کمپین جدید جمهوریخواهان برای زنان و یادی از دکتر زهرا میرزایی
محمد رستمپور: «لاغر، بارور و البته جمهوریخواه»؛ این نسخه زن ترازی است که کمپین جدید جمهوریخواهان برای زنان جوان آمریکایی تدارک دیده، از طریق مجلات سلامتی، کانالهای یوتیوب و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی. کمپین جدید مدعی است زنان آمریکا حالا بیدار شدهاند و به دروغهای فمینیستها درباره جهان و تاریخ و البته تفاوتهای زن و مرد پی بردهاند. گاردین از راه افتادن یک اکوسیستم رسانهای خبر داده که به دنبال جلب رای دختران و زنان بویژه از نسلهای جدیدتر است. بر اساس آمارها، 56 درصد مردان زیر ۳۰ سال به ترامپ رای دادهاند، در حالی که این رقم در دور پیشین انتخابات ریاستجمهوری 41 درصد بوده است. ترامپیستها در پی تغییر الگو و سبد رایهای ثابت جامعه آمریکا هستند و در این تغییر، به دنبال آنند پایگاه رای زنان و جوانان را از دموکراتها بگیرند. در نبرد راستگرایی و فمینیسم، حالا جمهوریخواهان در پی برساخت تصویری از یک زن تراز، در تلاش برای خلق کلیشهای مدرن از یک زن گاوچران آمریکایی در عصر جدید، محتواهایی زرد برای زن درمانده از رقابت نابرابر با جامعه مردسالار میسازند؛ محتواهایی که زن را تماما همسر، مطلقا خانهدار و کاملا شریک جنسی میخواهد و برای نقش اجتماعی او و کارکرد تمدنسازانه او هیچ نقش و جایگاهی قائل نیست. مشکل اما دقیقا از همان لحظهای آغاز شده که رسانه با آن شروع کرده؛ جامعه، تصویر و کلیشه و طرح و نقشی را میبیند که با واقعیت بیگانه است. بر اساس یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۳، از هر ۱۰ زن آمریکایی ۴ نفر برای مدیریت نیازهای مراقبت از کودک مجبورند شغل خود را تغییر دهند. رسانه، ترسیم و تصویری از زن مطلوب ارائه میکند که وهمآلود، فانتزی و ناکارآمد است و در نتیجه، جهانی میسازد که تنهایی و انزوا را به هر شکل از رابطه ترجیح میدهد. بررسی محتوای گاردین از مجلات، پادکستها و صفحات اجتماعی کمپین جدید نشان میدهد زن تراز جدید، باید تمام معیارها و مشخصات مورد پسند و اقبال یک مرد سفیدپوست را داشته باشد، اگرنه به اشکال مختلف مورد تمسخر قرار میگیرد. مثلا تصویر زنان سفیدپوست مزرعهداری که به همراه چندین فرزندشان در مزرعه زندگی میکنند، روی جلد مجلات میآید یا تکنیکهای زناشویی متعددی پررنگ میشود که زن را فقط تأمینکننده خوشبختی مرد میشناسد و هیچگونه حق و در نتیجه مسؤولیتی ورای دیوارهای خانهاش ندارد.
شکلی از تحجر مدرن، زینت داده شده با انگارههای شبهعلمی که دائماً در پادکستها یا اپلیکیشنهای تناسب اندام تبلیغ و ترویج میشود. مهمترین نکته در رشد کمی و کیفی درگاههای جدید رسانهای راستگرایی جدید این است که جامعه آمریکا نسبت به برخی رفتارها مانند آموزش جنسی به کودکان یا تسامح در برخی اشکال تغییر جنسیتی سرخورده شده و صرف نظر از اهداف سیاسی پشت کمپین جدید و مبتنی بر نگاه خوشبینانه به زندگی مادران و مادربزرگها در گذشتهای نه چندان دور، نگاه جدید را میپسندد، بویژه آنکه نگاه جدید، زیبایی، آراستگی، جذابیت و تنانگی زن را به رسمیت میشناسد، هر چند به آن هویتی وابسته میدهد. به تعبیر گویاتر، زن در کمپین و نگاه جدید، به هویت فطری خود نزدیک میشود اما برای مرد و البته برای کلیت اقتصاد. موضوع درخور توجه درباره این کمپین این است که افکار عمومی جهانیان به دلیل پیشرفتهای فناورانه و البته میل تهاجمی ایالات متحده به تحمیل فرهنگی هنجار خود نیز منتظر چنین وضعیتی است. هیچکدام از امواج و مراحل فمینیسم نتوانسته آن رضایتمندی و شادمانی مورد انتظار وعده داده شده را برای زنان فراهم آورد و ادعای برابری زن و مرد در عمل حتی به پارلمانهای کشورهایی که مرتباً در فهرست احترامگذارترینها به آزادی و امنیت زنان در رتبههای نخستند، نرسیده است. در نتیجه بیم آن میرود چنین چرخشی که شاید بتوان از آن به عنوان وجه زنانه ترامپیسم یاد کرد، بزودی به باقی نقاط جهان از جمله ایران برسد.
۲۷ آذر سال گذشته، رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان نکاتی را گفتند که به بهانه این بررسی قابل طرح است. اولا از نظر آیتالله خامنهای، هیچ طرح نظری و اندیشه فلسفی پشت طراحیها و بیانهای غربی درباره زن وجود ندارد، بلکه این انگیزه سیاسی و منفعت اقتصادی است که طرح و نقشی را میسازد و پیش میبرد. ثانیاً خلاف آنچه کمپین جدید جمهوریخواهان تبلیغ و ترسیم میکند، به تعبیر رهبر انقلاب، بنای خلقت بر زوجیت بوده است و نقش متفاوتی که زن و مرد در خانواده پذیرفتهاند، به دلیل برتری مرد بر زن نیست. ثالثاً خلاف آنچه اکوسیستم رسانهای جدید جمهوریخواهان تبلیغ میکند، مردها تمدن را نساختهاند، بلکه این مرد و زن در کنار هم بودهاند که رویدادهای اثرگذار اجتماعی را رقم زدهاند: «در کشور قطعا جمعیت زیادی از بانوان، در مراتب علمی، فکری، نوآوری، ابتکار، اجتهاد درخشندهاند؛ یعنی واقعا کار شده. زن ایرانی توانست از هویت کشور، فرهنگ کشور صیانت کند؛ توانست از سنتهای تاریخی و اصیل کشور صیانت کند؛ با متانت خودش، با حیای خودش، با عفتی که به خرج داد. در دانشگاه وارد شد، در فعالیتهای سیاسی وارد شد، در فعالیتهای بینالمللی وارد شد اما فاسد نشد؛ [این] خیلی مهم است».
کلیشه جدید جمهوریخواهان برای زن آمریکایی، بدیل فمینیستی و ضدخانواده زن نیست، بلکه مکمل و چه بسا باید گفت نسخه جدیدتر آن است. چیزی که در ایران بارها و بارها و هنگام شرح و بسط «الگوی سوم زن» رد شده است. هفته گذشته یکی از تبیینگران این الگو که کنش اجتماعی اخلاقمدارانهای از زن ارائه و زن را همزمان همسر و البته همتراز با مرد در ساخت تمدن ترسیم میکرد، مظلومانه به قتل رسید. دکتر زهرا میرزایی از جمله همان زنان فهیم و مبتکری بود که در کنار مادری کوشش داشت نظام هنجاری مورد نظر اسلام را بدرستی بفهمد و به دقت تبیین کند. علاوه بر مظلومیت او، روایتهای مغشوش و انحرافی درباره چرایی و نحوه از دنیا رفتنش، کام خانواده و دوستانش را تلخ کرد. رسانه به اندازه سهم و نقش خود در پی مقابله با کژیهاست. فراتر از این باید مجموعه اکوسیستم رسانهای کشور بویژه در حوزه رسانههای اجتماعی قانونمند شود تا چنین فداکارانی که حتی جان خود را به دلیل اعتبار ایمانیشان از دست میدهند، دچار ترور شخصیتی نشوند.