26/آذر/1404
|
02:03
بحران مشروعیت و استراتژی وحشت رژیم صهیونیستی در ماجرای ساحل سیدنی

پروژه صدور ناامنی

فاطمه یوسفی: حادثه ۱۴ دسامبر در ساحل بوندی سیدنی که در جریان یک مراسم عمومی حنوکا رخ داد، فقط یک پرونده امنیتی برای استرالیا نبود. این واقعه به ‌سرعت به ماده خامی برای بازتولید یک پیام سیاسی تبدیل شد؛ اینکه حتی در کشورهایی که سال‌ها به ‌عنوان مقصد امن مهاجرت شناخته می‌شدند، امنیت یهودیان تضمین‌شده نیست. خبرگزاری رویترز گزارش داد مقام‌های استرالیا این حمله را هدفمند علیه جامعه یهودی توصیف کردند و همزمان فشار سیاسی اسرائیل بر دولت آنتونی آلبانیزی افزایش یافت. 
آسوشیتدپرس نیز نوشت پلیس استرالیا با استناد به یافته‌های اولیه از داعش سخن گفت و از وجود پرچم‌های داعش و مواد انفجاری دست‌ساز در خودروی مرتبط با مهاجمان خبر داد.
نقطه کانونی این یادداشت، الگوی رفتاری تل‌آویو پس از چنین رخدادهایی است. تل‌آویو در سال‌های اخیر با یک بحران داخلی چندلایه روبه‌رو شده که یکی از نمودهای عینی آن افزایش خروج ساکنان سرزمین‌ اشغالی و منفی شدن تراز مهاجرتی است. 
در چنین وضعی، اسرائیل برای حفظ جمعیت ساکن در سرزمین‌ اشغالی به یک ابزار راهبردی نیاز دارد؛ بی‌اعتبار کردن تصور پناهگاه امن در بیرون و تبدیل کردن مهاجرت به گزینه‌ای پرهزینه و ترسناک. حادثه سیدنی دقیقاً در همین نقطه به کار تل‌آویو آمد و به ‌خاطر همین هم بخش قابل توجهی از تحلیل‌ها بیان می‌کنند که کار، کار خود رژیم بوده است.
* بحران داخلی و مهاجرت معکوس در آمار رسمی اسرائیل
اداره مرکزی آمار اسرائیل در جدول رسمی مهاجرت بین‌المللی اسرائیلی‌ها که در وبگاه این نهاد منتشر شده، نشان می‌دهد در سال ۲۰۲۴ تعداد ۸۲۷۷۴ اسرائیلی به‌ عنوان مهاجر خروجی ثبت شده‌اند و تعداد بازگشتی‌ها ۲۴۱۵۰ نفر بوده است. نتیجه، تراز منفی ۵۸۶۲۴ نفر است. همین جدول نشان می‌دهد در سال ۲۰۲۳ نیز مهاجرت خروجی ۵۹۳۶۶ نفر و بازگشتی ۲۹۶۰۷ نفر بوده و تراز منفی ۲۹۷۵۹ نفر ثبت شده است. مهم‌تر اینکه در ۸ ماه اول ۲۰۲۵ نیز روند منفی ادامه دارد؛ ۴۸۹۸۱ خروج در برابر ۱۲۰۶۷ بازگشت و تراز منفی ۳۶۹۱۴ نفر.
اسرائیل از ابتدا بر ایده جذب مهاجر و افزایش جمعیت یهودی بنا شده و مزیت سیاسی و امنیتی خود را با همین منطق تعریف کرده است. وقتی تراز مهاجرتی منفی می‌شود، بنیان روایی اسرائیل ضربه می‌خورد، چون سرزمین امنی که باید مقصد باشد، به نقطه خروج تبدیل می‌شود.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه نیز در گزارش خود (International Migration Outlook 2024) بیان کرده مهاجرت ساکنان اسرائیل به کشورهای عضو این سازمان در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال قبل ۸ درصد رشد کرده و به ۹۸۰۰ نفر رسیده است و مقصدهای اصلی شامل ایالات متحده، آلمان و کانادا بوده‌اند. این داده‌ها نشان می‌دهد خروج ساکنان رژیم فقط به یک کشور یا یک موج کوتاه محدود نیست و بخشی از آن در مسیرهای مهاجرتی کلاسیک به غرب رخ می‌دهد.
* چرا خروج جمعیت برای اسرائیل یک تهدید راهبردی‌است؟
برای بسیاری از کشورها مهاجرت پدیده‌ای عادی است. برای اسرائیل اما مهاجرت معکوس معنای دیگری دارد؛ اسرائیل همزمان بر ۳ ستون تکیه می‌کند؛ مشروعیت سیاسی ناشی از ایده بازگشت، مزیت جمعیتی در زمین و ادعای امنیت به ‌عنوان دلیل وجودی. وقتی ساکنانش با نرخ بالا می‌روند، هر ۳ ستون فرسوده می‌شود. این فرسایش فقط اقتصادی یا اجتماعی نیست، بلکه سیاسی هم هست، چون منتقدان اسرائیل به ‌صورت طبیعی می‌پرسند اگر اسرائیل امن‌ترین پناه یهودیان است، چرا خروج افزایش یافته است؟!
به همین دلیل تل‌آویو نیاز دارد یک تعادل روانی بسازد؛ اگر در داخل ناامنی وجود دارد، بیرون هم باید ناامن‌تر نمایش داده شود و این همان منطق صدور ناامنی است. صدور ناامنی لزوماً به معنای انتقال مستقیم خشونت نیست؛ معنای اصلی‌اش انتقال ادراک خطر است. رژیم تلاش می‌کند مخاطب یهودی و حتی ساکنان سرزمین اشغالی را به این نتیجه برساند هر جا بروند همان تهدید وجود دارد، پس ماندن یا بازگشت منطقی‌تر است.
* حادثه سیدنی، ابزار بی‌اعتبار کردن پناهگاه‌های‌امن
پس از حمله سیدنی، گاردین گزارش داد بنیامین نتانیاهو حادثه را به سیاست دولت استرالیا ربط داد و مدعی شد شناسایی فلسطین از سوی کانبرا به رشد یهودستیزی و نهایتاً چنین حملاتی دامن‌ زده است. نخست‌وزیر استرالیا این پیوند را رد کرد. این نقطه بسیار مهم و قابل تأمل است؛ اگر این رخداد، کار خود موساد نبود، پس چرا تل‌آویو به ‌جای تمرکز بر همکاری امنیتی و حقیقت‌یابی، بلافاصله حادثه را به یک ابزار فشار سیاسی تبدیل کرد و از خون قربانیان برای حمله به یک تصمیم سیاست خارجی استرالیا استفاده کرد؟
خبرگزاری رویترز هم همین مسیر را تأیید می‌کند و می‌نویسد حمله بوندی به تشدید تنش دیپلماتیک میان اسرائیل و استرالیا انجامید و اسرائیل دولت آلبانیزی را به سهل‌انگاری متهم کرد. زندگی یهودیان در غرب رو به ناامنی است و دولت‌های غربی یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند امنیت را تأمین کنند.
ای‌بی‌سی استرالیا نیز در گزارشی صوتی گفت واکنش اسرائیل خشمگینانه بوده و نتانیاهو دولت استرالیا را به‌ دلیل برخورد ضعیف با آنچه یهودستیزی نامید و نیز به ‌خاطر شناسایی فلسطین مقصر دانسته و این همان خطی است که تل‌آویو به آن نیاز دارد؛ نمایش یک شکست ساختاری در غرب.
در سطح نهادی، تایمز اسرائیل در یک گزارش زنده از موضع وزارت امور دیاسپورای اسرائیل نقل کرد این وزارتخانه دولت استرالیا را مسؤول دانسته و گفته کانبرا عملاً کاری می‌کند که یهودیان نتوانند با امنیت و آرامش در کشور خود زندگی کنند. پیام راهبردی این اظهارات به کسانی که رفته یا می‌خواهند بروند، این است که هر جا بیرون از اسرائیل هستید، امنیت‌تان در معرض تهدید است.
* از امنیت یهودیان در استرالیا تا مهندسی ماندن در سرزمین‌ اشغالی
آسوشیتدپرس در گزارش دیگری درباره حادثه  استرالیا نوشت در این کشور موج یهودستیزی در سال ۲۰۲۴ افزایش شدید داشته و رقم ۱۷۱۳ مورد ثبت شده است. رژیم همین بستر را تبدیل به روایت می‌کند؛ استرالیا که مقصد مهاجرت طبقه متوسط اسرائیلی، نیز بخشی از یهودیان جهان است، دیگر امن نیست.
این روایت در عمل ۲ کارکرد دارد؛ کارکرد اول جذب و بازگرداندن است. روزنامه جروزالم پست در یادداشتی نوشت نتانیاهو پس از حمله سیدنی از یهودیان استرالیا خواسته به اسرائیل مهاجرت کنند و سپس همان یادداشت درباره درستی این ادعا بحث می‌کند. نفس این فراخوان، دقیقاً در امتداد همان منطق است؛ جایگزین کردن امنیت‌زدایی از غرب با تبلیغ اسرائیل به ‌عنوان مقصد.
کارکرد دوم، مهار خروج اسرائیلی‌هاست. اداره مرکزی آمار اسرائیل تراز منفی ۵۸۶۲۴ نفر را برای ۲۰۲۴ ثبت کرده و روند منفی در ۲۰۲۵ هم ادامه دارد؛ پس تل‌آویو به یک ابزار بازدارنده ذهنی نیاز دارد. حادثه سیدنی دقیقاً نشان می‌دهد حتی در یک شهر ساحلی و آرام، یک مراسم جشن می‌تواند هدف قرار گیرد و نتیجه‌گیری مطلوب تل‌آویو این است: آنجا هم در امان نیستید.
اینجا مهندسی ناامنی دقیقاً معنا می‌یابد؛ اسرائیل ناامنی را به غرب صادر نمی‌کند تا غرب را ویران کند. اسرائیل ناامنی را برجسته می‌کند تا مسیر تصمیم ساکنانش را منحرف کند. پیام به شهروند اسرائیلی این است که اگر از جنگ و بحران داخلی خسته‌ای و به فکر رفتن به استرالیا یا آمریکا هستی، همان‌جا هم می‌توانند تو را هدف بگیرند؛ پس ماندن یا بازگشت عاقلانه‌تر است.
* نسبت دادن سریع به ایران و تکمیل بسته تبلیغاتی
آسوشیتدپرس در همان گزارش تصریح می‌کند دولت استرالیا پیش‌تر ایران را مسؤول برخی حملات یهودستیزانه دانسته بود اما درباره حمله بوندی هیچ پیوند تأییدشده‌ای با ایران اعلام نشده است. در عین حال، خط تبلیغاتی تل‌آویو و شبکه‌های نزدیک به آن معمولاً تلاش می‌کنند هر شوک امنیتی را به دشمنان منطقه‌ای گره بزنند تا هم فشار سیاسی علیه ایران را بالا ببرند و هم روایت تهدید دائمی را تقویت کنند. بسته کامل زمانی ساخته می‌شود که ۳ عنصر کنار هم قرار گیرد؛ ناامن نشان دادن غرب، بی‌اعتبار کردن دولت‌های منتقد و فعال کردن پرونده‌سازی علیه ایران.
رژیم اشغالگر هر حادثه را به یک ابزار بقا تبدیل می‌کند و بقا در اینجا یعنی نگه داشتن جمعیت در سرزمین‌ اشغالی و جلوگیری از فروپاشی روایی اسرائیل به ‌عنوان پناهگاه. آمار رسمی اداره مرکزی آمار اسرائیل از مهاجرت و خروجی بالا و تراز منفی بزرگ خبر می‌دهد، پس ابزار بقا اهمیت حیاتی می‌یابد.
حادثه سیدنی به تل‌آویو امکان داد یک پیام سه‌لایه را با صدای بلندتر تکرار کند: لایه اول - یهودیان در غرب دارای امنیت نیستند، لایه دوم - دولت‌های غربی مقصرند، بویژه آنهایی که به سمت شناسایی فلسطین و فاصله گرفتن از اسرائیل رفته‌اند و لایه سوم - راه‌حل، بازگشت به اسرائیل است.
در پس این تحلیل، یک واقعیت سخت وجود دارد؛ اسرائیل با افزایش خروج ساکنان و تراز مهاجرتی منفی روبه‌رو است و این برای پروژه‌اش یک تهدید راهبردی است. داده‌های رسمی اداره مرکزی آمار رژیم این روند را روشن می‌کند. پاسخ رژیم به ‌جای حل ریشه‌های ناامنی در داخل، ساختن یک تصویر بزرگ‌تر از ناامنی در بیرون است. این همان مهندسی ادراک ناامنی است که به زبان ساده می‌گوید پناهگاه امن وجود ندارد، پس از سرزمین‌ اشغالی نروید.

ارسال نظر
پربیننده