|
نخستین برد استقلال در لیگ جدید در شبی که کمک داور ویدئویی عدالت را رعایت کرد
حق به حقدار رسید
عبدالله دارابی: نخستین دیدار تیمهای دوم و پنجم لیگ قبل در فصل جاری در حالی برگزار شد که دو تیم تغییرات گستردهای را نسبت به فصل گذشته داشتند.
استقلال با هلدینگ خلیجفارس و مدیرعامل جدید، نقل و انتقالاتی به مراتب متفاوت با سالهای اخیرش داشت و بازیکنان خوب داخلی و خارجی به این تیم پیوستند؛ هرچند در پست هافبک بازیساز و مهاجم نوک، خلأ گذشته فعلا به قوت خود باقی است! مهدی هاشمینسب، مربیای که فصل قبل بار روانی تیمش را به دوش میکشید و وجودش فارغ از برخی رفتارهایی که البته بعضا مربیان سایر تیمها نیز مرتکب آن میشوند، وزنهای روحی بود، در جمع کادر فنی حضور نداشت. گویا وی نیز از جداشدههای امسال آبیپوشان است و نکونام هم در پاسخ به نبودن یار همیشگیاش، جواب روشن و قانعکنندهای نداد!
شمسآذر قزوین - شگفتیساز فصل قبل - نیز که مدیرعاملش در پرونده فساد فوتبال، به طور جدی درگیر است با جدایی چندین مهره تاثیرگذار خود (حدود نیمی از ترکیب اصلی فصل قبل) و رفتن سرمربی جدید (مازیار زارع) و بازگشت مجدد سرمربی موفق سابقش (سعید دقیقی) آن هم در فاصله چند روز تا این بازی، با سرگذشتی متفاوت پای به میدان گذاشت.
نکته بارز و تاثیرگذار این دیدار، وجود ویایآر بود که مانع اشتباه موثر داوری در روند و نتیجه بازی شد. قزوینیها گل تساوی خود، سفیدپوشان استقلال گل برتری خود و بازی؛ نتیجه واقعی را مدیون این فناوری هستند که البته قسمت بسیاری از تیمها در بازیهای هفته اول لیگ نیز نشد، مضاف بر اینکه مهدی تاج را از یک عذرخواهی مجدد آن هم در ابتدای لیگ نجات داد!
سعید دقیقی باز نشان داد مربی کاربلدی است و به رغم جدایی چند بازیکن اصلیاش، مفت بباز نیست. شاید بتوان گفت تیم او حتی در اجرای حرکات ترکیبی از میهمان مدعیاش بهتر هم بود. شمسآذریها پس از گل اول استقلال، چند سانتر خطرناک روی نقطه کور دفاع شاگردان نکونام ارسال کردند که از این بابت هم به پنالتی رسیدند و هم دروازه حسینی را چندبار تهدید کردند که در مهمترین آنها، عکسالعمل زیبای کاپیتان استقلال مانع گل شدن سانتر مواج آزادمنش شد. فراموش نکنیم تنها شوت «از راه دور در چارچوب» این بازی توسط میزبان زده شد که باز حسینی با مهارش آنان را ناکام گذاشت.
در آن سو، استقلال اگرچه برد و فرصتهای گلزنی دیگری نیز در طول بازی داشت که نسبت به فرصتهای میزبان خطرناکتر هم بود، حتی در لحظات پایانی میتوانست تفاضل گلش را نیز افزایش دهد اما با توجه به جمیع جهات و موارد مذکور، با آنچه توقع میرفت فاصله بسیاری دارد. درست است که نکونام نیز نمیتوانست از ۵ بازیکن مهمش بهره ببرد ولی استقلال در مجموع نسبت به فصل قبل ۲ بازیکنش را نداشت (محمدی و بلانکو) و جای سایرین را جانشینهای همتراز یا بهتر پر کرده بودند و ۲ بازیکن خارجی جدید نیز به دلیل دیر اضافه شدن و ناآمادگی، به شرط حضور هم بعید بود در این بازی چندان گرهگشا باشند اما قزوینیها نیمی از تیم خوب سال قبل خود را نداشتند که جایگزینها هم در تراز آنها نبودند؛ علاوه بر این، هیچ بعید نیست در کوران رقابتهای داخلی و آسیایی پیش رو مجددا استقلال چنین شرایطی را به خاطر مصدومیت یا محرومیت متحمل شود، آنگاه تکلیف چیست؟ بهانه و توجیه یا تلاش برای رفع آن در این فصل سخت و مهم؟
استقلال گام اول را که گام مهمی نیز بود محکم برداشت اما روال بازی این تیم کماکان برگرفته از تفکرات فصل قبل است که شاید به خاطر کمبود بازیکن، پذیرفتنی و موجه بود. نکونام برای رسیدن به موفقیت باید بپذیرد برخی تفکراتش نیاز به اصلاح دارد. مثل آن تفکری که حکم به تایید و تمدید مجدد قرارداد برخی بازیکنان متوسط فصل قبل برای فصل جاری داد! مطمئنا بهکارگیری یک دستیار کاربلد خارجی میتواند به پوستاندازی عملکرد فنی فردی و تیمی استقلال کمک شایانی کند؛ دستیاری که وجودش در این استقلال، از استقلال فصل گذشته بیشتر ضرورت و اهمیت دارد.
***
بررسی برد آبیها در قزوین؛ همان همیشگی
زهره فلاحزاده: تیم فوتبال استقلال تهران هفته اول لیگ بیستوچهارم را با پیروزی در خانه حریف آغاز کرد؛ استقلالی که نسبت به چند فصل اخیر در پنجره نقل و انتقالات عملکرد بهتری داشت و توانست گزینههای مدنظر سرمربی را جذب کند، هر چند آبیها در دیدار اول بسیاری از بازیکنان جدید و قدیمشان را در اختیار نداشتند و در نگاه اول باز هم دستهای خالی جواد نکونام به چشم آمد. ابوالفضل جلالی، بهترین بازیکن فصل گذشته تیم به دلیل مصدومیت، گوستاوو بلانکو، مهاجم تیم به دلیل حل نشدن ثبت قرارداد، مهرداد محمدی، هافبک تیم به دلیل محرومیت و گائل کاکوتا و دیدیه اندونگ، ۲ خارجی جدید تیم به دلیل دیر اضافه شدن و آماده نبودن از غایبان ترکیب بودند که اگر مشکلی برای حضور نداشتند، قطعاً همگی آنها در ترکیب اصلی قرار میگرفتند. این یعنی جواد نکونام هنوز از ترکیب اصلی خود رونمایی نکرده و هواداران این تیم باید منتظر یک تیم قویتر و مستحکمتر بمانند.
نکونام که با نبود مهاجم خارجیاش تکیه به آرمان رمضانی داده بود تا جور نبود بازیکن در خط حمله را بکشد، نقشهاش بخوبی اجرا شد و رمضانی در دقیقه ۵۴ بازی قفل دروازه شمسآذر قزوین را شکست. همان بازیکنی که بسیاری از هواداران اعتقاد داشتند باید در لیست خروج قرار میگرفت و نکونام به او اعتماد کرد که یک فصل دیگر هم در جمع آبیها بماند، در غیاب بلانکو توانست وظیفهاش را بدرستی انجام دهد. فکرش را بکنید رمضانی در استقلال نبود و بلانکو هم غایب این دیدار، از چه بازیکنی باید انتظار گلزنی میداشتیم؟!
استقلال که پس از گل و با توجه به باد شدیدی که در استادیوم سردار آزادگان میوزید چارهای جز حفظ نتیجه نداشت، تنها به فکر ضد حمله بود که شاید بتواند با جلو کشیدن تیم میزبان به گل دوم هم برسد اما مهاجمان این تیم با بیدقتی، موقعیتهای خوبی را از دست دادند.
از طرفی شمسآذریها چندین موقعیت خطرناک روی دروازه استقلالیها خلق کردند که سیدحسین حسینی با عملکرد خوب خودش مانع باز شدن دروازه استقلال شد.
اما یک صحنه مشکوک در ۱۸ قدم استقلال و نظر ناظران داوری در اتاق VAR منجر به اعلام پنالتی برای تیم شمسآذر شد. به این ترتیب قزوینیها در دقیقه ۸۹ به گل مساوی رسیدند و در حالی که هواداران گمان میکردند بازی با همین نتیجه به پایان میرسد و در حال ترک ورزشگاه بودند، در وقت اضافه استقلال با پاس رامین رضاییان و ضربه محمدحسین اسلامی، خریدهای جدید خود به گل رسید که کمک داور مسابقه پرچم خود را به نشانه آفساید بالا برد. اینبار داور مسابقه با اعتراض تیم نکونام روبهرو و تایید یا رد گل به VAR سپرده شد که از قضا گل تایید شد تا استقلالیها در دقیقه ۳+۹۰ به گل برتری دست یابند و در نهایت هم بازی سخت خارج خانه را با برد پشتسر بگذارند.
در این دیدار ۲ تیم با کمک VAR به گل رسیدند تا نقش کمک داور ویدئویی بخوبی به چشم بیاید و اینکه تا چه حد میتواند روی تصمیم اشتباه داور تاثیر مثبت بگذارد و حق را به حقدار بدهد.
استقلال توانست در نبود چند مهره اصلی و عملکرد خوب چند بازیکن جدید خود از سد شمسآذری عبور کند که فصل گذشته در همین ورزشگاه یقه آبیها را گرفته بود و تنها با یک امتیاز به تهران برگشته بودند. حالا اما استقلالیها هم با ۳ امتیاز از قزوین برگشتند و هم لیگ را با برد آغاز کردند.
استقلال پس از سپاهانی که در دیدار اول 1-3 از سد تیم تازه به لیگ برتر صعود کرده چادرملوی اردکان گذشت و تراکتوری که در رفسنجان با حساب ۲ بر صفر مس را شکست داد، در رده سوم قرار دارد.
باید دید آبیها در هفته دوم در مصاف با ملوانی که در هفته اول مقابل گلگهر به برتری یک بر صفر رسیده چه عملکردی خواهند داشت.
گفته میشود مشکل ثبت قرارداد گوستاوو بلانکو برای هفته آینده حل خواهد شد و احتمال دارد اندونگ و کاکوتا، ۲ ستاره خارجی تیم هم به ترکیب اضافه شوند.
* دستیار ایرانی قطعی و دستیار خارجی شاید در جمع کادرفنی
از طرفی یک دستیار ایرانی هم به کادر فنی اضافه خواهد شد و به احتمال زیاد یک دستیار خارجی دیگر هم در آینده نزدیک به جمع نکونام و یارانش بپیوندد تا تمام مشکلات حل شود. هر چند هنوز جای یک مهاجم کنار بلانکو خالی است.
* منتظر محمد در لیست خروج
با وجود اینکه جواد نکونام خواهان ماندن منتظر محمد، هافبک عراقی در تیم بود و قصد داشت با خط زدن نام زیلیکیچ، وینگر بوسنیایی که بدون اجازه او و با نظر مالک باشگاه خریداری شده، منتظر را نگه دارد اما با مخالفت هلدینگ خلیجفارس مواجه شد. به دلیل اینکه استقلالیها ۹ بازیکن خارجی داشتند، باید ۳ بازیکن را از لیست خارج میکردند که بر این اساس منتظر محمد همچون کیسوفسکی و یامگا از لیست خارج شدند.
ارسال به دوستان
آمریکا با کشاندن مذاکرات آتشبس غزه از دوحه به قاهره در حال خرید زمان برای صهیونیستهاست؟
با نتانیاهو توافق نمیشود
گروه بینالملل: جنبش مقاومت اسلامی فلسطین قاطعانه مذاکرات دوحه را به خاطر فریبکاری و بیتعهدی کابینه رژیم صهیونیستی، محکوم به شکست خواند. به این ترتیب، حماس بیآنکه از فشارهای همهجانبه نظامی و سیاسی تاثیر پذیرد، نقشه مشترک واشنگتن و تلآویو به منظور زمان خریدن به نفع اسرائیل و تطهیر آمریکا در ماجرای نسلکشی فلسطینیان را نقش بر آب کرد. جمعه گذشته متعاقب آنچه نخستین روز مذاکرات آتشبس غزه - بدون حضور حماس! - خوانده شد، طرفهای به اصطلاح میانجی یعنی آمریکا، مصر و قطر، در یک اقدام تبلیغاتی هماهنگ تلاش کردند بدون ذکر جزئیات از نشست دوحه که تیم مذاکرهکننده نتانیاهو هم در آن حاضر بود، از مثبت بودن فضای مذاکرات و روند رو به پیشرفت آن صحبت کنند. در این جو ساختگی، همان شب رئیسجمهور آمریکا نیز در اظهاراتی اعلام کرد: «به توافق آتشبس خوشبین هستم اما هنوز به توافق نهایی نرسیدهایم و مسائل دیگری باقی مانده است».
او از حمایت قاطع امیر قطر و رئیسجمهور مصر به عنوان ۲ میانجی عرب تمجید کرد اما جالب اینجا بود که هیچ حرفی از موضع رژیم متحد خود یعنی نتانیاهو نزد. در بیانیه مشترکی که قطر، مصر و آمریکا پس از پایان نشست دوحه صادر کردند، ادعا شده آمریکا با حمایت قطر و مصر طرحی تقدیم هر دو طرف - اسرائیل و حماس - کرد که شکافهای میان آنها را کاهش میدهد، طرحی که ادعا میشود در راستای اصول مطروحه توسط بایدن در 31 مه 2024 و قطعنامه شماره 2735 شورای امنیت سازمان ملل است. به گفته بایدن، قرار است به منظور حل مسائل باقیمانده، هفته آینده در شهر قاهره پایتخت مصر هم نشست دیگری تحت عنوان روز دوم مذاکرات برگزار شود. ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا با تأیید این خبر گفت نخستوزیر قطر، رئیس موساد و شخص او آخر هفته جاری در قاهره خواهند بود. این در حالی است که با ادامه حملات وحشیانه ارتش کودککش به غزه و کرانه باختری همزمان با مذاکرات آتشبس و غیبت نمایندگان جنبش حماس در محل نشست دوحه که تنها چند قدم با دفتر سیاسی حماس فاصله داشت، تردیدی در بیفایده بودن این مذاکرات باقی نمانده است. با توجه به سقوط شدید بازارهای سهام آمریکا و جهان در هفتههای اخیر و تاثیر تشدیدکننده بلاتکلیفی بازارهای جهانی نسبت به زمان و نحوه پاسخ سنگین ایران و مقاومت به ترورهای اخیر رژیم صهیونیستی، به نظر میرسد هدف از چنین نشستهایی نه حل بحران موجود در فلسطین اشغالی بلکه یک نمایش سیاسی است که در آن دولت بایدن میخواهد خود را به عنوان فعال مایشاء خاورمیانه معرفی کند، حال آنکه بسیاری شواهد حکایت از خارج شدن بازی از دست آمریکاییها دارد.
حتی با آنکه صبح دیروز سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از مقامات امنیتی مدعی شد «عملیات ارتش اسرائیل به طور کلی در غزه پایان یافته است» اما صهیونیستها عملا به جنایات خود ادامه داده و دهها نفر دیگر را شهید و مجروح کردند و در رسانههای رسمی عبری همچنین اعلام کردند نهاد امنیتی به رهبری سیاسی تلآویو اطلاع داده که زمان مبادله اسرا فرا رسیده ولی در صورت دستیابی به اطلاعات امنیتی جدید، رژیم اشغالگر میتواند دوباره وارد غزه شود! نکتهای که نشاندهنده آمادگی اسرائیلیها برای شکستن هر توافق آتشبسی است.
* حماس: نتانیاهو مقصر شکست مذاکرات است
حماس که هفته گذشته در بیانیهای تأکید کرده بود بهجای آغاز مذاکرات جدید برای آتشبس در نوار غزه، مفاد مورد توافق مذاکرات قبلی اجرایی شود، نهتنها از نشست دوحه استقبال نکرد بلکه دیروز عضو دفتر سیاسی حماس درباره شکست زودهنگام مذاکرات صحبت کرد. غازی حمد، شامگاه جمعه در گفتوگو با شبکه خبری المیادین بحثهای متعددی را در این مورد مطرح کرد. او ضمن اشاره به اینکه این جنبش انتظار بینتیجه بودن مذاکرات دوحه را داشته، از کارشکنی و فریبکاری بنیامین نتانیاهو در بیپاسخ گذاشتن سوالات مطرحشده توسط میانجیها درباره نحوه رسیدن به توافق گفت.
به گفته حمد، نتانیاهو شروط جدیدی را وضع کرده و آنچه را قبلا بر سر آن توافق شده بود به شکست کشانده، چرا که هدف او ادامه جنگ است. وی افزود: «دشمن صهیونیستی شروط جدیدی را در رابطه با محور فیلادلفیا ارائه داده است، در حالی که قبلا توافق کرده بودیم نیروهای اسرائیلی به طورکامل از این منطقه عقبنشینی کنند. نتانیاهو توافق را بهکلی نابود کرد. او مذاکرات امروز در دوحه را به شکست کشاند و هیچ پیشرفتی در مسیر دستیابی به توافق انجام نشده است. هیچیک از مسائل اختلافی در مذاکرات دوحه حلوفصل نشده است. واشنگتن میداند نتانیاهو مانعی بر سر راه توافق است و در صورت گسترش دامنه درگیریها در منطقه، آنها باید مسؤولیت آن را بپذیرند». حمد درباره موضع حماس گفت: «تحت هیچ شرایطی اجازه ماندن نیروهای اشغالگر در هیچ بخشی از نوار غزه را نخواهیم داد».
عضو دفتر سیاسی حماس، با تکذیب آنچه والاستریت ژورنال در رابطه با آمادگی اسرائیل جهت عقبنشینی از محور فیلادلفیا اعلام کرد، گفت: «نتانیاهو از همان آغاز به دنبال ارائه طرحی جدید بود تا زمان بیشتری بخرد. رژیم اشغالگر به دنبال این است که شکاف و نقصی در توافق وجود داشته باشد تا بعدا بتواند دوباره جنگ را از سر گیرد. حال آنکه بدون توقف کامل جنگ، خروج نیروهای اشغالگر از غزه، بازگشت آوارگان به خانههای خود و مبادله اسرا توافقی شکل نخواهد گرفت». وی تاکید کرد که همه گروههای فلسطینی اجماع کردهاند تا از این لحظه وارد هیچ مذاکره بیهودهای نشوند. به همین دلیل حماس میانجیهای عرب و غربی را به زیر فشار گذاشتن رژیم اشغالگر جهت موافقت با آنچه قبلا بر سر آن توافق شده بود، فراخواند. حمد همچنین بار دیگر بر موضع مقاومت تاکید کرد که پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی حق ایران و حزبالله است و این ارتباطی به مسیر مذاکرات دوحه و قاهره ندارد.
وی گفت: «حزبالله بیش از 10 ماه است که میجنگد و شهدایی را تقدیم کرده است و آنچه این جنبش انجام داده شایسته تقدیر است و دشمن صهیونیستی جز زبان قدرت چیزی نمیفهمد».
حمد سپس ملتهای عربی را به شکست سکوت خود برای همبستگی با ملت فلسطین فراخواند و گفت: «مردم غزه بیش از 40 هزار شهید دادهاند و ملتهای عربی در صورتی که به پا خیزند و دست به تظاهرات بزنند، چیزی را از دست نمیدهند». همچنین سامی ابوزهری، از رهبران جنبش حماس اعلام کرد مفاد آتشبس نوار غزه، دیکتههای تحمیل شده آمریکاست. وی افزود واشنگتن از موضع تلآویو به طور کامل حمایت میکند و اشغالگران از مفاد قبلی توافق نیز عقبنشینی کردهاند.
***
پیام حماس: علمای اسلام! از مصائب فلسطینیان بگویید
گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش حماس در پیامی خطاب به علمای اسلام از آنها خواست در خطبههای نماز جمعه درباره آنچه در مسجدالاقصی، کرانه باختری و نوار غزه میگذرد صحبت کرده و از مصائب آنها بگویند. در این بیانیه که دیروز منتشر شد از سکوت علمای اسلام انتقاد و اعلام شده ترس از حکومتهای ظالم، ناامیدی و رخوت را توجیه نمیکند. در این بیانیه آمده است: «این روزها ناامیدی را نه از سوی تشکیلات و حاکمان و نه از طرف همه مسلمانان، بلکه از سوی علما و وعاظ احساس میکنیم. اگر جنگ مدت زیادی ادامه داشته باشد، این به معنای از بین رفتن ملت فلسطین و برچیده شدن دین در سرزمین عزیز مسلمانان است... علما باید در صف مقدم مبارزه با جاهلیت باشند و انتظار میرود علما نپذیرند سیاستمداری باشند که مواضع خود را به مواضع حاکمیت مرتبط کردهاند. انتظار میرود با رهبری شما علما کمپینهای همبستگی و راهپیمایی میلیونی در مقابل سفارتخانههای رژیم صهیونیستی و ایالات متحده برگزار شود. از شما انتظار داریم در خطبههای نماز جمعه درباره آنچه در مسجدالاقصی، کرانه باختری و نوار غزه میگذرد، صحبت کنید و از مصائب آنها بگویید».
***
روز 316 جنگ غزه: 40 هزار و 74 شهید
وزارت بهداشت فلسطین از افزایش سریع آمار شهدای نوار غزه به 40 هزار و 74 نفر در نتیجه تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی به این منطقه در کمتر از 48 ساعت پس از عبور این آمار از مرز 40 هزار شهید خبر داد. به این ترتیب تعداد شهدای غزه از هفتم اکتبر سال گذشته (15 مهرماه 1402) تاکنون طی نزدیک به 10 ماه و نیم به 40 هزار و 74 نفر و تعداد مجروحان هم به 92 هزار و 437 نفر رسیده است. در بیانیه سیصدوشانزدهمین روز جنگ غزه این وزارتخانه آمده که رژیم صهیونیستی طی 48 ساعت منتهی به بامداد شنبه، 5 مورد کشتار در نوار غزه مرتکب شد که در نتیجه آن 69 نفر شهید و 136 نفر دیگر هم مجروح شدند. این آمار نهایی نیست، چراکه همچنان شماری از قربانیان زیر آوار و در جادههایی هستند که تیمهای امدادرسانی و دفاع شهری قادر نیستند به این اماکن برسند. این در حالی است که ارتش کودککش دیروز تعداد زیادی نیرو و ادوات نظامی خود را به کرانه باختری گسیل داشت. خبرها از کرانه باختری حاکی است که نظامیان صهیونیست به شهرک برقه در شمال غرب نابلس یورش بردند. گزارشها از درگیری مسلحانه مقاومت فلسطین با نظامیان صهیونیست در جریان یورش نظامیان این رژیم به اردوگاه بلاطه در شرق شهر نابلس حکایت دارد. گردان القدس شاخه طولکرم نیز از هدف قرار دادن یک نفربر زرهی رژیم صهیونیستی در جریان این درگیریها خبر داد.
ارسال به دوستان
پشت پرده جنگ روانی حزبالله به واسطه رونمایی از شهر موشکی
پیام «عماد ۴»
برخی القائات رسانههای غربی چنین است که یک توافق آتشبس احتمالی در غزه را پایان کار شرارت رژیم صهیونیستی در منطقه معرفی کنند اما شواهدی وجود دارد که اسرائیلیها از مدتها پیش این طرح را داشتند که با اتمام جنگ در غزه، سراغ حل مساله لبنان بروند، پس حتی در صورت توافق آتشبس در دوحه، نهتنها شاهد پایان تنشها نخواهیم بود که احتمال ماجراجویی جدید نتانیاهو نیز وجود دارد. از این رو محور مقاومت میداند که عقبنشینی غیرتاکتیکی هیچ فایدهای نداشته و پاس گل بزرگی به دشمن خواهد بود. نتانیاهو میداند که اگر همه شروط سنوار را بپذیرد در آن صورت 2 حالت به وجود میآید: یا با شکست در جنگ غزه، سرعت فروپاشی داخلی رژیم آنقدر بالا خواهد بود که فرصت تنفسی برای نتانیاهو باقی نخواهد ماند و مقاومت بدون شلیک به اهداف خود دست خواهد یافت یا باید سرعت فروپاشی داخلی رژیم را در کوتاه مدت مدیریت کرده و برای فرار از بحران، همانند دوره پس از حمله شهرکنشینان به پایگاههای سده تیمان و بیت لید که صهیونیستها از آن با عنوان «فروپاشی داخلی» یاد کردند، رژیم وارد مراحل جدیدی از جنگ با مقاومت شود. در واقع حرکات جنونآمیز رژیم صهیونیستی برای حملات تروریستی در تهران و بیروت، نوعی فرار رو به جلو برای خروج موقت از بحران جدید داخلی به سمت ماجراجویی جدید در منطقه بود. پس بهترین کار برای کشیدن افسار این رژیم مجنون پیش از جنگافروزی احتمالی در لبنان، نشان دادن مشت آهنین مقاومت به صهیونیستها بود رونمایی از شهر زیرزمینی «عماد ۴» و البته قبلتر از آن، سخنان رهبر انقلاب مبنی بر عدم عقبنشینی تاکتیکی، میتواند همین اراده و مشت آهنین را برای دشمن مجسم کند. مقطع زمانی رونمایی حزبالله از شهر موشکی «عماد4» بسیار هوشمندانه بود. مناسبت مستقیم آن هجدهمین سالگرد پیروزی در جنگ ۳۳ روزه با رژیم صهیونیستی (16 آگوست) بود. شعاری که در بیانیه حزبالله به این مناسبت انتخاب شده نیز کاملا هدفمند است: «لبنان نه اشغال میشود و نه عادیسازی روابط با اسرائیل را میپذیرد». در بیانیه مزبور تأکید شده که پیروزی در آن جنگ باعث شد حزبالله به قدرتی بدل شود که دشمنان حساب ویژهای روی آن باز کنند. یادآوری نخستین شکست نظامی بزرگ به یک رژیم تا بن دندان مسلح در مقطع فعلی آن هم با به رخ کشیدن توان رزم خودی که با 18 سال پیش زمین تا آسمان تغییر کرده، میتواند یک سیلی هشداردهنده برای اسرائیلیها باشد تا حتی به فکر ماجراجویی در خاک لبنان هم نباشند. *** 11 موضع نظامی اسرائیل هدف قرار گرفت حزبالله در پاسخ به حمله بامدادی رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی وادی الکفور در جنوب لبنان که طی آن 10 غیرنظامی سوری به شهادت رسیدند، مواضع ارتش کودککش را در شمال فلسطین اشغالی هدف قرار داد. رسانههای عبری ظهر دیروز از فعال شدن آژیرهای خطر در دستکم 11 منطقه در شمال فلسطین اشغالی و سرازیر شدن دهها موشک و راکت به این مناطق خبر دادند. به گزارش روزنامه یسرائیل هیوم، در این حمله بزرگ تنها دهها موشک به منطقه صفد شلیک شد. شبکه الجزیره نیز به نقل از خبرنگار خود تعداد موشکهای شلیک شده را بیش از 50 فروند دانست. شبکه المیادین هم نوشت: «در پی این حمله راکتی، منابع اسرائیلی از آتشسوزی در حدفاصل منطقههای مناخیم و مشمار هردن در جلیل علیا خبر دادند». کانال 12 اسرائیل نیز از اصابت یک پهپاد به منطقه مارگالیوت در شمال فلسطین اشغالی خبر داد. از سویی ارتش رژیم صهیونیستی دیروز اعتراف کرد 2 نظامی در پی عملیات راکتی و پهپادی به منطقه مسکاوعام مجروح شدهاند که حال یکی از آنها وخیم است. این در حالی بود که جنگندههای اسرائیلی دیروز در 2 نوبت دیوار صوتی بر فراز روستاها و شهرکهای جنوب لبنان را شکسته بودند. ارسال به دوستان
«وطن امروز» از وضعیت تردد زائران اربعین و چگونگی تأمین ناوگان حملونقل برای جابهجایی آنها گزارش میدهد
موج بازگشت
گروه اجتماعی: موج عظیم بازگشت زائران اربعین از مرزهای ششگانه شروع شده است و طبق اعلام رئیس پلیس راهور فراجا تاکنون بیش از 45 درصد زوار به کشور برگشتهاند؛ روندی که بیانگر مدیریت مدت زمان سفر از سوی زائران است. برگشت زائران اربعین با موج عظیم تردد زوار برای حضور در پیادهروی اربعینحسینی و اجتماع میلیونی عاشقان امامحسین(ع) در کربلا با توجه به نزدیک شدن به اربعین حسینی همراه شده است. مطابق گزارشهای موجود مرزهای ششگانه بویژه مهران و خسروی شاهد تردد بسیار بالای زائران اربعین است اما چون تمهیدات لازم برای تسهیل ورود و خروج زائران از قبل اندیشیده شده، خوشبختانه مشکل خاصی چون انتظار در ورود و خروج از مرزها و تامین ناوگان حملونقل برای ایاب و ذهاب زائران حسینی به چشم نمیخورد. در این باره مدیرکل دفتر حملونقل مسافر سازمان راهداری طی گفتوگویی با «وطن امروز» گفت: از آنجا که زائران اربعین امسال نسبت به سالهای گذشته زمان کوتاهتری را برای ماندن در عراق در نظر میگیرند، بنابراین کیفیت ترددها در اربعین امسال متفاوت شده است، چرا که زوار فقط 4 تا 5 روز در عراق میمانند و به کشور باز میگردند به طوری که موج بازگشت زائران اربعین از عصر جمعه شروع شده و این موضوع تقاضا برای تامین وسایل حملونقل افرادی را که خودروی شخصی ندارند، افزایش داده است. داریوش باقرجوان با بیان اینکه از این رو پایانههای مرزی و مسافری برای تامین نیاز اتوبوس بسیج شدهاند، گفت: با بازگشت زائران اربعین، اتوبوسها آماده مسافرگیری هستند و بازگشت سفر اربعین از طریق پایانههای مرزی بخوبی مدیریت میشود. باقرجوان در ادامه افزود: سهم ناوگان حملونقل جادهای در جابهجایی مسافران 25 تا 30 درصد است که طی این روزها تمام امکانات لازم در این بخش در اختیار زائران برای جابهجایی آنها قرار گرفته است. وی با اشاره به اینکه هر چه به روزهای مراسم اربعین نزدیک میشویم، میزان تقاضا برای به مرزها بیشتر خواهد شد، افزود: اگر چه هم اکنون ترددها روان است و مشکلی از باب کمبود ناوگان حملونقل برای جابهجایی زوار وجود ندارد ولی طی روزهای آینده این احتمال وجود دارد که تقاضا هم برای ورود زائران اربعین به مرزها و هم تامین ناوگان حملونقل برای زائرانی که از عراق بازمیگردند، بیشتر شود. البته تمهیدات لازم برای تامین نیازها اندیشده شده و چنانچه کمبودی در این بخش احساس شود، قرار است از ناوگان حملونقل دستگاهها و نهادهایی چون نیروهای نظامی و انتظامی و شرکتهای بزرگ استفاده شود.
مدیرکل دفتر حملونقل مسافر سازمان راهداری با بیان اینکه تدابیر لازم برای جابهجایی زائران در موج برگشت از مرز مهران انجام شده است، گفت: کار جابهجایی زوار در پایانه برکت بدون هیچ مشکلی در حال انجام است. باقرجوان اظهار کرد: در حال حاضر بیش از 60 درصد تردد زائران از مرز بینالمللی مهران انجام شده است. وی با بیان اینکه «موج بازگشت زوار اربعین حسینی از کربلای معلی از عصر روز جمعه 26 مرداد آغاز شده است»، یادآور شد: پایانه برکت در مرز شهر مهران آماده خدماتدهی به زائران برای انتقال به نقاط مختلف کشور شده است. باقرجوان همچنین یادآور شد: هر لحظه که به کنگره بزرگ اربعین حسینی نزدیکتر میشویم، حرکت ناوگان حملونقل عمومی از داخل کشور به سمت پایانههای مرزی در حال افزایش است. مدیرکل دفتر حملونقل مسافر سازمان راهداری تصریح کرد: با توجه به آغاز موج بازگشت زوار اربعین به کشور، تلاش میشود متناسب با حجم زوار برگشتی و تقاضای موجود، ناوگان حملونقل به مرز مهران اعزام شود و در زمان حاضر از طریق پایانه برکت مرز مهران (شهید رئیسی) جابهجایی زوار بهراحتی در حال انجام است. وی با اعلام اینکه با نزدیک شدن به کنگره بزرگ اربعین، سرویس جابهجایی زائران افزایش داده میشود، اضافه کرد: در حال حاضر تعداد زیادی از ناوگان از پایانههای مرزی به سمت تهران و سایر شهرها خالی بازمیگردند اما با نزدیک شدن به روز اربعین، از طرفین ناوگان نیز در بازگشت زوار برای جابهجایی زائران استفاده میشود. باقرجوان با ابراز اینکه بعد از روز اربعین موج بازگشت زوار به کشور افزایش خواهد یافت، افزود: تاکنون براساس آمار ارائهشده نزدیک به 60 درصد زوار از مرز مهران تردد کردهاند و بنا بر پیشبینیها این میزان در زمان بازگشت کامل زوار به 70 درصد افزایش خواهد یافت که تدابیر لازم در این باره جهت جابهجایی زوار به شهرهای خود انجام خواهد شد. استان ایلام و مرز مهران اصلیترین کانون تردد زائران اربعین حسینی و عتبات عالیات در طول سال است. مرز مهران به واسطه نزدیکی مسافت و امنیت طول مسیر در داخل خاک عراق مهمترین و اصلیترین گذرگاه زمینی کشور در ایام اربعین است، اربعین سال گذشته بیش از ۳ میلیون و 600 هزار تردد در مرز بینالمللی مهران ثبت شد. طبق گفته مسؤولان، 59 درصد زائران در سامانه سماح مرز بینالمللی مهران را برای سفر به کشور عراق در پیادهروی اربعین امسال انتخاب کردند.
* ورود بیش از 31 هزار زائر غیرایرانی به کشور
مرزهای کشور بر روی زائران اربعین از کشورهای همجوار باز است و تاکنون بیش از 31 هزار زائر از مرزهای شمال غربی، شرق و جنوب شرقی وارد کشور شدهاند. رئیس اداره گذرنامه و روادید وزارت امور خارجه گفت: تاکنون ۲۵ هزار نفر پاکستانی از مرزهای ریمدان و میرجاوه برای شرکت در راهپیمایی اربعین حسینی وارد کشور شدهاند. عباس احمدی با تشریح اقدامات این وزارتخانه جهت ایجاد تسهیلات برای سفر زائران اربعین تصریح کرد: گذرنامه یا دفترچه خادم توسط نیروی انتظامی برای اتباع خارجی مقیم ایران جهت شرکت در راهپیمایی اربعین حسینی با کمک دولت عراق صادر میشود و اتباع میتوانند از این طریق در راهپیمایی اربعین حسینی شرکت کنند. وی با بیان اینکه امسال تصمیم گرفته شده است اتباع خارجی بویژه اتباع پاکستانی و افغانستانی، سایر اتباع از کشورهای همجوار که برای شرکت در راهپیمایی اربعین حسینی از ایران عبور میکنند با حملونقل یکسره از کشور خودشان به مرز چذابه بیایند، گفت: سال گذشته در موضوع حملونقل مشکلاتی برای این زائران ایجاد شد ولی امسال برای حل این مشکل مجوز لازم برای ورود ماشینهای پاکستانی و افغانستانی به داخل خاک کشور صادر شد و آنها با حملونقل یکسره به مرز چذابه برای شرکت در راهپیمایی اربعین حسینی میآیند. همچنین طی روزهای گذشته ۶ هزار زائر غیرایرانی از کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان و گرجستان برای حضور در مراسم اربعین حسینی در عراق از مرز بازرگان وارد ایران شدند. تعداد زائران غیرایرانی که از مرز بازرگان وارد کشور شدهاند تا در مراسم اربعین حسینی شرکت کنند، با افزایش کمسابقه نسبت به سالهای گذشته تا روز 26 مرداد به 6 هزار نفر رسید. بر اساس آخرین آمار ارائه شده از سوی مقامات مرزی کشور در 26 مردادماه، مجموعا 2401 زائر از 3 کشور ترکیه، جمهوری آذربایجان و گرجستان از مرز بازرگان وارد کشور شدند. از این تعداد، 988 نفر از ترکیه، 1017 نفر از جمهوری آذربایجان و 396 نفر از گرجستان از طریق مرز بازرگان وارد ایران شدند. این رشد کمسابقه در تعداد زائران ورودی، بخوبی نشان میدهد مرز بازرگان به عنوان یکی از مهمترین گذرگاههای مرزی ایران، نقش کلیدی در پذیرش و استقبال از زائران کشورهای همسایه ایفا میکند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از تأثیر تسریع در اجرای پروژههای نهضت مسکن ملی در امنیت روانی کارگران گزارش میدهد
سقف یک رؤیا
* زمان انتظار برای خرید خانه در تهران به طور میانگین به 70 سال رسیده است/ * دولت چهاردهم باید تا 2 سال دیگر مسکن ملی را تعیین تکلیف کند
گروه اقتصادی: مسعود پزشکیان در دوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد پروژههای مسکن ملی را دنبال خواهد کرد تا بتواند به تامین مسکن دهکهای پایین جامعه کمک کند. در حال حاضر گزینهای را برای وزارت مسکن و شهرسازی معرفی کرده است که در این وزارتخانه سمتهای مختلفی داشته است و نسبت به جزئیات پروژههای نهضت مسکن ملی آشناست. در سالهای اخیر نزدیک به یک میلیون و 800 هزار واحد نهضت مسکن ملی جانمایی و وارد عملیات اجرایی شده است.
به طور قطع در حال حاضر این پروژهها مسیر پر پیچ و خم تامین زمین را طی کردهاند و هماکنون تنها به یک اراده قوی برای پیگیری پروژهها نیاز دارد تا از طریق تامین مالی زمینه پیشرفت پروژهها را فراهم کند. در شرایط کنونی زمان انتظار برای خرید خانه در تهران به حدود 70 سال رسیده است، در حالی که این زمان نباید بیشتر از 20 سال باشد. هرچند بازار مسکن در ماههای گذشته با رکود مواجه شده و افزایش قیمت چندانی نداشته است اما امکان اینکه یک کارگر بتواند خود را به موقعیت مالیای برساند که بتواند در زمان کوتاهتری خانه بخرد وجود ندارد.
در حال حاضر قیمت آپارتمان نهضت مسکن ملی بیش از یک میلیارد تومان است. البته اگر دوباره قیمتها به سمت بالا نرود. همین قیمت یک میلیارد تومانی نهضت مسکن ملی بسیاری از خانوادههای دهکهای پایین جامعه را به چالش کشیده است، چراکه نمیتوانند اقساط بالای این آپارتمانها را پرداخت کنند. به طور قطع دولت پزشکیان برای اجرای پروژههای نهضت مسکن ملی باید راهبردی جدی داشته باشد، زیرا درآمدهای نفتی دولت در سالهای اخیر افزایش داشته است و دیگر دغدغه کسری بودجه مانند گذشته وجود ندارد. از این رو سیاست تامین مالی پروژهها، همچنین ثبت قیمت مصالح ساختمانی باید دنبال شود تا این پروژهها به سامان برسند.
ناصر چمنی، فعال کارگری با بیان اینکه اقشار کمدرآمد و کارگران و بازنشستگان منتظر تصمیم دولت برای تامین مسکن هستند، گفت: کلید خانهدار کردن کارگران در دست دولت است. از دولت انتظار میرود با اولویت تکمیل و ساخت پروژههای باقیمانده از دولتهای قبل، برای اجرای پروژههای مسکن کارگران و بازنشستگان برنامهریزی اساسی انجام دهد.
وی درباره راهکارهای تامین مسکن ارزان برای کارگران اظهار کرد: معتقدم برای خانهدار کردن کارگران باید کار را به دست دولت سپرد، یعنی اگر ساخت مسکن توسط انبوهساز بخش خصوصی و تعاونی انجام شود حتما تحت نظارت دولت باشد. در کشورهای پیشرفته مسکن توسط دولت نظارت میشود و تسهیلات بانکی با نرخ سود اندک و یک تا ۲ درصد به متقاضی پرداخت میشود.
وی ادامه داد: در کشور ما سازنده انبوهساز به متقاضی میگوید ۱۰ درصد آورده بیاورد و بعد اعلام میکند از بانک وام بگیرد و خانهای خریداری کند اما اگر اقساط بانک به هر طریقی عقب افتاد یا متقاضی دچار مشکل شد، احتمال مصادره شدن خانه وجود ندارد ولی در کشورهای پیشرفته بخش خصوصی به عنوان سازنده ظاهر میشود و میگوید ۱۰ درصد آورده بیاورد و ۹۰ درصد را دولت به فرد متقاضی وام میدهد ولی سود وام دریافتی بسیار اندک است و بانک در سود و زیان آن با متقاضی شریک است.
* لزوم برنامهریزی برای مسکن کارگران در دولت چهاردهم
این فعال کارگری با بیان اینکه مسکن کارگران باید از کانال دولت پیگیری شود، در توضیح بیشتر افزود: معتقدم با توجه به شرایط اقتصادی، وضعیت بازار مسکن و مصالح ساختمانی و تسهیلات بانکی، دولت باید از روند ساخت تا عرضه مسکن و تحویل آن نظارت داشته باشد، زیرا کلید خانهدار شدن کارگران در دست دولت است.
چمنی بر لزوم برنامهریزی برای مسکن کارگران در دولت چهاردهم تاکید کرد و گفت: دولت باید تلاش کند با برنامهریزی اصولی و سنجیده و استفاده از انبوهسازان خوشنام که کارنامه موفق و درخشانی در این زمینه دارند، مشکل مسکن را در کشور حل کند. البته اعتقادی نداریم که ساخت مسکن باید به اتحادیهها و بخش خصوصی واگذار شود. دولت میتواند با شرکتهای بزرگ خانهسازی که دارای کارنامه مثبتی هستند، وارد مذاکره شود و پروژههای مسکن را با اولویت کارگران و اقشار آسیبپذیر اجرا کند. مثل پروژه مسکن مهر نشود که پیمانکاران متعددی در این طرح وارد شدند و برخی از آنها به قول خود عمل نکردند و اعضای تعاونیها را دچار مشکلات بسیار و پروندههای حقوقی کردند و تکمیل و تحویل این واحدها چند دولت را درگیر کرد.
وی درباره استفاده از ظرفیت ماده ۱۴۹ قانون کار خاطرنشان کرد: در دولتهای یازدهم و دوازدهم ماده ۱۴۹ قانون کار دارای ایراداتی بود و نقطه ضعفهایی داشت و طی جلساتی که با حضور نمایندگان کارگر و کارفرما و دولت در شورای عالی کار برگزار شد، آییننامه آن تدوین شد. وظایفی که هر مجموعه باید برای خانهدار شدن کارگران انجام میداد، از قبیل شهرداری، سازمان تامین اجتماعی، وزارت کار و کارفرما در آن آییننامه تعریف شده بود ولی متاسفانه این طرح ابتر ماند و اقدام اثرگذاری درباره ماده ۱۴۹ قانون کار انجام نشد.
* انباشت تقاضای مسکن ناشی از عدم تکمیل واحدهای گذشته
این کارشناس حوزه کار گفت: اینکه عنوان میشود نمیتوان در سال یک میلیون واحد مسکونی ساخت یا پول و منابع آن وجود ندارد، قابل قبول نیست. در حال حاضر اقشار کمدرآمد و کارگران و بازنشستگان منتظر تصمیم دولت چهاردهم برای تامین مسکن ارزان هستند. در بحث ساخت مسکن باید نظارت عالی از سوی دولت صورت گیرد تا قانون به درستی اجرا شود.
چمنی گفت: اگر در دولتهای قبل واحدهای نیمهتمام مسکن مهر تکمیل و تحویل میشد، امروز با انبوه تقاضا برای خرید مسکن و تورم در این بخش روبهرو نبودیم. متاسفانه دولتها بعد از تغییر، طرحهای دولت قبل را اجرا نمیکنند و همین مساله باعث ایجاد مشکلاتی برای کارگران و متقاضیان خانه در دولتهای بعد میشود لذا از دولت چهاردهم توقع داریم با اولویت تکمیل و ساخت پروژههای باقیمانده از دولتهای قبل این واحدها را بسازد و تحویل دهد و در مرحله بعد برنامهریزی اساسی برای اجرای پروژههای مسکن و خانهدار شدن کارگران داشته باشد.
* مدت زمان تحویل پروژههای نهضت مسکن ملی
در حال حاضر یکی از بزرگترین آسیبهای جدی پروژه نهضت مسکن ملی در ایران عدم تعهدات بانکها در اعطای تسهیلات به پروژههای مسکن است. این موضوع باعث شده سرعت اجرای پروژهها بسیار کُند باشد. در مقطع کنونی دولت باید برنامه خود برای پروژههای نهضت مسکن ملی را ارائه دهد. پیش از این بسیاری از استانها درگیر تامین مسکن بودند و از آنجا که مشخص نبود زمین این پروژهها چه زمانی تامین میشوند عملا کار طولانی شد اما در حال حاضر این پروژهها وارد مرحله عملیاتی شدهاند. به همین دلیل تنها چالش این پروژهها تامین مالی است.
اگر دولت چهاردهم به دنبال تقویت دیپلماسی و فعالسازی سیاست خارجی است حتما باید این موضوع در درآمدهای نفتی کشور اثر مثبتی داشته باشد، در غیر این صورت سیاستی شکست خورده خواهد بود، بنابراین با افزایش درآمدهای صادراتی این یک میلیون و 800 هزار پروژه باید در 2 سال ابتدایی فعالیت پزشکیان به بهرهبرداری برسد.
با توجه به اینکه سالانه 600 تا 800 هزار ازدواج جدید ثبت میشود به همین میزان ساخت آپارتمان در کشور نیاز است. به همین دلیل اگر در مدت 2 تا 4 سال این میزان آپارتمان ساخته نشود معضل مسکن در کشور جدیتر میشود. در حال حاضر میانگین قیمت مسکن در تهران به متری حدود 85 میلیون تومان رسیده است. البته در مناطق شمال شهر تهران برخی آپارتمانها با قیمت متری 500 میلیون تومان نیز معامله میشود. این موضوع حکایت از این دارد که خانهدار شدن رویا شده است.
طی سالهای گذشته قیمت مسکن در تهران رشدی بالاتر از 80 درصد در یک سال نیز تجربه کرده است در حالی که میزان افزایش دستمزد کارگران بین 20 تا 35 درصد بوده است. به طور کلی میانگین رشد قیمت مسکن در تهران 2 برابر افزایش حقوق و دستمزد بوده است. بنابراین با توجه به اینکه نزدیک به 5 سال رشد قیمت مسکن در تهران جهشی بوده است حداقل باید به مدت 10 سال قیمت مسکن تغییر نکند و در مقابل حقوق و دستمزد باید سالانه 30 درصد افزایش یابد تا وضعیت قدرت خرید و عرضه مسکن متعادل شود. واقعیتها حکایت از این دارد که تورم در ایران فعلا در همان محدوده 30 درصد باقی میماند و در بهترین حالت شاید شاید به حدود 20 درصد برسد. از طرف دیگر دولت امکان افزایش حقوق بالای 30 درصد نیز ندارد، مگر اینکه درآمد دولت رشد قابل توجهی داشته باشد. در چنین شرایطی دولت تنها باید پروژههای نهضت مسکن ملی را به سرعت اجرا کند تا در شرایط رکودی بازار که قیمت مصالح ساختمانی تغییر چندانی نداشته است، پروژهها را پیش ببرد.
******
گزارش «وطن امروز» از سیاستگذاریهای نادرست و ضعف عملکرد متولی صنعت لوازم خانگی
بساطفروشی لوازم خانگی
در حالی این روزها شاهد ظهور برندهای جدید لوازم خانگی ایرانی در بازار هستیم که عموما مردم کالای قاچاق خریداری میکنند، زیرا برندهای ایرانی نتوانستهاند قیمت رقابتی ایجاد کنند و از نظر کیفی هم از نمونههای خارجی عقب هستند. حتی مردم از فروش اقساطی لوازم خانگی نیز راضی نیستند. وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی این بازار باید پاسخگو باشد که چرا سیاست توسعه صنعت لوازم خانگی موفق نبوده است. در واقع به جای کارخانه لوازم خانگی، کارگاههایی ایجاد شده است که در بازار حرفی برای گفتن ندارند. از اینرو به نظر میرسد کمکم با تعطیلی این کارگاهها نیز مواجه خواهیم شد.
به گزارش «وطن امروز»، در سالهای اخیر با هدف جلوگیری از خروج ارز، مصوبه ممنوعیت واردات لوازم خانگی اجرایی شد. در پی آن بسیاری از سرمایهگذاران از فرصت به دست آمده استفاده کردند و وارد بازار لوازم خانگی شدند تا بتوانند بخشی از بازار داخلی را در اختیار بگیرند. هر چند تعداد شرکتهای تولیدکننده در بازار لوازم خانگی افزایش یافت و مانع بروز انحصار در عرضه لوازم خانگی شد اما ارزش افزوده چندانی هم ایجاد نشد و البته این تعداد تولیدکننده به تعدیل یا کنترل قیمت لوازم خانگی نیز منجر نشد. حتی برخی مواقع تولیدکنندگان با عدم عرضه محصولات خود فضا را به سمتی میبردند که دولت با افزایش قیمت لوازم خانگی موافقت کند. از طرف دیگر فروش اقساطی لوازم خانگی نیز برای خریداران چندان مزیت نبود، زیرا قیمتها گاهی تا 40 درصد بالاتر از قیمت نقدی بود.
مهمترین سوالی که این روزها بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی از متولیان حوزه صنعت میپرسند این است که چرا بازار لوازم خانگی در زمان ممنوعیت واردات رشد کیفی چندانی نکرد؟ پاسخ این سوال واضح است سیاستگذار در این سالها تنها به دنبال تامین نیاز داخلی بود و عملا رقابتپذیری تولید جزو اولویتهای کشور نبود. به همین دلیل در سالهای اخیر بسیاری از شرکتهایی که وارد تولید لوازم خانگی شدند عمدتا شرکتهای کوچکی بودند که یک یا چند محصول خاص را تولید میکردند. از طرف دیگر در تولید محصولات خود مزیت خاصی ایجاد نکردهاند که مصرفکننده ایرانی بتواند بر مبنای همان مزیت خرید برند ایرانی را در اولویت قرار دهند.
به عبارت دیگر برند لوازم خانگی باید 2 مزیت قیمت و کیفیت داشته باشد تا بتواند در بازار سهم مناسبی داشته باشد. بسیاری از تولیدکنندگان ایرانی معتقدند مواد اولیه لوازم خانگی در ایران هر چند از داخل کشور تامین میشود اما با قیمت بازار جهانی فروخته میشود. حتی برخی محصولات خاص پتروشیمی که به صورت انحصاری تولید میشود با قیمتی بالاتر از بازار جهانی به تولیدکنندگان لوازم خانگی عرضه میشود.
در همین باره یک کارشناس صنعت لوازم خانگی در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: بازار لوازم خانگی در حال حاضر به دلیل کاهش قدرت خرید مردم با رکود عمیقی روبهرو شده است. چرا که بسیاری از مردم به خرید کالاهای قاچاق رو آوردهاند. این موضوع تحت تاثیر تنوع بالای محصولات خارجی، قیمت رقابتی و همچنین برندسازی آنها است. به عبارت دیگر وقتی کالایی به صورت قاچاق وارد میشود، به دلیل اینکه تعرفه گمرکی نمیپردازند ارزانتر است. از طرف دیگر این لوازم خانگی قاچاق عمدتا به دلیل اینکه با نام برندهای معروف وارد بازار میشوند، از این رو هزینهای نیز برای تبلیغات نمیپردازند، بنابراین قیمت مناسبتری دارند. این موضوع باعث شده مردم بیشتر تمایل به خرید کالاهای قاچاق داشته باشند.
احسان فدایی با تاکید بر اینکه کالاهای قاچاق نسبت به برندهای ایرانی مزیت بیشتری دارند، تصریح کرد: این کالاهای قاچاق از طریق ارز صادراتی کالاهایی واردات میشوند که آن کالا در داخل کشور از یارانه برخوردار است. به همین دلیل قیمت تمامشده پایینتری نسبت به شرایط واقعی دارند. به عبارت دیگر جنسی که در داخل تولید و صادرات میشود بر مبنای ارز یارانهای ساخته شده است اما کالایی که به صورت قاچاق با ارز صادراتی وارد بازار ایران میشود با نرخ دلار آزاد عرضه میشود. این اختلاف قیمت دلار مرکز مبادله و بازار آزاد برای شرکتهای قاچاقکننده سود محسوب میشود. درحال حاضر ارزش لوازم خانگی قاچاق در ایران به بالای ۱,۵ میلیارد دلار میرسد.
وی با بیان اینکه برندها برای غلبه بر رکود بازار وارد رقابت در فروش لوازم خانگی اقساطی شدهاند، تصریح کرد: اما از آنجا که مردم برای خرید قسطی لوازم خانگی باید از تسهیلات بانکی استفاده کنند چندان تمایلی به خرید پیدا نمیکنند، چرا که مردم به بانکها اعتماد ندارند و معتقدند بانکها سود تسهیلات را به صورت تصاعدی محاسبه میکنند، بنابراین فروش اقساطی لوازم خانگی منجر به رشد تقاضا در بازار لوازم خانگی نشده است؛ این موضوع رکود بازار را نیز بیشتر کرده است.
فدایی تصریح کرد: یکی از مهمترین اتفاقات تاثیرگذار بر بازار لوازم خانگی، ممنوعیت واردات بوده است، چرا که مردم نمیتوانند برای آن محصولات خدمات پس از فروش دریافت کنند. همچنین در صورتی که کالا ایرادی داشته باشد نمیدانند برای شکایت باید به کجا مراجعه کنند. از طرف دیگر در بازار مهآلود کالای فیک زیادی وارد بازار شده است که مصرفکنندگان را با زیان روبهرو میکند. در واقع بسیاری از این کالاها کیفیت ندارند یا قابل تعمیر نیستند.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: تولید برندهای بزرگ دنیا را میتوانید در بازار ایران با قیمت رقابتی بخرید چون به صورت قاچاق وارد میشود اما اگر این لوازم خانگی به صورت رقابتی وارد بازار شوند نمیتوانند با شرکتهای ایرانی رقابت کنند، زیرا با پرداخت تعرفه، مالیات و... با هزینه بالاتری روبهرو میشوند. بنابراین مصرفکنندگان وقتی با قیمت بالای برندهای خارجی روبهرو میشوند ترجیح میدهند کالای ایرانی بخرند، بنابراین ممنوعیت واردات تنها به نفع قاچاقکنندههای است و زیان آن برای مصرفکننده و حتی تولیدکنندگان است.
وی درباره تبعات انحصار در توزیع لوازم خانگی تصریح کرد: در چند سال اخیر هایپرمارکتهایی در حوزه لوازم خانگی شکل گرفته است که به صورت خرید دین با بانکها مشارکت میکنند. همین موضوع منجر شده سایر توزیعکنندگان لوازم خانگی تحت تاثیر قرار بگیرند. از سالهای گذشته خرید لوازم خانگی با روش اقساطی قیمتی متفاوت داشته است به طوری که حدود 20 درصد قیمت فروش اقساطی لوازم خانگی به دلیل تورم فزاینده بالاتر اعلام میشود اما در عمل قیمت لوازم خانگی اقساطی بین 30 تا 40 درصد گرانتر از قیمت نقدی به فروشندهها داده میشود.
با توجه به اینکه در سالهای گذشته شرکتهای لوازم خانگی کرهای در بازار ایران بودند، بسیاری از مردم به محصولات این برندها اعتماد دارند. به همین دلیل شاهد این اتفاق در بازار هستیم که به اسم برندهای کرهای محصولات زیرپلهای لوگو میخورند و با همان بستهبندیها وارد بازار ایران میشوند. شاید یکی از مهمترین دلایلی که منجر شده بود در سالهای اخیر موضوع خرید کارتن یخچال و تلویزیون خارجی در کشور باب شود و حتی با قیمتهای بالا خرید و فروش شود استفاده از آن کارتنها در کارگاههای زیرپلهای برای لوازم خانگی ریبرندشده بود.
واردات قانونمند لوازم خانگی نهتنها ریسکی برای صنعت لوازم خانگی ما نخواهد بود، بلکه میتواند مزایایی هم به همراه داشته باشد. اگر واردات لوازم خانگی در چارچوبی مشخص و کارشناسیشده انجام شود، نه تنها دولت از محل مالیات و تعرفه واردات لوازم خانگی درآمد خواهد داشت، بلکه واردات کالاها به صورت رسمی موجب ورود کالای اورجینال شده و شرکتهای خارجی ناچار به ارائه خدمات پس از فروش در بازار داخلی ما خواهند بود. محمدرضا شهیدی، دبیر انجمن صوتی و تصویری در گفتوگو با «وطن امروز» با اشاره به اینکه در سالهای اخیر تولید لوازم صوتی و تصویری در ایران افزایش یافته است، گفت: هماکنون برخی شرکتهای ایرانی در محصولاتی مانند تلویزیون توفیقات زیادی حاصل کردهاند بهگونهای که بخش عمده بازار تلویزیون در اختیار شرکتهای ایرانی است، هر چند تلویزیون جزو کالاهایی محسوب میشود که زیاد قاچاق میشود. با این حال شرکتهایی که این محصول را تولید میکنند خود را به استانداردها رساندهاند.
وی با تاکید بر اینکه در شرایط کنونی بازار لوازمی مانند اتو، ماکرویو، سشوار و... کاملا تحت تاثیر کالای قاچاق است، تصریح کرد: به طور قطع ایران نتوانسته در سالهای اخیر در تولید محصولات کوچک لوازم خانگی توفیقی به دست آورد، بنابراین کالاهای قاچاق سهم عمدهای از بازار را در اختیار دارند. بخشی از این موضوع نیز تحت تاثیر رانت ارزی است که از طریق ارز مرکز مبادله وارد این بازار میشود. به عبارت دیگر افرادی برای واردات ارز مبادلهای دریافت میکنند یا حتی در مقابل ارز صادرات این کالاها را به بازار ایران عرضه میکنند. از آنجایی که بازار برخی محصولات خاص است شرکتهای ایرانی در آن سرمایهگذاری نکردهاند، بنابراین در موقعیت کنونی باید سیاست آزادسازی واردات اجرا شود تا این کالاها از مبادی قانون وارد شوند.
بر اساس این گزارش، در سالهای اخیر با وجود اینکه تولیدکنندههای ایرانی فرصت پیدا کردند تا عرض اندام کنند اما رشد و بالندگی آنها به نفع مصرفکننده ایرانی نشده است، چرا که نهتنها مزیت قیمتی پیدا نکردهاند بلکه از نظر کیفی نیز نتوانستهاند فاصله خود با برندهای مطرح خارجی را پر کنند. بر همین مبنا اگر واردات لوازم خانگی به بازار ایران آزاد شود به طور قطع بسیاری از همین شرکتهای ایرانی از گردونه رقابت خارج خواهند شد، بنابراین دولت باید سیاست گذشته را اصلاح کند و شرکتهای کوچک را به سمت ادغام یا توسعه سوق دهد. این موضوع باعث میشود ایران چند برند بزرگ لوازم خانگی پیدا کند که حداقل بازار داخلی را تامین میکنند. برای نمونه کشور کرهجنوبی 2 برند سامسونگ و الجی را به صورت بینالمللی برندسازی کرده است. این شرکتها نهتنها سهم بالایی در درآمد ارزی این کشور دارند، بلکه به اشتغالزایی و ایجاد چرخه سرمایه کمک کردهاند تا اقتصاد این کشور رشد قابل توجهی پیدا کند.
***
آیا لوازم خانگی جا پای بازار خودرو میگذارد؟
در سالهای اخیر بازار لوازم خانگی مانند بازار دلار همواره در التهاب بوده است. بخشی از این مساله تحت تاثیر این بوده که بازار در اختیار چند خودروساز بوده است و قیمتهای بازار آزاد را با عرضه قطرهچکانی تحت تاثیر قرار دادهاند. هرچقدر هم سازمان حمایت و شورای رقابت در قیمتگذاری خودرو دخالت داشتهاند اما نتوانستهاند مافیای بازار خودرو در بازار آزاد را کنترل کنند، به همین دلیل همیشه مردم نتوانستهاند با سرعت رشد قیمت خودرو خود را هماهنگ کنند. در سالهای گذشته بازار لوازم خانگی نیز حرکتی مشابه بازار خودرو داشته است، با این تفاوت که لوازم خانگی قاچاق نیز در کشور وجود داشته است. اما از آنجایی که بازار دچار نوسانات صعودی بوده است قیمت لوازم خانگی قاچاق نیز تحت تاثیر دلالان بازار قرار داشته است.
داستان قیمت بالای خودرو، پایین بودن کیفیت آن و مقایسهاش با برندهای کیفی و ارزان خارجی در کشورهای همسایه همواره نقل محافل است. برای مثال در کشورمان خودروی ال۹۰ با سال ساخت ۱۳۹۷، ۸۷۰ میلیون تومان و نیسان آلتیما ۲۰۲۰ در دوبی ۱۴هزار دلار (۸۵۰ میلیون تومان) است.
مسؤولان در پاسخ به این سوال که چرا در این سالها خودروی گران، بیکیفیت و مونتاژی به مردم تحمیل شده است میگویند برای جلوگیری از خروج ارز و حمایت از تولید داخل بوده است اما در سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان صنعت خودرو تاکید کردهاند در صورتی که خودرو وارد شود اقتصاد کشور سود بیشتری خواهد برد، زیرا در حال حاضر ایران برای این خودروهای پرمصرف مجبور به واردات بنزین است و از طرف دیگر به واسطه آلودگی بالایی که دارند سلامتی جامعه را نیز تحت تاثیر قرار میدهند. درباره لوازم خانگی نیز تا حدودی این مسائل مطرح است. به طوری که لوازم برقی ایرانی برق زیادی مصرف میکنند و از نظر قیمتی و کارایی نیز با نمونههای خارجی نمیتوانند رقابت کنند، بنابراین باید سیاستها در راستای رفع محدودیت و ایجاد شوک به این بازار باشد تا محصولاتی که کیفیت ندارند از چرخه تولید خارج شوند. این موضوع به نفع مصرفکننده و حتی اقتصاد کشور است.
شاید خرید خودرو برای هر خانواده ایرانی ضروری نباشد اما لوازم خانگی برقی مانند یخچال، لباسشویی، اجاقگاز و تلویزیون جزو ضروریترین کالاهای مورد نیاز در یک خانواده است که باید هم قیمت مناسبی داشته باشد و هم اینکه از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد. آنچه در 5 سال اخیر برای این صنعت رقم زدهاند، چیزی جز نادیده گرفتن حقوق مصرفکننده نبوده است.
قیمت یخچال فریزر سایدبایساید ساخت ایران 65 میلیون تومان (۴ هزار و 500 درهم) تا 90 میلیون تومان معادل ۶ هزار درهم است، البته این قیمتها برحسب نوع برند متغیر است اما همین یخچال سایدبایساید در کشور امارات با در نظر گرفتن نرخ روز درهم ارزانتر از برخی برندهای ایرانی است.
پیش از این نایبرئیس، اتحادیه فروشندگان لوازمخانگی با تأکید بر اینکه انحصار و مونتاژکاری با کمترین کیفیت ممکن، صنعت لوازم خانگی را ارتقا نمیدهد، گفت: واقعیت این است که ما واردکننده تکنولوژی هستیم و قطعات را با توجه به آن مونتاژ میکنیم و جالب اینکه میخواهیم همان محصولات را صادر کنیم، بنابراین باید ببینیم کالای مونتاژشده ما در بازار داخلی تا چه میزان مورد استقبال قرار میگیرد تا در مرحله بعد انتظار داشته باشیم کشورهای خارجی، کالای ما را به سایر برندها ترجیح دهند.
محمدحسین اسلامیان میافزاید: ما امروز لباسشوییای را که تکنولوژی آن وارداتی است، با کیفیت به مراتب پایینتر از نمونه اصلی مونتاژ میکنیم اما قیمت آن از قیمت جهانی کالای مورد نظر بالاتر است. امروزه قیمت لباسشوییای که بالاترین سطح جهانی را از نظر کیفی دارد و در بسیاری از کشورهای دنیا از آن استقبال میشود، ۲۰۰ دلار است، در حالی که لباسشوییهای ایرانی با کیفیت به مراتب پایینتر، کمتر از ۲۰ میلیون تومان به مردم فروخته نمیشود.
او تأکید میکند: تهیه زیرساختها از سوی دولت مساله دوم است و مساله اول این است که چگونه تکنولوژی وارداتی را دوباره صادر میکنیم. امروزه تنها به معدود کشورهایی میتوانیم محصولاتی همچون لباسشویی را صادر کنیم که بعد مسافتی بالایی از کشور اصلی دارند یا مانند لباسشویی دوقلو و کولر آبی صرفه اقتصادی برای ایجاد خط تولید آنها وجود ندارد.
نایبرئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی تصریح میکند: مشتری در هر صورت نیاز خود را به صورت واردات غیرقانونی با برند اصلی وارداتی تأمین میکند اما مسؤولان اصرار دارند به جای این لباسشویی ۱۵ میلیون تومانی که کیفیت بسیار بالایی دارد، در داخل کشور شبیه آن را با ۲۵ میلیون تومان به مردم بفروشند و تازه برای صادرات آن هم برنامهریزی کنند. طبیعی است وقتی در یک کشور، برند ایرانی را با کیفیت پایینتر و قیمت ۲ برابری در کنار برند کرهای و آلمانی قرار دهیم، موفق نمیشویم».
میتوان ادعا کرد یکی از مشکلات صنعت لوازم خانگی ایران این است که مانند صنعت خودرو به سمت مونتاژ برندهای چینی روی آورده است. از طرف دیگر برخی از شرکتهایی که به نام برند داخلی کار میکنند عمدتا قطعات خود را از چین وارد میکنند. همین موضوع باعث شده بازار لوازم خانگی ایران نیز در حد مونتاژ باقی بماند. این دقیقا همان مشکلی است که صنعت خودروی ایران با آن دست و پنجه نرم میکند، چرا که شرکتها نتوانستهاند بعد از چند سال مونتاژ، عمق ساخت داخل را افزایش دهند، بنابراین تا زمانی که این صنایع مونتاژی باقی میمانند عملا ارتقای کیفیت هم معنایی ندارد. قیمت خودرو و لوازم خانگی نیز تحت تاثیر نوسان دلار و اتفاقاتی خواهد بود که در شرکت اصلی بروز میکند. برای نمونه در همین سالهای اخیر برند خودروی برلیانس در چین ورشکسته شد و بسیاری از کسانی که در ایران خودروهای تولیدی این شرکت را داشتند با مشکل تامین قطعات مواجه بودند و حتی مجبور به پرداخت هزینههای بالاتر شدهاند.
***
پیشبینی قیمت لوازم خانگی
عوامل متعددی در تعیین قیمت لوازم خانگی موثرند و یکی از آنها نرخ ارز است. هرچند قیمت ارز تا حدودی تثبیت شده اما پیشبینی نرخ ارز تا پایان سال غیرممکن است. به همین دلیل در صورتی که دولت موفق شود قیمت ارز را تا پایان سال ثابت نگه دارد قیمت لوازم خانگی باید ثابت بماند.
در شرایط کنونی با توجه به افزایش درآمدهای ارزی کشور به نظر میرسد تصمیم دولت در راستای تثبیثت نرخ است. هرچند بازار دلار تحت تاثیر عوامل روانی و توسط دلالان دلار نوسان پیدا میکند تا با برهم زدن چرخه عرضه و تقاضا، حباب ایجاد کنند و قیمتها را به نفع خودشان تغییر دهند.
* عوامل غیرارزی مؤثر بر قیمت لوازم خانگی
تشدید تحریمها و عوامل سیاسی متعددی موجب افزایش تورم اقتصادی در کشور شده و لوازم خانگی هم از این تورم پیروی میکند. در این میان فقط با شناخت دیگر عوامل تعیینکننده در قیمت محصولات، میتوان برای خرید آنها تصمیمگیری و بودجهبندی کرد. این عوامل به شرح زیر هستند: مواد اولیه روی قیمت تمامشده تولید تاثیر میگذارد. بیشتر اقلام موجود در بازار لوازم خانگی کشور، تولید داخل هستند اما قطعات بهکاررفته در ساخت آنها غالبا وارداتی است. واردات بسیاری از مواد اولیه مورد نیاز برای ساخت لوازم خانگی، تحت تأثیر تحریمها با مشکل مواجه شده است و طبیعتا در چنین شرایطی اگر تقاضا از طرف مصرفکنندگان افزایش یابد، قیمت لوازم خانگی هم افزایش خواهد یافت.
از مهمترین عوامل تعیینکننده قیمت محصولات، اصل عرضه و تقاضاست. اگر عرضه محصولی از طرف تولیدکنندگان محدود باشد و تقاضای آن محصول از طرف مصرفکنندگان شدت یابد، حتی اگر هیچ یک از مواد اولیه تولید آن محصول گران نشده باشد، آن محصول گران خواهد شد و این بیرحمانهترین اصل اقتصادی است.
در سالهای اخیر بسیاری از شرکتهای لوازم خانگی به دنبال افزایش چند مرحلهای قیمتها بودند و تا حدودی مصوبه سازمان حمایت را قبول نداشتند به همین دلیل برای اینکه قیمت لوازم خانگی را گران کنند عمدتا عرضه خود را کاهش میدادند. در مقابل این موضوع بهانه میآوردند که به دلیل عدم تخصیص به موقع ارز یا تامین کم مواد اولیه نتوانستهاند به اندازه ظرفیت تولید کنند. به همین دلیل عرضه آنها کاهش یافته است. در حالی که برخی مواقع شواهدی وجود داشت مبنی بر اینکه تولید با تمام ظرفیت انجام میشود اما کالاها را در انبار ذخیره میکنند تا بعد از گرانی کالا آنها را در بازار عرضه کنند. یکی دیگر از عوامل موثر در افزایش قیمت لوازم خانگی برند است. شهرت یک برند یکی از مهمترین عوامل ارزشگذاری بر محصولات آن شرکت است. طبیعتا نخستین چیزی که بعد از قیمت محصول، توجه مصرفکنندگان را جلب میکند، برند محصول است. حتی اگر بهترین آپشنها توسط شرکتی ناشناس ارائه شود، کمتر کسی ریسک خرید محصولات آن شرکت را میپذیرد.
همچنین کیفیت و برچسب انرژی بر قیمت محصولات لوازم خانگی تاثیرگذار است، چرا که هرچقدر میزان مصرف انرژی لوازم خانگی کمتر باشد نشاندهنده رعایت استانداردهای لازم است، به همین دلیل بسیاری از مصرفکنندگان برای خرید محصولات لوازم خانگی به این مساله توجه جدی دارند.
هیچگاه قیمت لوازم خانگی رو به کاهش نخواهد گذاشت و این قطعی است. با مشخصشدن نرخ تورم هرساله و با پایان تعطیلات نوروز، بازار لوازم خانگی بشدت ملتهب شده و افزایش شدید قیمتها را تجربه خواهد کرد. این اتفاق هم قطعی است. در این میان تنها نکتهای که به صورت کامل قابل پیشبینی نیست، نوسانات قیمتی لوازم خانگی تا پایان سال است. معمولا این بازه زمانی بیشترین نظارت قیمتی باید از سوی مسؤولان اعمال شود تا قیمتها غالبا ثابت بماند. در غیر این صورت قیمتها تغییر خواهند داشت، چرا که بسیاری از توزیعکنندهها به دنبال بهانه برای افزایش قیمت هستند و گاهی افزایش قیمت کرایه تاکسی نیز برای آنها بهانه رشد قیمت خواهد بود.
در حالی این روزها شاهد ظهور برندهای جدید لوازم خانگی ایرانی در بازار هستیم که عموما مردم کالای قاچاق خریداری میکنند، زیرا برندهای ایرانی نتوانستهاند قیمت رقابتی ایجاد کنند و از نظر کیفی هم از نمونههای خارجی عقب هستند. حتی مردم از فروش اقساطی لوازم خانگی نیز راضی نیستند. وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی این بازار باید پاسخگو باشد که چرا سیاست توسعه صنعت لوازم خانگی موفق نبوده است. در واقع به جای کارخانه لوازم خانگی، کارگاههایی ایجاد شده است که در بازار حرفی برای گفتن ندارند. از اینرو به نظر میرسد کمکم با تعطیلی این کارگاهها نیز مواجه خواهیم شد.
به گزارش «وطن امروز»، در سالهای اخیر با هدف جلوگیری از خروج ارز، مصوبه ممنوعیت واردات لوازم خانگی اجرایی شد. در پی آن بسیاری از سرمایهگذاران از فرصت به دست آمده استفاده کردند و وارد بازار لوازم خانگی شدند تا بتوانند بخشی از بازار داخلی را در اختیار بگیرند. هر چند تعداد شرکتهای تولیدکننده در بازار لوازم خانگی افزایش یافت و مانع بروز انحصار در عرضه لوازم خانگی شد اما ارزش افزوده چندانی هم ایجاد نشد و البته این تعداد تولیدکننده به تعدیل یا کنترل قیمت لوازم خانگی نیز منجر نشد. حتی برخی مواقع تولیدکنندگان با عدم عرضه محصولات خود فضا را به سمتی میبردند که دولت با افزایش قیمت لوازم خانگی موافقت کند. از طرف دیگر فروش اقساطی لوازم خانگی نیز برای خریداران چندان مزیت نبود، زیرا قیمتها گاهی تا 40 درصد بالاتر از قیمت نقدی بود.
مهمترین سوالی که این روزها بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی از متولیان حوزه صنعت میپرسند این است که چرا بازار لوازم خانگی در زمان ممنوعیت واردات رشد کیفی چندانی نکرد؟ پاسخ این سوال واضح است سیاستگذار در این سالها تنها به دنبال تامین نیاز داخلی بود و عملا رقابتپذیری تولید جزو اولویتهای کشور نبود. به همین دلیل در سالهای اخیر بسیاری از شرکتهایی که وارد تولید لوازم خانگی شدند عمدتا شرکتهای کوچکی بودند که یک یا چند محصول خاص را تولید میکردند. از طرف دیگر در تولید محصولات خود مزیت خاصی ایجاد نکردهاند که مصرفکننده ایرانی بتواند بر مبنای همان مزیت خرید برند ایرانی را در اولویت قرار دهند.
به عبارت دیگر برند لوازم خانگی باید 2 مزیت قیمت و کیفیت داشته باشد تا بتواند در بازار سهم مناسبی داشته باشد. بسیاری از تولیدکنندگان ایرانی معتقدند مواد اولیه لوازم خانگی در ایران هر چند از داخل کشور تامین میشود اما با قیمت بازار جهانی فروخته میشود. حتی برخی محصولات خاص پتروشیمی که به صورت انحصاری تولید میشود با قیمتی بالاتر از بازار جهانی به تولیدکنندگان لوازم خانگی عرضه میشود.
در همین باره یک کارشناس صنعت لوازم خانگی در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: بازار لوازم خانگی در حال حاضر به دلیل کاهش قدرت خرید مردم با رکود عمیقی روبهرو شده است. چرا که بسیاری از مردم به خرید کالاهای قاچاق رو آوردهاند. این موضوع تحت تاثیر تنوع بالای محصولات خارجی، قیمت رقابتی و همچنین برندسازی آنها است. به عبارت دیگر وقتی کالایی به صورت قاچاق وارد میشود، به دلیل اینکه تعرفه گمرکی نمیپردازند ارزانتر است. از طرف دیگر این لوازم خانگی قاچاق عمدتا به دلیل اینکه با نام برندهای معروف وارد بازار میشوند، از این رو هزینهای نیز برای تبلیغات نمیپردازند، بنابراین قیمت مناسبتری دارند. این موضوع باعث شده مردم بیشتر تمایل به خرید کالاهای قاچاق داشته باشند.
احسان فدایی با تاکید بر اینکه کالاهای قاچاق نسبت به برندهای ایرانی مزیت بیشتری دارند، تصریح کرد: این کالاهای قاچاق از طریق ارز صادراتی کالاهایی واردات میشوند که آن کالا در داخل کشور از یارانه برخوردار است. به همین دلیل قیمت تمامشده پایینتری نسبت به شرایط واقعی دارند. به عبارت دیگر جنسی که در داخل تولید و صادرات میشود بر مبنای ارز یارانهای ساخته شده است اما کالایی که به صورت قاچاق با ارز صادراتی وارد بازار ایران میشود با نرخ دلار آزاد عرضه میشود. این اختلاف قیمت دلار مرکز مبادله و بازار آزاد برای شرکتهای قاچاقکننده سود محسوب میشود. درحال حاضر ارزش لوازم خانگی قاچاق در ایران به بالای ۱,۵ میلیارد دلار میرسد.
وی با بیان اینکه برندها برای غلبه بر رکود بازار وارد رقابت در فروش لوازم خانگی اقساطی شدهاند، تصریح کرد: اما از آنجا که مردم برای خرید قسطی لوازم خانگی باید از تسهیلات بانکی استفاده کنند چندان تمایلی به خرید پیدا نمیکنند، چرا که مردم به بانکها اعتماد ندارند و معتقدند بانکها سود تسهیلات را به صورت تصاعدی محاسبه میکنند، بنابراین فروش اقساطی لوازم خانگی منجر به رشد تقاضا در بازار لوازم خانگی نشده است؛ این موضوع رکود بازار را نیز بیشتر کرده است.
فدایی تصریح کرد: یکی از مهمترین اتفاقات تاثیرگذار بر بازار لوازم خانگی، ممنوعیت واردات بوده است، چرا که مردم نمیتوانند برای آن محصولات خدمات پس از فروش دریافت کنند. همچنین در صورتی که کالا ایرادی داشته باشد نمیدانند برای شکایت باید به کجا مراجعه کنند. از طرف دیگر در بازار مهآلود کالای فیک زیادی وارد بازار شده است که مصرفکنندگان را با زیان روبهرو میکند. در واقع بسیاری از این کالاها کیفیت ندارند یا قابل تعمیر نیستند.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: تولید برندهای بزرگ دنیا را میتوانید در بازار ایران با قیمت رقابتی بخرید چون به صورت قاچاق وارد میشود اما اگر این لوازم خانگی به صورت رقابتی وارد بازار شوند نمیتوانند با شرکتهای ایرانی رقابت کنند، زیرا با پرداخت تعرفه، مالیات و... با هزینه بالاتری روبهرو میشوند. بنابراین مصرفکنندگان وقتی با قیمت بالای برندهای خارجی روبهرو میشوند ترجیح میدهند کالای ایرانی بخرند، بنابراین ممنوعیت واردات تنها به نفع قاچاقکنندههای است و زیان آن برای مصرفکننده و حتی تولیدکنندگان است.
وی درباره تبعات انحصار در توزیع لوازم خانگی تصریح کرد: در چند سال اخیر هایپرمارکتهایی در حوزه لوازم خانگی شکل گرفته است که به صورت خرید دین با بانکها مشارکت میکنند. همین موضوع منجر شده سایر توزیعکنندگان لوازم خانگی تحت تاثیر قرار بگیرند. از سالهای گذشته خرید لوازم خانگی با روش اقساطی قیمتی متفاوت داشته است به طوری که حدود 20 درصد قیمت فروش اقساطی لوازم خانگی به دلیل تورم فزاینده بالاتر اعلام میشود اما در عمل قیمت لوازم خانگی اقساطی بین 30 تا 40 درصد گرانتر از قیمت نقدی به فروشندهها داده میشود.
با توجه به اینکه در سالهای گذشته شرکتهای لوازم خانگی کرهای در بازار ایران بودند، بسیاری از مردم به محصولات این برندها اعتماد دارند. به همین دلیل شاهد این اتفاق در بازار هستیم که به اسم برندهای کرهای محصولات زیرپلهای لوگو میخورند و با همان بستهبندیها وارد بازار ایران میشوند. شاید یکی از مهمترین دلایلی که منجر شده بود در سالهای اخیر موضوع خرید کارتن یخچال و تلویزیون خارجی در کشور باب شود و حتی با قیمتهای بالا خرید و فروش شود استفاده از آن کارتنها در کارگاههای زیرپلهای برای لوازم خانگی ریبرندشده بود.
واردات قانونمند لوازم خانگی نهتنها ریسکی برای صنعت لوازم خانگی ما نخواهد بود، بلکه میتواند مزایایی هم به همراه داشته باشد. اگر واردات لوازم خانگی در چارچوبی مشخص و کارشناسیشده انجام شود، نه تنها دولت از محل مالیات و تعرفه واردات لوازم خانگی درآمد خواهد داشت، بلکه واردات کالاها به صورت رسمی موجب ورود کالای اورجینال شده و شرکتهای خارجی ناچار به ارائه خدمات پس از فروش در بازار داخلی ما خواهند بود. محمدرضا شهیدی، دبیر انجمن صوتی و تصویری در گفتوگو با «وطن امروز» با اشاره به اینکه در سالهای اخیر تولید لوازم صوتی و تصویری در ایران افزایش یافته است، گفت: هماکنون برخی شرکتهای ایرانی در محصولاتی مانند تلویزیون توفیقات زیادی حاصل کردهاند بهگونهای که بخش عمده بازار تلویزیون در اختیار شرکتهای ایرانی است، هر چند تلویزیون جزو کالاهایی محسوب میشود که زیاد قاچاق میشود. با این حال شرکتهایی که این محصول را تولید میکنند خود را به استانداردها رساندهاند.
وی با تاکید بر اینکه در شرایط کنونی بازار لوازمی مانند اتو، ماکرویو، سشوار و... کاملا تحت تاثیر کالای قاچاق است، تصریح کرد: به طور قطع ایران نتوانسته در سالهای اخیر در تولید محصولات کوچک لوازم خانگی توفیقی به دست آورد، بنابراین کالاهای قاچاق سهم عمدهای از بازار را در اختیار دارند. بخشی از این موضوع نیز تحت تاثیر رانت ارزی است که از طریق ارز مرکز مبادله وارد این بازار میشود. به عبارت دیگر افرادی برای واردات ارز مبادلهای دریافت میکنند یا حتی در مقابل ارز صادرات این کالاها را به بازار ایران عرضه میکنند. از آنجایی که بازار برخی محصولات خاص است شرکتهای ایرانی در آن سرمایهگذاری نکردهاند، بنابراین در موقعیت کنونی باید سیاست آزادسازی واردات اجرا شود تا این کالاها از مبادی قانون وارد شوند.
بر اساس این گزارش، در سالهای اخیر با وجود اینکه تولیدکنندههای ایرانی فرصت پیدا کردند تا عرض اندام کنند اما رشد و بالندگی آنها به نفع مصرفکننده ایرانی نشده است، چرا که نهتنها مزیت قیمتی پیدا نکردهاند بلکه از نظر کیفی نیز نتوانستهاند فاصله خود با برندهای مطرح خارجی را پر کنند. بر همین مبنا اگر واردات لوازم خانگی به بازار ایران آزاد شود به طور قطع بسیاری از همین شرکتهای ایرانی از گردونه رقابت خارج خواهند شد، بنابراین دولت باید سیاست گذشته را اصلاح کند و شرکتهای کوچک را به سمت ادغام یا توسعه سوق دهد. این موضوع باعث میشود ایران چند برند بزرگ لوازم خانگی پیدا کند که حداقل بازار داخلی را تامین میکنند. برای نمونه کشور کرهجنوبی 2 برند سامسونگ و الجی را به صورت بینالمللی برندسازی کرده است. این شرکتها نهتنها سهم بالایی در درآمد ارزی این کشور دارند، بلکه به اشتغالزایی و ایجاد چرخه سرمایه کمک کردهاند تا اقتصاد این کشور رشد قابل توجهی پیدا کند.
***
آیا لوازم خانگی جا پای بازار خودرو میگذارد؟
در سالهای اخیر بازار لوازم خانگی مانند بازار دلار همواره در التهاب بوده است. بخشی از این مساله تحت تاثیر این بوده که بازار در اختیار چند خودروساز بوده است و قیمتهای بازار آزاد را با عرضه قطرهچکانی تحت تاثیر قرار دادهاند. هرچقدر هم سازمان حمایت و شورای رقابت در قیمتگذاری خودرو دخالت داشتهاند اما نتوانستهاند مافیای بازار خودرو در بازار آزاد را کنترل کنند، به همین دلیل همیشه مردم نتوانستهاند با سرعت رشد قیمت خودرو خود را هماهنگ کنند. در سالهای گذشته بازار لوازم خانگی نیز حرکتی مشابه بازار خودرو داشته است، با این تفاوت که لوازم خانگی قاچاق نیز در کشور وجود داشته است. اما از آنجایی که بازار دچار نوسانات صعودی بوده است قیمت لوازم خانگی قاچاق نیز تحت تاثیر دلالان بازار قرار داشته است.
داستان قیمت بالای خودرو، پایین بودن کیفیت آن و مقایسهاش با برندهای کیفی و ارزان خارجی در کشورهای همسایه همواره نقل محافل است. برای مثال در کشورمان خودروی ال۹۰ با سال ساخت ۱۳۹۷، ۸۷۰ میلیون تومان و نیسان آلتیما ۲۰۲۰ در دوبی ۱۴هزار دلار (۸۵۰ میلیون تومان) است.
مسؤولان در پاسخ به این سوال که چرا در این سالها خودروی گران، بیکیفیت و مونتاژی به مردم تحمیل شده است میگویند برای جلوگیری از خروج ارز و حمایت از تولید داخل بوده است اما در سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان صنعت خودرو تاکید کردهاند در صورتی که خودرو وارد شود اقتصاد کشور سود بیشتری خواهد برد، زیرا در حال حاضر ایران برای این خودروهای پرمصرف مجبور به واردات بنزین است و از طرف دیگر به واسطه آلودگی بالایی که دارند سلامتی جامعه را نیز تحت تاثیر قرار میدهند. درباره لوازم خانگی نیز تا حدودی این مسائل مطرح است. به طوری که لوازم برقی ایرانی برق زیادی مصرف میکنند و از نظر قیمتی و کارایی نیز با نمونههای خارجی نمیتوانند رقابت کنند، بنابراین باید سیاستها در راستای رفع محدودیت و ایجاد شوک به این بازار باشد تا محصولاتی که کیفیت ندارند از چرخه تولید خارج شوند. این موضوع به نفع مصرفکننده و حتی اقتصاد کشور است.
شاید خرید خودرو برای هر خانواده ایرانی ضروری نباشد اما لوازم خانگی برقی مانند یخچال، لباسشویی، اجاقگاز و تلویزیون جزو ضروریترین کالاهای مورد نیاز در یک خانواده است که باید هم قیمت مناسبی داشته باشد و هم اینکه از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد. آنچه در 5 سال اخیر برای این صنعت رقم زدهاند، چیزی جز نادیده گرفتن حقوق مصرفکننده نبوده است.
قیمت یخچال فریزر سایدبایساید ساخت ایران 65 میلیون تومان (۴ هزار و 500 درهم) تا 90 میلیون تومان معادل ۶ هزار درهم است، البته این قیمتها برحسب نوع برند متغیر است اما همین یخچال سایدبایساید در کشور امارات با در نظر گرفتن نرخ روز درهم ارزانتر از برخی برندهای ایرانی است.
پیش از این نایبرئیس، اتحادیه فروشندگان لوازمخانگی با تأکید بر اینکه انحصار و مونتاژکاری با کمترین کیفیت ممکن، صنعت لوازم خانگی را ارتقا نمیدهد، گفت: واقعیت این است که ما واردکننده تکنولوژی هستیم و قطعات را با توجه به آن مونتاژ میکنیم و جالب اینکه میخواهیم همان محصولات را صادر کنیم، بنابراین باید ببینیم کالای مونتاژشده ما در بازار داخلی تا چه میزان مورد استقبال قرار میگیرد تا در مرحله بعد انتظار داشته باشیم کشورهای خارجی، کالای ما را به سایر برندها ترجیح دهند.
محمدحسین اسلامیان میافزاید: ما امروز لباسشوییای را که تکنولوژی آن وارداتی است، با کیفیت به مراتب پایینتر از نمونه اصلی مونتاژ میکنیم اما قیمت آن از قیمت جهانی کالای مورد نظر بالاتر است. امروزه قیمت لباسشوییای که بالاترین سطح جهانی را از نظر کیفی دارد و در بسیاری از کشورهای دنیا از آن استقبال میشود، ۲۰۰ دلار است، در حالی که لباسشوییهای ایرانی با کیفیت به مراتب پایینتر، کمتر از ۲۰ میلیون تومان به مردم فروخته نمیشود.
او تأکید میکند: تهیه زیرساختها از سوی دولت مساله دوم است و مساله اول این است که چگونه تکنولوژی وارداتی را دوباره صادر میکنیم. امروزه تنها به معدود کشورهایی میتوانیم محصولاتی همچون لباسشویی را صادر کنیم که بعد مسافتی بالایی از کشور اصلی دارند یا مانند لباسشویی دوقلو و کولر آبی صرفه اقتصادی برای ایجاد خط تولید آنها وجود ندارد.
نایبرئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی تصریح میکند: مشتری در هر صورت نیاز خود را به صورت واردات غیرقانونی با برند اصلی وارداتی تأمین میکند اما مسؤولان اصرار دارند به جای این لباسشویی ۱۵ میلیون تومانی که کیفیت بسیار بالایی دارد، در داخل کشور شبیه آن را با ۲۵ میلیون تومان به مردم بفروشند و تازه برای صادرات آن هم برنامهریزی کنند. طبیعی است وقتی در یک کشور، برند ایرانی را با کیفیت پایینتر و قیمت ۲ برابری در کنار برند کرهای و آلمانی قرار دهیم، موفق نمیشویم».
میتوان ادعا کرد یکی از مشکلات صنعت لوازم خانگی ایران این است که مانند صنعت خودرو به سمت مونتاژ برندهای چینی روی آورده است. از طرف دیگر برخی از شرکتهایی که به نام برند داخلی کار میکنند عمدتا قطعات خود را از چین وارد میکنند. همین موضوع باعث شده بازار لوازم خانگی ایران نیز در حد مونتاژ باقی بماند. این دقیقا همان مشکلی است که صنعت خودروی ایران با آن دست و پنجه نرم میکند، چرا که شرکتها نتوانستهاند بعد از چند سال مونتاژ، عمق ساخت داخل را افزایش دهند، بنابراین تا زمانی که این صنایع مونتاژی باقی میمانند عملا ارتقای کیفیت هم معنایی ندارد. قیمت خودرو و لوازم خانگی نیز تحت تاثیر نوسان دلار و اتفاقاتی خواهد بود که در شرکت اصلی بروز میکند. برای نمونه در همین سالهای اخیر برند خودروی برلیانس در چین ورشکسته شد و بسیاری از کسانی که در ایران خودروهای تولیدی این شرکت را داشتند با مشکل تامین قطعات مواجه بودند و حتی مجبور به پرداخت هزینههای بالاتر شدهاند.
***
پیشبینی قیمت لوازم خانگی
عوامل متعددی در تعیین قیمت لوازم خانگی موثرند و یکی از آنها نرخ ارز است. هرچند قیمت ارز تا حدودی تثبیت شده اما پیشبینی نرخ ارز تا پایان سال غیرممکن است. به همین دلیل در صورتی که دولت موفق شود قیمت ارز را تا پایان سال ثابت نگه دارد قیمت لوازم خانگی باید ثابت بماند.
در شرایط کنونی با توجه به افزایش درآمدهای ارزی کشور به نظر میرسد تصمیم دولت در راستای تثبیثت نرخ است. هرچند بازار دلار تحت تاثیر عوامل روانی و توسط دلالان دلار نوسان پیدا میکند تا با برهم زدن چرخه عرضه و تقاضا، حباب ایجاد کنند و قیمتها را به نفع خودشان تغییر دهند.
* عوامل غیرارزی مؤثر بر قیمت لوازم خانگی
تشدید تحریمها و عوامل سیاسی متعددی موجب افزایش تورم اقتصادی در کشور شده و لوازم خانگی هم از این تورم پیروی میکند. در این میان فقط با شناخت دیگر عوامل تعیینکننده در قیمت محصولات، میتوان برای خرید آنها تصمیمگیری و بودجهبندی کرد. این عوامل به شرح زیر هستند: مواد اولیه روی قیمت تمامشده تولید تاثیر میگذارد. بیشتر اقلام موجود در بازار لوازم خانگی کشور، تولید داخل هستند اما قطعات بهکاررفته در ساخت آنها غالبا وارداتی است. واردات بسیاری از مواد اولیه مورد نیاز برای ساخت لوازم خانگی، تحت تأثیر تحریمها با مشکل مواجه شده است و طبیعتا در چنین شرایطی اگر تقاضا از طرف مصرفکنندگان افزایش یابد، قیمت لوازم خانگی هم افزایش خواهد یافت.
از مهمترین عوامل تعیینکننده قیمت محصولات، اصل عرضه و تقاضاست. اگر عرضه محصولی از طرف تولیدکنندگان محدود باشد و تقاضای آن محصول از طرف مصرفکنندگان شدت یابد، حتی اگر هیچ یک از مواد اولیه تولید آن محصول گران نشده باشد، آن محصول گران خواهد شد و این بیرحمانهترین اصل اقتصادی است.
در سالهای اخیر بسیاری از شرکتهای لوازم خانگی به دنبال افزایش چند مرحلهای قیمتها بودند و تا حدودی مصوبه سازمان حمایت را قبول نداشتند به همین دلیل برای اینکه قیمت لوازم خانگی را گران کنند عمدتا عرضه خود را کاهش میدادند. در مقابل این موضوع بهانه میآوردند که به دلیل عدم تخصیص به موقع ارز یا تامین کم مواد اولیه نتوانستهاند به اندازه ظرفیت تولید کنند. به همین دلیل عرضه آنها کاهش یافته است. در حالی که برخی مواقع شواهدی وجود داشت مبنی بر اینکه تولید با تمام ظرفیت انجام میشود اما کالاها را در انبار ذخیره میکنند تا بعد از گرانی کالا آنها را در بازار عرضه کنند. یکی دیگر از عوامل موثر در افزایش قیمت لوازم خانگی برند است. شهرت یک برند یکی از مهمترین عوامل ارزشگذاری بر محصولات آن شرکت است. طبیعتا نخستین چیزی که بعد از قیمت محصول، توجه مصرفکنندگان را جلب میکند، برند محصول است. حتی اگر بهترین آپشنها توسط شرکتی ناشناس ارائه شود، کمتر کسی ریسک خرید محصولات آن شرکت را میپذیرد.
همچنین کیفیت و برچسب انرژی بر قیمت محصولات لوازم خانگی تاثیرگذار است، چرا که هرچقدر میزان مصرف انرژی لوازم خانگی کمتر باشد نشاندهنده رعایت استانداردهای لازم است، به همین دلیل بسیاری از مصرفکنندگان برای خرید محصولات لوازم خانگی به این مساله توجه جدی دارند.
هیچگاه قیمت لوازم خانگی رو به کاهش نخواهد گذاشت و این قطعی است. با مشخصشدن نرخ تورم هرساله و با پایان تعطیلات نوروز، بازار لوازم خانگی بشدت ملتهب شده و افزایش شدید قیمتها را تجربه خواهد کرد. این اتفاق هم قطعی است. در این میان تنها نکتهای که به صورت کامل قابل پیشبینی نیست، نوسانات قیمتی لوازم خانگی تا پایان سال است. معمولا این بازه زمانی بیشترین نظارت قیمتی باید از سوی مسؤولان اعمال شود تا قیمتها غالبا ثابت بماند. در غیر این صورت قیمتها تغییر خواهند داشت، چرا که بسیاری از توزیعکنندهها به دنبال بهانه برای افزایش قیمت هستند و گاهی افزایش قیمت کرایه تاکسی نیز برای آنها بهانه رشد قیمت خواهد بود.
ارسال به دوستان
نگاه
کپیتال هیل تا خیابانهای تهران
نوید مؤمن: ۱- ششم ژانویه 2021 میلادی، نماد یک طغیان و شورش در آمریکاست. طرفداران ترامپ با حمایت بخشی از پلیس فدرال و نهادهای اطلاعاتی آمریکا وارد ساختمان کنگره شدند و اتاق رئیس کنگره، سناتورها و نمایندگان را به تسخیر درآوردند. در زد و خورد شورشیان (که اکثرا از گروه موسوم به پسران مغرور بودند) و پلیس، ۶ نفر کشته، دهها نفر زخمی و صدها نفر هم بازداشت شدند. اکثریت قریب به اتفاق رسانههای حزب دموکرات و حتی برخی رسانههای وابسته به حزب جمهوریخواه، از کشتهشدگان این حادثه به عنوان افرادی تروریست، غارتگر و طغیانگر یاد کردند که از اصول اولیه دموکراسی و احترام به انتخابات و رای مردم بیبهره بودهاند! تصویر هیچ یک از این کشتهشدگان به پوستری بزرگ در صفحات رسانههای مکتوب و مجازی تبدیل نشد و حتی در اخبار فاکسنیوز و واشنگتنپست کسی از آنها به عنوان یک قهرمان راه آزادی یاد نکرد.
۴ سال از آن ماجرا سپری میشود. بسیاری از حملهکنندگان به کنگره از سوی دادگاه فدرال به سالها حبس محکوم شده و پرونده برخی دیگر نیز هنوز در حال رسیدگی است. کار به جایی رسیده است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در صورت عدم پیروزی در انتخابات ماه نوامبر، باید در مقابل قضات دادگاه واشنگتن و متعاقبا دادگاه عالی قرار گیرد تا اثبات کند نسبتی با اوباش و نژادپرستان مهاجم به کپیتال هیل نداشته است. نکته جالبتوجهتر اینکه رسانههای اروپایی نیز از حادثه حمله طرفداران ترامپ به کنگره، بهمثابه یک نقطه تاریک و روز سیاه یاد کرده و کشتهشدگان و آسیبدیدگان این واقعه را نیز مشتی قانونگریز و آنارشیست واقعی خطاب میکنند.
۲- بهتر است فارغ از پرونده حمله ششم ژانویه و متعلقات حقوقی آشکار و پنهان آن، کمی به گذشته بازگردیم. سال ۸۸، اغتشاشگران نه در یک روز و ساعت مشخص، بلکه روزها و ماهها در مقابل اراده عمومی ملت ایستادند و بدترین خسارات مادی و معنوی را به کشورمان وارد کردند. نیروهای انتظامی و امنیتی و حتی مردمی که داوطلبانه در مقابل اوباش ایستادند و حتی جان خود را در صیانت از حریم مقدس ایران فدا کردند، از سوی رسانههای آمریکایی و اروپایی به عنوان جلاد و فتنهگران به عنوان شهید و جانباز راه آزادی(!) شناخته شدند. نهتنها در آن سال، بلکه در جریان اغتشاشات سالهای گذشته که جملگی ساخته و پرداخته دست سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی بود، هیچکس در غرب وحشی از لزوم احترام به پلیس، حفظ حریم شهروندان، تعظیم در برابر اراده عمومی و جمهوریت و... سخنی به میان نیاورد.
3- آنچه ذکر شد، فراتر از استاندارد دوگانه یا پارادوکس رفتاری غرب بوده و منبعث از یک خباثت ذاتی در ساختار تصمیمسازی آمریکا و اروپاست.
این خباثت ضدایرانی، دموکرات و جمهوریخواه، سوسیال - دموکرات و محافظهکار، ملیگرا و غیرملیگرا نمیشناسد و همان مخرج مشترک و نقطه اتصال ماهوی مدعیان دموکراسی غربی محسوب میشود. در اینجا اما سوال دیگری وجود دارد که نمیتوان از طرح و بیان آن منصرف شد: چرا جای مقایسه و تحلیل رویکردها و رفتارهای متناقض غرب در قبال تحولات داخلی آمریکا و ایران در رسانههای مدعی روشنفکری در کشورمان خالی است؟!
گناه سکوت در برابر خباثت آشکار غرب در تقابل مطلق با ملت ایران، کمتر از شراکت مستقیم در این دشمنی و مواجهه نیست. این سکوت و سانسور وقیحانه از سوی برخی داخلیها، همان سوپاپ اطمینان آمریکا و اروپا در استمرار این وقاحت به شمار میآید.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛تصویر واقعه 28 مرداد در سینمای مستند و داستانی ایران
کودتای بیپرده
محمد تقیزاده: کودتای 28 مرداد 1332 از وقایع سیاسی مهم و بحثبرانگیز تاریخ معاصر ایران است که درباره تاثیر آن بر فرهنگ و هنر ایران، خاصه سینما، کمتر سخن گفته شده است، هر چند این تأثیرگذاری بر ادبیات آن دوره آشکار است. ادبیات اعتراض توأم با یأس که در آثار بسیاری از نویسندگان و شاعران عموما چپگرا و بعضا ملیگرا در دهههای 30 و 40 ظاهر شده بود، از بازتابهای این کودتا بود، همچنین بعد از کودتای 28 مرداد شاهد حضور و بروز جریانات و تشکیلات منحصر به فردی هم بودیم که در فضای فرهنگی ایران، سعی در ساختارسازی و ایجاد جریان داشتند. مثل موسسه آمریکایی «فرانکلین» که جلال آلاحمد از آن به عنوان یک «تراست مطبوعاتی» یاد کرده و نوشته بود: «فرهنگ مملکت دارد تبدیل میشود به شعبهای از شعبات بنگاه فرانکلین».
واقعیت این است که سینما و سیما نسبت به رویداد 28 مرداد کملطفی قابل توجهی کرده است و به سختی میتوان چند اثر نمایشی پرمخاطب را در تلویزیون و سینمای داستانی پیدا کرد که این رخداد را به تصویر درآورده باشند. سریال «معمای شاه» از محمدرضا ورزی محصول 1394 و فیلم سینمایی «خائنکشی» محصول 1400 از معدود آثار مرتبط با 28 مرداد در سینما و سیما به شمار میرود.
در سوی مقابل، شاهد حضور پررنگ و تمامعیار سینمای مستند در به نمایش درآوردن رخداد 28 مرداد هستیم. «کودتای 53» به کارگردانی تقی امیرانی، «محاکمه مصدق» به کارگردانی احسان عمادی، «روز کودتا» به کارگردانی میلاد محمدی، مستند «روزهای آزادی» به کارگردانی وحید فرجی، مستند «آقای نخستوزیر» به کارگردانی محمدرضا امامقلی و «رویای نیروی سوم» به کارگردانی داوود کاظمی از جمله مهمترین آثاری هستند که به طور مستقیم این رخداد را مستند کردند.
در ادامه به برخی آثار تصویری تولیدشده درباره کودتای 28 مرداد 32 نگاهی میاندازیم.
* «کودتای 53» تقی امیرانی
این مستند در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، در بخش فیلمهای مستند، سیمرغ بهترین فیلم را از آن خود کرد. امیرانی چندین سال را صرف تحقیق و مطالعه اسناد پیرامون این رویداد تاریخی کرد و به واکاوی نقش سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) در این کودتا پرداخت.
مستند به نقش سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا و «نورمن داربیشایر» افسر این سازمان در جریان کودتای ۲۸ مرداد میپردازد. از دستاوردهای این مستند میتوان به حضور در بخش نمایش ویژه چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت نیز اشاره کرد که جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کرد. از این رو یکی از بهترین مستندهای مرتبط با کودتای 28 مرداد همین مستند کودتای 53 است که سال 1399 برای نخستینبار به نمایش درآمد.
نقد مصدق، موضوعیتی در «کودتای۵۳ » ندارد. این هم از نگاه ستایشآمیز امیرانی به آقای نخستوزیر میآید. هرچند نقد مصدق میتواند دستمایه آثار تولیدی باشد اما مستند «کودتای 53» چنین ماموریتی را برای خودش تعریف نکرده است. در سوی مقابل، نکته جالب در «کودتای 53» این است که امیرانی به نقاط مختلفی از جهان سر میزند و با افراد ایرانی و خارجی درباره مصدق و دخالت بیگانگان در ایران صحبت میکند. او به دلیل موقعیتش دسترسی بیشتری به آرشیوهای درجه یک دارد و از این امکان به بهترین شکل استفاده کرده است.
«کودتای ۵۳» به عنوان مستند گزارشی، پرکشش و پرتعلیق است و از نفس نمیافتد. جستوجوی راوی (تقی امیرانی) گاهی با مشکلاتی همراه میشود اما در نهایت اوست که رازها را کشف کرده و علاوه بر نقش دولتهای خارجی در براندازی مصدق، به این موضوع میپردازد که بسیاری از سیاستمداران داخلی هم در این توطئه علیه دولتی ملی، ضداستعماری و محبوب مردم ایران نقش داشتهاند. این وجه تاریخی و تراژیک این مستند است که به آن اعتبار اسنادی میبخشد.
* «محاکمه مصدق» احسان عمادی
سیداحسان عمادی درباره موضوع این مستند گفته است: «تمرکز در فیلم «محاکمه مصدق» بر اتفاقات شب کودتا تا دادگاه بدوی دکتر محمد مصدق است. البته تا روز کودتا درباره مصدق حرفهای زیادی گفته شده اما کمتر کسی به دادگاه و اتفاقات آن روز پرداخته است.
دکتر مصدق در روز کودتا برای خیلیها تمام شد اما صحبتهای ایشان در دادگاه خیلی جذابیت دارد که تمرکز فیلم روی آن است. همزمان با مطالعاتی که در این زمینه داشتم، تصمیم گرفتم مستندی پیرامون دادگاه مصدق بسازم. البته کتابی که وکیل مدافع ایشان با عنوان «مصدق در محکمه نظامی» نوشته است، کمک زیادی برای به سرانجام رسیدن این مستند کرد».
به گفته عمادی، پیدا کردن منابع مورد نیاز فیلم کار سختی بود و متأسفانه شاهد زندهای از آن روز پیدا نکردیم! یا از دنیا رفته بودند یا دسترسی به آنها نشدنی بود. به همین دلیل از تصاویر آرشیوی صداوسیما و مرکز اسناد استفاده کردیم، البته مصاحبه با افرادی که با این مسائل به نوعی مواجه بودند نیز در فیلم گنجانده شده است».
نگاهی کوتاه به حوادث تاریخ معاصر نشان میدهد کودتای 1332 به حوادث روزهای بیستوپنجم تا بیستوهشتم مرداد آن سال و نقش برخی شخصیتهای سیاسی در ایجاد آن ارتباط داشته است؛ شخصیتهایی که هر کدام نقش ویژهای در این تاثیرگذاری تاریخی داشتهاند اما سازنده فیلم «محاکمه مصدق» در فصل جذاب و کوبنده افتتاحیه، زیرکانه از پرداختن به آنها طفره رفته است. استفاده موثر از مواد آرشیوی و تلفیق آن با برخی نماهای طراحیشده، هوشمندانه و ظریف انجام شده است. از این زاویه، مهمترین پلان فیلم، نمایی سرازیر و از بالاست که در آن دکتر مصدق و تنهایی آزاردهنده او به نمایش گذاشته شده است.
این مستند نیز از باکیفیتترین و هنرمندانهترین آثاری است که مقطع مهمی از کودتای 28 مرداد را به تصویر درآورده و سال 1396 به نمایش عمومی درآمد.
* «معمای شاه» محمدرضا ورزی
از معدود آثار نمایشی که در تلویزیون به طور مستقیم رویداد مهم 28 مرداد را به تصویر درآورده، سریال 95 قسمتی «معمای شاه» ساخته محمدرضا ورزی است که اواسط دهه 90 روی آنتن سیما رفت. سیودومین قسمت از این سریال تلویزیونی به طور ویژه و مشخص روایتگر کودتای 28 مرداد 32 بود.
در قسمت سیویکم، ماجرای کودتای 25 مرداد که به شکست انجامیده و منجر به فرار شاه از ایران شد به تصویر کشیده شد و در ادامه حضور محمدرضا پهلوی در کشور ایتالیا پیش و پس از پیروزی کودتای 28 مرداد و همچنین جریان شکلگیری کودتای 28 مرداد، حضور اراذل و اوباش در خیابانها و نقش آنها در شکست نهضت مردمی ملی شدن صنعت نفت به تصویر کشیده شد. پرداختن به جزئیاتی همچون نقش آمریکا در این کودتا، روابط میان دکتر مصدق و مرحوم آیتالله کاشانی، نطق دکتر فاطمی در حمایت از دولت مصدق، نقش شعبان جعفری و اراذل در پیروزی کودتا و... نیز در ادامه به نمایش درآمد.
«معمای شاه» از جمله آثار متوسط رسانه ملی در زمان پخش در شبکه یک بود که انتقادات فراوانی به اجرا و محتوای آن وارد شد. در بخشی از نظرات مردم درباره این سریال آمده است؛ «ضعف در سناریو با وجود طیف گسترده وقایع دارای ظرفیت تولید داستان و خردهداستان، بازی نه چندان قوی در کنار دکوپاژهایی که بشدت به دیالوگهای کلیشهای میآیند، باعث شده در بخشهایی از این سریال، این حس پدید آید که علیرغم قرار گرفتن این سریال در آثار الف ویژه اما جزو مجموعههای نمایشی سطح متوسط سیما به شمار میرود!
* «خائنکشی» مسعود کیمیایی
مسعود کیمیایی در «خائنکشی» در ادامه رویکرد عدالتخواهانهاش در آثار قبلی، حادثه 28 مرداد و مصدق را به طور ضمنی مورد اشاره قرار داد. داستان فیلم درباره گروهی است که میخواهند از بانک ملی دزدی کنند. مهدی، شاهرخ، گیو، اطلس و دیگرانی، دزدان ظاهری بانک هستند اما این پول را برای قرضه ملی مصدق میخواهند. مصدق بر سر این مساله اصرار میورزد که نفت ایران باید ملی شود. از سویی سرکرده این گروه دلباخته زنی است اما در درگیریهایی که در جلوی بانک با پلیس بالا میگیرد، او تیر میخورد و باقی فرار میکنند.
فرهاد آییش، بازیگر نقش مصدق در «خائنکشی» در این باره گفته است: «یکی از دلایلی که آقای کیمیایی من را برای بازی در «خائنکشی» و در نقش محمد مصدق انتخاب کرد، جدا از شباهت ظاهری، توافقی بود که روی شخصیت و نقش تاریخی دکتر مصدق داشتیم. روز اولی که آقای کیمیایی با من ملاقات کرد، دنبال این بود که ببیند من هم مانند خودش به دکتر مصدق ارادت دارم یا نه. البته باید بگویم من مصدقی نیستم و تکرار کنم هیچ راه سیاسی را دنبال نمیکنم ولی معتقدم آقای مصدق یک انسان بسیار شریفی بود. نکته جالب اینکه در همان اتاقی که با آقای کیمیایی گفتوگو میکردم، عکس آقای مصدق روی دیوار بود».
ارسال به دوستان
یادداشت روز
هوشیاری حماس و عدم مشارکت در مذاکرات دوحه
مهدی گرگانی: دور جدید مذاکرات آتشبس و تبادل اسرا روز پنجشنبه در دوحه پایتخت قطر آغاز شد؛ مذاکراتی که بر مبنای بیانیه سهجانبه آمریکا، مصر و قطر ۱۳ مرداد برگزار شد اما خبری از نمایندگان حماس نبود. مقامات حماس چند مرتبه گفته بودند حاضر به شرکت در این گفتوگوها نیستند.
اما دلیل عدم حضور حماس چیست؟ آنچه در ادامه ذکر میشود نشان خواهد داد نوع دیدگاه و رویکرد حماس درباره مذاکرات تا چه حد هوشمندانه است.
1- حماس در 2 موضوع نظر شفافی دارد؛ ابتدا درباره ماهیت مذاکرات و دیگری درباره نقش آمریکا به عنوان میانجی(!)
حماس روز یکشنبه هفته گذشته در نخستین واکنش خود به بیانیه سهجانبه اعلام کرد حاضر به شرکت در مذاکرات نیست و تاکید کرد گفتوگوهای دوحه تنها پوششی برای ادامه جنایات ارتش اشغالگر در غزه است.
پس از آن مقامات این گروه مقاومت اعلام کردند تنها در صورتی حاضر به شرکت هستند که دستورکار مذاکرات بررسی چگونگی اجرای مذاکرات پیشین و طرح جو بایدن درباره آتشبس باشد. حماس میگوید چیز جدیدی برای مذاکره وجود ندارد، جز اجرای آنچه تاکنون بر سر آن مذاکره و توافق شده است.
در این باره «اسامه حمدان» از رهبران ارشد حماس در مصاحبه با آسوشیتدپرس با تاکید بر اینکه این جنبش هیچ اعتمادی به میانجیگری آمریکا در مذاکرات ندارد، اعلام کرد تا زمانی که بحث اجرایی شدن توافق نباشد حماس در هیچ مذاکرهای شرکت نمیکند.
وبسایت شبکه جهانی بیبیسی نیز به نقل از یک مقام ارشد حماس نوشت: «فقط برای اینکه مذاکره کرده باشیم وارد گفتوگو نمیشویم چون این به معنای توجیه ادامه جنگ توسط اسرائیل خواهد بود». بنابراین جنبش حماس بخوبی نقشه و طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی در ارتباط با مذاکرات بیهدف را درک کرده است. تاکنون چند دور مذاکره در مصر و قطر انجام شده و مقاومت به این یقین رسیده است که اشغالگران به دنبال توافق و پایان جنگ نیستند و مذاکرات تنها پوششی است که تلآویو بر اساس آن قصد دارد خود را در انظار جهانی حامی گفتوگو و حلوفصل دیپلماتیک بحران به تصویر بکشد و همزمان به جنایات خود نیز ادامه دهد. حتی در طول هفتههای اخیر حملات اشغالگران علیه مردم مظلوم غزه تشدید نیز شده است.
2- رهبران حماس همچنین در برهههایی توقف جنگ و حملات را یک پیششرط اساسی برای حضور در مذاکرات اعلام کردهاند. در آخرین مورد نیز برخی منابع قطری در گفتوگو با روزنامه والاستریت ژورنال از پیام یحیی سنوار خبر دادند. رهبر جدید حماس در این پیام گفت تنها در صورت توقف عملیات نظامی، تیم مذاکرهکننده حماس حاضر است در مذاکرات حضور یابد.
3- در این راستا، شخص نتانیاهو نیز مطرح است. نوع رفتار نخستوزیر رژیم صهیونیستی بخوبی بیفایده بودن مذاکرات جدید را تأیید میکند. او کاملا تلاش دارد هرگونه روزنهای برای توافق را مسدود کند و این واقعیتی است که حتی مقامات صهیونیست نیز به آن اذعان دارند که نتانیاهو جنگ را تنها راه ادامه حیات سیاسی خود میداند.
در این باره «یوآو گالانت» وزیر جنگ رژیم تلآویو چندی پیش در نشست کمیسیون خارجی و امنیتی پارلمان این رژیم (کنست) گفت اسرائیل عامل عدم توافق است و سخنان نتانیاهو درباره «پیروزی مطلق» یاوهگویی است. سخنانی که موجب خشم و عصبانیت نتانیاهو شد. پیش از آن نیز رسانههای صهیونیست چند مرتبه از اختلاف تیم مذاکرهکننده این رژیم با نتانیاهو خبر داده بودند. به نوشته روزنامه هاآرتص، برآوردهای سران نهادهای امنیتی رژیم اسرائیل حاکی از آن است که نتانیاهو هیچ تصمیمی برای امضای توافق مبادله اسرا ندارد. مانعتراشیهای نتانیاهو تا حدی است که روز چهارشنبه بیش از 100 خاخام یهودی آمریکا از او خواستند با توافق موافقت کند.
4- نکته دیگر به میانجیگری آمریکا مربوط میشود؛ مقامات حماس بارها گفتهاند آمریکا نمیتواند میانجی باشد، چرا که یک طرف جنگ است و به رغم ادعاهای زبانی مقامات واشنگتن درباره ضرورت توقف جنگ اما لحظهای سیل ارسال انواع سلاحها برای ارتش اشغالگر متوقف نشده است. حماس میگوید آمریکا خود را متعهد به تأمین منافع رژیم صهیونیستی به شکل بیحد و مرز میداند و اعتبار خود را به عنوان واسطه از دست داده است. حماس حتی درخواست حضور ترکیه و روسیه در تیم واسطهگران را داده که با مخالفت شدید رژیم صهیونیستی مواجه شد.
با شرایط ذکرشده، حضور هیأت حماس در مذاکرات دوحه، نقشآفرینی در چارچوب خواستههای واشنگتن و تلآویو محسوب میشد از این رو عدم مشارکت، به نوعی بر هم زدن طرحهای فریبکارانه است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از آغاز بررسی برنامهها و صلاحیت 19 وزیر پیشنهادی پزشکیان در مجلس
شروع بیحاشیه
گروه سیاسی: بالاخر پس از گمانهزنیهای بسیاری که پیرامون اعضای کابینه دولت پزشکیان وجود داشت، در نهایت وی اسامی کابینه خود را 21 مرداد به مجلس ارائه داد تا نمایندگان مجلس طبق قانون، یک هفته زمان برای بررسی برنامههای وزرای پیشنهادی در کمیسیونهای تخصصی اختصاص دهند و سپس نوبت به بررسی برنامههای کلی دولت و همچنین صلاحیت وزرا در صحن علنی مجلس فرا برسد؛ مرحلهای که صبح دیروز (27 مرداد) با حضور مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم در مجلس شورای اسلامی آغاز شد.
بر اساس اخباری که در خلال هفته گذشته از جلسات کمیسیونهای تخصصی با وزرای مربوط به گوش رسیده بود، از 19 وزیر پیشنهادی رئیسجمهور، 16 وزیر توانسته بودند نظر مثبت اعضای کمیسیونها را جلب کنند و تنها 3 وزیر موفق نشدند آرای کمیسیونهای تخصصی را به دست آورند؛ محسن پاکنژاد وزیر پیشنهادی نفت، سیدمحمد اتابک وزیر پیشنهادی صمت و محمدرضا ظفرقندی وزیر پیشنهادی بهداشت. در این میان درباره احمد میدری، وزیر پیشنهادی کار هم که شواهد نشان میداد احتمال رأی اعتماد به او چندان زیاد نیست به نظر توانسته نظر مثبت کمیسیون اجتماعی را کسب کند.
به این ترتیب مجلس شورای اسلامی در هفته گذشته و در مرحله کمیسیونهای تخصصی نشان داد که شیوه تعاملی و البته بر اساس وظایف قانونی را در برابر دولت چهاردهم در پیش گرفته است. با این وجود طبق قانون، باید تایید یا عدم تایید صلاحیت وزرا با حضور تمام نمایندگان و در صحن علنی مجلس مورد بررسی گیرد که با توجه به جوی که دیروز در مجلس شاهد بودیم، به نظر میرسد وزرای نفت و صمت همانطور که در کمیسیونهای تخصصی نیز رای نیاوردند، شانس کمی برای تایید در مجلس خواهند داشت اما میدری گزینه پیشنهادی وزارت کار که مورد تایید کمیسیون اجتماعی قرار گرفته، اندکی شانس خود را برای گرفتن رای مثبت نمایندگان مجلس بالاتر برده است.
با آنکه برخی تصور میکردند با توجه به تمایز دیدگاههای جناحی دولت با اکثریت مجلس، شاهد حاشیههایی در بررسی برنامه کلی دولت و همینطور صلاحیت وزرای پیشنهادی باشیم، دیروز مجلس یک روز بیحاشیه را پشت سرگذاشت که تمرکز اصلی آن روی مباحث تخصصی بود تا مسائل سیاسی و حاشیههایی از این دست.
* چهارشنبه، روز رأیگیری کابینه
به هر حال دیروز 27 مرداد نخستین روز از جلسه بررسی برنامهها و صلاحیت وزرای پیشنهادی برگزار شد که طبق ماده ۲۰۴ آییننامه داخلی مجلس، ابتدا برنامه و خط مشی و اصول کلی دولت و ترکیب هیات وزیران مورد بررسی قرار گرفت و پس از توضیحات رئیسجمهور و اظهارات مخالفان و موافقان، مجلس وارد بررسی برنامهها و صلاحیت هر یک از وزیران به ترتیب حروف الفبای وزارتخانه شد.
در جلسه دیروز ابتدا محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی دقایقی به سخنرانی پرداخت و ضمن خیرمقدم به رئیسجمهور و توضیحاتی درباره روند بررسی برنامهها و صلاحیت ۱۹ وزیر پیشنهادی، گفت: رایگیری برای کابینه پیشنهادی چهارشنبه هفته جاری انجام خواهد شد که امیدوارم با یک همدلی و بررسیهای دقیق بتوانیم در پایان وقت قانونی کار بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی را به اتمام برسانیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین با اشاره به جلسات هفته گذشته کمیسیونهای مجلس با وزرای پیشنهادی برای بررسی برنامههای آنها گفت: هفته گذشته جلسات بسیار مفصل، دقیق و منظم بین وزرای پیشنهادی و همه کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی برگزار شد که این جلسات حداقل از 8 صبح تا 8 شب و بعضا تا ساعاتی بیشتر ادامه داشت و شناخت خوبی از بعد کارشناسی بین نمایندگان و وزرای پیشنهادی حاصل شد.
در ادامه رئیسجمهور که هفته گذشته با ارسال نامهای وزرای پیشنهادی خود برای دولت چهاردهم را اعلام کرده بود، با حضور در صحن علنی مجلس از برنامههای دولت و وزرای پیشنهادی خود دفاع کرد.
مسعود پزشکیان در بخشی از اظهارات خود با بیان اینکه «دولت وفاق ملی» را به مجلس معرفی کردهایم، افزود: دولتی که خود را دولت همه مردم ایران میداند موظف به تامین حقوق شهروندی همه ایرانیان است. التزام به قانون اساسی و اهداف سند چشمانداز و سیاستهای کلی مصوب رهبری و تحقق برنامه هفتم توسعه محورهای همگرایی میان دولت و سایر قوا خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه رسالت و وظیفه ما ایجاد آرامش در جامعه است، تصریح کرد: مردم اگر بدانند ما با تمام وجود به دنبال حل مشکلات آنان هستیم و تبعیض نژادی، قومی و منطقهای برای آنان قائل نشویم، محکم پشت حکومت خواهند ایستاد. این کار جز با وفاق و همدلی ممکن نیست. غیرممکن است با روند گذشته وضعیت فعلی را اصلاح کنیم. باید دست از کارهای قبلی برداریم.
* زیاد بلد نیستم حرف بزنم
از حواشی جلسه دیروز بهارستان مربوط به زمان پایان سخنرانی رئیسجمهور بود. وی که سابقه چندین دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارد، با لحنی صمیمانه خطاب به نمایندگان گفت: از اینکه حوصله به خرج دادید و سخنانم را شنیدید، تشکر میکنم. البته ببخشید زیاد بلد نیستم حرف بزنم و تا میخواهم از روی کاغذ بخوانم، بدتر میشود.
پس از اتمام سخنرانی مسعود پزشکیان در صحن مجلس، تذکرات کوچکزاده و سلیمی به خط مشی دولت آغاز شد؛ تذکراتی که به صورت مشترک یک چیز را بیان میکرد، آیا برنامه رئیسجمهور همان برنامه هفتم و سند چشمانداز است یا برنامه دیگری در کار است که ما آن را ندیدهایم؟
* موافقان و مخالفان چه گفتند؟
در ادامه جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مخالف و موافق با برنامهها و اصول کلی دولت چهاردهم به بیان نظرات خود پرداختند. حسینعلی حاجیدلیگانی، محمدقسیم عثمانی، روحالله ایزدخواه، مرتضی محمودی، مسلم صالحی، مجید نصیرپور و احمد فاطمی از جمله نمایندگان مخالف بودند. همچنین محمدمهدی فروردین، روحالله متفکرآزاد، سیدجلیل میرمحمدی، رضا علیزاده، سارا فلاحی، شاهرخ رامین، علی بابایی، رحیم زارع و مهرداد گودرزوند نیز از نمایندگان موافق بودند.
حاجیدلیگانی از نمایندگان مخالف با بیان اینکه انتظار داشتیم رئیسجمهور امروز بالاخره برنامههای دقیق خود را بیان کند، خطاب به پزشکیان پرسید: آقای رئیسجمهور! برای مسکن چه برنامهای دارید؟ برای رانت چندنرخی بودن ارز چه راهکاری دارید؟ دولت چه برنامهای برای یارانههای پنهان و آشکار دارد؟ موضوع اتباع بیگانه و خدمات و انرژی که مصرف میکنند برای مردم مهم است. نمیگویم همه اینها بروند اما خدمات کشور باید در مرحله اول برای ایرانیان باشد.
محمدقسیم عثمانی نیز با بیان اینکه «مردم به تغییر رای دادند و به جریان اصلاحطلبی روی آوردند اما ترکیب کابینه رئیسجمهور هرگز نشاندهنده تغییر و تحول در هیچ حوزهای نیست»، گفت: وفاق ملی با جمع اضداد محقق نمیشود. شما دولت اشتراکی تشکیل دادهاید و دولت اشتراکی خیلی زود ناهماهنگی به دنبال خواهد داشت.
روحالله ایزدخواه هم با اشاره به اینکه در روزهای اخیر شاهد طرح انتقادات تندی از جناح اصلاحات به رئیسجمهور بودیم که چرا از عناصر تندرو استفاده نشده است که اتفاقا این از نقطه قوت کابینه است، افزود: دولت و مسؤولیت در جمهوری اسلامی کاسبی اقتصادی و سیاسی نیست و امروز چوب تندروی و افراط را از 2 جناح سیاسی در کشور خوردهایم آن هم در شرایطی که رهبری به صراحت فرمودند تقسیمبندی اصلاحطلبی و اصولگرایی را قبول ندارند و امسال از دوقطبیسازی پرهیز دادند.
مرتضی محمودی با یادآوری اینکه اگر به عنوان مخالف صحبت میکنیم به معنای مخالفت با رئیسجمهور و کابینه و شکلگیری دولت نیست، گفت: ما نمایندگان مطابق با منویات رهبری در هماهنگی کامل از دولت حمایت میکنیم و کمک دولت بویژه شخص دوستداشتنی و عزیز آقای پزشکیان خواهیم بود، منتها نقد سازنده داریم و اگر خلأ و اشکالی باشد آن را مطرح میکنیم.
مسلم صالحی نیز با بیان اینکه انتظار داشتیم کابینه آقای پزشکیان تخصصیتر بود، افزود: برنامههای وزرا در کمیسیونها به شکل کلی ارائه شد. این امکان وجود داشت که وزرا تخصصیتر معرفی شوند. متاسفانه برخی رزومههای وزرای پیشنهادی ضعیف است.
مجید نصیرپور هم گفت: آقای پزشکیان به جوانان وعده دادند اما متوسط سن کابینه حدود ۶۰ سال است. ایشان همچنین به بانوان قول دادند اما از آنها در جایی غیرتخصصی استفاده میکنند.
همچنین فاطمی عنوان کرد: تردید ندارم سنگ بنایی که رئیسجمهوری بنیان نهادند به سرانجام نیکو ختم میشود و این را ایمان دارم اما به شرط آنکه تک تک اعضای کابینه دولت علاوه بر اسناد بالادستی و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، به برنامهها، شعارها و رویکردهای رئیسجمهوری باور داشته باشند.
محمدمهدی فروردین از نمایندگان موافق نیز با اشاره به اینکه به تعبیر مقام معظم رهبری، رئیسجمهور شخصیتی فرزانه، صادق، مردمی و دانشمند است، افزود: ایشان با شعار دعوا نکنیم و کنار هم باشیم روی کار آمد و ما باید ضمن نظارت بر عملکرد دولت، یاریگر او باشیم.
روحالله متفکرآزاد هم با بیان اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران آنقدر مستحکم است که میتواند سلایق مختلف را در جایگاههای متعدد و متکثر حکمرانی ببیند، تاکید کرد: رئیسجمهور در معرفی کابینه سلایق مختلف را دید و به شعار وفاق ملی عمل کرد.
سیدجلیل میرمحمدی هم با اشاره به اینکه رهبر انقلاب فرمودند «موفقیت دولت موفقیت همه ما است و همه باید به ایشان کمک کنند» گفت: تکلیف همه ما روشن است. بهترین و موثرترین وعدهای را که یک رئیسجمهور میتواند بدهد، آقای پزشکیان داده است. دولت ایشان دولت وفاق ملی است. بدنه دولت بسیار گسترده است و حتما از تمام ظرفیتهای نظام استفاده خواهد شد.
رضا علیزاده نیز گفت: دولت وفاق ملی بعد از چند دهه دارد در کشور اتفاق میافتد و باید قدردان این حرکت باشیم. چند دهه است هیچکس نخواست این اقدام را انجام دهد و هزینه آن را پرداخت کند.
سارا فلاحی هم با بیان اینکه «کابینه پیشنهادی دولت متناسب با شرایط و مطالبه جامعه تعیین شده است»، اظهار کرد: کابینه آقای دکتر پزشکیان مانند اسلاف گذشته خود دارای نقاط قوت و ضعف است و اگر انصاف داشته باشیم باید اعلام کنیم نقاط قوتش بر نقاط ضعفش تسلط دارد.
شاهرخ رامین نیز با اشاره به اینکه رئیسجمهور طبق عهدی که با مردم بسته بود، کابینهای به مجلس معرفی کرد که مبتنی بر وفاق ملی تشکیل شده است، تصریح کرد: با توجه به شرایط منطقه و حساسیت اقدام ایران در مقابل رژیم صهیونیستی، مجلس کمک کند دولت یکپارچه و قوی با رای بالا کار خود را شروع کند و دولت وفاق ملی با اعتماد کامل مجلس شورای اسلامی شکل گیرد.
علی باباییکارنامی هم گفت: رئیسجمهور به معنای واقعی و با نگاه کارشناسی دولت وفاق ملی و همدلی را انتخاب کرد و باید از آن حمایت کنیم، چون وفاق ملی و همدلی در معرفی کابینه رعایت شده است.
رحیم زارع نیز با اشاره به اینکه انتخاب وزرای پیشنهادی بدون نگاه حزبی بوده است، افزود: تیم اقتصادی رئیسجمهور اوضاع و احوال خوبی دارد. امروز بحث پزشکیان نیست، مساله، خواستههای یک ملت است.
مهرداد گودرزوندچگینی هم اظهار کرد: آقای دکتر پزشکیان ثابت کردند با انتخاب کابینه فراجناحی عملا در پی پیادهسازی قولها و گفتمان انتخاباتی هستند. آقای پزشکیان! از اینکه به ۲ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی اعتماد کردهاید، مانند آقای مهندس نوریقزلچه که سوابق درخشان کشاورزی دارند و به عنوان وزیر پیشنهادی کشاورزی معرفی شدند، تشکر میکنیم.
همچنین در جریان جلسه علنی دیروز، 2 نماینده مجلس در تذکرات جداگانهای از ارائه نکردن برنامه مشخصی از سوی رئیسجمهور به مجلس شورای اسلامی انتقاد کردند که محمدباقر قالیباف در پاسخ درباره ارائه نشدن برنامهای از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی گفت کلیت برنامه دولت چهاردهم بارگذاری شده و نمایندگان دیدهاند و برنامه وزرای پیشنهادی هم موجود است.
* پزشکیان: اصول من حق و عدالت است
پس از شنیدن نظرات نمایندگان موافق و مخالف، مسعود پزشکیان در دفاع از برنامههای خود به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: من در تمام دورهای که امکان و فرصت بود، تلاش نکردم عیبها را بزرگ و مطرح کنم که بهانه دست بیگانگان دهم تا از بحثهای ما سوءاستفاده کنند. من به مردم و به شما هم قول میدهم و در زندگی هم چنین بودم که امکان ندارد دروغ بگویم یا به حرفی که زدم، پایبند نباشم. من همیشه به بیعدالتیها در هر حالتی حمله و از حق مردم و مذاهب و قومیتها دفاع کردم. آن زمان که کسی جرأت نداشت این حرفها را بزند، من باور داشتم و حرف زدم. من به حق و عدالت در جامعه اعتقاد دارم.
وی افزود: وقتی من را برای گفتوگوهای انتخاباتی فراخواندند، گفتم اصولی دارم و آن حق و عدالت است و برای آن اصلاحات میکنم و برای آن بشدت به اصلاحات معتقدم. امام حسین(ع) وقتی به کربلا میرفت فرمود مگر نمیبینید به حق عمل نمیکنند؟ وقتی جامعهای داشته باشیم که حق در آن نادیده گرفته شود، بر هر مسلمانی و هر کسی که حسینی است وظیفه است قیام کند و اصلاح انجام دهد. همچنان که امام حسین(ع) این را میفرماید.
رئیسجمهور یادآور شد: برادری که اینجا میگوید این وزرا سلایق مختلف دارند، باید در پاسخش گفت هر سلیقهای داشته باشند، وقتی به قانون عمل شود، دیگر سلایق معنی ندارد. ما پایبند به چشمانداز و سیاستهای کلی ابلاغی رهبری هستیم. در میدان عمل باید امتحانمان کنید. 20 سال است قرار است در چشمانداز اول شویم اما چه شد؟ فقط با هم دعوا و یکدیگر را نقد کردیم. ما باید به آن پیمانی پایبند باشیم که رهبری انقلاب ترسیم کردهاند. قدم اول و رمز موفقیت این است که دست به دست هم دهیم، بویژه که در وضعیتی از نظر اقتصادی و اجتماعی قرار داریم که نباید دعوا کنیم، بلکه باید با هم مقابل این تهاجمات بایستیم.
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنانش گفت: از شما میخواهم به همه وزرای پیشنهادی با قدرت رای دهید تا بسیج شویم و در مسیری که رهبری انقلاب مشخص کردهاند یکصدا در برابر تهاجمات و تهدیدات بایستیم. ما نیاز به وحدت داریم. ما نیاز داریم عقدهها و گرههای گذشته را کنار بگذاریم و دست به دست هم دهیم و این راه سختی را که در پیش داریم طی کنیم. من نمیخواهم عدد و رقم بگویم اما باور کنید راه آسان نیست.
وی یادآور شد: همه وزرایی که پیشنهاد شدند با این باور آمدند که در این مسیر حرکت کنند. در همه مراحل انتخاب وزرا مشورتهای لازم را با همه کسانی که باید، انجام دادیم. حداقل در تمام موارد، مشورتها را در سطح بالا انجام دادیم و بدون مشورت به اینجا نیامدهایم. عیب و مشکل هم داریم اما الان اگر بخواهیم گیر دهیم، به هرکسی میشود این گیرها را داد. ما برای ایران و برای این مملکت، آنچه را که به آن معتقد هستیم که رضایت مردم باشد، با تمام وجود پیگیری میکنیم تا آنان راضی شوند و نژاد و قبیله و جناح و حزب برای ما مهم نیست.
رئیس دولت چهاردهم همچنین گفت: دلم میخواهد آنطور که بودهام باشم. نمیخواهم تغییری در رفتار و نوع زندگیام ایجاد کنم و خودم را بالاتر و برتر از کسی بدانم. من به عنوان دوست و برادر شما هستم و از شما میخواهم به عنوان دوست و برادر برخورد کنید. به وزرای پیشنهادی به عنوان دوست نگاه کنید و آنان را کمک کنید و بپذیرید. قبول دارم ما اشتباه داریم، چون معصوم نیستیم. ما به حق و عدالت معتقدیم و نمیخواهیم حق هیچکس را در مملکت ضایع کنیم و نادیده بگیریم. کمک کنید همه وزرای پیشنهادی رای بیاورند. به آنان که گیر میدهید، بیشتر کمک کنید.
رئیسجمهور از تمام زمان ۲ ساعت و نیمهای که در اختیار داشت استفاده نکرد و یک ساعت آن را در اختیار نمایندگانی قرار داد که با برنامهها و وزرای پیشنهادی او موافق بودند. به این ترتیب برخی نمایندگان از این فرصت برای دفاع از وزرای پیشنهادی استفاده کردند، مانند هاشمینیا، نماینده مردم خرمآباد که با توجه به امکان عدم تایید صلاحیت وزیر پیشنهادی نفت، در سخنانش به دفاع از او پرداخت و گفت: آقای پاکنژاد از دل وزارت نفت آمده و در این کار متخصص است و میتواند در تولید، فروش و توزیع، ناترازی موجود را رفع کند. همچنین پوردهقان از دیگر نمایندگان موافق نیز از کلیت کابینه دفاع کرد و ذیل این دفاع، سخنانی در تجمید از گزینه پیشنهادی وزیر صمت انجام داد. غلامرضا تاجگردون نیز از جمله نمایندگان موافقی بود که طی سخنانی گفت باید از کابینه پزشکیان برای ایران حمایت کنیم.
پس از پایان سخنان رئیسجمهور و همینطور نمایندگان موافق و مخالف، مجلس در نوبت عصر وارد بررسی برنامهها و صلاحیت هر یک از وزیران به ترتیب حروف الفبای وزارتخانهها شد که بر همین اساس، وزرای پیشنهادی آموزشوپرورش و ارتباطات در صف اول قرار گرفتند تا صلاحیتشان مورد بررسی قرار گیرد. در جریان بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، محمدباقر قالیباف گفت: «با توجه به اینکه در بررسی برنامه وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش نماینده مخالفی ثبتنام نکرده است، وزیر پیشنهادی به تشریح برنامهها و دفاع از خود میپردازد». بر همین اساس علیرضا کاظمی به تشریح برنامههای خود پرداخت. سپس نوبت به گزینه پیشنهادی وزارت ارتباطات رسید که در ابتدای این جلسه احمد راستینه با اشاره به مخالفت کمیسیون فرهنگی با برنامههای وزیر پیشنهادی ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت پس از بررسیهای متعدد پیرامون برنامهها و صلاحیت ستار هاشمی، صلاحیت او مورد تایید اعضای کمیسیون قرار نگرفت. از طرف دیگر زهرا سعیدی نظر کمیسیون صنایع و معادن درباره وزیر پیشنهادی ارتباطات و فناوری اطلاعات را قرائت کرد و از موافقت این کمیسیون با برنامههای ستار هاشمی خبر داد.
ارسال به دوستان
دیدگاه
المپیک و خبر خوب برای دولت پزشکیان
دکتر محمد رستمپور: کمتر از 24 ساعت پس از آنکه مسعود پزشکیان، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را در آغوش کشید، هنیه در تهران به شکل ناگواری ترور شد و سخنان خردمندانه، معقول و وحدتساز رئیسجمهور در میان انبوهی از احتمالات و تحلیلها و البته خشم و اندوهی که پس از میهمانکشی بر سر جامعه ایران آوار شده بود، گم شد. آزمون سخت دولت چهاردهم خیلی پیشتر از آنچه تصور میشد، روی میز رئیسجمهور در پاستور قرار گرفت و حکمرانی، آن روی سخت و خشن غیرآکادمیک خود را که عمدتا در مناظرات انتخاباتی یا پادکستهای اینترنتی پنهان میکند، عیان کرد. عدهای از اطرافیان رئیسجمهور، ترور هنیه را بر همان مناط «تله تنش» تفسیر کردند و برخی درباره چگونگی انتقام، حدسها و تحلیلهایی بر زبان آوردند.2 روز نگذشته، ویدئوی برخورد نیروهای فراجا با 2 دختر نوجوان در ارتباط با طرح نور منتشر شد و جامعه را با تکانهای جدید روبهرو کرد. عدهای تعطیلی طرح و برکناری وزیر را خواستار شدند و برخی انتشار ویدئو را، آن هم از سوی وبسایت طرفدار رئیسجمهور، پیشرانی برای تغییرات رادیکالی که امکان اجرای دفعی یا تدریجی آنها نیست، دانستند. رئیسجمهور از راه نرسیده، با چالشهایی روبهرو شد که هیچ یک، پیامد رقابت در انتخابات نبود. یک سال پس از انتخابات، برای هر منتخبی در هر دورهای، سال سخت و طاقتفرسایی است، بویژه اکنون که دولت چهاردهم از پس یک انتخابات زودرس برآمده است. زد و خوردهای مجازی پس از اعلام فهرست کابینه و بویژه استعفای محمدجواد ظریف که خود را عنصر اصلی در رئیسجمهور شدن مسعود پزشکیان میداند، چالش جدیدی بود. چهرههای نشاندار اصلاحات مانند برخی نمایندگان مجلس دهم و بعضی اعضای شوراهای سیاسی احزاب، چنان شمشیر کشیدند که ظریف مجبور شد مرتبا اعلام حمایتهای دیگری از رئیسجمهور داشته باشد. با این همه، اتفاق اصلی در راه بود؛ اتفاقی که تمام این چالشها را کنار گذاشت و برای پزشکیان یک فرصت بیبدیل وحدتگرایانه ساخت.المپیک 2024 و نتایج خیرهکننده کاروان ورزشی ایران که از نظر تعداد مدال، بهترین عملکرد و از نظر تعداد و رنگ مدال، دومین رتبه عملکردی را برای جمهوری اسلامی ایران به بار آورد، تجسم عینی «یک تیر و چند نشان» بود. اگرچه ورزش ایران در تیراندازی مدالی کسب نکرد اما کلیت آنچه با نام و پرچم جمهوری اسلامی ایران در رویاروییهای سخت پاریس 2024 مشارکت داشت، درخشندگی و نتیجهبخشی کمنظیری داشت. مطابق جدولی که پس از مسابقات منتشر شد، ایران از نظر متغیر «تعداد مدال به ازای تعداد ورزشکار» در صدر ایستاده و این مهم گویای این است که میتوان با قدرت از این عملکرد دفاع کرد. المپیک اما هیچگاه یک میدان صرفا ورزشی نبوده و اثرات و نتایج مهم سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی داشته است. کمتر از 3 سال پس از کلید خوردن پروژه سنگین «تحریم ورزش ایران»، در ساعتها و دقایق مسابقات نمایندگان ایران در تیمهای مختلف، توجه مردم ایران به صفحات نمایش خیره میماند؛ هیچ تفکیک ایران و جمهوری اسلامی معنا نداشت. فشار خردکنندهای روی اعضای تیمهای ورزشی برای سرود خواندن یا نخواندن حس نمیشد. کامنتهای صفحات ورزشکاران در رسانههای مختلف اجتماعی، آنان را به مزدوری متهم نمیکرد. گزارشگر ورزشی که مرتبا «یا زهرا» میگفت، در سوی مقابل آنچه در 1401 دنبال میشد، به یک چهره محبوب تبدیل شد و ناگهان او شناسانده شد، نه برای ابراز تنفر، بلکه برای تقدیر و تمجید از جامعهشناسی دقیقش.
جامعه ایران پس از المپیک، همان جامعه ایران پیش از المپیک نیست؛ یکدستتر، غرورانگیزتر و امیدوارتر شده است. شاید به کلی آنچه را که در انتخابات کمجان ریاستجمهوری رخ داده نیز فراموش کرده باشد. اگر انتخابات ریاستجمهوری پس از المپیک برگزار میشد، چهبسا درصد مشارکت رشد معجزهواری داشت. این اعجاز ورزش است که فراگیرترین «ما»ساز جامعه است. وحدت ملی از خاطره، ذهنیت و تجربه جمعی شکل میگیرد و در دورانی که وحدتسازهایی مانند طرفداری از یک خواننده یا گروه موسیقی، آسیبهای ناشی از دوقطبیهای سیاسی و اجتماعی را ترمیم و تعدیل میکند، ورزش هم هویتساز شده و هم ائتلافساز. برای دولتی که قرار است وفاق ملی را رقم بزند، چه جامعهای بهتر از جامعهای که فراتر از دغدغهمندی برای تیم ملی کشورش، برای پیروزی ورزشکار کشورش فریاد بزند، دعا کند و از اهتزاز پرچم کشورش به خود ببالد و به استقبال ورزشکار میهنش کیلومترها مسافت طی کند یا ساعتها به انتظار بنشیند. این جامعه همدل، این جامعه یکپارچه و این جامعه نگران میهن، تاب سیاسیکاری و دعواهای بیخود حیدری- نعمتی را ندارد. وفاق ملی میخواهد و وفاق ملی جز از راه مقاومت پای عناصری که میهن را تعریف میکند، نمیگذرد.
ارسال به دوستان
المپیک 2024 پاریس؛ پدیده مهاجرت و تابعیت کشور دوم
مدال بیوطنی
حامد سرلکی: چراغهای استادیوم اختتامیه بازیهای المپیک تابستانی پاریس یکی پس از دیگری خاموش شد و این دوره از بازیهایی که اساساً ریشه در تمدن یونان باستان دارد نیز به اتمام رسید.1 دورهای که با پدیدههای جدیدی دنیا را مواجه کرد؛ از افتتاحیه پرحاشیه و ضدمسیحیت گرفته تا وضعیت حضور ورزشکاران تراجنسیتی و همچنین حضور پرتعداد ورزشکاران مهاجرت کرده؛ چه در وضعیت «تغییر ملیت داده» و چه در غالب «تیم پناهندگان». المپیکی که با تمام حواشی خود، مسائل مهمی پیرامون موضوع «وطن» و «مهاجرت» را به عنوان سوژههای فکری به علاقهمندان مباحث جامعهشناسی تقدیم کرد. یادآور میشود در المپیک ریو 2016 نخستین مدال المپیکی «تیم پناهندگان» توسط اعضای آن دشت شد.2
بسیاری بر این باورند اساساً پدیده «بیوطنی»/«جهانوطنی» را باید از جمله تحفههای انگارههای «پستمدرنیسم» دانست، با این وجود برخی دیگر از اندیشمندان مکتب لیبرالیسم آن را یک رویکرد عملی نسبت به گزارههای چپ سیاسی میدانند و برخی دیگر از صاحبنظران حوزه جامعهشناسی، آن را ناشی از «پیامدهای عصر فناوری» معرفی کردهاند اما وضعیتی که ما در المپیک 2024 پاریس مشاهده کردیم، ملغمهای از تمام دادههای مذکور بود. اساساً گویی فرهنگ «وطنخواهی» یا «شهروندی خاک به شکل قهری» مفهومی بوده که با شیطنتهای نظام فکری غرب به یک ابزار سیاسی در بزنگاهی غیرسیاسی تبدیل شده است، لذا شعار غیرسیاسی بودن ورزش و نیز بازیهای المپیک با رفتارهای سلیقهای کمیته اجرایی، آن هم درباره کشورهای معترض به وضعیت فعلی جهان و نیز جوامع شرقی، رویکرد متفاوتی را دنبال کرده است. به نوعی المپیک به صحنه سیاسی و تئاترگونهای تبدیل شده که کارگردانان آن به واسطه پدیده «بیوطنی» سعی در برجسته کردن هویت بازتولیدشده سهگانه «جامعه توسعهیافته»، «جامعه در حال توسعه» و «جامعه عقبمانده» داشتهاند.
بسیاری از پدیدههای حاصل از جهان امروزی، بیشتر پیامد بحرانهای زنجیرهای هستند، به طور مثال در موضوع بیوطنی (آن هم از نوع غیرارادی)، شرایط بحران در حوزه سلامت، جنگ و امنیت، بحرانهای زیستمحیطی و مواردی از این دست، باعث کوچ جمعیت انسانی از منطقه مذکور شده است؛ به طور مثال در بحران سوریه (از سال 2012) تا سالهای گذشته، سیر کوچ شهروندان سوری به کشورهای مختلف به یک بمب مهاجرتی تبدیل شد، همچنین در موضوع حضور طالبان در افغانستان، یا بحران امنیتی در اریتره، غنا، سودان و دیگر کشورهای آفریقایی، پدیده بیوطنی و مهاجرت موضوعی بوده که اساساً از اختیارات شهروند خارج است. البته این موضوع با تولد فرزندان بیوطن نیز همراه است. به استناد اسناد رسمی نهادهای بینالمللی و گزارش منتشر شده در سال 1394، در هر 10 دقیقه یک کودک بیوطن به دنیا میآید.3 این تعداد کودک بیوطن در دهه اخیر، جهان وطنمند و مرزکشی شده را در وضعیت نامشخصی قرار داده و پیشبینی میشود حتی بر تعداد حاضران در تیم پناهندگان المپیک 2028 لسآنجلس افزوده شود. یادآور میشود تیم پناهندگان در بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۲۴ با ۳۶ ورزشکار در ۱۲ رشته ورزشی حضور داشت. این ورزشکاران از ۱۱ کشور مختلف به عنوان نماینده تیم المپیک پناهندگان در المپیک پاریس شرکت کردند.4
اما در برابر وضعیت غیرارادی بیوطنی که حاصل تحمیل بسیاری از شرایط سخت برای ادامه حیات در کشور اولیه (به طور مثال یک کشور جنگزده) است، در نمونه دیگر یعنی «تولد در زمره بیوطنان»، نوعی از وضعیت «ارادی» را شاهدیم؛ وضعیتی که ورزشکار به واسطه پیشنهادات وسوسهانگیز مالی، از موطن خود جدا شده و به کشور ثانویه مهاجرت میکند. در این نوع از کنشورزی، شهروند بیوطن، با وجود امتیازات اجتماعی و مالی، زیر پرچم کشور غیرموطن حضور خواهد داشت. درباره موضوع ارادی تبدیل به شهروند بیوطنشدن و حضور در تیمی جز تیم ملی موطن شخصی خود، نظرها و انگارههای مختلفی مطرح است. به طور مثال بسیاری «حق مهاجرت» و «حق انتخاب محل زندگی» را جزو حقوق اساسی بشر عنوان کرده و راه را برای تغییر ملیت باز میگذارند، کمااینکه در عمده کشورها منع قانونی پیرامون این تغییر ملیت وجود ندارد اما در مقابل این ایده، مخالفان معتقدند در مورد مذکور، ورزشکار مذکور حق و حقوق مربوط به جمهور و عموم مردم را پایمال کرده است. به طور مثال ورزشکار تبعه کشور ثانویه با وجود استفاده از ظرفیتهای معنوی و مادی کشور موطن خود، به آن پشت کرده و به نوعی ثمره هزینههای ملی و اجتماعی را نثار کشور و ملت دیگری میکند.
نمونه مذکور در میان افکار عمومی داخلی ایران به وفور مشاهده شده است. رویارویی ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران سابقا ایرانی نشان میدهد بسیاری از رسانههای غربی با انگشتگذاری بر عواطف غلیظ ایرانیان سعی دارند رجحان اول را پررنگتر کنند، حال آنکه از ایده مخالفان تغییر تابعیت نیز راه گریزی نیست. در موضوع «فرزندپنداری» ورزشکاران تغییر تابعیت داده هیچ شکی نیست، به نوعی آنان در عمق فرهنگی و ریشهای خود، یک ایرانی هستند اما آیا آنان نیز در باور خود وطن را «مادر» خود به همان اصطلاح رایج «مام میهن» و موارد اینچنینی میپندارند؟ آیا این رابطه علت و معلولی تنها باید در یک وضعیت یک طرفه قرار بگیرد؟ تاریخ به ما ثابت کرده بسیاری از چهرههای ورزشی، هنری و فرهنگی و... تنها به واسطه سرمایه اجتماعی است که حیات و ممات دارند. به نوعی مرگ چهرهها با پیوند خوردن آنان با گمنامی و نامحبوبی رقم میخورد. در میان فرهنگ عمومی ایرانیان، ورزشکاران بسیاری آمده و گاه حتی سبد غنی از مدالهای رنگارنگ داشتند اما پشت کردن آنان به مردم به مثابه «هموطنان خود»، آنان را نه به سال، بلکه کمتر از سال و به ماه از یادها به خیال نسیان سپرد.
با این وجود سرمایهگذاریهای معنوی جهان نو و کشورهای صاحب نهادهای بینالمللی از این پدیده به بهانه حمایت از حقوق بشر پشتیبانی میکنند، زیرا اساساً مفهومی چون «استعمار» تغییر وضعیت داده و به بندکشیدن ستارگان و نخبگان به بهای «بیوطنی» تبدیل به یک ابزار قانونمند شده تا از این راه سرمایههای انسانی کشورهای در حال توسعه را به تاراج ببرند.
------------------------------------------
پینوشت:
1- تاریخنگارانی که شروع بازیهای المپیک یونانیان معروف به المپیک باستان را ۷۷۶ سال قبل از میلاد اعلام کردهاند، بر این باورند محل برگزاری این بازیها در دشت المپیا در منطقه آلیس، 30 کیلومتری بندر کاتاکونو در ساحل شمال غربی پلوپونز در یونان است. بر همین اساس باستانشناسان اروپایی از اوایل قرن نوزدهم از بقایای دشت المپیا بازدید کردند تا با اکتشافات خود، درباره تاریخ پیدایی المپیک به کاوش بپردازند(خبرگزاری مهر/ افسانه پیدایش المپیک از دوره باستان تا عصر نوین).
2- «سیندی نگامبا» با دست یافتن به مدال برنز رقابتهای مشتزنی زنان در المپیک ریو، موفق شد نخستین مدال تاریخ تیم پناهندگان را به دست آورد. نگامبا در کامرون به دنیا آمده و در ١١ سالگی در بریتانیا پناهنده شده است. نگامبای ٢٥ ساله تبدیل به نخستین عضو تیم تاریخ پناهندگان شد که در یک رویداد المپیکی، برنده مدال میشود. آنچه در اطلاعات این ورزشکار منتشر شده، دلیل پناهندگی وی گرایش جنسی او است.
3- کمیساریای عالی آوارگان و پناهجویان سازمان ملل متحد در گزارشی که 13 آبان 1394 منتشر شد، اذعان کرد هر ۱۰ دقیقه یک کودک بیوطن متولد میشود. در این گزارش آمده است قوانین شهروندی تبعیضآمیز و مناقشههای خشونتبار را که موجب شده میلیونها خانواده در سراسر جهان آواره شوند، عامل عمده چنین پدیدهای میداند و میگوید کودکان بیوطن در حالی بزرگ میشوند که در برابر بهرهکشی، مواد مخدر، ناامیدی و آوارگی دائمی بسیار آسیب میبینند.
4- در المپیک ۲۰۲۴ پاریس، تعداد اعضای کاروان پناهندگان با یک جهش مجدد، به ۳۶ نفر رسید و علاوه بر ورزشکارانی از کشورهای جنگزده آفریقایی، ۱۴ ایرانی، ۵ سوریهای، ۵ افغانستانی، ۲ کوبایی و یک ونزوئلایی را نیز در خود داشت. بررسی کارنامه این ورزشکاران غیرآفریقایی، میتواند بخوبی نشان دهد هدف دستاندرکاران کمیته بینالمللی المپیک از تشکیل کاروان پناهندگان، بیش از آنکه بر جنبههای ورزشی متمرکز باشد، بر جنبههای تبلیغاتی حضور آنها در المپیک تکیه کرده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|