عزل برانکوی استقلال!
عبدالله دارابی: وقتی پس از شکست استقلال تهران برابر فولاد خوزستان، هیات مدیره استقلال در بیانیهای وعده بررسی شرایط و اقدام به تصمیمگیری را داد در همین صفحه نوشتم نتیجه تصمیمگیری موعود از همین حالا محرز است و آن چیزی نیست جز برکناری میودراگ بوژوویچ، سرمربی استقلال. در حالی که آوردن این سرمربی از همان ابتدا اقدامی غلط بود و عزل وی نیز کار اشتباهی نبود اما اگر قرار بر بررسی و اقدام منصفانه و اصولی بود ابتدا باید همین هیاتمدیره و مدیرعامل باشگاه استقلال به عنوان علت اصلی چنین شرایطی عزل میشدند ولی از قدیم گفتهاند: «چاقو دسته خویش را نمیبرد!»
با برکناری بوژو، دستیار وی (مجتبی جباری) به عنوان سرمربی آبیپوشان تا پایان فصل برگزیده شد. جباری ششمین سرمربی فصل استقلال و چهارمین سرمربی انتخاب شده توسط مدیران کنونی استقلال در ۱۰۰ روز فعالیتشان است! البته با احتساب گزینش سهراب بختیاریزاده در ۲ نوبت، جباری هفتمین سرمربی آبیپوشان در فصل جاری محسوب میشود که از این منظر، باشگاه استقلال رکورد منفی منحصربهفردی را در ادوار لیگ برتر از خود به جا گذاشت! مدیران استقلال که با عزل و نصبهای متعدد در کوتاهمدت، دیگر روی انتخاب سرمربی جدیدی خارج از مجموعه فعلی را نداشتند و سرمربی مطرح خارجی وعدهدادهشدهشان نیز هنوز معلوم نشده کیست، ناگزیر دستیار بوژوویچ را جانشین وی کردند.
میودراگ بوژوویچ که به گفته نظریجویباری، مدیرعامل استقلال، قرار بود برانکوی این باشگاه باشد ضعیفترین عملکرد را در میان مربیان تاریخ این باشگاه از خود به جا نهاد. او در ۹ بازی (۷ بازی در لیگ برتر و ۲ بازی در لیگ نخبگان آسیا) ۵ تساوی به دست آورد و ۴ باخت متحمل شد و هرگز موفق به کسب پیروزی نشد تا همچنان این ۲ سوال در اذهان عمومی بیجواب باقی بماند: ۱- وی طبق چه متر و معیاری به نیمکت استقلال رسید؛ ۲- چرا کسی بابت تحمیل این هزینهها به باشگاه استقلال نه مواخذه میشود، نه پاسخگوست؟
اینک مجتبی جباری، کاپیتان اسبق این تیم، تنها با یک تجربه سرمربیگری (نیروی زمینی در چند سال پیش) سکاندار هدایت آبیپوشان در این شرایط بغرنج و حساس شده است و در حقیقت با پذیرش این سمت، دست به ریسک خطرناکی زد. جباری با انتخاب جلال چراغپور از مدرسان کنفدراسیون آسیا و تئوریسین معروف اما خانهنشین فوتبال ایران به عنوان دستیار خود، تلاش کرد وزنی به نیمکت خویش بدهد و کاستیهای ناشی از کمتجربگی خود در این عرصه مهم را جبران کند. این ترکیب (بویژه چراغپور) چقدر در کارشان موفق شوند و بتوانند به استقلال در ادامه لیگ برتر و جام حذفی کمک لازم را بکنند، گذر زمان را میطلبد ولی نقش چراغپور را باید در این میان پررنگتر دانست، حتی پررنگتر از مجتبی! حالا مدیریت استقلال باید حداقل به افکار عمومی پاسخ دهد بوژوویچ چه گلی به سر استقلال زد که سهراب بختیاریزاده نزده بود؟ استقلال با بوژو چه توفیقی کسب کرد که سهراب موفق به تحقق آن نشده بود؟ او را به پشتوانه کدامین دلیل محکمهپسند، جایگزین بختیاریزاده کردند؟ خجالت و شرمندگی اگر نمود عینی داشت باید برای مدتها آن را در چهره مدیران استقلال به وضوح میدیدیم! بوژوویچ تاوان عملکرد ضعیف و ماجراجویی خارج از توان خود را داد اما آیا مدیرعامل و هیاتمدیره استقلال هم بابت عملکرد ضعیف، کارنابلدی و تحمیل هزینه گزاف به باشگاه در این مدت اندک، تاوان میدهند یا همچنان مورد وثوق شخص محمد شریعتمداری، رئیس هلدینگ خلیجفارس، باقی میمانند؟!