|
آمریکا از تشدید درگیریها و جنگ تمام عیار میان اسرائیل و مقاومت لبنان واهمه دارد
حزبالله آماده توفان
* پژوهشکده اسرائیلی: در صورت آغاز جنگ تمام عیار حزبالله روزانه 1000 موشک شلیک خواهد کرد
گروه بینالملل: مرز بین لبنان و سرزمینهای اشغالی به مرزهای آتش تبدیل شده است؛ درگیریهای نظامی بین حزبالله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی روز به روز بیشتر میشود به طوری که اسرائیل اقدام به هدف قرار دادن مزارع مردم و ترور برخی فرماندهان حزبالله کرده است و از سوی دیگر مقاومت لبنان هم به آن پاسخ سنگین میدهد.
با بالا گرفتن درگیریها میان اسرائیل و حزبالله، نگرانیهایی درباره گسترش جنگ و پیامدهای آن بر طرفین به وجود آمده است به گونهای که بر اساس تحلیل کارشناسان امر، هیچیک از طرفین خواهان گسترش جنگ و جنگی تمامعیار نیستند. مقاله تحلیلیای که مجله فارن پالیسی آمریکا منتشر کرد، توضیح میدهد اسرائیل الان بهتر از هر زمانی میداند جنگ گسترده برای آن نابودگرانه است، در نتیجه از چنین جنگی اجتناب میکند. همچنین علی هاشم، پژوهشگر مرکز پژوهش غرب آسیا و جهان اسلام در لندن در این باره اظهار داشت: اسرائیل در نوار غزه درگیر است و در نتیجه این جنگ نیز به هیچیک از اهدافش دست نیافته است، آن هم در شرایطی که هرگز با جنگ تمامعیار با حزبالله قابل مقایسه نیست. این پژوهشگر ادامه داد: هر یک از طرفین به نوع متفاوتی وارد جنگ میشوند و به جای تمرکز بر تسلط بر اراضی یکدیگر، بر تحقق اهداف استراتژیک تمرکز میکنند. وی افزود: شایان ذکر است حزبالله در سالهای اخیر از جنگ 2006 استفاده کرد و از جنگ با اسرائیل درسهای موثری گرفت تا با بهروز کردن برنامه نظامی خود با تواناییهای ارتش اسرائیل همخوانی داشته باشد. حزبالله در دهه گذشته به لحاظ نظامی به قدری توانمند شده است که اکنون تهدیدی استراتژیک برای اسرائیل به حساب میآید. همچنین هاشم به نقل از منبعی آگاه - که یکی از مقامات سپاه قدس است - تصریح کرد: حزبالله اکنون تعداد زیادی از انواع مختلف موشکها را داراست و انبار مهمات حزبالله با انواع مختلفی از پهپادها و موشکهای روسی و ایرانی تقویت شده است. در نهایت علی هاشم تاکید کرد معتقد است رویارویی بین اسرائیل و حزبالله لبنان به یک جنگ همهجانبه ویرانگر تبدیل خواهد شد که خشک و تر را با هم میسوزاند.
* نگرانی آمریکا و ترس اسرائیل
در همین حال سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، متیو میلر، در کنفرانس مطبوعاتی خود گفت ایالات متحده آمریکا نسبت به خطر بالا گرفتن درگیری در مرزهای اسرائیل و لبنان بسیار نگران است و توضیح داد: نگرانی واشنگتن نسبت به مرزهای اسرائیل و لبنان از وقایع 7 اکتبر تا الان ادامه یافته، به گونهای که ما درگیر گفتوگوهای دیپلماتیک فشردهای هستیم تا از تشدید درگیری خارج از کنترل جلوگیری کنیم. همچنین میلر ادعا کرد دولت اسرائیل به صورت خاص به آمریکا تاکید کرده که ترجیح اسرائیل به حل دیپلماتیک مسائل است تا درگیری نظامی و این همان چیزی است که میقاتی، نخستوزیر لبنان بر آن تاکید کرده و گفته است در حال انجام تماسهای دیپلماتیک گسترده برای «توقف تجاوزات جاری اسرائیل به جنوب لبنان» است.
همچنین فیصل عبدالساتر، تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با آناتولی بیان داشته تهدیدات اسرائیل، ترس آنان را از توانمندیهای حزبالله که در خلال عملیات نظامی آن در جبهه جنوب لبنان ظاهر شد، نشان میدهد. وی اظهار داشت: بررسیها نشان میدهد میانگین عملیات حزبالله به 10 حمله در روز رسیده است و احتمال وقوع جنگ وارد است اما از سوی دیگر حزبالله قابلیتهایی دارد که آن را قادر به هدفگذاری و مدیریت امور میکند.
* هیچ افق زمانیای برای جنگ وجود ندارد
تونی عیسی، تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار هم درباره این تحولات گفت: حزبالله لبنان را به غزه مرتبط کرده است و تحت هیچ شرایطی این پیوند را قطع نخواهد کرد. این به آن معناست که جنگ در جنوب لبنان بدون هیچ افق زمانی ادامه دارد. وی افزود: ۳ ماه ژوئن، ژانویه و آگوست در لبنان خطرناک هستند، چرا که اسرائیل میخواهد یک منطقه حائل در مرز لبنان ایجاد کند و ساکنان شمال را در ماه سپتامبر به بازگشایی مدارس برساند. عیسی تصریح کرده: ۲ راه وجود دارد: یا دیپلماسی یا جنگ همهجانبه. در حال حاضر اعتقاد داریم انتخاب مذاکره و آتشبس غالب است اما با نزدیک شدن به سپتامبر، خطر وقوع جنگ و تشدید تنش بیشتر میشود. حزبالله بارها تاکید کرده به جنگ فرسایشی ادامه خواهد داد مگر اینکه اسرائیل جنگ در غزه را متوقف کند به طوری که در حال حاضر 100 هزار لبنانی و تعداد مشابهی از اسرائیلیها مجبور به ترک منازل خود شدهاند. اسرائیل همچنین قبلا اعلام کرده بود که اگر در بازگشت امن ساکنان اسرائیلی مناطق شمالی به خانههایشان شکست بخورد، ممکن است اقدامات نظامی را تشدید کند. عیسی افزود: جنگی که از مرز جنوبی آغاز شد، اکنون در سراسر جنوب گسترش یافته و به صیدا رسیده و از شرق به بقاع غربی و بعلبک رسیده است. ممکن است گسترش تدریجی جنگ، به یک جنگ تمامعیار در لبنان منجر شود، چرا که لبنان همچنان قادر به یکسانسازی نرخ ارز یا انتخاب رئیسجمهور نیست و حکومت لبنان همچنان در مقابله با بحرانهای داخلی ناتوان است. از طرف دیگر رسانههای عبری به خسارتهای سنگین وارد شده به ارتش رژیم صهیونیستی در شمال اراضی اشغالی به دلیل حملات حزبالله لبنان پرداختند و تاکید کردند حزبالله به تدریج این رژیم را به عصر حجر بازمیگرداند. بیشتر این حقیقتها از شهروندان اسرائیل مخفی میماند. اسرائیلیها تنها مقدار اندکی از حقیقت را میدانند. دادههای اطلاعاتی که حزبالله لبنان درباره سامانههای اسرائیل جمعآوری میکند، دقیق است، حتی در سطح سازمانهای اطلاعاتی پیشرفته غربی است. حزبالله تواناییهای رصد و جمعآوری اطلاعات دقیق و انجام عملیات دقیق را دارد. هدفی در شمال نیست که حزبالله نتواند آن را مورد حمله قرار دهد. در واقع حزبالله با موفقیت بیش از ۵۰ درصد اهداف خود را مورد حمله قرار میدهد. تواناییهای اطلاعاتی حزبالله لبنان در بالاترین سطح قرار دارد.
همچنین رسانههای لبنانی روز گذشته از بمباران یک خانه در شهرک «جناتا» در منطقه «صور» در جنوب این کشور خبر دادند که طبق آخرین گزارشها تاکنون ۲ زن در این حمله شهید و ۲۰ نفر زخمی شدهاند. رادیو ارتش اسرائیل نیز اعلام کرد نیروی هوایی این رژیم، خانهای در روستای «جناتا» در جنوب لبنان را هدف قرار داده است. یک پژوهشکده رژیم صهیونیستی درباره زرادخانه تسلیحاتی حزبالله لبنان تخمین زد که در صورت آغاز جنگی تمامعیار میان ۲ طرف، این حزب قادر خواهد بود تا ۲ ماه متوالی روزانه ۱۰۰۰ موشک شلیک کند. پژوهشکده «آلما» ویژه بررسی چالشهای امنیتی پیش روی رژیم صهیونیستی در مرزهای شمال فلسطین اشغالی در گزارشی، زرادخانه تسلیحاتی را که گمان میرود حزبالله لبنان در اختیار دارد، افشا کرد. طبق اظهارات کارشناسان این پژوهشکده، حزبالله لبنان هزاران موشک و پرتابه نقطهزن از مجموع ۷۵ هزار موشک و خمپاره در اختیار دارد که از جمله آنها صدها موشک پدافند هوایی، موشکهای پدافند ساحلی، کروز و نقطهزن زیرآبی است. طبق گزارش روزنامه عبریزبان «معاریو»، پروژه موشکهای نقطهزن حزبالله تنها محدود به موشکهای نقطهزن «فتح ۱۱۰» نبوده بلکه شامل عملیات دقیقی است که برای ارزیابی دیگر انواع موشکها انجام میشود. به نوشته معاریو، این موسسه در سال ۲۰۲۱ تخمین زد که حزبالله لبنان حدود ۲۰۰۰ موشک ضدهوایی در تمام انواع و هزاران فروند پهپاد در اختیار دارد و این حزب دارای یک زرادخانه دائمی شامل ۲۵۰۰ موشک ضد هوایی از تمام انواع است.
ارسال به دوستان
برای اوسمار ویرا که میراثش تنها یک جام فلزی نبود
مرسی که شبیه دیگران نشدی
مهدی طاهرخانی: اوسمار ویرا شبیه هیچکس نبود. روزی که به واسطه فشارهای رسانهای و فضای مجازی، یحیی مجبور شد از یک گزینه خارجی برای تقویت کادر فنیاش استفاده کند، سراغ مردی رفت که جاهطلب بود اما مکار نه.
دوست داشت سرمربی شود اما هرگز در کنار سرمربی تیم به محض فوکوس دوربین، خودش را پرزنت نکرد. آرام و بیصدا بود. روزی که پرسپولیس در لیگ بیستودوم قهرمان شد، آنقدر بیسر و صدا و بیادعا بود که حتی یک نفر هم ننوشت و نگفت شاید فرق پرسپولیس لیگ قبل و این لیگ، همین دستیار برزیلی باشد.
روزی که سرانجام یحیی بعد از 6 استعفا، به صورت حقیقی رفت، باز هم خودش را وسط معرکه نینداخت. حتی با هیچ رسانهای لابی نکرد. اگر بگویم واقعا دوست رسانهای نداشت، باورتان میشود؟ بدون هیچ ادعایی در کسوت «سرمربی موقت» تیمش را تمرین داد و منتظر تصمیم درویش ماند. بازیکنان تیم که یک سال و نیم با او کار کرده بودند به مدیریت ضمانت دادند از او حمایت میکنند و اوسمار پتانسیل سرمربیگری را دارد. درویش بزرگترین ریسک زندگیاش را مرتکب شد و اوسمار شد سرمربی پرسپولیس. حتی علی دایی هم باور نداشت این برزیلی بیادعا موفق میشود. در طول نیمفصل دوم بارها در مواجهه با این سوال شیطنتآمیز که رابطهات با یحیی گلمحمدی چگونه است، با لبخند گفت اتفاقا دیشب با او چای خوردم. هرگز ادعا نکرد پرسپولیس محتاط نیمفصل اول را او متحول کرده است. سبک پرسپولیس نعل به نعل همان سنت پیشین بود اما با دوز بیشتر شهامت.
اوج هنرش بین 2 نیمه بازی با استقلال خوزستان بود. با 2 تعویض نشان داد چه شناخت عمیقی از فوتبال ما دارد. اما فقط آن 2 تعویض نبود. از دقیقه 70 به بعد دستور داد در حملات تیم، خدابندهلو به دفاع آخر بیاید و کنعانی به جلو برود. بروید 4 گل پرسپولیس را مجددا ببینید. بازیکنان تعویضی و کنعانیزادگان در تکتک این گلها نقش داشتند. بزرگترین و شگفتانگیزترین کامبک تاریخ فوتبال باشگاهی ایران را او اینچنین رقم زد به طوری که همان شب صدر و جام را از استقلال توأمان گرفت. در شب سخت قزوین، میدانست شجاعت بیش از اندازه جلوی تیمی مثل شمس آذر که استاد ضد حمله است چه تاوانی دارد. اوج دوم اوسمار همان بازی بود. شبی که آبیها امید داشتند پرسپولیس امتیاز بدهد اما 3 بر یک از سد حریف گذشت.
سرانجام شب موعود فرا رسید. پرسپولیس قهرمان لیگ شد و اوسمار با اینکه خیلی پیشتر از اینها تصمیم به جدایی گرفته بود، رفاقت با یحیی را تمام کرد. گلمحمدی 30 امتیاز از 15 بازی اول را دشت کرد و او 38 امتیاز از 15 بازی دوم. با این وجود تیشرتی بر تن کرد که کنار یحیی ایستاده است. حقیقتا چند مربی را میشناسید که چنین کرده باشند؟ بعد از نخستین جام یحیی (همان سالی که نیمفصل جانشین کالدرون شده بود ) چند نفر در روز قهرمانی یاد مربی آرژانتینی افتادند؟ اما اوسمار جنسش متفاوت بود.
او رفت اما تردید نکنید آنقدر خاطره خوش از خودش باقی گذاشته که همیشه به عنوان یک گزینه آلترناتیو در ذهن هواداران پرسپولیس میماند. مهم نیست چند روز دیگر خبر حضورش در فلان لیگ و کشور مخابره شود. او 2 سال اینجا بود و حق دارد برای آیندهاش تصمیم بگیرد.
اوسمار رفت اما نه برای همیشه. چه برگردد یک روز، چه هرگز پایش را به این سوی مرزهای ایران نگذارد، یادش همیشه در ذهن هواداران باقی میماند و این یعنی ماندن ابدی. او هیچگاه علیه داوری حرف نزد. علیه باشگاه حریف حرف نزد. وارد بازی رسانهای نشد. یک کار داشت و آن جمع کردن 38 امتیاز از 45 پوئن ممکن بود. تردید نکنید اگر هر گزینه دیگری جز او جانشین یحیی میشد، این نکونام بود که جام را روز آخر بالای سر میبرد.
بزرگترین میراث اوسمار برای فوتبالی که تا خرتناق درگیر و غرق تکهاندازی و علیه داوری و زمین و زمان حرف زدن است، یک چیز بود؛ جنتلمن باقی بمانید و جام بگیرید.
حقیقتا حیف بود بماند و تغییر کند. بماند و شبیه یکی از مربیان همیشه غرزن این فوتبال شود. ما پتانسیل تغییر دادن خیلیها را داریم. روزهای اولیه ژوزه مورایس یادتان است؟ چقدر شیک و جنتلمن فقط درباره فوتبال حرف میزد اما حالا در کلامش میشود تکه به باشگاه سپاهان را هم استشمام کرد، رقیب و حریف دیگر جای خود.
حیف بود اوسمار بماند و زیر فشار کشنده فضای حقیقی و مجازی، شبیه امروز مورایس در روزهای پایانیاش در فوتبال ما شود. او دقیقا به کوتاهی و زیبایی یک خواب نیمروزی در دل یک باغ سرسبز بود. از آن خوابهایی که وقتی بیدار میشوید حالتان ساعتها خوب است. خدا حافظ و نگهدار شما آقای همیشه جنتلمن!
ارسال به دوستان
بداخلاقیهای انتخاباتی در تقابل با اندیشه و رفتار رئیس جمهور شهید است
تخریبگران علیه میراث شهید رئیسی
* بازخوانی مواضع اخلاقی شهید رئیسی در جریان انتخابات دورههای دوازدهم و سیزدهم ریاست جمهوری
گروه سیاسی: با گذشت پنجمین روز از آغاز تبلیغات تا حدود بسیاری میدان رقابت و الگوی کنش کاندیداهای انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری مشخص و شفاف شده است. در روزهای گذشته هریک از کاندیداها برنامه خود را ارائه و بخش اصلی اعضای ستاد خود را معرفی و منصوب کردهاند. یکی از گفتمانهای پررنگ در این دوره از انتخابات «ادامه راه رئیسجمهور شهید» است که از سوی برخی کاندیداها اعلام شده است. سلسله اقدامات زیربنایی و جهتگیری انقلابی با نگاه عملگرا که توسط دولت شهید سیدابراهیم آغاز شده بود، توانست کشور را در مسیر حل مشکلات قرار دهد. بنابراین تعدادی از کاندیداها در تبلیغات خود روی موضوع تداوم سیاستهای دولت سیزدهم تأکید کردهاند.
برهمین اساس آنان در تبلیغات و اعلام مواضع خود تلاش میکنند وجوه شباهتهایی را با دولت شهید رئیسی نشان دهند. با این حال اما گاهی عرصه رقابت یا صحنه تقابل حامیان و جامعه هواداری، واقعیتهای دیگری را نشان میدهد. بویژه در حوزه رعایت اخلاق، برخی افراد مدعی هواداری از کاندیداها رویه تخریب و توهین را در پیش گرفته و نسبت به تذکرات نیز بیاعتنایی میکنند. این رویه تخریب و بداخلاقی به گونهای تشدید شده که این هواداران تاب حمایت چهرهها از کاندیداهای مطلوب را نداشته و با حمله به آنان، وضعیتی ناپسند را موجب میشوند.
جامعه ایرانی در چند دهه گذشته و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انتخابات بسیاری را تجربه کرده است. در این میان، دورههایی را نیز دیده که یک نامزد با تخریب و رفتارهای پوپولیستی توانسته توجه هیجانی بخشی از جامعه را به سمت خود جلب کند اما در انتخابات سال 96 مردم شرایط متفاوتی را تجربه کردند و «شهید رئیسی» که در آن زمان نامزد انتخابات بود رویکرد متفاوتی در برابر «تخریبها» در پیش گرفت و «اخلاقمداری» را سرمشق ستادهای انتخاباتی خود کرد. وی در پاسخ به بیاخلاقیها در جریان انتخابات 96 به بیاخلاقان گوشزد کرد: «سینه من پر از اسرار است، اگر لب به سخن بگشایم میتوانم خیلی حرفها را بزنم اما اخلاق و قانونمداری به من اجازه نمیدهد مثل دیگران باشم. بنده زبان آنهایی هستم که روزنامه ندارند، مانند کارگران، کشاورزان، بیکاران و دختران و پسران دردمند. مردم حرف حقی دارند که شنیده نمیشود» و همین موضع را نیز تا پایان رقابتها حفظ کرد. این رویکرد اما در سال 1400 نتیجه داد و با وجود برخی تخریبهای برآمده از بیاخلاقی سیاسی، جامعه بر اساس ویژگیها و برنامههای «شهید سیدابراهیم رئیسی» و مبتنی بر رویکرد اخلاقمدارش، او را با رای بالا و قاطع انتخاب کرد. البته همان زمان عدهای سادهاندیش تلاش کردند با طرح مسائل انحرافی و ادبیات خاص جلب توجه کنند اما رفتار آنها با بیتوجهی جامعه پاسخ داده شد. رئیسجمهور در واکنش به بیاخلاقی برخی این نامزدها گفته بود: «خسته نشدید از تهمت زدن؟ اگر مشکلات مردم با تهمت به من حل میشود، مشکلی ندارم». حتی رئیسجمهور شهید آن زمان که در برابر بیاخلاقی و تهمتهای نامزدها 5 دقیقه فرصت پاسخگویی یافت، ترجیح داد برای آرامش اذهان عمومی و پایان دادن به بیاخلاقیها از آن گذر کند. با همه این اوصاف، شهید رئیسی، رئیس دولت سیزدهم شد و این رویکرد اخلاقگرایانه را نیز در دوران خدمتش ادامه داد. آنچنانکه وی در آخرین جلسه هیات دولت پیش از شهادت میگوید: «پیمان خودم هست با خداوند متعال که من خلاف خواست رهبری که عبارت باشد از طرح کردن موضوعی که در آن زمینه اختلاف قوا باشد، من مطرح نکردم تاکنون و مطرح هم نخواهم کرد». مدل رفتار «اخلاقمدار» که زمینهساز ایجاد آرامش در کشور شد، مورد اذعان بسیاری از چهرهها و گروههای سیاسی نیز قرار گرفت.
این نگاه از آن جهت حائز اهمیت است که رئیسجمهور شهید توقع از یک رئیسجمهور مطلوب را بالا برد. جامعه اکنون توجه ویژهای دارد که چه کسی میتواند رئیسجمهور باشد در حالی که هم مانع تشویش در جامعه شود و هم کشور را در شرایط پیشرفت قرار دهد. حالا جامعه با این نگاه به نامزدها مینگرد و بهخصوص در حوزه رعایت اخلاق و پرهیز از تخریب، معیارهایی را مطالبه کرده است. پس از تایید صلاحیتها نیز بر این مهم از طرق مختلف تاکید شد اما در روزهای اخیر بخشی از هواداران این مهم را فراموش کردهاند. حالا در کمتر از یک هفته از آغاز تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، ما میدانیم با ۲ گروه «تخریبگر» و «بیاخلاق» مواجه هستیم. گروه نخست صراحتا و بیشرمانه سخن میگوید، مثلا یکی از اعضای دولت دوازدهم در کلاب هاوس سخنانی بیشرمانه را نسبت به شهید رئیسی مطرح کرده است که اینها جزو گروه نخست بیاخلاقها هستند، گروهی که در عداوت آنها شکی نیست و با همین رویکرد نیز سالها پیش توجه هیجانی بخشی از جامعه را به سمت خود جلب کردند. طرف دیگر ماجرا اما کسانی ایستادهاند که چهرهای متفاوت دارند و مانند گروه نخست رفتار صریح ندارند. گروهی که در فضای مجازی دست به ترور رسانهای میزند و در دسته همان تخریبگران بیاخلاق قرار دارند. گروه دوم اما یک تفاوت مهم با گروه نخست دارد، اینکه تلاش میکنند خود را به نوعی به گفتمان و راه دولت شهید رئیسی نسبت دهند. این افراد از یک سمت در حال تبلیغ کاندیدای خود به عنوان ادامهدهنده راه شهید رئیسی بوده و از سوی دیگر اقدام به تخریب اشخاص چهره و حمایتکننده از دیگر نامزدهای انتخابات هستند. این عده از هواداران حتی نسبت به تذکرات و کاندیدای خود درباره پرهیز از بداخلاقی نیز بیاعتنا
هستند.
برای فهم و درک ابعاد این خط تخریبی، شاید لازم باشد بار دیگر رفتار عدهای مغرض و معارض در مواجهه با «مغازهداری که شکلات به شهید رئیسی تعارف کرد» را بازخوانی کنیم. رئیسجمهور شهید سال 1401 در جریان سفر استانی به کردستان به بازار سنندج هم رفت و با بازاریان گفتوگو کرد. همان زمان ویدئویی منتشر میشود که مغازهداری به رئیسی و هیات همراه شکلات تعارف میکند اما بلافاصله پس از آن «مغازهدار» با فشار مزدوران از ترس تهدیدهایی که شد، عذرخواهی میکند! حتی این موضوع با واکنش رئیسجمهور شهید نیز همراه بود، بهطوری که وی در دانشگاه تهران و در جمع دانشجویان گفت: «تلاش ما باید بر امیدوار کردن مردم باشد و این در گرو آن است که هرکس دارد برای مردم کاری میکند یقین داشته باشد دشمن روز به روز ناامید و مردم ما روز به روز امیدوار میشوند. در کردستان یک آقایی شکلاتی در بازار به من داد، چه کردند با این بیچاره! آیا این درست است؟ میگویند دیکتاتوری، شما این موضوع را ببینید، کی دیکتاتور است؟ صحبت از زندگی میکنند، اما دارند زندگی را از مردم ما میگیرند!» حالا توجه داشته باشیم که عدهای در فضای مجازی همین مسیر را با ادبیات متفاوت و روشهای دیگر دنبال میکنند. عدهای در فضای مجازی دوره افتاده و اگر چهرهای سرشناس از یک کاندیدا حمایت کند، اقدام به ترور مجازی او میکنند و چنان فرد حامی را تحت فشار میگذارند که به نوعی از حمایت خود عقبنشینی کند تا با این رفتار فرصت ابراز حمایت را از دیگر چهرهها بگیرند. شاید برای ما این قبیل رفتارها از سوی گروههای اپوزیسیون همواره بهانهجو و جریانهای برانداز قابل درک باشد اما اینکه این دست رفتارها از سوی عدهای که خود را منتسب به مسیر گفتمانی شهید رئیسی میدانند و مدعی هستند ادامهدهنده این گفتمان خواهند بود، بسیار عجیب و قابل تحلیل است.
این روند تخریبی در حالی ادامه دارد که اخیرا رهبر معظم انقلاب در مراسم سیوپنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) نسبت به آن تذکر داده بودند و قوهقضائیه پیرو آن تاکید کرد با اقدامات تخریبی ضد داوطلبان برخورد میکند. پس از آنکه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بدگویی، تهمتزنی و لجنپراکنی کمکی به پیشرفت کارها نمیکند و به آبروی ملی هم لطمه میزند»، حجتالاسلام موحدیآزاد، دادستان کل کشور در اولین جلسه ستاد مرکزی پیشگیری و رسیدگی به جرایم انتخاباتی چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری کشور، نسبت به جرائم انتخاباتی بر 15 بند تاکید کرد که هشتمین تاکید وی درباره «پرهیز از تخریب شخصیت حقیقی و حقوقی نامزدها، همچنین نامزدها نسبت به یکدیگر توسط خودشان یا هواداران آنها» بود اما به نظر میرسد هنوز عمر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری به یک هفته نرسیده، این مهم توسط هوادارها و شبکههای طرفدار نامزدها رعایت نشده و به نوعی نیز در حال تشدید است.
در نهایت اینکه، تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، 11 روز دیگر به پایان خواهد رسید و 8 تیرماه مردم رای خود را به صندوقها میاندازند و رئیسجمهور جدید سکان اجرایی کشور را در دست خواهد گرفت؛ فارغ از اینکه کدامیک از این ۶ کاندیدای حاضر در میدان رقابت رئیسجمهور ایران اسلامی خواهد شد، باید به خاطر سپرد جریانی که در ایام انتخابات اقدام به تخریب حامیان دیگر کاندیداها کرده یا با طرح مسائل انحرافی در حال مغلطه است، هیچ نسبت و شباهتی با رئیسجمهور شهید نداشته و بدون شک «راه شهید سیدابراهیم رئیسی» را ادامه نخواهد داد.
ارسال به دوستان
مروری بر مواضع اقتصادی نامزدهای دوره چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری
عیار اقتصادی
گروه اقتصادی: در روزهای اخیر اظهارات نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بیش از پیش رنگ و بوی اقتصادی گرفته است. علیرضا زاکانی در برنامه با مردم، مسعود پزشکیان در میزگرد اقتصادی، سید امیرحسین قاضیزادههاشمی در گفتوگوی ویژه خبری، سعید جلیلی در برنامه صف اول و مصطفی پورمحمدی در میزگرد تلویزیونی به بیان دیدگاههای خود پرداختند. با جزئی شدن نامزدها بر مسائل اقتصادی و ورود به پدیدههای مصداقی مانند ناترازی بانکها، بورس، ناترازی انرژی و... میتوان گفت عیار درک موضوع و برنامههای آنها پیش از پیش در حال نمایان شدن است.
***
وعده بیمه و سهمیه بنزین برای رانندگان تاکسی اینترنتی
سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی در روزهای اخیر با وعده بیمه و سهمیه بنزین به رانندگان تاکسی، جذب سرمایهگذاری خارجی، پیشنهاد تولید خودروی مشترک و ادامه تخصیص زمین به خانوادههای نیازمند، در کنار به وجود آوردن شرایط پسانداز ۱۷ درصدی، سیاستهای خود را بیان کرد. قاضیزاده هاشمی، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری همچنین در حساب کاربری خود در شبکه ایکس، حل مشکل بیمه و سهمیه بنزین رانندگان تاکسیهای اینترنتی را وعده داد و گفت: ما به فکر سهمیه بنزین کسانی هستیم که از این محل ارتزاق میکنند. وی گفت: بار مهمی از حملونقل عمومی کشور، امروز بر دوش رانندگان تاکسیهای اینترنتی است و مردم بدون زحمات آنها به مقصد نمیرسند. دولت خانواده، مشکل بیمه و سهمیه بنزین خانواده بزرگ فعالان سکوهای برخط حملونقل را حل خواهد کرد. این نامزد ریاستجمهوری در برنامه گفتوگوی ویژه خبری اعلام کرد برنامه دولت او در راستای تحقق مفاد برنامه هفتم توسعه خواهد بود.
* تورم، مانع جذب سرمایهگذاری خارجی
قاضیزادههاشمی از تورم به عنوان مشکلی یاد کرد که امکان استفاده از منابع بخش خصوصی در بخشهای زیرساختی کشور را از بین برده و سرمایهگذاری خارجی را با مشکل همراه کرده است. از نگاه وی، دولتها در کسب سرمایهگذاری خارجی موفق نبودهاند، در حالی که منابع دولت برای سرمایهگذاری خارجی و خصوصی باید جذابیت داشته باشد و محیط کسبوکار برای مردم و بخش خصوصی بهبود یابد.
* پیشنهاد تولید خودروی مشترک با دیگر کشورها
این نامزد انتخابات ریاستجمهوری در عین حال ایده ساخت خودرو با مشارکت کشورهای دیگر را مطرح کرد و گفت: حتما نباید خودمان خودرو تولید کنیم، بلکه میتوان با کشورهای دیگر تولید مشترک داشت. باید زنجیرههای گسترده تجاری صنعتی ایجاد شود تا بازار توسعه یابد و رقابت به وجود آید.
* اقتصاد خانواده و حفظ شأن و منزلت آن
کنترل تورم از دیگر محورهای سخنان قاضیزادههاشمی بود. وی با بیان اینکه کنترل تورم انجامشدنی و قطعی است، خاطرنشان کرد: دولت خانواده تعهد میکند شاخص تورم را تکرقمی کند. در حال حاضر خط فقر عددش بین ۱۲ تا ۱۳ میلیون تومان است و درآمد خانوار را باید به سطحی برسانیم که غیر از اینکه معیشتش را اداره کند حداقل بتواند ۱۷ درصد پسانداز هم داشته باشد.وی ایجاد نظام یکپارچه مالیات - یارانه را پیشنهاد کرد که بر اساس آن کسانی که درآمدشان بیشتر از هزینههایشان است مالیات بپردازند و آنهایی که هزینههایشان بیشتر است یارانه دریافت کنند. قاضیزادههاشمی با بیان اینکه دولت باید بر اقتصاد خانواده متمرکز شود تا شأن و منزلت خانوادهها حفظ شود، تصریح کرد: ما در دولت خانواده معتقدیم غیر از یارانهای که به مردم میدهیم باید به مردم ثروت هم بدهیم و داراییهای مردم را افزایش بدهیم و برای این کار سازوکاری پیشبینی کردیم که ایجاد نظام یکپارچه مالیات - یارانه است. نامزد ریاستجمهوری درباره نرخ ارز معتقد است که باید بازار رسمی ایجاد کنیم تا قیمتها کشف شود و برای رشد تولید باید مالیات بر اشتغال را کاهش دهیم و مالیات بر کل درآمد را در یک نظام کاملا هوشمند جایگزین کنیم، همچنین دولت باید در زمینه احتکار زمین مقتدرانه وارد شود و برای آن کاربری اختصاص دهد، این زمینها باید وارد فرآیند تولید شوند. قاضیزادههاشمی اظهار کرد: اگر میخواهیم مشکل اشتغال را حل کنیم بهترین راه، صنایع پایین دستی پتروشیمی است. منابع گسترده نفت و گاز باید برای تولید ثروت، ارزش افزوده و افزایش اشتغال مصرف شود.
* اختصاص زمین رایگان یا ارزان به مردم
قاضیزادههاشمی درباره مسکن نیز به بیان دیدگاه خود پرداخت و اظهار کرد: وعدهای که شهید رئیسی برای مسکن دادند قابل انجام است. قیمت زمین را باید کاهش دهیم. ما در ایران مشکل زمین نداریم. میزان زمینی که طی این ۲ سال در دولت سیزدهم توزیع شد برابر با ۲۰ سال گذشته بود. به گفته وی افرادی که فاقد زمین هستند باید به شکل رایگان یا قیمت خیلی کم صاحب زمین شوند و با انبوهسازی مسکن و صنعتیسازی میتوان قیمت مسکن را کاهش داد.این نامزد ریاستجمهوری بزرگترین سرمایه کشور را سواحل جنوبی مکران و مردم بلوچ دانست و گفت: جمعیت سواحل جنوبی ما باید 3 برابر شود.
***
حل مشکل تورم با ابزار پیشرفت اقتصادی
در ۲۴ ساعت گذشته محمدباقر قالیباف اولویتهای اقتصادی خود را در حل مشکل تورم با ابزار پیشرفت اقتصادی، مدیریت پروسهای و پرهیز از عملکرد جزیرهای با وعده ساماندهی حقوق، ثبات اقتصاد و مالیات سامانهمحور بیان کرد. محمدباقر قالیباف درباره برنامههای اقتصادی خود گفت: مقام معظم رهبری بدون شک یکی از شخصیتهای برجسته فرهنگی ما هستند. شما نگاه کنید در همین سالهای اخیر بیش از ۱۰ سال مرتب ایشان تأکید بر مسائل اقتصادی داشتند. چرا این تأکید را داشتند؟ چون بدون شک مسائل اقتصادی تأثیر بر مسائل فرهنگی هم میگذارد، کما اینکه مسائل فرهنگی این تأثیر را دارد.
وی ادامه داد: وقتی کشوری تورم بالا و بیش از یک دهه تورم زیاد دارد، شرایط به گونهای میشود که خانوادهها نمیتوانند زیر فشارها اخلاق را رعایت کنند. قالیباف با تاکید بر اینکه برخی مشکلات باید ریشهای حل شود، گفت: کی قرار است تورم و گرانی و نوسانات و عدم ثبات در اقتصاد حل شود؟ حل این موارد با رسیدن به پیشرفت است که برای آن به دنبال سرمایهگذاری و تولید ثروت هستیم. بپذیریم در یک دهه گذشته متوسط سالانه رشد اقتصادی یک درصد بوده است، بنابراین باید کیک اقتصاد را بزرگ کنیم که آن وقت قادر به توجه به این مشکلات هستیم. قالیباف گفت: امروز در یک دوره ۷ ساله در پنجره طلایی جمعیت هستیم. بازیهای کامپیوتری خارجی باورهای و آداب و رسوم خود را به سایر کشورها منتقل میکنند و هم استفاده اقتصادی و هم استفاده فرهنگی از آن میبرند. اگر بتوانیم این فرصت را برای جوانان فراهم کنیم که آداب و رسوم و فرهنگ مقاومت ما را در قالب بازیهای کامپیوتری ارسال کنند، هم برای ما فرصت اقتصادی است و هم فرهنگ ما ارسال میشود اما در غیر این صورت، فرهنگ خود را آسیبپذیر کردهایم.
* ساماندهی حقوق، ثبات اقتصاد و مالیات سامانهمحور
همچنین قالیباف در روزهای گذشته در توئیتی وعده داد در صورت پیروزی احتمالی در انتخابات، حقوق کارکنان، بازنشستگان و حداقل دستمزد کارگران به میزان تورم سالانه به علاوه رشد اقتصادی افزایش خواهد یافت. وی در این باره نوشت: عقب افتادن افزایش حداقل دستمزد از میزان تورم یعنی کوچک شدن سفره مردم و ناامنی روانی خانوارها. در دولت خدمت و پیشرفت، حقوق کارکنان دولت، بازنشستگان و حداقل دستمزد کارگران و مستمری افراد مشمول نهادهای حمایتی به میزان تورم سالانه به علاوه رشد اقتصادی افزایش خواهد یافت. وی همچنین وعده داده است اگر توفیق خدمت در دولت پیدا کند، ثبات اقتصادی را برقرار خواهد کرد و پاسخگوی روند پیشرفت برنامه هفتم در هر فصل خواهد بود. همچنین اشاره داشته است در حوزه مالیات تلاش میکند سامانهمحور عمل کند و به جد اجرای کار را دنبال میکند تا بیش از یک دهه عقب افتادگی و فرار مالیاتی جبران شود.
***
انتقاد از افزایش ۱۰ برابری نرخ دلار!
سعید جلیلی دیروز پس از انتقاد از عملکرد تدبیر و امیدیها و تأکید بر عدم وابستگی به غرب، اولویتهای اقتصادی خود را در قالب استفاده از نیروی جوان داخلی، شکست تحریمها و دستیابی به خودکفایی در کنار حضور مؤثر در ائتلافهای بینالمللی بیان کرد. جلیلی ضمن انتقاد از افزایش نرخ دلار اظهار کرد: ۸ سال به مردم گفتند با فلان مسیر در روابط خارجی همه مشکلات را حل میکنیم اما دلار ۲۵۰۰ تومانی ۱۰ برابر و به تحریمها ۸۰۰ مورد افزوده شد. شهید رئیسی این ریل را تغییر داد. روابط را در 3-2 کشور خلاصه نکرد و گفت باید با همه کشورها تعامل سازنده داشت. نامزد انتخابات ریاستجمهوری تصریح کرد: کسانی میگفتند روزی ۲۰۰ هزار بشکه نفت نمیتوانیم بفروشیم، مگر اینکه فلان امتیاز را بدهیم اما شهید رئیسی نشان داد میتوان نفت فروخت. جلیلی در عین حال با دفاع از شعار انتخاباتی خود گفت: شعار یک نامزد انتخابات باید تابلوی تمام و عصاره برنامه او باشد و شعار من «یک جهان فرصت، یک ایران جهش» است که بر اساس مطالعات ۱۰ ساله با جمع کثیری از مردم، مدیران، اساتید، کارگران و کشاورزان تهیه شده است. ۱۴۰ سفر به تمام نقاط کشور انجام شده تا این برنامه تهیه شود.
* استفاده از نیروی جوان تحصیلکرده و متخصص
نامزد انتخابات ریاستجمهوری به وجود فرصتهای بسیاری که در زمینههای اقتصادی، صنعتی، سیاسی و فرهنگی برای کشور فراهم شده، اشاره کرد و فرصت بهرهگیری از نیروی جوان تحصیلکرده و متخصص را یادآور شد. جلیلی عملکرد برخی دستگاههای دولتی در واردات از خارج به جای خرید از داخل را مورد اشاره قرار داد و گفت: در هپکو مطرح شد این کارخانه بیشتر از ۱۰۰۰ دستگاه ماشینآلات تولیدی دارد و دولت باید کمک کند این روند متوقف نشود تا در همین اراک تولید انجام شود و نیازی به واردات نباشد.
* خودکفایی در تولید بنزین و شکست تحریمها
وی به خودکفایی در تولید بنزین اشاره کرد و گفت: دشمن گفت میخواهیم بنزین را تحریم کنیم، چون بنزین را وارد میکردیم اما وقتی پالایشگاه ستاره خلیج فارس ساخته شد، در تولید بنزین خودکفا شدیم و تحریم بنزین شکست خورد. شهید رئیسی نشان داد میتوان ۱,۵ میلیون بشکه نفت فروخت؛ البته دغدغه ما نباید فروش نفت باشد.کسی که نفت ما را میخرد آن را به فرآورده تبدیل کرده و ۱۰ برابر قیمت نفت به ما میفروشد. اگر ۱۰ پالایشگاه داشته باشیم، میتوانیم نفت منطقه را بخریم و به فرآورده تبدیل کنیم و هزاران شغل ایجاد کرده و برای کشور ارزآوری کنیم.
***
کارشناسان نظر بدهند
در روزهای پایانی هفته گذشته مسعود پزشکیان، نامزد جریان چپ سیاسی در میزگرد اقتصادی صداوسیما که میتوان آن را تخصصیترین برنامه رسانه ملی در حوزه اقتصاد در ایام انتخابات دانست، حاضر شد. حسین عبدهتبریزی و احمد میدری او را در این برنامه همراهی میکردند.
همراهان پزشکیان با توجه به سوابقی که از آنها وجود دارد، در وهله اول باعث بهت و حیرت فعالان مجازی شدند، دلیل آن هم این است که همواره میدری به عنوان کارشناس و فعال حامی دخالت دولت در اقتصاد و عبده به عنوان مخالف سرسخت دخالت و حتی حمایت دولتی شناخته میشوند.
مسعود پزشکیان در این برنامه با اشاره به شاخصهای اقتصادی کشور گفت: استناد من در آنچه عرض میکنم بانک مرکزی، مرکز مدیریت بدهیهای دولت وزارت اقتصاد و همچنین سازمان برنامه و بودجه و مرکز آمار کشور است؛ بدهی دولت به بانک مرکزی از آغاز سال ۱۴۰۰ تا بهمن از ۱۱۵ همت (هزار میلیارد تومان) به ۳۰۲ همت رسیده است، یعنی ما ۱۸۷ همت افزایش داریم؛ همچنین بدهی دولت به بانکها از همان سال از ۴۱۶ همت به ۸۱۹ یعنی نزدیک به ۲ برابر رسیده است. انتشار اوراق مالی نیز طی این سالها ۷۵۲ همت یعنی ۲ برابر آنچه در شهریور ۱۴۰۰ وجود داشته، بوده است.
وی به نرخ تورم بیش از ۴۰ درصد در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ اشاره کرد و با اعلام تورم برخی اقلام پروتئینی گفت: تورم گوشت قرمز و سفید امسال 79.2 درصد و گوشت ماکیان ۸۰ درصد و ماهی ۶۳ درصد بوده است؛ از سوی دیگر رشد اقتصادی کشور در گروه کشاورزی منفی 2.2 درصد، گروه صنایع و معادن بدون نفت منفی نیم درصد و استخراج نفت و گاز طبیعی ۲۰ درصد بوده است.
پزشکیان گفت: وضعیت جامعه به گونهای است که کارمندان نمیتوانند راحت زندگی کنند و بازنشستگان گرفتارند و قدرت خرید ندارند و دیگر نمیتوانند با پولی که میگیرند به خاطر تورمی که ایجاد شده به صورت روزمره زندگی خود را تامین کنند.
وضعیت ارز ترجیحی مبحث دیگری بود که پزشکیان یادآور شد و ادامه داد: استناد گزارش رئیس کل بانک مرکزی در ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ این بوده که ۲۰ میلیارد دلار ارز به قیمت ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان فروخته شده و ۵۰ میلیارد دلار ارز به نرخ زیر ۴۰ هزار تومان توزیع شده است که معنای این حرف آن است نزدیک به ۶۰۰ الی هزار هزار میلیارد تومان پول به عدهای رانت دادهایم.
نامزد انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: اقتصاددان نیستم و کارشناسان باید نظر بدهند. قرار نبود اینگونه شویم و تورم، گرانی و مشکلات کمر مردم را خرد کند. امروز با تصورات و پیشنهادات غیرعلمی به جایی نمیرسیم.
وی در بخش دیگری از اظهارات خود از دلیل عدم تحقق اهداف برنامههای توسعه قبل سخن گفت و افزود: ما مقرراتی را برای ورود و خروج کالاها در گمرکات وضع میکنیم اما همچنان با معطلی در گمرکات مواجهیم، سازمان امور مالیاتی خودش کمر تولیدکننده را میشکند و وزارت صنعت و معدن با بخشنامههای هر روزه تولیدکننده را بلاتکلیف نگه میدارد و ثباتی وجود ندارد و آیندهای نامعلوم پیش روی تولیدکنندگان است و با مشکلات داخلی و مقررات و قوانین خلقالساعه مواجهیم.
وی حوزه صنعت دیجیتال را دارای ظرفیتهای قابل توجه دانست و ادامه داد: اقتصاد دیجیتال میتواند در شرایط تحریم راهگشا باشد؛ سهم هسته اقتصاد دیجیتال از GDP حدود 4.5 درصد است اما در اروپا این رقم تا ۶ است و سهم این حوزه در اروپا ۱۰ درصد و در کشور ما ۲ درصد است.
پزشکیان افزود: اقتصاد دیجیتال میتواند در شرایط تحریم راهگشا باشد؛ در صورتی که سرمایهگذار خارجی را وارد کشور کنیم میتوان جلوی فشارهای موجود را گرفت.
***
لزوم حضور مؤثر ایران در ائتلافهای بینالمللی
مصطفی پورمحمدی اولویت خود را شفافیت اقتصادی بیان کرد و بر ادامه مسیر دیپلماسی و حضور ایران در پیمانهای بینالمللی تأکید کرد. پورمحمدی، نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری در یک میزگرد تلویزیونی، مشکلات امروز اقتصاد را ناشی از تحریمها، مانعتراشیها و سنگاندازیهای دشمنان دانست و گفت: امروز دیپلماسی ما باید به طور مشخص برنامهریزی کند تا موانع را از سر راه ملت ایران بردارد. نباید اجازه دهیم دشمنان سرنوشت ما را تعیین و تهدید کنند. نباید بگذاریم دشمنان شاخصهای اقتصادی ما را تعیین و مشخص کنند با چه کسانی دادوستد داشته باشیم. ما توان خود را داریم و باید بتوانیم از ابزارهای خود بخوبی استفاده کنیم. وی بر لزوم حضور موثر جمهوری اسلامی ایران در ائتلافهای بینالمللی از جمله بریکس، شانگهای، اوراسیا و D۸ (۸ کشور اسلامی) تاکید کرد و گفت: حضور در این عرصهها قابلیتهای خوبی برای تامین منافع ملی به ما میدهد. بیشتر نظرات پورمحمدی در رابطه با موضوعات اقتصادی متکی به شفافیت اقتصادی است. وی شفافیت را در راستای همخوانی بسترهای فناوری و تکنولوژی با دادههای اقتصادی میداند و معتقد است راه مبارزه با فساد از مسیر شفافیت میگذرد و نظرات مشخصی در رابطه با موضوع تورم و رشد اقتصادی تا امروز از سوی وی مطرح نشده است.
***
سوقدادن نقدینگی به ساخت مسکن
علیرضا زاکانی دیگر نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در برنامه «با مردم» مسأله قطعی و در اولویت خود را فرهنگ دانست اما گفت امروز اقتصاد فوریت دارد و باید مشکلات کشور را حل کرد، زیرا این دو با یکدیگر همسنخ هستند.
* انتقاد از گران کردن پایتخت و حاشیهنشین کردن مردم
وی با بیان این مطلب که موضوع مسکن، موضوعی حیاتی است، ایده دولت قبل را در گران کردن پایتخت مورد انتقاد قرار داد و گفت: در دولت قبل این ایده مطرح بود که تهران را باید آنقدر گران کرد که مردم از شهر بروند تا بتوان ترافیک و آلودگی را حل کرد و این ایده را به دستورالعمل تبدیل کردند و موفق شدند اما مردم از تهران نرفتند و به حاشیههای شهر رانده شدند و در سختی قرار گرفتند، از طرفی کشور هم خودش را با تهران تنظیم کرد و گران شد و کل مردم آسیب دیدند.
نامزد ریاستجمهوری با بیان اینکه ظلم است بیش از ۵۵ درصد سبد خانوار مردم معطوف به حوزه مسکن شود، ادامه داد: کاری که ما با دولت آقای رئیسی انجام دادیم این بود که میشود این گره زندگی مردم را باز کرد تا دیگر مسکن برای هیچکس یک رویای غیرقابل دست یافتن نباشد و مرد خانه در مقابل خانواده شرمنده نشود.
* لزوم سوق دادن نقدینگیها به سمت ساخت مسکن
تحقق شعار سال موضوع دیگری بود که زاکانی به آن اشاره کرد و گفت: در همه شهرهای کشور زلزله یک مخاطره طبیعی است که نمیتوان از آن فرار کرد اما میتوان طوری آن را مدیریت کرد که اگر اتفاق افتاد جان مردم به خطر نیفتد. جان مردم عزیز است و در این باره لازم است دولت تدبیر کند. چیزی به نام پلاکهای ناپایدار و بافتهای فرسوده داریم و برای ایمنیبخشی نیاز به نوسازی است. با دادن مشوقها مردم خودشان شروع به ساخت میکنند و مشکل بافتهای فرسوده و ناپایدار و مسکن را حل میکنند. نقدینگی سرگردان کشور هم به بخش مسکن سوق پیدا میکند و جهش تولید با مشارکت مردم که شعار امسال است، عملیاتی میشود.
زاکانی در عین حال مقوله معیشت مردم را یادآور شد و گفت: باید امکانات موجود به سمت بهبود معیشت مردم سوق یابد.
* ۸۰۰۰ همت نقدینگی سرگردان در کشور
وی از وجود ۸۰۰۰ همت (8هزار میلیارد تومان) نقدینگی سرگردان در کشور خبر داد و در پاسخ به این پرسش که نقدینگی جامعه چطور میتواند به فرصت تبدیل شود؟ گفت: ۸۰۰۰ همت نقدینگی سرگردان در کشور است که باید به شکلی آن را مدیریت کرد که به فرصت تبدیل و به دنبال آن مساله اشتغال، تولید، خانواده و ازدواج حل شود. اعتقاد وی این است که مردم باید در همه حوزهها حضور داشته باشند و در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، تعاونی و دیگر حوزهها، کشور باید به نفع مردم قوی شود و دولت فضا را باید برای حضور مردم در عرصههای تولیدی، اقتصادی و تعاونی باز کند.
ارسال به دوستان
رویترز اعلام کرد ایران در پاسخ به قطعنامه شورای حکام 2 آبشار جدید سانتریفیوژ در فردو نصب کرد
پاسخ هستهای به قطعنامه سیاسی
گروه سیاست خارجی: رسانههای غربی از پاسخ قاطع ایران به قطعنامه اخیر 3 کشور اروپایی علیه برنامه هستهای ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر دادند که به نظر میرسد روند معادله در این پرونده را تغییر خواهد داد. رویترز به نقل از دیدبان هستهای سازمان ملل گزارش داد که ایران به سرعت 2 آبشار سانتریفیوژ غنیسازی اورانیوم در نیروگاه فردو نصب کرده است. در گزارش محرمانه آژانس اتمی که روز پنجشنبه به کشورهای عضو ارسال شده آمده است: 9 و 10 ژوئن، ایران از قصد خود مبنی بر نصب 8 آبشار سانتریفیوژ IR6 در 3 تا 4 هفته آتی در نیروگاه غنیسازی سوخت فردو خبر داد. در ادامه گزارش آمده است: آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تاریخ 11 ژوئن، نصب 2 آبشار سانتریفیوژ IR6 در نیروگاه غنیسازی سوخت فردو را تایید کرد. نصب چهار آبشار سانتریفیوژ IR6 دیگر نیز در جریان بود. شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۵ ژوئن با تصویب قطعنامهای علیه ایران، که از سوی 3 کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان پیشنهاد شد و هدف از طرح آن افزایش فشارها بر ایران بود، از تهران خواست «فورا، به طور کامل و بدون ابهام با آژانس همکاری» و محدودیتهای اخیر برای بازرسان آن را لغو کند. نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک در واکنش به تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام به المانیتور گفت: این قطعنامه «اثر مخربی» بر تعامل آینده خواهد داشت. دفتر نمایندگی دائم کشورمان در نیویورک خاطرنشان کرد: تصمیم کشورهای غربی هم عجولانه و هم غیرعاقلانه بود و بدون شک بر روند تعامل دیپلماتیک و همکاریهای سازنده تأثیر مخربی میگذارد. در حالی که ایران بارها اتهامات مقامهای غربی مبنی بر اینکه قصد ساخت سلاح هستهای را دارد، رد کرده، 5 دیپلمات در گفتوگو با خبرگزاری رویترز گفتند ایران در واکنش به قطعنامه شورای حکام این بار قصد دارد آبشارها یا خوشههای بیشتری از سانتریفیوژها را در هر ۲ سایت غنیسازی زیرزمینی خود نصب کند. با این حال یکی از این دیپلماتهای مستقر در وین، با اشاره به فعالیتهای منتسب به ایران گفت: «آنقدری که انتظارش را داشتم نیست». دیپلماتهای مذکور به جزئیاتی درباره تعداد یا نوع سانتریفیوژهایی که مدعی هستند اضافه میشوند یا اینکه تا چه سطحی غنیسازی خواهند شد، اشارهای نکردند. در ادامه یک دیپلمات گفت از آنها برای افزایش سریع تولید اورانیوم غنیشده ایران تا ۶۰ درصد، نزدیک به درجه ۹۰ درصد تسلیحات، استفاده نمیشود. دیپلماتها گفتند منتظر خواهند ماند تا ببینند آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره اینکه ایران واقعا چه کرده، چه خواهد گفت. یکی از دیپلماتها در ادامه ادعاهایش گفت: این حرکت «در پایینترین حد انتظارات است و ما کاملا مطمئن هستیم که آنها به هر حال آن را انجام میدادند، به این معنی که (این اقدام) حتی بدون قطعنامه هم اتفاق میافتاد». به گفته آنها قرار است بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که پیشرفت فعالیتهای ایران را رصد میکنند، گزارشی در این باره به اعضای آژانس ارائه دهند. در ادامه گزارش آمده است: آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۱۱ ژوئن، نصب 2 آبشار سانتریفیوژIR6 در نیروگاه غنیسازی سوخت فردو را تایید کرد. نصب 4 آبشار سانتریفیوژ IR6 دیگر نیز در جریان بود. در پی انتشار این گزارش، وزارت خارجه آمریکا به تهدید و ادعاهای بیاساس رو آورده و اعلام کرد واشنگتن در صورتی که ایران برنامه افزایش ظرفیت غنیسازی اورانیوم خود را به اجرا درآورده باشد به آن «پاسخ متناسب» خواهد داد. «متیو میلر»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای مدعی شد: «گزارشی که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی منتشر شده تصریح میکند ایران به دنبال تداوم گسترش برنامه هستهای خود در راههایی است که هیچ هدف صلحآمیز معتبری ندارد. این اقدامات برنامهریزیشده هر چه بیشتر باعث تضعیف ادعاهایی میشود که ایران بر خلاف آن مطرح میسازد». ارسال به دوستان
جزئیات جدید از حمله پلیس فرانسه به مقر منافقین
کشف اسناد نفاق
گروه سیاسی: چهارشنبه گذشته (23 خرداد) پلیس فرانسه به ساختمانی حمله کرد که گفته میشود یکی از مقرهای سری منافقین در پاریس است. پاریس خرداد 21 سال قبل نیز صحنه یورش پلیس فرانسه به مقر منافقین بود. 27 خرداد 1382 پلیس این کشور به مقر اصلی سازمان منافقین در پاریس حمله کرد و مریم رجوی (عضدانلو)، سرکرده گروهک منافقین را دستگیر کرد. هر چند در آن مقطع روی هم عضدانلو کمتر از یک ماه در بازداشت بود!
به تازگی اما ساختمانی در پاریس مورد حمله پلیس فرانسه قرار گرفته که به گفته منابع آگاه، شامل مقر سری ستاد اطلاعات منافقین، بخش جاسوسی تلفنی و یکی از استودیویهای تلویزیون این گروهک است. این خبر را یکی از افراد مطلع در گفتوگو با خبرگزاری ایرانا بیان داشته و همچنین از دستگیری ۳ تروریست منافق در جریان حمله پلیس فرانسه به مقر گروهک تروریستی منافقین در پاریس خبر داده است.
این منبع آگاه گفته است: در جریان این حمله و بازرسی کامل پلیس از مقر مذکور، تجهیزات فنی همچون دستگاههای ترمینیشن و مستندات آرشیوی مهمی کشف و ضبط شده و این مستندات آرشیوی کشف شده مربوط به جاسوسی منافقین از ایران است. وی افزوده است: همچنین بر اساس اطلاعات موجود، پلیس فرانسه تمام مدارک، مستندات و سیستمهای موجود در این مقر را ضبط و خارج کرده است. در این حمله علاوه بر دستگیری ۳ نفر از اعضای این گروهک، تعدادی سلاح نیز کشف شده است.
* رصد زنده عملیات توسط ایران
همچنین پس از انتشار اخبار حمله پلیس فرانسه به ساختمان منافقین، معاون امور بینالملل قوهقضائیه ضمن استقبال از اقدام پلیس این کشور علیه منافقین، تأکید کرد هیچ مکان امنی برای تروریستها باقی نخواهد ماند.
کاظم غریبآبادی، معاون امور بینالملل قوهقضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس به اقدام پلیس فرانسه علیه مقر گروهک تروریستی منافقین در این کشور واکنش نشان داده بود.
غریبآبادی در این پیام نوشت: «از حمله پلیس فرانسه به مقر اصلی گروهک تروریستی منافقین، بازرسی کامل مقر، بازداشت ۳ نفر از اعضای گروهک و پلمب این مقر، استقبال میکنیم؛ این عملیات به طور زنده توسط ایران رصد میشد؛ هیچ مکان امنی برای تروریستها باقی نخواهیم گذاشت».
این در حالی است که طی روزهای اخیر، خبر حمله عصبی مریم رجوی، سرکرده این گروهک و وضعیت نامعلوم وی پس از انتقال به بیمارستان، این سازمان تروریستی را با چالش و مشکلات بزرگی مواجه کرده و حالا با حمله پلیس فرانسه به مقر آنها در این کشور، وضعیت منافقین بیش از پیش بحرانی خواهد شد.
پیش از این، پلیس آلبانی نیز خرداد سال گذشته به مقر «اشرف3» در پایتخت این کشور حمله کرده بود و حالا در ادامه روند دیپلماسی عزتمندانه جمهوری اسلامی، به نقل از رسانههای فرانسوی، عصر روز چهارشنبه پلیس فرانسه به یکی از مراکز گروهک تروریستی منافقین در شهر پاریس حمله کرده است.
* 17 هزار شهید ترور منافقین
سازمان منافقین پس از پیروزی انقلاب همواره نقش مخربی در کشورمان ایفا کرده است. رویارویی علنی هواداران این سازمان با جوانان انقلابی از اسفند 59 به بهانه سخنرانی بنیصدر (رئیسجمهور وقت) آغاز شد. در آن سخنرانی هواداران سازمان اقدام به ضرب و جرح مردم کردند.
خرداد 1360 پس از عزل بنیصدر که پیوندی نامیمون با مسعود رجوی بسته بود، سازمان منافقین اعلام عملیات مسلحانه (میلیشا) کرد و طی درگیریهای پیش آمده، تعداد قابل توجهی از مردم، نیروهای انقلابی و همینطور منافقین کشته شدند. سپس دوران ترور جریان نفاق آغاز شد که تاکنون منجر به شهادت 17 هزار نفر از هموطنانمان شده است.
حملات تروریستی منافقین علیه مردم و مسؤولان نظام، نقش مخرب آنها در ۸ سال دفاعمقدس، همکاری با ارتش بعث عراق در شکنجه و بازجویی از آزادگان، حمله علنی به خاک کشورمان در ۳ عملیات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان (مرصاد)، همکاری با سازمانهای جاسوسی علیه صنعت هستهای کشورمان، حضور در فتنههای سالهای 78، 88 و اغتشاشات دهه 90 و غائله «زن، زندگی، آزادی» از جمله مواردی است که منافقین در خیانت علنی به کشور و مردم ایران در آنها شرکت داشتهاند.
ایران همواره خواستار دستگیری و محاکمه سران و عوامل این سازمان تروریستی بوده که عموما این درخواستها از سوی قدرتهای غربی رد شده است. همچنین در چند ماه گذشته قوهقضائیه اقدام به محاکمه عوامل سازمان نفاق کرده که طی آن، آسیبدیدگان اعمال تروریستی این سازمان با مستندات قاطع علیه این سازمان تروریستی شکایت کردهاند.
ارسال به دوستان
تخریب جاده کندوان و مفقود شدن ۳ شهروند در پی وقوع سیل در چالوس
غافلگیری واپسین بهاری
گروه اجتماعی: در آخرین روزهای فصل بهار بارشهای سیلآسا طی روزهای گذشته خسارات زیادی را به جادهها، مزارع کشاورزی و خودروها در استانهای مازندران و اردبیل وارد کرد. بارشهای سیلآسای پنجشنبه در مناطق مختلف چالوس منجر به آبگرفتگی معابر، طغیان رودخانهها و جاری شدن سیل شد و خسارت زیادی را به محصولات کشاورزی در این منطقه وارد کرد، به طوری که راههای فرعی و اصلی مسدود و 16 نفر نیز بر اثر وقوع سیل مصدوم شدند. علاوه بر این، سیل چند خودرو را با خود برد و مفقود شدن برخی افراد نیز در جریان این سیل محتمل است. مدیرعامل جمعیت هلالاحمر مازندران گفت: به دنبال وقوع سیل در جاده چالوس، تاکنون مفقودی ۳ نفر به هلالاحمر گزارش شده است. غلامعلی فخاری دیروز در گفتوگو با ایرنا با بیان اینکه عملیات امداد و نجات برای شناسایی این افراد آغاز شده است، افزود: 5 سگ زندهیاب برای شناسایی مفقودان به مدد آمدند. وی خاطرنشان کرد: به دنبال وقوع سیل در جاده چالوس، ١٢ تیم عملیاتی و جستوجو و نجات در منطقه حضور دارند. ۴ خودرو در بستر رودخانه پیدا شده که فاقد سرنشین بودند. جستوجوها برای یافتن مفقودان احتمالی ادامه دارد. به گفته وی، سیل در حال حاضر فروکش کرده است اما نیروهای راهداری و امداد و نجات در محل وقوع سیلاب حضور دارند و در حال بازگشایی مسیر ارتباطی هستند.
* جاده کندوان تا اطلاع بعد مسدود است
مسیر تردد به شهرهای شمال به دلیل تخریب جاده ناشی از سیل در چالوس مسدود است و مسافرانی که قصد سفر به این شهرها را دارند از مسیر جایگزین (جاده فیروزکوه) تردد کنند. رئیس پلیس راه مازندران گفت: با توجه به وقوع سیل در محور کندوان، این جاده پرتردد کشور با هدف جلوگیری از خسارت به جان و مال کاربران جادهای تا اطلاع ثانوی مسدود است. سرهنگ یدالله جهانتاب افزود: پس از وقوع سیلاب شامگاه پنجشنبه در محدوده سیاهبیشه به سمت مرزنآباد، تعداد زیادی از مسافران در راه مانده مجبور به بازگشت شدند اما سیلاب تعدادی از خودروهایی را که بدون سرنشین بودند با خود برده و خسارتی به آنها وارد کرده است. وی همچنین از مسافران خواست قبل از شروع سفر به هشدارهای سازمان هواشناسی و همچنین پلیس راهور توجه و از سفرهای غیرضرور خودداری کنند، همچنین مسافرانی که قصد سفر به استانهای شمالی را دارند تا اطلاع ثانوی از مسیرهای جایگزین جاده هراز و فیروزکوه تردد کنند. در همین حال استاندار مازندران به محض دریافت خبر سیل در منطقه دزدبن جاده کندوان دستور داد تیمهای امدادی و ماشینآلات سنگین برای کمک به مردم گرفتار در سیل به مناطق سیلزده اعزام شوند. یوسف نوری همچنین به مدیر کل مدیریت بحران و در تماس تلفنی با فرماندار شهرستان چالوس، دستور داد هرگونه نیاز شهرستان به تیمهای امدادی باید در کمترین زمان ممکن تامین و در اختیار نیروهای امدادی قرار گیرد.
* خسارت سیل به ۸۰ درصد محصولات باغی مشگینشهر
بارشهای بهاری علاوه بر وارد آوردن خسارت به جاده کندوان، خودروها و مسدود کردن راهها شمال کشور، در استان اردبیل نیز خساراتی را به بار آورد. فرماندار مشگینشهر در این باره گفت: تگرگ و جاری شدن سیلاب خسارتهای زیادی در این شهرستان برجای گذاشت. شهرام محمدی دیروز اظهار کرد: بر اثر بارش تگرگ بخش وسیعی از باغها و اراضی زراعی مشگینشهر تخریب شده و بیش از ۸۰ درصد محصولات باغی و زراعی در بخش مرکزی و در برخی مناطق شهرستان از بین رفت. وی ادامه داد: سیلاب همچنین موجب وارد شدن خسارات فراوان به سازههای آبخیزداری در بخش ارشق شده و به تمام مزارع و باغهای واقع در حاشیه رودخانه قرهسو و رودخانههای فصلی خسارت زده است. فرماندار مشگینشهر افزود: ۴ دستگاه خودرو نیز طعمه سیلاب شد که سرنشینان ۳ دستگاه از خودروها با کمک مردم نجات یافتهاند اما از سرنوشت سرنشینان یک دستگاه سواری پراید که طعمه سیلاب شده بود فعلا اطلاعی در دست نیست.
محمدی گفت: گروههای امدادی از همان لحظات اولیه این پدیده در منطقه حضور یافتند و کار امدادرسانی به سیلزدگان در حال انجام است. مجموع خسارتهای وارده ناشی از تگرگ و سیلاب اطلاعرسانی خواهد شد. این در حالی است که اداره کل هواشناسی استان اردبیل از ۲ روز پیش از وقوع سیلاب با اشاره به ورود سامانه بارشی به این استان از سیلابی شدن مسیلها و رودخانههای فصلی و آبگرفتگی معابر عمومی خبر داده و بر لزوم توجه به موارد توصیهشده در هشدارهای هواشناسی سطح نارنجی شماره ۶ تاکید کرده بود. بر این اساس سخنگوی سازمان مدیریت بحران روز گذشته آخرین خسارات بارشهای بهاری در استانهای تهران، مازندران و اردبیل را تشریح کرد. حسین ظفری گفت: پیرو هشدارهای صادرشده از سوی هواشناسی، بر اثر بارش رگباری عصر پنجشنبه در استان مازندران در محور مواصلاتی کندوان محدوده دربند با سرازیر شدن حجم زیادی از گلولای ورودی، تعدادی از خودروها دچار حادثه شدند.
وی افزود: طبق اخبار واصله با توجه به حجم رسوبات انباشته شده، محور کندوان مسدود است و عوامل راهداری در تلاش برای بازگشایی این محور هستند. سخنگوی سازمان مدیریت بحران در ادامه افزود: پیرو هشدارهای سازمان هواشناسی بارندگی در استان اردبیل همراه با تگرگ در شهرستان مشگینشهر از توابع استان اردبیل، موجب خسارت شدید به مزارع، باغات، جادههای بین مزارع، همچنین راه ارتباطی تعدادی از روستاهای بخش ارشق، مرادلو، مرکزی و مشگین شرقی شده است. ضمنا تعدادی خودرو نیز در حوالی روستای مشیران از توابع بخش مرادلو گرفتار سیل شدند که گزارش تکمیلی آن اعلام خواهد شد. ظفری همچنین افزود: بر اثر باد شدید و توفان دیروز در سطح شهر تهران نیز ۱۸ اصله درخت فرو افتاد و باعث وارد شدن آسیب به چند دستگاه خودرو نیز شد.
* تداوم بارشها تا اواسط هفته
کارشناس سازمان هواشناسی از تداوم بارشها تا اواسط هفته و وزش بادهای شدید که باعث کاهش کیفیت هوا میشود خبر داد. فریبا گودرزی درباره وضعیت جوی کشور پیشبینی کرد: شنبه و یکشنبه (امروز و فردا) ساکنان شمال غرب، دامنههای شمالی و جنوبی البرز، دامنههای مرکزی زاگرس، بخشهایی از مرکز، ارتفاعات کرمان، یزد، شمال و شرق فارس با رگبار باران مواجه خواهند بود و بارشها بهاری تا اواسط هفته آتی در کشور تداوم دارد.
***
۶ سد مهم کشور ۱۰۰ درصد پر شد
میزان پرشدگی ۶ سد مهم و بزرگ کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۹ خرداد با توجه به رشد بارشهای بهاری ۱۰۰ درصد شده است. بارشهای خوب اوایل خرداد و ذوب شدن برف در برخی نقاط کشور سبب رشد میزان پرشدگی سدهای کشور شده است. بر اساس آخرین آماری که از سوی شرکت مدیریت منابع آب ایران منتشر شده، از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ۱۴۰۲) تا ۱۹ خرداد امسال پرشدگی ۶ سد به ۱۰۰ درصد رسیده است. سد دز در استان خوزستان با داشتن ۲ میلیارد و ۶۳۸ میلیون مترمکعب آب از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۹ خرداد به ۱۰۰ درصد پرشدگی رسید. سد ارس در استان آذربایجان شرقی هم با داشتن یک میلیارد و ۲۵۸ میلیون مترمکعب آب با ۴۳ درصد رشد نسبت به سال گذشته به ۱۰۰ درصد پرشدگی رسید. سد کوثر در استان کهگیلویه و بویراحمد هم با داشتن ۵۴۵ میلیون مترمکعب ۱۰۰ درصد پرشدگی دارد. سد قشلاق استان کردستان هم که از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۹ خرداد ۲۱۵ میلیون مترمکعب آب داشت با ۲۲ درصد رشد نسبت به سال گذشته به ۱۰۰ درصد پرشدگی رسید. سد خیرآباد در استان سیستانوبلوچستان هم با داشتن ۲۸ میلیون مترمکعب آب و رشد ۶۱ درصدی نسبت به سال آبی گذشته به ۱۰۰ درصد پرشدگی رسید. همچنین سد ایلام استان ایلام نیز با داشتن ۶۴ میلیون مترمکعب آب با رشد ۱۳ درصدی نسبت به سال گذشته آبی از پرشدگی ۱۰۰ درصدی برخوردار شده است. در مجموع کل سدهای مهم و بزرگ کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۹ خرداد امسال دارای ۶۷ درصد پرشدگی بودهاند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
شکست جوان پرادعای الیزه
حنیف غفاری: نتایج انتخابات پارلمانی اروپا، بیش از هر سیاستمداری امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه را شوکه کرد. کسب 15 درصد آرا توسط حزب متبوع مکرون در مقابل اقبال 32 درصدی به جبهه ملی فرانسه (جریان ملیگرای افراطی)، نقطه آشکارساز افول و بلکه سقوط رئیسجمهور فرانسه از مسند قدرت است. مکرون که در گذشتهای نهچندان دور سودای تبدیل شدن به رهبر اصلی اتحادیه اروپایی و منطقه یورو را در سر میپروراند، اکنون ناچار شده فرمان انحلال پارلمان را جهت برگزاری انتخابات سراسری جدید در کشورش صادر کند. این وضعیت در انتخابات ریاستجمهوری سال 2022 نیز قابل پیشبینی بود. آن زمان، مکرون توانست به لطف حمایت جریان چپ افراطی به رهبری ملانشون و حمایت هر ۲ حزب سنتی جمهوریخواه و سوسیالیست فرانسه بر رقیب سرسخت خود مارین لوپن غلبه کند. رسانههای اصلی اروپا از جمله دویچهوله و یورونیوز، نمیتوانند نگرانی خود را بابت تحولاتی که پس از شکست حزب مکرون در انتخابات پارلمانی اروپا به وقوع پیوسته کتمان کنند! بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی ـ انتخاباتی در فرانسه، از همان زمان تاکید کردند مکرون در نهایت از اقبال یکچهارم (25 درصد) شهروندان این کشور برخوردار است. بر این اساس اکثر آرای ریخته شده به سبد رئیسجمهور پرادعای فرانسه، از جنس «آرای سلبی» بوده و نمیتوانست تبدیل به پشتوانهای محکم برای استمرار حضور وی در راس معادلات سیاسی ـ اجرایی پاریس شود. اکنون پیشبینیها درباره سقوط دولت مکرون تحققیافته است. شکست سنگین اخیر حزب مکرون در انتخابات پارلمان اروپا، از یک سو جبهه ملی فرانسه و راستگرایان افراطی را در مسیر تسخیر کاخ الیزه جدیتر کرده و از سوی دیگر، رهبری پاریس بر اتحادیه اروپایی را نیز به چالشی سخت کشیده است. مکرون در ماههای منتهی به برگزاری انتخابات پارلمان اروپا، تلاش کرد سیگنالهایی را دال بر آمادگی کشورش برای عملیات نظامی علیه روسیه در جنگ اوکراین مخابره کند تا بلکه به این وسیله، از دولت متبوعش تصویری قدرتمند و غالب بسازد. ماجرا به این نقطه ختم نشد! مکرون از آمادگی دولتش جهت تعمیم بازدارندگی هستهای فرانسه به کل اتحادیه اروپایی هم خبر داد؛ به این معنا که فرانسه به پشتوانه بمبهای اتم ممنوعهای که در زرادخانههای خود انبار کرده، تبدیل به نماد یک قدرت فراملی در سطح نظام بینالملل شود. اما هیچ یک از این گفتاردرمانیها و مواضع خاص، منجر به نجات کاخ الیزه در انتخابات پارلمانی اخیر و جلوگیری از پیروزی قاطع جبهه ملی فرانسه نشد.
فرانسویها نه تنها دولت مکرون را تنبیه کردند، بلکه کلیت حیات و موجودیت وی و حزب متبوعش را به چالش کشیدند. در چنین شرایطی رئیسجمهور فرانسه چارهای جز اعلام برگزاری انتخابات زودهنگام در کشورش نداشت. از این رو نمیتوان انحلال پارلمان توسط مکرون را یک تصمیم سخاوتمندانه قلمداد کرد!
پایان احتمالی دولت مکرون، به معنای پایان حیات احزاب سنتی و میانهرو (وفادار به اتحادیه اروپایی) در پاریس خواهد بود. بدون شک در صورت حضور جبهه ملی فرانسه در راس هرم قدرت، حتی گزارهها و ایدههایی مانند خروج این کشور از اتحادیه اروپایی مورد توجه قرار خواهد گرفت. مارین لوپن در مبارزات انتخاباتی سالهای گذشته، بارها از عزم خود برای برگزاری همهپرسی خروج از اتحادیه (به سبک و سیاق برگزیت در انگلیس) خبر داده بود. اکنون سایه این کابوس بیش از پیش بر سر قاره سبز حس میشود. از سوی دیگر، حضور فردی مانند لوپن در مسند ریاستجمهوری فرانسه، منجر به ابطال و توقف تلاشهای دولت کنونی این کشور مبنی بر گسترش دامنه جنگ اوکراین میشود. ارتباطات سیاسی جبهه ملی فرانسه و حزب روسیه واحد در روسیه بر هیچ کس پوشیده نیست. با این حال جای بسی تامل دارد که شهروندان فرانسوی در انتخابات پارلمان اروپا، از جریانی حمایت کردند که رویکرد سلبی در قبال مسکو را قبول نداشته و بالعکس، خواستار مذاکره بر سر پایان دادن به جنگ اوکراین با کاخ کرملین است. تحولات سیاسی اخیر در فرانسه، مولد تغییرات و مناسبات جدیدی در اتحادیه اروپایی، منطقه یورو و ناتو خواهد بود و تصویر امنیتی حاکم بر ۲ سوی آتلانتیک را تا حدودی دگرگون خواهد کرد. شکست حزب مکرون در انتخابات اخیر پارلمان اروپا، بدترین خبر ممکن برای بایدن ودموکراتها در آمریکا نیز محسوب میشود. مکرون طرفدار ابقای بایدن در کاخ سفید است و در مقابل، مارین لوپن دیدگاههای نزدیکتری به دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق و نامزد انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 دارد. بیدلیل نیست که جمهوریخواهان و در راس آنها ترامپ، از پیروزی اخیر جبهه ملی فرانسه در انتخابات پارلمان اروپا استقبال کردهاند. قدر متیقن ماجرا در فرانسه، گذار از حکمرانی سنتی در این کشور خواهد بود.
این تغییر فاز حکمرانی در فرانسه اجتنابناپذیر بوده و معادلات کلان قدرت در اروپا را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
ارسال به دوستان
فرمول وحدت
در فرآیند اجماع؛ چه شاخصهایی را برای انتخاب کاندیدای نهایی جبهه انقلاب باید در نظر گرفت/
* میزان آرا/
* انتقال حداکثری سبدهای رأی/
* عدم زمینهسازی برای ایجاد دوقطبیهای کاذب
از همان ابتدای معرفی کاندیداهای دوره چهاردهم ریاستجمهوری توسط شورای نگهبان و مشخص شدن ترکیب نامزدها، ایده اجماع و وحدت میان کاندیداهای جبهه انقلاب تقویت شد. در کنار ترکیب کاندیداها و واقعیتهای میدانی مربوط به میزان اقبال عمومی به هر کاندیدا، تجربه دورههای پیشین انتخابات مانند دوره یازدهم ریاستجمهوری (۱۳۹۲) و دوره سیزدهم ریاستجمهوری (۱۴۰۰) ضرورت اجماع را ملموستر و عینیتر کرده بود.
اکنون در میانه تبلیغات کاندیداها؛ نتیجه نظرسنجیها و واقعیتهای میدانی رقابت، اجماع کاندیداهای جبهه انقلاب را ضروریتر کرده است.
اینکه این اجماع و وحدت چگونه باید انجام شود و فرمول آن چگونه باید باشد، تابع چند گزاره واقعبینانه است. در واقع برای انتخاب کاندیدای نهایی باید چند نکته را مدنظر قرار داد:
1- اقبال عمومی و نتیجه نظرسنجیها: یکی از گزارههای مهم در انتخاب کاندیدای نهایی، وضعیت رای وی است. قاعدتا کاندیدای نهایی باید در نظرسنجیها اقبال عمومی بیشتری نسبت به سایر کاندیداهای جبهه انقلاب داشته باشد. به عبارت سادهتر، یکی از پیششرطهای انتخاب کاندیدای نهایی باید این باشد که این کاندیدا از سایر کاندیداهای جبهه انقلاب، رای بیشتری داشته باشد. ملاک تشخیص این موضوع، باید نظرسنجیها و ضرایب علمی مربوط به پایداری و امکان جذب کاندیدا باشد.
2- قابلیت جذب رأی سایر کاندیداها: یکی از مهمترین نکاتی که در انتخاب کاندیدای نهایی باید لحاظ شود، اطمینان از اضافه شدن سبد سایر کاندیداهای جبهه انقلاب به سبد وی است. یعنی در واقع کاندیدایی باید به عنوان کاندیدای نهایی انتخاب شود که پس از کنارهگیری سایر کاندیداهای جبهه انقلاب، سبد رای آنها به سبد رای کاندیدای نهایی اضافه شود. با توجه به واقعیتهای میدانی و نیز تجاربی که بویژه از انتخابات ۹۲ به دست آوردهایم، کاندیدای نهایی باید سبد رای متنوعی از طیفهای مختلف جامعه داشته باشد. یعنی به غیر از یک بدنه رای گفتمانی، باید از سایر طیفها، مانند تودههای غیرایدئولوژیک، طبقه متوسط و اصناف و مدیران و متخصصان نیز در سبد رای خود داشته باشد. در این حالت، پس از اجماع، سبد رای کاندیدای منتخب حفظ و سبد رای سایر کاندیداها به آرای وی اضافه میشود. بر همین اساس یکی از مهمترین نکاتی که در انتخاب کاندیدای نهایی باید به آن دقت شود این است که سبد آرای هر ۴ کاندیدای جبهه انقلاب ریزش نداشته باشد. یک خطا و اشتباه مهلک در انتخاب کاندیدای نهایی این است که کاندیدایی انتخاب شود که بخشی از سبد رای دیگر کاندیداها را به سمت آرای کاندیدای رقیب سرازیر کند.
بنابراین، یک شاخص مهم در انتخاب کاندیدای نهایی، باید حفظ پایداری سبد آرای هر ۴ کاندیدای جبهه انقلاب باشد.
۳- حفظ معادله رقابت و جلوگیری از ایجاد فضای هیجانی و دوقطبی: یکی از آسیبهای پرهزینه در موعد انتخابات، هیجانیسازی فضای رقابت، دوقطبیسازی و مخدوش شدن انتخاب عقلانی است. انتخابات دوره یازدهم انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۲ یک تجربه واضح و درسآموز برای جبهه انقلاب از تاکتیکهای رقیب در دوقطبیسازی و تغییر معادله رقابت بود. یکی از عبرتهای آن انتخابات، انگارهسازی و تصویرسازی جبهه رقیب از کاندیداهای جبهه انقلاب بود. درباره فرآیند دوقطبیسازی آن انتخابات ۲ نکته را باید در نظر داشت: اول اینکه آنان توانستند با تثبیت برخی پیشفرضهای غیرواقعی، دستگاه محاسباتی بخشی از جامعه را به خصوص درباره یکی از کاندیداهای جبهه انقلاب، منحرف کنند. متاسفانه آن پیشفرضها یک ادراک عمومی را نزد بخش مهمی از جامعه ایجاد کرد و تاسفانگیزتر اینکه این ادراک عمومی همچنان دوام و قوام داشته و به عنوان بخشی از مبانی سنجش جامعه رسوب کرده است.
نکته دوم نیز این است که دوقطبیسازی در انتخابات ۹۲ تصویری از فرآیند استنتاج و تصمیمگیری بخش مهمی از رایدهندگان را پیش روی ما گذاشت. یعنی به ما نشان داد بخش مهمی از جامعه که از قضا، جبهه انقلاب توان و ظرفیت تأثیرگذاری روی ادراک آنها را ندارد، چگونه فکر میکنند و آلارمهای هشدار آنها نسبت به چه دیدگاهها و افرادی به صدا در میآید و در نهایت مکانیسم «رای اعتراضی» فعال میشود.
برآیند این ۲ نکته این است که در انتخابات ۱۳۹۲ جریان رقیب بنای یک دوقطبی را در جامعه گذاشت و متاسفانه این بنا همچنان وجود دارد. واقعیت این است که با وجود سرخوردگی رایدهندگان به روحانی از عملکرد وی و نیز اثرات حوادث پاییز ۱۴۰۱ اما ظرفیت رای اعتراضی یا رای سلبی میتواند دوباره فعال شود. در اینباره نباید غفلت و سادهانگاری کرد.
به همین دلیل، یکی از ملاحظات مهم برای انتخاب کاندیدای نهایی جبهه انقلاب این است که زمینههای فعال شدن گسلهای رای اعتراضی و ترغیب قشر خاکستری برای رای دادن به کاندیدای رقیب را فراهم نکنند. بویژه که حتما نباید به محذوریت زمانی کاندیدای رقیب دل خوش کرد. انتخابات ۹۲ نشان داد چگونه قابلیت رای اعتراضی در یک زمان کوتاه ممکن شد و از همه مهمتر باید این نکته ظریف را در نظر داشته باشیم که ساختار و سازوکار روانی رای اعتراضی در سال ۱۳۹۲ ایجاد شد و ادراکسازی مجدد درباره آن به زمان زیادی نیاز ندارد.
ارسال به دوستان
یادداشت
تجربههای تاریخی درباره اجماع
حامد سروری: انتخابات این دوره شباهتهایی با ۲ دوره انتخابات در ۳ دهه اخیر دارد؛ یکی انتخابات سال ۱۳۸۴ و دیگری انتخابات سال ۱۳۹۲. البته از جهات بیشتری به انتخابات سال ۱۳۹۲ شبیه است. وجه شباهت آن است که سال ۱۳۹۲ نامزدهای اصلاحطلب و اصولگرا به صورت متفرق حضور یافتند اما در نهایت یک جریان و آن هم جریان اعتدال و اصلاحات به اجماع رسید، در حالی که جریان مقابل متشتت وارد روز انتخابات شد و این پیامدهایی جدی را در نتایج انتخابات ایجاد کرد. نکته بسیار مهمی که در این زمینه باید گفت این است که سال ۱۳۹۲، اجماع جریان اعتدال برابر نشد با رای نامزدی که به نفع نامزد اصلی یعنی آقای روحانی کنار رفت، بلکه این اجماع در واقع تبدیل شد به مجموع رای آقای عارف و آقای روحانی به علاوه موجی که از این اجماع در جامعه ایجاد شد. یعنی آن موجی که اجماع مد نظر ایجاد کرد علاوه بر مجموع رای آقای روحانی و آقای عارف، یک حجمی از رای را از مرددان و کسانی که در شک به سر میبردند، به سمت نماینده اعتدال یعنی آقای روحانی سوق داد. لذا آقای روحانی در دوره اول به پاستور راه یافت. این اجماع مد نظر چرا در نهایت این موج را ساخت؟ نخست اینکه جریانی که اجماع کرد به جامعه این پیام را ارسال کرد که برای رسیدن به هدف خود حاضریم حتی ازخودگذشتگی کرده و سپس آنکه نظم و انضباط تشکیلاتی و سیاسی داریم، لذا هدفمند ظاهر میشویم. از طرف دیگر جریانی که حاضر به اجماع نشد این پیام را به جامعه ارسال کرد که نوعی از رقابت در میان ما شکل گرفته است. در واقع پرسش این بود: گفتمانی که موفق شده بود طی نزدیک به یک دهه مجلس، شورای شهر، ریاستجمهوری و... را تحت اختیار خود بگیرد، چرا بزرگان آن حاضر نمیشوند به نفع یک هدف بالاتر کنار بروند؟ این حتی ممکن است تصور بازی قدرت و قدرتطلبی را به ذهن برخی مرددان و حتی بعضی طرفداران آن گفتمان متبادر کند. این مساله ضربه بزرگی بود که سال ۱۳۹۲ به نیروهای انقلاب وارد شد و بعد از آن ما شاهد خسارات دولت آقای روحانی بودیم. نکته بسیار مهم دیگر که تشتت مورد بحث برای گفتمان انقلاب به ارمغان آورد این بود که گروههای مرجع رایساز، مراجع و افراد شاخص مجبور شدند در آن دوره سکوت کرده و از هیچ نامزدی حمایت نکنند، چرا که نامزدهایی که هر یک دارای وجاهتی بودند و از یک وجهی منتسب به گفتمان انقلاب بودند، حمایت از یکی میتوانست پیامدهایی برای آن شخصیتهای مرجع در نسبت با دیگر نامزدها به بار بیاورد. همین هزینه باعث شد گروهها و شخصیتهای مرجع در آن دوره سکوت کنند. حتی برخی نامزدها که از دور رقابتها کنار رفتند، مجبور شدند نگویند به نفع چه کسی کنار میروند. یکی از دلایل سکوت گروههای مرجع این بود که در ادامه حمایت از یک نامزد میتوانست منجر به تشدید اختلافات درونگفتمانی و درونجریانی شود، لذا همه مصلحت را در سکوت دیدند. این سکوت باعث شد بخشی از مرددان که قرابت بیشتری با جریان انقلاب داشتند، نتوانند تصمیم درستی بگیرند و حتی بخشی از رای سنتی جریان انقلاب به سمت روحانی هدایت شد. اما یک نکته دیگر که تشتت برای ما به ارمغان آورد، علاوه بر سکوت شخصیتهای مرجع، حاملان گفتمانی که در کف میدان باید رایسازی کنند، اکنون دیگر برای یک جریان رای جمع نمیکردند، بلکه فعالیت آنها تقسیم شده بود. این گروهها به جای آنکه رای مرددان را جمع کنند شروع به نزاع درونگفتمانی با نامزد رقیب دیگر کردند، لذا آن وقتی که باید گذاشته میشد تا در شهرها و روستاها رای جمع شود، برای رقابت درونگفتمانی هدر رفت. پیامد این قضیه چنین شد که رای آقای روحانی در روستاها بیشتر از شهرها و حتی بیشتر از تهران بود. به لحاظ درصد و تناسب، رای آقای روحانی در پایگاهی که به صورت سنتی به جریان انقلاب رای میداد بسیار زیاد شد. مساله بعدی رایهای استراتژیک است. این مضمون به چه معناست؟ یعنی پیمایشهای بعدی نشان میدهد ۲۵ درصد کسانی که در آن برهه رای دادهاند به گزینه دوم رای دادهاند. یعنی ۲۵ درصد از کل کسانی که در انتخابات شرکت کرده بودند، به دلیل یک ملاحظه خاص به گزینه اول خود رای ندادند.
این اتفاق منجر به جلب آرا از جریان انقلاب به سبد کاندیدای رقیب شد، همین باعث شد آقای روحانی در همان دور اول به پاستور راه یابد.
حالا سوال این است: انتخابات ۹۲ چه درسهایی برای جریان انقلاب دارد؟
1- اجماع برابر نیست با تعداد آرایی که الان میخواهند به نامزدها در نظرسنجیها رای دهند، بلکه برابر است با مثبت یا منفی بخشی از مرددان که بر اثر اجماع به نامزدی که روی آن اجماع شده رای خواهند داد. این یعنی اجماع میتواند باعث ایجاد موجی شود که بیشتر از درصد آرای کسانی است که در نظرسنجیها به نامزد خاصی رای دادهاند، چرا که اجماع مرددان را متأثر از خود میکند. همواره در همه انتخاباتها مرددان رقمی میان ۱۸ تا ۲۴ درصد را شکل میدهند، لذا این گروه در انتخاباتی که ما در آن تکثر رای داریم میتواند نقش قاطع و موثری داشته باشد و حتی از رفتن انتخابات به دور دوم جلوگیری کند. پس اجماع مرددان را بیشتر هدف قرار خواهد داد، لذا اجماع برای جلبنظر این گروه لازم است. پس اجماع باید ایجاد شود اما این نکته هم مهم است که اجماع باید بتواند رای مثبت ایجاد کند. یعنی اگر نامزد اشتباه انتخاب شود، میتواند حتی باعث ریزش رای از مرددان یا منجر به رای استراتژیک شود. یعنی بخشی از افرادی که میخواهند به نامزد خاصی رای دهند، حالا که او کنار رفته است، میآیند به جریان رقیب رای میدهند. پس در اجماع شما باید فردی را که سبد رای مشترک با جریان رقیب دارد مدنظر قرار دهید.
2- ما گفتیم هدف اجماع مرددان هستند اما باید بدانیم تلقی دور دومی شدن انتخابات یک تلقی قطعی و الزامآور نیست. یعنی نباید بر اساس نظرسنجیها و بدون در نظر گرفتن مرددان که به سمت موج میروند، تصمیمگیری و سیاستگذاری کرد. پیامد دیگر عدم اجماع آن است که همین الان افرادی که میتوانند رای جمع کنند در میان مرددان، شروع کردهاند به تخریب یکدیگر. با این تصور که حریف جریان انقلابی که خوب ظاهر نشده است، پس او رای نمیآورد، پس رقابت درونگفتمانی است و سعی کنیم یکدیگر را قانع کنیم. این یعنی نگاه استاتیک یا ایستا به انتخابات دارند. لذا افراد به سمت اقناع مرددان نمیروند. ما میبینیم گروههایی که باید برای جریان انقلاب رای جمع کنند با یکدیگر به نزاع میپردازند.
3- نکته سوم آنکه در این فضا گروههای مرجع نیز نمیتوانند از کسی حمایت کنند. از آنجا که تشتت نامزدها منجر به تشتت گفتمانی میشود آنها نیز عموما سکوت کردهاند. وقتی نامزد واحد باشد گفتمان نیز واحد است اما اگر جریانی نامزدهای مختلف داشته باشد، به این دلیل که آن نامزدها تلاش میکنند تمایزی با نامزد رقیب از درون جریان خود داشته باشند، سعی میکنند گفتمانی متمایز را صورتبندی کنند. لذا یک گفتمان از جریان رقیب با چند گفتمان از جریان انقلابی رقابت کند. این تعدد گفتمانی باعث میشود موجی به نفع جریان انقلاب شکل نگیرد.
ارسال به دوستان
نگاه
تداوم خدمت با وحدت
ابوالفضل اقبالی: به نظر میرسد به برکت خون شهدای خدمت یک فضای اجتماعی در جامعه ما ایجاد شده که امکانی را برای بازسازی سرمایه اجتماعی و یک بازنگری در روابط و مناسبات حاکمیت و مردم پیش روی ما قرار میدهد. خون پربرکت آیتالله رئیسی و شهدای خدمت و کیفیت شهادت ایشان یک فضای اجتماعی ویژه را خلق کرد. آقای رئیسی تراز جدیدی را در حوزه انقلابیگری و در عین حال مردمداری و خدمت به مردم ثبت کرد و در ذهن مردم جایگاه رئیسجمهور انقلابی را چندین مرتبه ارتقا داد. الان نگاه مردم و فضای اجتماعیای که به وجود آمده این است که انقلاب اسلامی با خدمت به مردم عجین است. هر کسی که شعار انقلابی میدهد در واقع خدمتگزار مردم است، چراکه مردم این امر را به طور عینی در شخصیت شهید رئیسی دیدند. لذا این مسیری است که باید ادامه یابد و این فرصت ایجادشده به برکت خون شهید رئیسی میتواند آن سرمایه اجتماعی را با محوریت خدمتگزاری به مردم احیا و بازسازی کند. این نکته بسیار مهمی است. اکنون انتخاباتی پیش رو داریم که باید به تعبیر رهبر معظم انقلاب در آن مسیر خدمت ادامه یابد. غالبا نظرسنجیها به این شکل است که خیلی از مردم مایلند مسیر دولت شهید رئیسی ادامه یابد. این نکته مهمی است که ما باید به سمت تداوم خدمات دولت آقای رئیسی پیش برویم و در این بین باید گفتمان انقلاب اسلامی محور باشد. یعنی جریان انقلاب اسلامی و نمایندگان آن در این انتخابات باید محور این اتفاق باشند و به نوعی با همافزایی با سایر نیروهای سیاسی و اجتماعی جامعه به سمت تداوم خدمت به مردم پیش بروند. در این انتخابات فضا آماده است و مردم مایلند به گفتمان انقلاب و نمایندگانش رای دهند و الان این زمینه مساعدی است. اما نباید بگذاریم این گرما و هیجان و شوری که در جامعه ما ایجاد شده به سردی برود. مردم پذیرفتهاند انقلاب اسلامی و نماینده جریان انقلاب اسلامی به خدمت نزدیکتر است و این را باور کردهاند. لذا راهبرد ما باید ادامه آن مسیر خدمت باشد. اگر ما نتوانیم در این انتخابات به هر دلیلی توفیق پیدا کنیم، این فرصت تاریخی برای ما از بین میرود و شاید تا سالها این فرصت در اختیار جریان انقلاب قرار نگیرد تا بتواند آن سرمایه اجتماعی احیاشده را تثبیت کند. چالشی که امروز در انتخابات داریم و شاید نگرانیهای دلسوزان انقلاب را افزایش میدهد، دودستگی در جریان انقلاب است. متاسفانه شاهدیم نیروهای گفتمان انقلاب اسلامی و کسانی که دغدغه انقلاب و مردم را دارند در 2 جبهه قرار گرفتهاند و بعضا همدیگر را خنثی و در تعارض با هم عمل میکنند. ما عملا رقیب را فراموش کردهایم و رقابت را به درون جبهه انقلاب کشاندهایم و این موضوع آسیبزایی است. اگر چه ما باید تلاش کنیم به اصلح رای بدهیم و اصلح را انتخاب کنیم اما رقابت به معنای سیاسی کلمه و رقابت به معنای بیاخلاقیهای انتخاباتی به واقع باید از این جبهه دور باشد. متاسفانه این روزها شاهد هستیم که رقابتهای سیاسی پیشپاافتاده و سطح پایین، در میان جریان حزبالله افزایش یافته و متاسفانه این امر میتواند فرصتی را برای جریان رقیب و کاندیداهایش ایجاد کند که از این دوگانگی و دودستگی استفاده کند. به نظر میرسد ما باید مراقب باشیم اختلافات درون جبهه انقلاب، کمک به جریان رقیب نباشد. نباید اجازه داد دوباره کشور به عقب برگردد و مجددا ارتجاعی را در حکمرانی شاهد باشیم. نمایندگان جریان انقلاب همه شایسته و توانمند هستند و مزیتهایی دارند و شاید خیلی تفاوتی وجود نداشته باشد که کدامیک رئیسجمهور آینده میشود. حتما در میان جریان انقلاب همافزایی صورت خواهد گرفت و یک نفر به مثابه نخ تسبیح خواهد شد و بقیه در کنار او به امتداد راه شهید رئیسی و امتداد خدمت کمک میکنند. این شدنی است؛ فقط لازم است راهبرد وحدت را انتخاب کنیم، لذا به نظر میرسد خیلی تفاوتی ندارد که چه کسی رئیسجمهور بشود و مهم این است که از جریان انقلاب و نامزدهای متعلق به این گفتمان رئیسجمهور شوند تا بتوانیم آن فضای خدمت را ادامه دهیم. نامزدهای جریان انقلاب باید در نظر داشته باشند که رقابت آنها و درگیر شدن با هم، سیگنال اختلاف در درون جبهه انقلاب را منعکس میکند و جریان مقابل هم از این بستر بهوجودآمده حداکثر استفاده را میکند و فضا را به نفع خودش تغییر میدهد. تا جایی که میتوانیم باید یکرنگی و یکدستی را در دورن جبهه انقلاب ایجاد کنیم و یک حلقه وصل برای نیروهای دلسوز و کسانی که دل در گرو انقلاب اسلامی دارند برای امتداد خدمت و مسیر آیتالله رئیسی به وجود آوریم. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|