09/ارديبهشت/1404
|
01:51
۲۲:۳۷
۱۴۰۴/۰۲/۰۸
تحلیلی بر راهبری سیاسی رهبر معظم انقلاب ذیل بیانات به مناسبت سالروز شهادت امام صادق‌(ع)

صبر و استقامت کلید پیروزی بزرگ

احمد فاضل‌زاده: فهم عمیق رویکرد سیاسی و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مستلزم واکاوی دقیق مبانی فکری ایشان است که عمیقا در معارف غنـی اسلامی و تجربیات گران‌سنگ انقلاب اسلامی ریشه دارد. بیانات ایشان در مناسبت‌های گوناگون، به مثابه دریچه‌هایی برای نگریستن به این منظومه فکری عمــل می‌کند، بویژه هنگامی که به تحلیل ژرف تاریخ زندگی اهل‌بیت عصمت و طهــارت علیهم‌السلام می‌پردازند. این تحلیل‌های تاریخی صرفا بازگویی وقایع گذشته نیست، بلکه بستری برای استخراج اصول راهبردی، تبیین مبانی ارزشی و ارائه درس‌هایی کارآمد برای مواجهه با پیچیدگی‌های دنیای معاصر محسوب می‌شود. در این میان، سخنرانی ایراد شده در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام در روز 4 اردیبهشت‌، نمونه‌ای برجسته و قابل تأمل است. در این بیانات، رهبر انقلاب با نگاهی نافذ به وقایع حساس دوران آن امام همام، مؤلفه‌های کلیدی یک مواجهه هوشمندانه و دقیق با امر خطیر سیاست را بازگو می‌کنند. این یادداشت می‌کوشد با تمرکز موشکافانه بر مضامین و استدلال‌های مطرح‌شده در همین سخنرانی، ابعاد این شیوه راهبری سیاسی را روشن کند و نشان دهد چگونه تفکر ایشان، تاریخ را به مثابه یک منبع زنده و پویا برای فهم و عمل در زمان حال به کار می‌گیرد.

۱- تاریخ‌نگری راهبردی؛ فهم سنت‌های الهی و نقش محوری کنش انسانی
یکی از ستون‌های استوار در بنای تفکر سیاسی رهبر انقلاب، نگاه راهبردی و عبرت‌آموز به تاریخ است. تاریخ در نگاه ایشان، صرفا مجموعه‌ای از رویدادهای سپری‌شده نیست، بلکه آیینه تمام‌نمای سنت‌های الهی حاکم بر جوامع و آوردگاهی برای فهم تأثیرات عمیق کنش‌های فردی و جمعی انسان‌ها بر سرنوشت خود و مسیر حرکت تاریخ است. در بیانات مورد بحث، ایشان با استناد به روایتی از حضرت صادق علیه‌السلام، به یک تقدیر الهی برای وقوع تحولی بنیادین به نفع جریان امامت اشاره می‌کنند که برای سال ۷۰ هجری مقدر شده بود. ایشان تصریح می‌کنند خداوند متعال «این امر را، یعنی امر امامت به معنای واقعی را، در تقدیر خودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود». نکته کلیدی و بسیار مهم در این تحلیل آن است که این تقدیر، امری جبری و محتوم نبوده، بلکه در دایره تقدیر الهی قرار داشته و نه قضای حتمی. این تمایز ظریف، فضا را برای درک نقش تعیین‌کننده عوامل انسانی باز می‌کند.
رهبر انقلاب بلافاصله به دلایل به تأخیر افتادن این تحول بزرگ می‌پردازند؛ عامل اول، فاجعه عظیم کربلا و پیامدهای آن است که نشان‌دهنده میزان «بی‌اعتنایی مردم به مبانی دینی» و «اِعراض آنها» بود. شدت این انحراف به حدی بود که غضب الهی را برانگیخت و تحقق آن تقدیر را به سال ۱۴۰ هجری، یعنی دوران امامت حضرت صادق علیه‌السلام، به تعویق انداخت: «فَلَمّا قُتِلَ الحُسینُ علیه السلام اِشتَدَّ غَضَبُ‌الله عَلی اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَهُ اِلی مِئَه وَ اَربَعین» اما این پایان ماجرا نبود. ایشان به عامل دومی اشاره می‌کنند که مستقیما به عملکرد پیروان اهل‌بیت بازمی‌گردد: افشاگری نابجا و عدم حفظ اسرار مربوط به این برنامه. ایشان به صراحت می‌فرمایند امام فرمودند: «شما افشا کردید، خدا عقب انداخت».
تحلیل این فراز و فرود تاریخی، حامل پیامی عمیق و کاربردی برای امروز است: سرنوشت جوامع و تحقق وعده‌های الهی، ارتباطی مستقیم با سطح معرفت، بصیرت، استقامت، صبر و هوشمندی کنشگران آن جامعه دارد. رهبر انقلاب با تأکیدی ویژه، تأثیرات این کوتاهی‌ها را برمی‌شمارند: «کوتاهی‌های ما، یک جا دهن‌لقی‌مان، یک جا کمک نکردن‌مان، یک جا اعتراض کردن بیخودی‌مان، یک جا صبر نکردن‌مان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع می‌کنیم، گاهی تأثیر می‌گذارد، آن هم تأثیرات تاریخی، یعنی اینجور مسیر را عوض می‌کند، لذا خیلی باید مراقبت کرد». این عبارات صرفا بیان یک حسرت تاریخی نیست، بلکه هشداری جدی برای امروز و آینده است. این نوع نگاه تاریخی، مبنای اهمیت مفاهیمی چون «بصیرت»، «صبر استراتژیک»، «تحلیل واقع‌بینانه شرایط» و «انسجام عمل» در اندیشه سیاسی ایشان است و نشان می‌دهد فرصت‌های بزرگ تاریخی می‌تواند به واسطه خطاهای انسانی از دست برود. بنابراین مراقبت دائمی، دقت در تحلیل و عمل و درک مسؤولیت فردی و جمعی، لازمه حرکت در مسیر صحیح است.
۲- «استقامت» و پافشاری بر «عزت» نقشه هویت‌زدایی دشمن را خنثی می‌کند
بخش قابل توجهی از بیانات رهبر انقلاب به نقد صریح و رد قاطعانه روایاتی اختصاص یافته که چهره‌ای تحریف‌شده و به دور از شأن واقعی اهل‌بیت علیهم‌السلام بویژه در مواجهه با حکام جور ارائه می‌دهند. ایشان با اشاره مشخص به داستانی که امام صادق علیه‌السلام را در برابر منصور دوانیقی، خلیفه عباسی، در موضع ضعف و درخواست بخشش نشان می‌دهد، با قاطعیتی مثال‌زدنی اعلام می‌کنند: «اینها را بنده به طور قاطع می‌گویم دروغ است؛ به طور قاطع اینها واقعیت ندارد. امام با هیچ‌کس این‌جوری حرف نمی‌زند؛ چه آن وقتی که خطر کشته شدن باشد، چه خطر کشته شدن نباشد؛ هر چه؛ امام اصلا این‌جوری حرف نمی‌زند». 
این نفی قاطعانه، فراتر از یک مناقشه رجالی یا تاریخی صرف، بیانگر یک اصل بنیادین در مکتب سیاسی اهل‌بیت و به تبع آن، در گفتمان انقلاب اسلامی است: اصل خدشه‌ناپذیر «عزت» و «استقامت» در برابر ظلم، استکبار و قدرت‌های پوشالی. رهبر انقلاب صرفا به رد محتوای روایت اکتفا نمی‌کنند، بلکه با هوشمندی، به منبع و اعتبار آن نیز می‌پردازند و راوی آن، یعنی ربیع، را به عنوان «خادم منصور» و «یک فرد درباری دروغگو» معرفی می‌کنند. این روشنگری درباره منبع، درس مهمی در زمینه سواد رسانه‌ای و تحلیل انتقادی اطلاعات در دنیای امروز است. ایشان همچنین انگیزه احتمالی پشت جعل چنین روایاتی را نیز کالبدشکافی می‌کنند: «خب! این برای از بین بردن روحیه‌ شیعه ابزار خوبی است دیگر، لذا از نقل اینها مطلقا باید اجتناب کرد». این تشخیص دقیق هدف جنگ روانی دشمن، یعنی تضعیف روحیه مقاومت و القای یأس، نشان‌دهنده عمق نگاه ایشان به ابعاد نبرد نرم است. در مقابل این تصویر جعلی و ذلت‌پذیر، رهبر انقلاب الگوی اصیل و صحیح رفتار ائمه هدی علیهم‌السلام را ترسیم می‌کنند. ایشان تأکید می‌کنند ائمه همواره «درس استقامت و درس ایستادگی و درس منطق» می‌دادند و در مواجهه با مخالفان، با «منطق، استدلال، طرف را گیر انداختن» عمل می‌کردند. مصداق بارز این روش عزتمندانه و شجاعانه را نیز یادآوری می‌کنند: «شما ببینید حضرت زینب(س) در مجلس ابن‌زیاد، در مجلس یزید چه جوری حرف می‌زند! آن درست است؛ آن خط، خط درست ائمه است». این تأکید بر استقامت مبتنی بر منطق و حقانیت، شالوده رویکرد نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با فشارهای بین‌المللی و زیاده‌خواهی‌های قدرت‌های استکباری است. ایشان این اصل را به زمان حال نیز تعمیم داده و مقاومت امروز در فلسطین و لبنان را در امتداد همین خط اصیل معرفی می‌کنند: «هر کسی ایستادگی کند، در خط این بزرگواران دارد حرکت می‌کند. امروز هم اینهایی که در غزه، در لبنان دارند ایستادگی می‌کنند، اینها در واقع در خط همین ائمه‌ دین، ائمه‌ هدی دارند کار می‌کنند». این پیوند میان تاریخ و حال، نشان می‌دهد استقامت، یک اصل پایدار و هویت‌ساز در مکتب فکری ایشان است.
۳- ضرورت صبر راهبردی؛ خطرات مرگبار اقدام زودهنگام و تصمیم‌گیری بر اساس تحلیل اشتباه
تحلیل رهبر انقلاب از دوران امام صادق علیه‌السلام بویژه اشاره به فضای انتظار و اشتیاق در میان شیعیان برای برپایی حکومت عدل اهل‌بیت، درس‌های مهمی درباره ضرورت «صبر راهبردی» و «زمان‌شناسی» در مبارزات سیاسی و اجتماعی در بر دارد. ایشان به نمونه‌هایی از این انتظار اشاره می‌کنند، مانند سخن منسوب به زُراره که بر منابر خلافت جز امام صادق علیه‌السلام را نمی‌دید یا پرسش یکی از یاران از طریق زراره مبنی بر اینکه آیا امر خلافت در همین یکی دو سال آینده محقق می‌شود یا خیر. این انتظار که ریشه در امید به تحقق وعده‌های الهی و شنیده‌ها داشت، گاه به بی‌صبری و سوالات مکرر از امام منجر می‌شد: «اینکه شما می‌بینید می‌آیند خدمت حضرت صادق و مدام می‌گویند آقا! چرا قیام نمی‌کنید، چرا قیام نمی‌کنید، ناشی از این است».
اگرچه اصل این انتظار و آمادگی، امری مثبت و ضروری بود اما همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، «افشاگری» ناشی از همین بی‌صبری یا عدم درک دقیق شرایط، یکی از عوامل به تأخیر افتادن امر بود. 
علاوه بر این، رهبر انقلاب به «تحلیل غلطی که از اوضاع می‌کنیم» به عنوان یکی دیگر از عوامل مخرب و تأثیرگذار بر مسیر تاریخ اشاره کردند. این تأکید مضاعف بر لزوم صبر، پرهیز از افشای برنامه‌ها پیش از موعد مقرر و اهمیت حیاتی تحلیل صحیح و واقع‌بینانه از شرایط، بیانگر جایگاه محوری مفاهیمی چون «بصیرت»، «محرمانگی» و «حکمت» در کنشگری سیاسی از دیدگاه ایشان است. تصمیم‌گیری‌های کلان بویژه در عرصه‌های پرچالش داخلی و بین‌المللی، نیازمند سنجش دقیق همه جوانب، مقاومت در برابر فشارهای احساسی یا پوپولیستی برای اقدام فوری و انتخاب بهترین زمان و روش ممکن است. 
شتابزدگی، افشاگری‌های نابجا و تحلیل‌های سطحی یا نادرست می‌تواند هزینه‌های سنگینی را تحمیل کند و فرصت‌های مغتنم را به تهدید تبدیل نماید، همان‌گونه که تحلیل تاریخی ایشان از آن دوران نشان می‌دهد. این نگاه، بر اهمیت نقش رهبری هوشمند و صبور در هدایت جامعه در مسیرهای دشوار تأکید می‌کند.
۴- در جنگ روایت‌ها، منبع خبر از خودِ خبر مهم‌تر است
فراتر از رد یک روایت خاص، موضع‌گیری رهبر انقلاب در برابر داستان جعلی ربیع، یک اصل کلی‌تر را در مواجهه با دنیای پیچیده اطلاعات و ارتباطات امروز برجسته می‌کند: ضرورت هوشیاری دائمی در برابر «جنگ روایت‌ها» و تلاش مستمر دشمن برای دستکاری افکار عمومی و تحریف واقعیات. تأکید ایشان بر شناخت دقیق منبع خبر («ربیع، خادم منصور... فرد درباریِ دروغگو») و تحلیل انگیزه آن («از بین بردن روحیه‌ شیعه»)، الگویی برای مواجهه انتقادی با سیلی از اطلاعاتی است که روزانه به سوی مخاطبان روانه می‌شود. ایشان به صراحت نسبت به تکرار ناآگاهانه چنین مطالبی هشدار می‌دهند و می‌فرمایند «از نقل اینها مطلقا باید اجتناب کرد» و اشاره می‌کنند «بعضی‌ها بی‌خودی نقل می‌کنند، در حالی که این روایات، روایات درستی نیست». این هشدار، در واقع فراخوانی به تعهد و مسؤولیت‌پذیری در نشر اطلاعات و اهمیت رجوع به منابع معتبر و تحلیل عمیق محتوا، پیش از پذیرش یا بازنشر آن است. این دقت ‌نظر و وسواس در تفکیک سره از ناسره، لازمه حفظ سلامت فکری جامعه و مقابله موثر با عملیات روانی و جنگ نرم دشمنان است و بخشی حیاتی از آن «مراقبت» همه‌جانبه‌ است.

ارسال نظر
پربیننده