیم گفته بود: ترور [شهید] محسن فخریزاده، دانشمند ارشد برنامه هستهای ایران، تاثیر مطلوبی در کاهش سرعت پیشرفت هستهای ایران نداشته است.
برنامه هستهای ایران سالهاست تثبیت شده و هر روز مسیر خود را به سوی توسعه و پیشرفت بیشتر ادامه میدهد و همانطور که مقامات و رسانههای اسرائیلی اذعان میکنند، این برنامه متکی به شخص نیست که با شهادت دانشمندان کشورمان متوقف شود. چنانکه ترور دانشمندانی مثل شهیدان علیمحمدی، رضایینژاد، شهریاری، احمدیروشن و محسن فخریزاده نیز نتوانست اسرائیل را در رسیدن به این هدف یاری کند.
ارسال به دوستان
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجتالاسلام سید محمود دعایی
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی درگذشت مبارز قدیمی و یار دیرین امام بزرگوار حجتالاسلام سیدمحمود دعایی را تسلیت گفتند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری متن پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت مبارز قدیمی و یار دیرین امام بزرگوار جناب حجتالاسلام آقای سیدمحمود دعایی رحمتاللهعلیه را به خاندان گرامی بویژه همسر و فرزندان مکرم و نیز مجموعه بزرگ دوستداران و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. ایشان برخوردار از صفات نیک و پسندیدهای بودند: صفا و سلامت نفس، فروتنی و سادهزیستی، پاکدستی و قناعت، ارادت عمیق و راسخ به امام بزرگوار و انقلاب و پایداری و وفا در دوستی و رفاقت. گذشته ایشان در عراق و ایران در دوران مبارزات هم فصل مشبع دیگری است که موجب رحمت و مغفرت الهی است؛ انشاءالله. از خداوند متعال تفضلاتش را برای آن مرحوم مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|