کار رنگی
مصطفی نصری: بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، یکی از اندیشکدههای شناختهشده در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل، خود را نهادی بیطرف و متعهد به پیشبرد دیپلماسی و صلح جهانی معرفی میکند. با این حال، تصمیم اخیر این بنیاد برای تغییر ناگهانی قالب سخنرانی سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، از یک سخنرانی کلیدی به مناظره در کنفرانس بینالمللی سیاست هستهای در واشنگتن، بروز ظاهری از رویکردهای بعضا غیرعلمی و سیاستزده این بنیاد است. این اقدام که منجر به لغو حضور عراقچی شد، پرسشهایی را درباره حرفهایگری و بیطرفی کارنگی ایجاد کرده و فرصتی را برای بررسی عمیقتر سوابق، جهتگیریها و مواضع این بنیاد در قبال مسائل جهانی، از جمله موضوع فلسطین، اعتراضات افکار عمومی آمریکا و سکوت در برابر سیاستهای ضدعلمی مانند کاهش بودجه دانشگاهها فراهم آورده است.
* محل مذاکره پشت تریبون نیست
تغییر ناگهانی قالب سخنرانی سیدعباس عراقچی از یک ارائه کلیدی به مناظره، بدون هماهنگی با طرف ایرانی، نقض اصول حرفهای است. این تصمیم یکجانبه برگزارکنندگان به نظر میرسد با هدف تبدیل یک فرصت دیپلماتیک به صحنهای برای مناقشه عمومی اتخاذ شده بود. عراقچی در پستی در فضای مجازی اعلام کرد ایران تمایلی به مذاکره عمومی ندارد و تغییر قالب و تبدیل جلسه ارائه به جلسه پرسش و پاسخ خلاف این اصل است. دعوت از یک مقام ارشد برای سخنرانی کلیدی، تعهدی حرفهای برای ارائه پلتفرم محترمانه و غیرجانبدارانه است. تغییر قالب بدون اطلاع قبلی، اعتماد میان برگزارکننده و میهمان را خدشهدار میکند و میتواند تلاشی برای تحمیل شرایط غیرمنتظره به طرف ایرانی تلقی شود. همچنین کنفرانس سیاست هستهای کارنگی قرار بود فضایی برای تبادل آرا و پیشبرد گفتوگوهای سازنده باشد. تبدیل سخنرانی به مناظره، بویژه زمانی که مذاکرات هستهای ایران در جریان است، تلاشی برای جلب توجه رسانهای یا فشار بر ایران برداشت میشود. عراقچی اشاره کرد برخی گروههای ذینفع در آمریکا تلاش دارند با تحریک دولت به طرح خواستههای حداکثری، مسیر دیپلماسی را مختل کنند. این اقدام کارنگی میتواند بخشی از این تلاشها تلقی شود، بویژه با توجه به زمانبندی حساس مذاکرات هستهای. این رفتار کارنگی با ادعای بیطرفی این بنیاد در تضاد است و پرسشهایی را درباره تأثیر فشارهای سیاسی یا لابیهای خاص بر تصمیمگیریهای آن ایجاد میکند.
* خیلی هم بیطرف نیستید آقای کارنگی
بنیاد کارنگی توسط اندرو کارنگی، سرمایهدار آمریکایی با این ادعا که هدفش پیشبرد صلح جهانی است تأسیس شد. این بنیاد خود را نهادی مستقل و غیرحزبی معرفی میکند که بر تحلیل سیاست خارجی، امنیت جهانی و مسائل هستهای تمرکز دارد. با این حال، بررسی سوابق و عملکرد کارنگی نشان میدهد این بنیاد در برخی موارد تحت تأثیر جهتگیریهای سیاسی و منافع خاص عمل کرده است. بنیاد کارنگی به دلیل منابع مالی خود، ارتباط نزدیکی با نخبگان سیاسی و اقتصادی آمریکا دارد. بسیاری از تحلیلگران و مدیران ارشد این بنیاد از مقامات سابق دولتی یا افرادی با ارتباطات نزدیک به نهادهای سیاستگذاری آمریکا هستند. گزارشهای کارنگی درباره مسائل هستهای ایران اغلب با دیدگاههای رسمی دولت آمریکا همسو است و کمتر به نقد سیاستهای یکجانبهگرایانه واشنگتن میپردازد. این همسویی میتواند نشانهای از تأثیرگذاری لابیهای سیاسی، از جمله لابیهای طرفدار اسرائیل بر جهتگیریهای کارنگی باشد. کارنگی توجه ویژهای به برنامه هستهای ایران نشان داده و گزارشهای متعددی درباره آن منتشر کرده است. با این حال، این گزارشها اغلب بر تهدیدات ادعایی ایران تمرکز دارد و کمتر به زمینههای تاریخی، مانند نقش تحریمهای آمریکا یا سیاستهای دوگانه غرب در قبال برنامههای هستهای سایر کشورها میپردازد. این رویکرد یکجانبه با ادعای بیطرفی کارنگی در تضاد است و میتواند تلاشی برای تقویت روایتهای رسمی غرب علیه ایران تفسیر شود.
* فلسطین معیار خوبی برای ارزیابی ادعای بیطرفی شماست
یکی از نقاط ضعف برجسته کارنگی، سکوت نسبی آن در قبال مساله فلسطین است. در حالی که این بنیاد به موضوعات خاورمیانه مانند امنیت منطقهای و مناقشات هستهای میپردازد، کمتر به نقض حقوق بشر توسط اسرائیل، اشغال سرزمین فلسطین یا جنایات جنگی در غزه توجه نشان داده است. برای مثال، در حالی که گزارشهایی از تشدید خشونتها در غزه منتشر شد، کارنگی هیچ بیانیه یا تحلیل جامعی در این زمینه ارائه نکرد. این سکوت در برابر اعتراضات گسترده افکار عمومی در آمریکا و اروپا علیه سیاستهای اسرائیل که شامل تجمعات دانشجویی و مردمی بود، پرسشهایی را درباره تعهد کارنگی به صلح و عدالت جهانی ایجاد میکند. افکار عمومی آمریکا شاهد تحولات قابل توجهی بوده است، از جمله اعتراضات گسترده علیه سیاستهای جنگطلبانه، حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل و سیاستهای اقتصادی مانند تعرفههای تجاری دونالد ترامپ. این اعتراضات بویژه در دانشگاهها، نشاندهنده نارضایتی فزاینده نسل جوان از سیاستهای دولت است. با این حال، کارنگی به ندرت به این جنبشهای مردمی پرداخته است. این رویکرد نشانهای از فاصله کارنگی از واقعیتهای اجتماعی و اولویت دادن به منافع نخبگان سیاسی است. یکی از سیاستهای بحثبرانگیز دولت ترامپ، کاهش بودجه دانشگاهها و مراکز علمی بوده که انتقادات گستردهای را در آمریکا به دنبال داشته است. این سیاستها به عنوان اقدامی ضدعلمی تلقی شده و تهدیدی برای پیشرفت علمی و نوآوری در آمریکا محسوب میشود.
با این حال، کارنگی به عنوان نهادی که ادعای حمایت از گفتوگوی علمی و دیپلماسی دارد، هیچ موضع مشخصی در برابر این سیاستها اتخاذ نکرده که این سکوت با مأموریت ادعایی کارنگی در تضاد است.
* برخورد گزینشی با صلح
ادعای بیطرفی کارنگی در پرتو شواهد فوق بشدت قابل نقد است. بیطرفی در تحلیل مسائل جهانی مستلزم توجه به تمام ابعاد یک موضوع، از جمله دیدگاههای طرفهای مختلف و زمینههای تاریخی و اجتماعی است. با این حال، کارنگی در موارد متعدد رویکردی گزینشی اتخاذ کرده و به مسائل حساسی مانند فلسطین، اعتراضات مردمی و سیاستهای ضدعلمی دولت آمریکا بیتوجه بوده است. این گزینشگری میتواند نتیجه فشارهای سیاسی، وابستگیهای مالی یا اولویتبندی منافع خاص باشد. اقدام اخیر کارنگی در تغییر قالب سخنرانی عراقچی میتواند تلاشی برای جلب رضایت گروههای ضدایرانی باشد که آشکارا با دعوت از عراقچی مخالفت کرده بودند. این گروهها از نفوذ قابل توجهی در محافل سیاسی آمریکا برخوردارند و میتوانند بر تصمیمگیریهای نهادهایی مانند کارنگی تأثیر بگذارند. علاوه بر این، سکوت کارنگی در برابر مسائل فلسطین و اعتراضات افکار عمومی نشاندهنده عدم تمایل این بنیاد در به چالش کشیدن روایتهای رسمی غرب است. این رویکرد با ادعای کارنگی مبنی بر «پیشبرد صلح و دیپلماسی» ناسازگار است و نشان میدهد این بنیاد در برخی موارد به جای ایفای نقش بیطرف، به ابزاری برای پیشبرد منافع سیاسی خاص تبدیل شده است.