23/اسفند/1403
|
03:23
۲۲:۵۱
۱۴۰۳/۱۲/۲۲
نگاهی به سریال «خاندان داوود» که صهیونیست‌ها آن را در آمازون پرایم تولید کرده‌اند

«داوود پیامبر» یا «داوود سلطان»؟

میلاد جلیل‌زاده: اخیراً شبکه «آمازون پرایم» پخش سریالی را آغاز کرده است به نام «خاندان داوود»؛ سریالی درباره امپراتوری بنی‌اسرائیل در 3 ‌هزار سال پیش. البته یک مخاطب حرفه‌ای فیلم و سریال هم قبل از هر توضیحی، با توجه به همین نام‌گذاری، می‌تواند تا حدودی حدس بزند که با چه نوع پروژه‌ای طرف است؛ یک پروژه تاریخی - مذهبی که اهداف کلان سیاسی هم در پس ساخت آن وجود دارد. تقریباً داستان تمام پروژه‌های تاریخی - مذهبی، در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا می‌گذرد؛ همان جایی که غربی‌ها به آن می‌گویند خاورمیانه. عمده این داستان‌ها اتفاقاً یک درونمایه سیاسی قوی هم دارند و مسائل‌شان با شعوب و فرقه‌ها و قومیت‌های مختلف منطقه مرتبط است. اگر دقت کنیم در این منطقه هنوز مبنای خیلی از گروه‌بندی‌ها بر اساس اتفاقاتی تعیین می‌شود که صدها و گاهی هزارها سال پیش رخ داده‌اند و ساخت چنین آثاری لاجرم با مسائل روز سیاسی پیوند دارد.
«خاندان داوود» با اینکه در یک کمپانی آمریکایی ساخته شده، عملاً یک پروژه اسرائیلی است. بازیگران آن اکثراً اسرائیلی هستند و داستانش بر اساس روایت یهود از قصه داوود نوشته شده، نه روایت دیگر ادیان ابراهیمی مثل اسلام. این سریال بدواً در پی جا انداختن این گزاره است که اسرائیل یک کشور جعلی و جدید نیست، بلکه سابقه‌ای چند هزار ساله دارد. اینکه روایت در 3 ‌هزار سال پیش می‌گذرد و آنجا مرتب صحبت از پادشاه اسرائیل و ولیعهدش و امثال این موارد به میان می‌آید، تلاشی است برای عادی‌سازی این نام در یک بازه زمانی کهن. اما سریال در گام‌ها و لایه‌های بعدی پیام‌هایی برای خود یهودیان، خصوصاً یهودیان صهیونیست هم دارد که مربوط به افت و خیزهای گذشته این قوم است. تصمیم به ساخت این پروژه پس از آن جدی شد که ساخت پروژه «موسی کلیم‌الله» در ایران جدی شد. مشخص است که سازندگان این سریال آمریکایی - اسرائیلی نمی‌توانستند فیلمنامه «موسی کلیم‌الله» را خوانده باشند اما حالا کسی که این مجموعه را ببیند، احساس می‌کند که در آن پاسخ سریال حاتمی‌کیا داده شده است. ماجرا این است که آنها به طور کلی می‌توانستند حدس بزنند دیدگاه ایرانی‌ها و چشم‌اندازی که از آن به مسائل تاریخی - مذهبی نگاه می‌کنند چه می‌تواند باشد و به طور طبیعی از چشم‌انداز خودشان نقطه مقابل را برای روایت انتخاب کردند؛ همچنان که سریال‌هایی مثل «حشاشین» و «معاویه» هم هر کدام به نوعی یک واکنش نسبت به پروژه سلمان هستند و در سال‌های آینده احتمالاً چند پروژه دیگر به همین شکل تا قبل از انتشار «سلمان فارسی» در فضای درام‌های رمضانی عربی تولید شود. «خاندان داوود» سریال شاهکاری نیست و چهره‌های مشهوری هم در آن بازی نکرده‌اند اما بحث درباره آن می‌تواند از جهات مختلفی اهمیت داشته باشد. گذشته از تحلیل فنی این پروژه‌های تاریخی - مذهبی که گاه ممکن است حکم به برجسته بودن کیفیت یک کار بدهند و گاهی به ضعف آن، چیزی که اهمیت فرامتنی دارد انگیزه و اعتقاداتی است که در پس تولید این آثار وجود دارد. با تحلیل این فیلم‌ها و سریال‌ها می‌شود از مبنای فکری حکومت‌های منطقه سر درآورد و حتی آنچه را که گاهی رسماً به زبان نمی‌آورند فهمید.
در ادامه ضمن معرفی سریال «خاندان داوود»، به بررسی بخشی از اهداف کلانی که پشت ساخت آن وجود دارد پرداخته شده که شامل نوع نگاه حاکمیتی و اجتماعی صهیونیست‌هاست و تعارض اصولی و ذاتی آنها با محتوای اثری مثل «موسی کلیم‌الله» را نشان می‌دهد. آنها قبلاً نسبت به آثاری که داستان حضرت موسی را روایت می‌کرد اما نگاهی سکولار داشت واکنش‌هایی نشان دادند اما واکنش‌شان به «موسی کلیم‌الله» که به موضوع نگاهی دینی دارد، منتها نظرگاهی متفاوت با آنها را انتخاب کرده، بسیار جدی‌تر است.
* واکنش‌های سراسیمه
فیلم‌ها یا سریال‌های تاریخی - مذهبی که با تمرکز بر باورهای معتقدان به ادیان ابراهیمی ساخته می‌شوند، با اینکه به نظر می‌رسد درباره اتفاقاتی افسون‌وار در قرن‌ها پیش صحبت می‌کنند، در حقیقت اشاره‌ای تلویحی و دورادور به بنیان‌های فکری و اسلوب و اصول حکومتداری یا هر نوع سیاست‌ورزی در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا دارند که مربوط به روزگار جدید می‌شود. ذهنیت فیلمسازان غربی گاهی این نوع پیچیدگی‌های مربوط به شرق را درک نمی‌کند. مثلا اقتباس ریدلی اسکات از داستان حضرت موسی با نام «خروج خدایان و شاهان» به جهت قاب‌بندی‌های باشکوه از صحنه‌های اسطوره‌ای- تاریخی برجسته است اما سعی می‌کند بی‌آنکه شاعرانگی‌اش از دست برود، از این حماسه‌ کهن افسون‌زدایی کند. بنابراین معجزات حضرت موسی در حقیقت حوادث طبیعی بازنموده می‌شوند. مثلا در این فیلم شکافته شدن دریا، در واقع جذری شدید است که سر بزنگاه، جان بنی‌اسرائیل را نجات داد. اما در مستند «عهد؛ داستان موسی»، یکی از کارشناسان بلافاصله پس از نمایش سینمایی این پرده از درام یادآوری می‌کند که مقصود کتاب مقدس چنین چیزی نیست. او می‌گوید مقصود نویسندگان کتاب مقدس مشخصاً معجزه‌ای بوده است بی‌آنکه یک پدیده طبیعی در کار بوده باشد. هیچ‌کدام از کارشناسان در این مستند، چیزی نمی‌گویند که در حکم افسون‌زدایی باشد و وجه معجزه‌آمیز و فحوای دینی داستان را تحت‌الشعاع قرار دهد. اگر کسی بخواهد عمق این روایت‌های کهن را دریابد و نسبت‌شان با مسائل امروز را پیدا کند، باید با عینکی به قضیه نگاه داشته باشد که به نگاه مردم این منطقه و باورمندان به ادیان ابراهیمی نزدیک است. ممکن است نگاه مذاهب، ادیان، گروه‌ها و فرقه‌های مختلف درباره یک موضوع تاریخی -دینی با هم متفاوت باشد اما آنچه بین‌شان مشترک است، نگاه قدسی و فرازمینی به این مسائل است. خیلی از فیلم‌ها و سریال‌هایی که با این موضوعات ساخته می‌شوند، در حقیقت پاسخی هستند به اثری که یک کشور یا گروه دیگر آن را ساخته است. به عبارتی این یک نوع جنگ روایت‌ها در شمایل مبنایی آن است. به ‌طور مثال، خیلی‌‌ها به یاد دارند که شیخ‌حسن الحسینی، مشاور مذهبی سریال «الحسن و الحسین» در سخنانی گفته بود: «ایران مختارنامه ساخت، ما هم این سریال را ساختیم». عربستان در آن دوره به‌ عنوان واکنش به سریالی مثل «مختارنامه»، مجموعه‌‌هایی مثل «الحسن و الحسین»، «الفاروق عمر»، «خیبر» و... را با مایه‌‌های تاریخی صدر اسلام تولید کرد.
حالا سریال «خاندان داوود» را هم به نوعی می‌توان واکنشی نسبت به سریال «موسی کلیم‌الله» دانست. سریال موسی از جایی شروع می‌شود که کنعانی‌ها صدها سال پس از درگذشت یوسف پیامبر، برده قبطی‌ها شده‌اند و منتظرند تا یک منجی بیاید و آنها را از یوغ فرعون ستمگر رها کند. در سریال «خاندان داوود» با مقطعی از زمان مواجهیم که یک امپراتوری بزرگ وجود دارد به نام اسرائیل. برای زیرنویس فارسی این سریال عبارت اسرائیل را به شام تغییر داده‌اند و عبارت فلسطینی‌ها را به کنعانی‌ها. آنچه صراحتاً در سریال نمایش داده می‌شود این است که وقتی ولیعهد اسرائیل در حال نبرد با قومی خونخوار است، عده‌ای دیگر از فرصت استفاده کرده و یک روستای مرزی کنار بیت‌اللحم را غارت می‌کنند. ولیعهد سلطنت اسرائیل از سردارش می‌پرسد اینها کار کیست و او پاسخ می‌دهد فلسطینی‌ها. پادشاه هم با تعجب می‌گوید چرا اینقدر به اعماق سرزمین ما(!) آمده‌اند؟ حتی وقتی شب حمله فلسطینی‌ها به این روستا نشان داده می‌شود میزانسن تیرهای آتشینی که از آسمان فرود می‌آیند به وضوح یادآور شب پرستاره وعده صادق است و کم‌کم معلوم می‌شود این اتفاق کار غول‌هاست که قوی‌تر از فلسطینی‌ها هستند و جالوت سرخیل آنهاست. جای دیگر داوود را در نوجوانی مشغول چوپانی می‌بینیم که با یک شیر پیر خونخوار درگیر می‌شود. هم درباره غول‌ها و هم درباره شیر پیر صحبت از این بود که مرده‌اند یا منقرض شده‌اند اما ناگهان معلوم می‌شود که چنین نیست. دلالت نمادین حیوانی مثل شیر بر کشور ایران تقریباً واضح است و خیلی از مخاطبان حتی بدون مراجعه به منابع اسطوره‌شناختی می‌توانند آن را درک کنند. از همین رو می‌توان ارتباط موضوعات طرح شده در چنین سریالی را با مسائل روز سیاسی در منطقه غرب آسیا درک کرد. «خاندان داوود» تقریباً همزمان با سریال سعودی «معاویه» پخش شد و اتفاقاً به لحاظ مضمونی یک وجه اشتراک بارز با آن دارد؛ در هر 2 مجموعه خلافت و جانشینی خدا تبدیل به سلطنت می‌شود. در نقطه مقابل سریال «موسی» قرار است به استقبال نمایش این موضوع تاریخی برود که سلطنت فرعون تبدیل به خلافت الهی می‌شود.
یک تفاوت عمده که در نگاه مسلمانان به قصه حضرت موسی با نگاه بعضی ابراهیمیان دیگر وجود دارد، همین واژه حکومت الهی است. آنها مساله مذهب را یک مساله قومی می‌دانند و حکومت الهی را حکومت قوم خودشان می‌پندارند، حال آنکه طبق فرموده قرآن، انسان است که مقام خلیفه‌اللهی دارد، نه یک قوم خاص؛ و هر جا که انسانی مظلوم است، اگر خدا را بخواند و خدا بخواهد، برایش ناجی می‌فرستد؛ نه اینکه همه مسائل حول سرنوشت سیاه یا سفید یک قوم خاصی بگذرند. چنانکه دیده شده، یهودیان اقبالی به اینکه کسی به دین‌شان گرایش پیدا کند، ندارند و این مذهب را بخشی از برچسب‌های قومی‌شان می‌پندارند، حال آنکه پیروان اسلام و البته مسیحیت چون معنای دیگری از پیام را مد نظر دارند، در پی گسترش پیام الهی هستند. در سریال «خاندان داوود»، شخصیت پیامبر که به آن داور هم می‌گویند، شخصی است که واسطه خدا با مردم بنی‌اسرائیل است تا مسائل حاکمیتی و اجتماعی‌شان را رتق و فتق کند و مثلاً توصیه نمی‌کند که ظلم نکنید، عدالت را برقرار کنید و یا مفاهیم ظلم و عدالت و امثال آن را برای‌شان تبیین نمی‌کند. این نوع نگاه در حقیقت خصوصیت قومی است که خود را مرکز هستی می‌پندارد و رسالت مهم‌ترین پیامبران الهی را هم رسیدگی به امورات قوم خودش می‌داند نه تعیین اصول و چارچوب‌های اخلاقی و انسانی، چنانکه در هر زمان و هر زمینی مصداق داشته باشند. روی همین حساب آنها از اینکه پیامبران ابراهیمی، از حضرت یوسف تا موسی و از موسی کلیم‌الله تا داوود، رسولان الهی برای تمام اقوام و تمام زمان‌ها به حساب بیایند واهمه دارند و می‌خواهند برچسب قومی این چهره‌ها باقی بماند. برای همین وقتی سریال «یوسف پیامبر» پیام‌هایی کلی و جهانی درباره نوع عدالت و حکومت و انسانیت می‌دهد، یا وقتی «موسی کلیم‌الله» مساله ظهور یک منجی به نام موسی را به نمادی از نجات بشریت تبدیل می‌کند، عده‌ای از قوم‌گرایان صهیونیست را به واکنش وامی‌دارد تا چهره قومی این شخصیت‌ها را دوباره یادآوری کنند‌.
* منطق محدود شبه‌دینی
طبق باورهای یهودیان، فردی به نام سموئیل آخرین شخصیت از داوران (دیانیم) است که پیامبری خود را در سرزمینی که آنها اسرائیل می‌نامند شروع می‌کند. بعد از او قوم بنی‌اسرائیل برای نخستین بار دارای پادشاه می‌شود و سریال «خاندان داوود» داستان 2 پادشاه بنی‌اسرائیل یعنی طالوت و پس از آن داوود است. البته طالوت در این فیلم شموئیل خوانده می‌شود. داستان سریال از زمانی شروع می‌شود که داوود چوپانی نوجوان است و (به دلیلی که در قسمت‌های بعد مشخص خواهد شد) برادرانش او را دوست ندارند و طردش می‌کنند. دوربین در کنار داوود، به طور موازی سری به صحن و سرای سلطنت طالوت یا همان شموئیل هم می‌زند که نخستین پادشاه بنی‌اسرائیل است. این روایت می‌خواهد سیر خطاهای طالوت را که منجر به سقوط سلطنتش شد و نیز طریقه به قدرت رسیدن داوود به عنوان دومین پادشاه بنی‌اسرائیل را نشان دهد. در قسمت دوم سریال ۵ پادشاه فلسطینی گرد هم می‌آیند و با هم متحد می‌شوند تا علیه پادشاهی اسرائیل بجنگند؛ طوری که انگار اسرائیل از همان سال‌ها وجود داشته و فلسطینی‌ها هم به‌مثابه یک قوم حاشیه‌ای وحشی همیشه برای غارتگری به آنها تعدی می‌کردند. کارگردان فیلم «جان اروین»
 آمریکایی است که از سال ۲۰۰۶ میلادی به این سو فیلم‌های بلند می‌سازد اما ۱۱ فیلم بلند او مجموعاً ۵۰‌میلیون دلار فروخته‌اند که رقم بالایی نیست.
در ژانویه ۲۰۲۴ رسانه ورایتی گزارش داد استودیو ام‌جی‌ام آمازون با پروژه‌ای برای تولید فیلم‌ها و سریال‌های مذهبی شریک شده است که خانه داوود نخستین مورد آن به ‌حساب می‌آید. همان زمان جان اروین درباره این پروژه گفت: «با توجه به اینکه «خاندان داوود» نخستین پروژه تحت این قرارداد جدید است، ما در حال آماده‌سازی زمینه‌هایی برای مجموعه‌ای از فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی متقاعدکننده و ارزش‌محور هستیم». اروین بعدها که نخستین قسمت از سریال پخش شد، با ماسکی از یک لبخند شوخ‌طبعانه در مصاحبه‌ای بیان کرد این مجموعه جنگ بین خاندان‌ها را نمایش می‌دهد. می‌دانیم که بنی‌اسرائیل از ۱۲ خاندان تشکیل شده بود که خودشان هم با همدیگر اختلافاتی داشتند و اشاره کارگردان به این موارد است. البته ترجمه دقیق‌تر نام این سریال خانه داوود است که به طور علنی در مسیر مشروعیت‌بخشی به رژیم صهیونیستی چنین نامی را برای آن انتخاب کرده‌اند اما در فارسی این پروژه را به نام خاندان داوود می‌شناسند و بد نیست برای جلوگیری از شیوع واژه‌ای که لاجرم می‌تواند تاثیر ضمنی و ناخودآگاه خودش را بگذارد، از همان عبارت خاندان استفاده شود.
این پروژه به نوعی با سیستم محتوایی متداول با هالیوود جدید تناقضاتی پیدا می‌کند و آن را می‌توان تلاش آشکاری از سوی آمازون برای صحبت با مشتریانی دانست که توسط هالیوود لیبرال و جهان‌وطن نادیده گرفته می‌شوند. ایده این سریال قومیتی و فاشیستی است و چنین چیزی با ژست‌های اخیر هالیوود جور درنمی‌آمد اما اسرائیلی‌ها توانستند توجیهات دیگری برای ساخت چنین پروژه‌ای در صنعت فیلمسازی آمریکا دست و پا کنند و کار را به پیش ببرند.
داستان «خاندان داوود» حاوی پژواک‌هایی از سریال «بازی تاج و تخت» است، خصوصا هنگامی که پادشاه بنی‌اسرائیل به جنون فرو می‌رود و دربار را در اطراف خود به بی‌ثباتی می‌اندازد. 
آمازون قبلا از طریق پروژه‌های فانتزی و علمی-تخیلی دیگر مثل «چرخ زمان»، «فال‌آوت» و «ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت» سرمایه‌گذاری زیادی روی ژانرهای حماسی انجام داده است و حتی اگر فردی مذهبی نباشد، می‌تواند با «خاندان داوود» با شرایطی مشابه ارتباط برقرار کند: به عنوان یک محصول بزرگ که در لوکیشنی در دریای مدیترانه (عمدتاً در یونان) فیلمبرداری شده است.
بازیگر اصلی سریال مایکل اسکندر، یک مصری -آمریکایی است که پس از 4 ماه جست‌وجو برای این نقش انتخاب شد. ویژگی او غیر از چهره و اصالت شرقی، این بود که می‌توانست به عبری آواز بخواند. او در مصاحبه‌ای به شکلی ریاکارانه می‌گفت وقتی فهمیده که امکان دارد برای بازی در این نقش انتخاب شود، مادرش به او گفته نماز بخوان و روزه ‌بگیر تا خدا کمکت کند و انتخاب شوی. چنانکه دیده می‌شود حتی اخبار حاشیه‌ای و انواع فرامتن‌های این پروژه همگی در خدمت گفتمان رژیم صهیونیستی است و نمایش عرب‌های خوبی که با این رژیم کنار آمده‌اند و با صهیونیست‌ها دوست می‌شوند در حاشیه اخبار یک سریال ادامه پیدا می‌کند. باقی بازیگران مجموعه به جز یکی- دو مورد فرعی و محدود، همگی شهروندان رژیم صهیونیستی‌اند. زبان فیلم انگلیسی است اما داوود به عبری آواز می‌خواند و همین زبان انگلیسی مقدار زیادی مانع باورپذیری فضای روایت می‌شود. یک تم تکرارشونده در روایت که به نظر می‌رسد مخاطبان یهودی و شهروندان رژیم صهیونیستی را هدف گرفته، تأکید روی این است که خطای حاکمان برگزیده خدا از قوم بنی‌اسرائیل، می‌تواند باعث این شود که نمایندگی خدا را از دست بدهند و حکومت‌شان سقوط کند.
در قسمت اول سریال وقتی پدر داوود می‌خواهد قصه حضرت موسی را برای فرزندانش تعریف کند، قصه‌ای که خود او آن را نه داستانی الهی بلکه داستان قوم خودشان می‌خواند، اشاره‌ای می‌شود به اینکه موسی در آخر کار از فرامین خدا تخطی کرد و برای همین حکومتش ساقط شد. این فرامین هم معمولا چیزهایی عنوان می‌شوند که اصول و چارچوب معنوی یا انسانی مشخصی ندارند. مثلاً دستور غیرقابل درکی از بالا رسیده که فلان کار نرمال و طبیعی را نکنید یا وقتی فلان قوم را شکست دادید، رهبرشان را حتما تکه‌تکه کنید و زنده نگه ندارید و در ضمن، هیچ غنیمتی از آنها برندارید و تمام گاو و گوسفندها را بکشید. به نظر می‌رسد تلقی این قوم از دینداری یک نوع تعبد محض و خالی از هر چارچوب عقلی و منطقی است و این نوع دینداری به قدری مشکل می‌شود که گاهی در جهان مدرن نمی‌توان به آن پایبند ماند و بخشی از یهودیان را به این وامی‌دارد تا به سمت سکولاریسمی بروند که از یهودیت تنها مساله قومی آن را نگه داشته است اما در نقطه مقابل یهودیان ارتدوکس همچنان بر این شیوه‌ها پافشاری می‌کنند. طرح چنین مسائلی احتمالاً با مسائل داخلی رژیم صهیونیستی ارتباط دارد و روایت ایرانی‌ها از زندگی و زمانه موسی کلیم‌الله که در آینده بخش‌های بعدی آن هم منتشر خواهد شد، ذاتاً با این نگرش‌ها و اهداف تنافر دارد؛ از همین روست که می‌شود چنین واکنش سرآسیمه و صریحی از جانب صهیونیست‌ها، آن هم بر بستر کمپانی نام‌آوری مثل آمازون را درک کرد.

ارسال نظر
پربیننده